آیه 67 سوره حج
<<66 | آیه 67 سوره حج | 68>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ما برای هر امتی پرستشگاهی مقرر کردیم تا به خدا توجه کنند (و آنجا جهت وحدت و انس و الفت آن امت شود) پس (ای رسول) نباید مردم (در امر کعبه و قربانگاه و سایر دستورهای الهی) با تو به منازعت برخیزند و تو (خلق را) به سوی خدا دعوت کن که خود به راهی راست و هدایتی کامل هستی.
برای هر امتی عبادتی ویژه قرار داده ایم که آن را انجام می دهند؛ پس نباید در این امر با تو ستیز و نزاع کنند. و به سوی پروردگارت دعوت کن که بی تردید تو بر راهی راست قرار داری.
براى هر امتى مناسكى قرار داديم كه آنها بدان عمل مىكنند، پس نبايد در اين امر با تو به ستيزه برخيزند، به راه پروردگارت دعوت كن، زيرا تو بر راهى راست قرار دارى.
براى هر امتى آيينى نهاديم تا بر آن آيين باشد. پس در اين كار با تو مجادله نكنند و مردم را به پروردگار خود دعوت كن، زيرا تو به راستى بر راه راست گام مىنهى.
برای هر امّتی عبادتی قرار دادیم، تا آن عبادت را (در پیشگاه خدا) انجام دهند؛ پس نباید در این امر با تو به نزاع برخیزند! بسوی پروردگارت دعوت کن، که بر هدایت مستقیم قرار داری (و راه راست همین است که تو میپویی).
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- منسكا: (بر وزن معبد) مصدر ميمى است به معنى عبادت، اسم زمان و مكان نيز آيد. ناسك: عابد. نسك (بر وزن عنق و قفل): عبادت.[۱]
نزول
شأن نزول آیات 67 تا 70:
محمد بن العباس بعد از دو واسطه از عیسى بن داود او از امام کاظم علیهالسلام و ایشان از پدر بزرگوارش امام صادق علیهالسلام نقل نماید که فرمود: وقتى که این قسمت از آیه «لِکلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَکاً هُمْ ناسِکوهُ» نازل گردید، پیامبر مسلمین را جمع کرد و فرمود: اى گروه مهاجر و انصار منظور از منسک در آیه وجود امام است، آگاه باشید که لزوم امام و پیروى از او از لوازم دین بوده و همان منسکى است که در آیه بدان اشارت گردیده و باید بدانید که على بن ابىطالب امام بعد از من است و شما را به پیروى از راهنمائیهاى او میخوانم زیرا او بر هدایت مستقیم پروردگار است.
مردم از این امر متعجب شدند و گروهى با آن مخالفت ورزیده و به اطاعت از او راضى نگشتند تا این که این قسمت از آیه «وَادْعُ إِلى رَبِّک إِنَّک لَعَلى هُدىً مُسْتَقِیمٍ» و آیات 68 و 69 و 70 نازل گردید.[۲]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوهُ فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَ ادْعُ إِلى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلى هُدىً مُسْتَقِيمٍ «67»
براى هر امّتى (شريعت و) آيينى قرار دادهايم كه عمل كننده به آن باشند، پس نبايد در (بارهى) اين امر با تو نزاع كنند (كه چگونه آيين تازهاى آوردهاى؛ مردم را) به راه پروردگارت دعوت كن، همانا تو بر هدايت مستقيم قرار دارى.
نکته ها
چون انسانها، نيازهاى موسمى و اجتماعى و غير ثابتى دارند، بايد علاوه بر دستورات كلّى و ثابت، در شرايط مختلف دستورات جديدى صادر شود، همان گونه كه پزشك نسخههاى خود را در شرايط گوناگون بيمار تغيير مىدهد و در زمان ما مسائل جديد را فقها در چارچوب قوانين كلّى و ثابت براى مسلمانان تعيين مىنمايند.
بعضى «منسك» را مصدر به معناى «نسك» و قربانى كردن گرفتهاند كه معناى آيه اين مىشود: ما براى هر امّتى نوعى قربانى قرار داديم كه آنان انجام دهنده آن بودند، بنابراين مشركان نبايد به برنامه قربانى تو بهانهاى بگيرند.
پیام ها
1- خداوند، هيچ امّتى را بدون مكتب نمىگذارد. «لِكُلِّ أُمَّةٍ»
2- دين بايد از طرف خدا باشد. «جَعَلْنا»
جلد 6 - صفحه 68
3- مردم بايد در راه الهى گام بردارند. «هُمْ ناسِكُوهُ»
4- وظيفهى مبلغ، هدايت امّت و استقامت در اين راه است. «وَ ادْعُ إِلى رَبِّكَ»
5- راه درست، راه انبياست. «إِنَّكَ لَعَلى هُدىً»
6- در برابر جدال و ستيز و تضعيف مخالفان، تقويت رهبران حقّ لازم است. فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ ... إِنَّكَ لَعَلى هُدىً مُسْتَقِيمٍ
7- كسى كه مسئول ارشاد ديگران است بايد تسلّط بر راه حقّ و مستقيم داشته باشد. «لَعَلى هُدىً مُسْتَقِيمٍ»، «إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» «1» (كلمه «عَلى» رمز تسلّط است)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوهُ فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَ ادْعُ إِلى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلى هُدىً مُسْتَقِيمٍ (67)
لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً: براى هر گروهى از اهل قرنهاى گذشته معين و مقرر ساختيم دينى و شريعتى يا متعبدى كه به امر ما، هُمْ ناسِكُوهُ: ايشان پذيرنده و عمل كنندهاند بر آن بر وجه الفت، يا عبادت كنندگان در آن بر طريق رغبت.
1- اصل «منسك» جائى است كه مردمان الفت گرفته باشند به آن براى عبادت يا به امرى از امور خير. 2- شريعتى كه ملتى به آن الفت گرفته عبادت كنند. 3- مكانى كه مألوف و معتاد آنها باشد براى عبادت و مناسك حج از اين قبيل است. 4- مراد به منسك موضع قربانى است. 5- نزد جمعى مراد عيد است، يعنى براى هر امتى عيدى تعيين نموديم كه نگهدارنده آنند و بجاى آرندگان مراسم و آداب آن. «1»
«1». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 191، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.
جلد 9 - صفحه 91
فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ: پس بايد كه نزاع نكنند صاحبان اديان با تو در كار دين در نسائك يا مطلق مناسك، زيرا ايشان جاهلانند و عارى از علم و اهل عناد و جحودند. يا به جهت آنكه امر دين تو از آن ظاهر ترست كه تصور نزاع در آن توان نمود. مراد نهى پيغمبر است از تمكين ايشان در منازعه، يعنى اعتنا به قول آنها مكن و ايشان را تمكين مده از آنكه با تو مناظره كنند و به منازعه كشد؛ زيرا منازعه نفع نمىدهد مگر به طالب حق، و ايشان اهل مراء و جدال و عناد و جحود هستند. يا زجر است مر آنها را از تعرض به پيغمبر و منازعه با او در دين.
وَ ادْعُ إِلى رَبِّكَ: و بخوان مردمان را به توحيد و عبادت پروردگار خود. إِنَّكَ لَعَلى هُدىً مُسْتَقِيمٍ: بدرستى كه تو هر آينه بر راه راست هستى كه موصل است به حق. نزد بعضى معنى آنكه: ايشان را نمىرسد كه با تو نزاع كنند در شريعت تو كه ناسخ شرايع گذشته است، و چون چنين است، پس همه كس را به شريعت خود دعوت فرما كه منهج قويم و صراط مستقيم است و هادى مردمان به جنت نعيم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوهُ فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَ ادْعُ إِلى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلى هُدىً مُسْتَقِيمٍ (67) وَ إِنْ جادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ (68) اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (69) أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ ذلِكَ فِي كِتابٍ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ (70)
ترجمه
- از براى هر امّتى قرار داديم طريقهئى كه آنها ميپيمايند آنرا پس نبايد نزاع كنند البتّه با تو در كار و بخوان بسوى پروردگارت همانا تو ثابتى بر راه راست
و اگر مجادله كنند با تو پس بگو خدا داناتر است بآنچه ميكنيد
خدا حكم ميكند ميان شما روز قيامت در آنچه بوديد كه در آن اختلاف ميكرديد
آيا
جلد 3 صفحه 621
ندانستى كه خدا ميداند آنچه در آسمانها و زمين است همانا آن در نوشتهئى است همانا آن براى خدا آسان است.
تفسير
- در جوامع نقل نموده كه بديل بن ورقا و غير او از كفّار خزاعه بمسلمانان گفتند شما چرا كشته خودتان را ميخوريد و كشته خدا را نميخوريد يعنى مردار را پس اين آيه نازل شد كه دلالت دارد بر آنكه خداوند براى هر قوم و جماعتى طريقه و شريعت و دينى قرار داده كه آنها پيروى از آن نمايند مادامى كه منسوخ بشريعت و دين بعد از آن نشده پس نبايد امم سابقه نزاع و جدال نمايند با تو در امر دين چون دين تو ناسخ اديان است و بايد تو مردم را دعوت بتوحيد و دين اسلام نمائى كه طريق هدايت الهى امروز همان راه راست صاف مستقيمى است كه تو ميپيمائى و با آن كه واضح است كه گوشت مردار پليد است و خدا آن را حلال نميكند اگر در آن يا غير آن با تو مجادله نمايند بگو خدا داناتر است بأعمال شما از مخاصمه و جدال و غيره و حكم ميكند ميان شما روز قيامت در آنچه مورد اختلاف شما باشد از امر دين و بمجازات ميرساند كسانى را كه مجادله بباطل نمودند و نسبت بخدا دادند حكمى را كه او نفرموده است و تكرار لفظ جلاله ظاهرا براى تسجيل و تجليل است پس خطاب به پيغمبر اكرم فرموده با آن كه مراد مردمند كه آيا نميدانى كه خداوند ميداند تمام موجودات ارضيّه و سماويّه را با خواص و آثار و منافع و مضارشان و همه آنها قبل از وجودشان در لوح محفوظ علم الهى ثبت و ضبط و مرقوم بوده و هست و كسيرا نميرسد كه در آن چون و چرا نمايد و اين احاطه علمى و ثبت در لوح و حفظ آن براى خدا آسان است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلنا مَنسَكاً هُم ناسِكُوهُ فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الأَمرِ وَ ادعُ إِلي رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلي هُديً مُستَقِيمٍ (67)
از براي هر امتي ما قرار داديم و جعل نموديم منسك و طريقهاي را که بايد بآن طريقه عمل كنند پس منازعه نكنند با تو در امري که ما دستور داديم و دعوت فرما آنها را بسوي پروردگار خود محققا تو هر آينه بر طريقه هدايت استقامت داري و بطريق مستقيم هدايت ميفرمايي.
(لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلنا مَنسَكاً): بعضي گفتند: مراد از منسك محل عبادت است که معابد باشد مثل بيع و كنائس و مساجد، بعضي گفتند: مناسك حج است که در امم سابقه بوده. لكن ظاهر اينکه است که مراد دستورات و فرائض که انبياء مأمور بودند به ابلاغ بامت مثل صلوة و صوم و زكاة و امثال اينها.
(هُم ناسِكُوهُ): يعني بايد عمل كنند نه اينكه عمل كرده باشند زيرا اكثر افراد امم مخالفت انبياء كردند فقط قليلي که بآنها ايمان آوردند.
(فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الأَمرِ): يعني در دستوراتي که ما براي امت تو قرار داديم
جلد 13 - صفحه 337
و جعل كرديم منازعه و محاجه نبايد بكنند که اينکه دستورات اسلامي مخالف با دستورات انبياء سلف هست، هر كدام بمقتضاي زمان و اشخاص و حكم و مصالح جعل شده و لذا نسخ در شرايع بوده شريعت نوح ناسخ شريعت آدم و كذلك ابراهيم و موسي و عيسي تا دين اسلام که ناسخ جميع شرايع قبل بود، و در خبر دارد که مراد از الامر أمر وصايت و ولايت امير المؤمنين است. حديث منسوب بموسي بن جعفر از پدر بزرگوارش عليهما السلام است خلاصه مفادش اينکه که: پس از نزول اينکه آيه حضرت رسول مهاجر و انصار را جمع فرمود، و فرمود هر نبيي منسك داشته تا نبيّ آخر و علي عليه السلام منسك است بايد او را اطاعت كنيد و لزوم امام و اطاعت او دين است لكن آنها منازعه و مخالفت كردند. و مكرر گفتهايم که أخبار بيان مصداق اتم را ميكند البته وجود امام و اطاعت او أعظم فرائض الهيه است که بدون او ايمان تحقق پيدا نميكند منافي با عموم آيه نيست که شامل جميع دستورات الهيه باشد.
(وَ ادعُ إِلي رَبِّكَ): دعوت بتوحيد و لزوم اطاعت اوامر او و ترك نواهي او.
(إِنَّكَ لَعَلي هُديً مُستَقِيمٍ): هدايت و ارشاد بصراط مستقيم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 67)- هر امتی عبادتی دارد: در بحثهای گذشته گفتگوهایی پیرامون مشرکان داشتیم، از آنجا که مشرکان بطور خصوص و مخالفان اسلام بطور عموم، جر و بحثهایی با پیامبر صلّی اللّه علیه و آله پیرامون مسائل و احکام تازه اسلام داشتند و نسخ و دگرگونی قسمتهایی از احکام شرایع پیشین را نقطه ضعفی برای شریعت اسلام میپنداشتند در حالی که این دگرگونیها نه تنها ضعف نبود بلکه یکی از برنامههای تکامل ادیان محسوب میشد، لذا در این آیه میفرماید «برای هر امتی عبادتی قرار
ج3، ص232
دادیم تا آن عبادت را (در پیشگاه خدا) انجام دهند» (لِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَکاً هُمْ ناسِکُوهُ).
آیه گویای این حقیقت است که امتهای پیشین هر کدام برنامهای مخصوص به خود داشتند که در آن شرایط خاص از نظر زمان و مکان و جهات دیگر کاملترین برنامه بوده است، ولی مسلما با دگرگون شدن آن شرایط لازم بود احکام تازهتری جانشین آنها شود.
لذا به دنبال این سخن اضافه میکند: «پس نباید در این امر با تو به نزاع برخیزند» (فَلا یُنازِعُنَّکَ فِی الْأَمْرِ).
به سوی پروردگارت دعوت کن که بر هدایت مستقیم قرار داری» و راه راست همین است که تو میپویی (وَ ادْعُ إِلی رَبِّکَ إِنَّکَ لَعَلی هُدیً مُسْتَقِیمٍ).
هرگز گفتگوها و ایرادهای بیپایه آنان در روحیه تو کمترین اثری نگذارد که دعوتت به سوی خداست، و مسیر تو هدایت، و راهت مستقیم است!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.