صلوات
صَلَوات، ذکر خاصی است که مسلمانان به وسیله آن برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از خداوند طلب رحمت بیشتر می نمایند. دستور صلوات فرستادن بر پیامبر در آیه ۵۶ سوره احزاب (آیه صلوات) آمده است. در احادیث فضیلت های بسیاری برای صلوات ذکر شده است. صلوات در هر زمان خوب بوده و باعث ارتباط با ائمه و بالطبع ارتباط با خدا می شود. شیعیان مطابق با احادیث وارده، اهل بیت پیامبر را نیز در این صلوات شریک نموده و با جمله دعایی «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد» صلوات می فرستند.
معنای صلوات
«صلوات» جمع صلاة از ریشه «ص ل و» به معنی دعا و تبریک و تمجید است[۱] و نماز را به جهت این که شامل دعا میشود، «صلاة» میگویند.
در اصطلاح دینی، درود خاص بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را صلوات می گویند. عبارتی که معمولا شیعیان برای این درود به کار می برند به این صورت است: «اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد».
در این ذکر از خداوند خواسته می شود که محمد صلی الله علیه و آله و آل طاهرینش را مشمول ثنای نیکو و رحمت و برکت و تحیت خود گرداند.
آیه صلوات
در آیه 56 سوره احزاب آمده است: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَى النَّبِی یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا»؛ خدا و فرشتگانش بر پیامبر صلوات می فرستند، ای کسانی که ایمان آورده اید، بر او صلوات فرستید و آنگونه که شایسته است تسلیم او باشید.
علامه طباطبائی در مورد معنای این آیه می گوید: کلمه "صلاة" در اصل به معناى انعطاف (توجه) بوده، و صلات خدا بر پیغمبر به معناى انعطاف او به وى است به وسیله رحمتش، و صلات ملائکه او بر آن جناب، انعطاف ایشان است بر وى، به اینکه او را تزکیه نموده و برایش استغفار کنند، و صلات مؤمنین بر او انعطاف ایشان است به وسیله درخواست رحمت براى او.[۲]
چگونگی صلوات بر پیامبر
سیوطی از عالمان اهل سنت در تفسیر الدر المنثور آورده است: عبد الرزاق، ابن ابى شیبه، احمد، عبد بن حمید، بخارى، مسلم، ابو داوود، ترمذى، نسایى، ابن ماجه، و ابن مردویه، از کعب بن عجره روایت کرده اند که گفت: مردى از رسول خدا (ص) پرسید: ما سلام کردن به تو را فهمیدیم که چگونه است، بفرمایید صلوات را چگونه بفرستیم؟ فرمود: بگو "اللهم صل على محمد و على آل محمد کما صلیت على آل ابراهیم انک حمید مجید اللهم بارک على محمد و على آل محمد کما بارکت على ابراهیم انک حمید مجید".
علامه طباطبائی پس از نقل این بخش از کتاب در المنثور می گوید: سیوطى در الدر المنثور غیر از این حدیث هجده حدیث دیگر آورده، که همه دلالت دارند بر اینکه باید" آل" را نیز در صلات اضافه نمود، یعنى باید گفت: اللهم صل على محمد و آل محمد" و این روایات را صاحبان سنن، و جوامع حدیث، از عدهاى از صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از آن جمله ابن عباس، طلحه، ابو سعید خدرى، ابو هریرة، ابن مسعود، کعب بن عجره، و امام على (علیه السلام) نقل کرده اند، و اما روایات شیعه از حد شمار بیرون است.[۳]
فضایل صلوات در روایات
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «هر کس صد بار بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد، خداوند صد حاجت او را برآورده میسازد».
حضرت علی علیه السلام از پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم نقل کرد که فرمود: هیچ دعایی نیست مگر اینکه بین آن و آسمان حجابی است تا وقتى که صلوات بر پیامبر و آل او فرستاده شود، که وقتى چنین شد آن حجاب شکافته مىشود و دعا ورود می کند و اگر دعا کننده این کار را نکرد دعا بر می گردد.[۴]
از امام باقر و یا امام صادق علیهماالسلام نقل شده که: در قیامت از حیث قدر و منزلت و ارزش، سنگین تر و باارزش تر از صلوات بر محمد و آل محمد نیست و این که اعمال یک شخصی در قیامت سنجیده می شود (اعمال سبک بوده) به طرف خود شخص مایل می شوند. پس حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات آن شخص را (که صلوات فرستاده بوده) بر روی اعمال او در میزان می گذارد و به خاطر آن اعمال، اعمال او سنگین می شوند.[۵]
امام صادق علیه السلام به اسحاق بن فرّوخ می فرمایند: ای اسحاق هر کسی ۱۰ مرتبه بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله صلوات بفرستد، خداوند متعال و ملائکه او بر آن شخص، صد مرتبه درود و رحمت می فرستند و هر کس بر محمد و آل محمد ۱۰۰ مرتبه صلوات بفرستد، خداوند و ملائکه اش بر او هزار مرتبه صلوات می فرستند، آیا قول خدا را نشنیده ای که «هُوَ الَّذِی یصَلِّی عَلَیکمْ وَ مَلائِکتُهُ لِیخْرِجَکمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً؛ او (خدا) آن کسی است که او و ملائکه اش بر شما صلوات می فرستند تا شما را از ظلمت ها به نور بکشانند و بر مؤمنین خدا رحیم می باشد».[۶]
پانویس
منابع
- راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دار القلم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۵ش.
- طباطبایى، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
- مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.