دعای دوازدهم صحیفه سجادیه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
موضوع دعا: اعتراف به گناه و طلب توبه
تقسیمات: این دعا به چهار بخش تقسیم شده است.
عبارت آغاز دعا در صحیفه سجادیه:
کانَ مِنْ دُعَائِهِ علیهالسلام فِی الِاعْتِرَافِ وَ طَلَبِ التَّوْبَةِ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی:
از دعاهاى آن حضرت است در اعتراف به گناه و درخواست توبه به سوى خداى متعال:
متن و ترجمه دعا:
ترجمه دعا از ترجمه صحیفه حسین انصاریان گرفته شده. برای مشاهده سایر ترجمه های دعا و شرح های آن به لینک قرار داده شده در ذیل هر بخش مراجعه کنید.
--بخش اول-- اللَّهُمَّ إِنَّهُ یحْجُبُنِی عَنْ مَسْأَلَتِک خِلَالٌ ثَلَاثٌ، وَ تَحْدُونِی عَلَیهَا خَلَّةٌ وَاحِدَةٌ
پروردگارا سه خصلت مرا از اینکه چیزی از تو بخواهم باز میدارد و یک خصلت مرا به درخواست از تو ترغیب میکند.
یحْجُبُنِی أَمْرٌ أَمَرْتَ بِهِ فَأَبْطَأْتُ عَنْهُ، وَ نَهْی نَهَیتَنِی عَنْهُ فَأَسْرَعْتُ إِلَیهِ، وَ نِعْمَةٌ أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَی فَقَصَّرْتُ فِی شُکرِهَا.
آن سه عبارت است از امری که به آن فرمان دادهای و من در انجامش کندی کردم و کاری که مرا از آن نهی نمودی و به سویش شتافتم، و نعمتی که به من بخشیدی ولی در شکرگزاریاش کوتاهی کردم؛
وَ یحْدُونِی عَلَی مَسْأَلَتِک تَفَضُّلُک عَلَی مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَیک، وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ إِلَیک، إِذْ جَمِیعُ إِحْسَانِک تَفَضُّلٌ، وَ إِذْ کلُّ نِعَمِک ابْتِدَاءٌ
اما آنچه مرا بر درخواست از تو ترغیب میکند، احسان توست به آنکه با نیت پاک به تو روی آورده و از طریق خوش گمانی به درگاه تو آمده است؛ زیرا که تمام احسانهایت از روی تفضّل است، و نعمتهایت همه بیسبب و بدون سرآغاز.
فَهَا أَنَا ذَا، یا إِلَهِی، وَاقِفٌ بِبَابِ عِزِّک وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلِیلِ، وَ سَائِلُک عَلَی الْحَیاءِ مِنِّی سُؤَالَ الْبَائِسِ الْمُعِیلِ
ای خدای من اینک منم که به پیشگاه عزتت همچون تسلیم شونده ذلیل ایستادهام و با شرم و حیا همچون نیازمندی عیالوار از تو درخواست میکنم.
مُقِرٌّ لَک بِأَنِّی لَمْ أَسْتَسْلِمْ وَقْتَ إِحْسَانِک إِلَّا بِالْإِقْلَاعِ عَنْ عِصْیانِک، وَ لَمْ أَخْلُ فِی الْحَالاتِ کلِّهَا مِنِ امْتِنَانِک.
و معترفم که در هنگام احسان تو جز خودداری از معصیت طاعتی نکردهام، و هیچگاه از نعمتت بیبهره نبودهام.
فَهَلْ ینْفَعُنِی، یا إِلَهِی، إِقْرَارِی عِنْدَک بِسُوءِ مَا اکتَسَبْتُ وَ هَلْ ینْجِینِی مِنْک اعْتِرَافِی لَک بِقَبِیحِ مَا ارْتَکبْتُ أَمْ أَوْجَبْتَ لِی فِی مَقَامِی هَذَا سُخْطَک أَمْ لَزِمَنِی فِی وَقْتِ دُعَای مَقْتُک.
خدایا اکنون که در برابرت به زشتی اعمالم اعتراف میکنم، برایم سودی خواهد داشت؟ و آیا اقرار به زشتی آنچه انجام دادهام، مرا از عذاب تو نجات خواهد داد؟ یا آنکه مرا در این حالی که هستم مستوجب غضب خود میدانی؟ و یا در این هنگام که تو را میخوانم اراده عذابی شدید به دنبال من است؟
| |
--بخش دوم-- سُبْحَانَک، لَا أَیأَسُ مِنْک وَ قَدْ فَتحْتَ لِی بَابَ التَّوْبَةِ إِلَیک، بَلْ أَقُولُ مَقَالَ الْعَبْدِ الذَّلِیلِ الظَّالِمِ لِنَفْسِهِ الْمُسْتَخِفِّ بِحُرْمَةِ رَبِّهِ.
پاک و منزّهی، از تو ناامید نیستم، در حالی که درِ توبه را به رویم گشودهای، بلکه سخن بنده ذلیل را به زبان میآورم، بندهای که به خود ستم کرده و حریم حرمت پروردگارش را سبک شمرده.
الَّذِی عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ، وَ أَدْبَرَتْ أَیامُهُ فَوَلَّتْ حَتَّی إِذَا رَأَی مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِ انْقَضَتْ وَ غَایةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ، وَ أَیقَنَ أَنَّهُ لَا مَحِیصَ لَهُ مِنْک، وَ لَا مَهْرَبَ لَهُ عَنْک، تَلَقَّاک بِالْإِنَابَةِ، وَ أَخْلَصَ لَک التَّوْبَةَ، فَقَامَ إِلَیک بِقَلْبٍ طَاهِرٍ نَقِی، ثُمَّ دَعَاک بِصَوْتٍ حَائِلٍ خَفِی.
بندهای که گناهش عظیم است و روی هم انباشته، و روزگار از او روی گردانده و عمرش سپری شده، تا چون نظر کرده که زمان عمل گذشته، و دوران عمر به آخر رسیده، و یقین نموده که پناهگاهی از عذابت و گریزگاهی از انتقامت نیست، با ناله و انابه به سویت روآورده، و توبهاش را برای تو خالص ساخته، پس با دلی پاک و پاکیزه به سویت برخاسته، و تو را با نالهای سوزناک و آهسته خوانده؛
قَدْ تَطَأْطَأَ لَک فَانْحَنَی، وَ نَکسَ رَأْسَهُ فَانْثَنَی، قَدْ أَرْعَشَتْ خَشْیتُهُ رِجْلَیهِ، وَ غَرَّقَتْ دُمُوعُهُ خَدَّیهِ، یدْعُوک: بِیا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، وَ یا أَرْحَمَ مَنِ انْتَابَهُ الْمُسْتَرْحِمُونَ، وَ یا أَعْطَفَ مَنْ أَطَافَ بِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ، وَ یا مَنْ عَفْوُهُ أَکثرُ مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ یا مَنْ رِضَاهُ أَوْفَرُ مِنْ سَخَطِهِ.
در حالی که از شدت تواضع در برابر تو خم گشته و از سرافکندگی کج و فرومانده شده و ترس از مقام تو هر دو پایش را به لرزهانداخته و اشکِ چشم، صفحه رخسارش را فراگرفته و با این جملات، تو را میخواند:ای مهربانترین مهربانان،ای بخشندهترین کسی که طالبان رحمت نوبت به نوبت آهنگ او کنند، و ای عطوفترین کسی که آمرزشخواهان گرد او گردند و ای کسی که عفوت افزون از انتقامت است و ای آن که خشنودیات بیش از خشم توست.
وَ یا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَی خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ، وَ یا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَهُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ، وَ یا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَ یا مَنْ رَضِی مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْیسِیرِ، وَ مَنْ کافَی قَلِیلَهُمْ بِالْکثِیرِ، وَ یا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ، وَ یا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلَی نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ.
و ای کسی که به خاطر گذشت پسندیدهات آفریدگانت را به حمد خویش فراخواندهای و ای کسی که بندگانت را به پذیرفتن توبه عادت دادهای و ای کسی که اصلاح تباهکاری مردم را به وسیله توبه خواستهای و ای کسی که به عمل اندک بندگان خشنود شدهای و کم آنان را پاداش فراوان دادهای و ای کسی که اجابت دعا را برای ایشان ضامن گشتهای و ای آن که به فضل و بخشش خویش آنان را به پاداش نیکو وعده دادهای.
| |
--بخش سوم-- مَا أَنَا بِأَعْصَی مَنْ عَصَاک فَغَفَرْتَ لَهُ، وَ مَا أَنَا بِأَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیک فَقَبِلْتَ مِنْهُ، وَ مَا أَنَا بِأَظْلَمِ مَنْ تَابَ إِلَیک فَعُدْتَ عَلَیهِ.
من نه از گناهکارترین گناهکارانم که تو او را آمرزیدهای و نه از نکوهیدهترین افرادی که به درگاهت عذر آورده و تو عذرش را قبول کردهای و نه از ستمکارترین ستمکاران که نزد تو موفق به توبه شده و تو به او احسان کردهای.
أَتُوبُ إِلَیک فِی مَقَامِی هَذَا تَوْبَةَ نَادِمٍ عَلَی مَا فَرَطَ مِنْهُ، مُشْفِقٍ مِمَّا اجْتَمَعَ عَلَیهِ، خَالِصِ الْحَیاءِ مِمَّا وَقَعَ فِیهِ.
در چنین حال به جانب تو باز میگردم بازگشت کسی که از کرده گذشته خود پشیمان و از آنچه بر سرش آمده نگران و از ورطهای که در آن افتاده از روی خلوص شرمگین است.
عَالِمٍ بِأَنَّ الْعَفْوَ عَنِ الذَّنْبِ الْعَظِیمِ لَا یتَعَاظَمُک، وَ أَنَّ التَّجَاوُزَ عَنِ الْإِثْمِ الْجَلِیلِ لَا یسْتَصْعِبُک، وَ أَنَّ احْتِمَالَ الْجِنَایاتِ الْفَاحِشَةِ لَا یتَکأَّدُک، وَ أَنَّ أَحَبَّ عِبَادِک إِلَیک مَنْ تَرَک الِاسْتِکبَارَ عَلَیک، وَ جَانَبَ الْإِصْرَارَ، وَ لَزِمَ الِاسْتِغْفَارَ.
و میداند که گذشت از گناه بزرگ در نظر تو عظیم نمینماید، و بخشیدن معصیت خطیر بر تو گران نمیباشد و تحمل جنایات سنگین بر تو دشوار نمیآید و محبوبترین بندگانت نزد تو کسی است که در پیشگاه تو دست از سرکشی و نافرمانی بردارد و از پافشاری بر گناه اجتناب نماید و درخواست آمرزش را ادامه دهد.
وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَیک مِنْ أَنْ أَسْتَکبِرَ، وَ أَعُوذُ بِک مِنْ أَنْ أُصِرَّ، وَ أَسْتَغْفِرُک لِمَا قَصَّرْتُ فِیهِ، وَ أَسْتَعِینُ بِک عَلَی مَا عَجَزْتُ عَنْهُ.
و من در برابر تو بیزاری میجویم از اینکه سرکشی کنم و به تو پناه میبرم از اینکه بر گناه اصرار ورزم و برای آنچه در آن کوتاهی ورزیدهام طلب آمرزش دارم و بر آنچه از انجامش فروماندهام از تو درخواست یاری میکنم.
| |
--بخش چهارم-- اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِی مَا یجِبُ عَلَی لَک، وَ عَافِنِی مِمَّا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْک، وَ أَجِرْنِی مِمَّا یخَافُهُ أَهْلُ الْإِسَاءَةِ، فَإِنَّک مَلِیءٌ بِالْعَفْوِ، مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجَاوُزِ، لَیسَ لِحَاجَتِی مَطْلَبٌ سِوَاک، وَ لَا لِذَنْبِی غَافِرٌ غَیرُک، حَاشَاک
الها بر محمد و آلش درود فرست، و از حقوقی که بر عهده من داری بگذر و از عذابی که مستحق آنم معافم دار، و از آنچه بدکاران از آن میترسند پناهم ده؛ زیرا که تو بر عفو و بخشش کمال قدرت را داری، و به جهت آمرزش موضع امیدی، و به گذشت معروفی، نیازم را جز تو محل طلبیدنی نیست، و گناهم را غیر تو آمرزندهای نباشد، حاشا که چنین نباشی
وَ لَا أَخَافُ عَلَی نَفْسِی إِلَّا إِیاک، إِنَّک «أَهْلُ التَّقْوی وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ»، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْضِ حَاجَتِی، وَ أَنْجِحْ طَلِبَتِی، وَ اغْفِرْ ذَنْبِی، وَ آمِنْ خَوْفَ نَفْسِی، «إِنَّک عَلی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ»، وَ ذَلِک عَلَیک یسِیرٌ، آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.
و من جز از تو بر خود ترس ندارم که تو شایسته آنی که از تو پروا کنند و اهل آمرزشی، بر محمد و آلش درود فرست و حاجتم را روا کن و مطلبم را برآور و گناهم را ببخش و دلم را از ترس ایمنی ده؛ زیرا تو بر هر چیز توانایی و این کار برای تو آسان است، دعایم را مستجاب کن ای پروردگار جهانیان.
|