آیه 25 سوره مائده

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<24 آیه 25 سوره مائده 26>>
سوره : سوره مائده (5)
جزء : 6
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

موسی گفت: خدایا، من جز بر خود و برادرم مالک و فرمانروا نیستم، پس تو میان ما و این قوم فاسق جدایی انداز.

[موسی] گفت: پروردگارا! من جز بر خود و برادرم تسلطی ندارم، پس میان ما و این گروه نافرمان و بدکار جدایی انداز.

[موسى‌] گفت: «پروردگارا! من جز اختيار شخص خود و برادرم را ندارم؛ پس ميان ما و ميان اين قوم نافرمان جدايى بينداز.

گفت: اى پروردگار من، من تنها مالك نفس خويش و برادرم هستم. ميان من و اين مردم نافرمان جدايى بينداز.

(موسی) گفت: «پروردگارا! من تنها اختیار خودم و برادرم را دارم، میان ما و این جمعیّت گنهکار، جدایی بیفکن!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He said, ‘My Lord! I have no power over [anyone] except myself and my brother, so part us from the transgressing lot.’

He said: My Lord! Surely I have no control (upon any) but my own self and my brother; therefore make a separation between us and the nation of transgressors.

He said: My Lord! I have control of none but myself and my brother, so distinguish between us and the wrong-doing folk.

He said: "O my Lord! I have power only over myself and my brother: so separate us from this rebellious people!"

معانی کلمات آیه

«فَافْرُقْ بَیْنَنَا»: میان ما فرق بگذار و حساب ما را از یکدیگر جدا بدار. ما را از همدیگر دور بدار و میان ما و ایشان فاصله بینداز. میان ما و ایشان داوری کن.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَ أَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ «25»

(موسى) گفت: پروردگارا! همانا من جز خود و برادرم، اختيار كسى را ندارم، پس ميان ما و قوم فاسق و تبهكار فاصله بينداز.

نکته ها

حضرت موسى عليه السلام، پس از يأس از حركت بنى‌اسرائيل، به درگاه خداوند شكايت كرد.

درخواست فاصله افتادن، براى آن بود كه آتش قهر الهى ياران موسى را نيز فرا نگيرد و تنها دشمنان به كيفر برسند، يا اينكه درخواست مى‌كرد با مرگ كفّار، ميان آنان و دشمنان فاصله افتد.

در اين‌كه چرا حضرت موسى فقط از خود و برادرش ياد مى‌كند و از آن دو نفر پرهيزكار كه با موسى همصدا شدند و مردم را براى ورود به شهر دعوت كردند يادى نمى‌كند، مفسّران سخنانى دارند، از جمله:

  • موسى به ثبات قدم آن دو نفر هم اطمينان نداشت. «1»
  • چون آن دو نفر از سوى مردم به سنگسار تهديد شده بودند، لذا موسى گفت: خدايا! من هيچ قدرتى ندارم، حتّى آن دو نفر در معرض خطرند. «2»

پیام ها

1- غالب دعاهاى قرآنى با استمداد از اسم ربّ است. قالَ رَبِ‌ ...

2- در حالى كه همه‌ى مردم از ما بريده‌اند، به نجات دهنده‌ى اصلى متوسّل شويم. فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ‌ ... قالَ رَبِ‌ ...

3- شكايت پيامبران به خداوند و نفرين، وقتى است كه از ايمان واطاعت مردم مأيوس شوند. رَبِّ إِنِّي‌ ...

«1». تفسير مراغى.

«2». تفسير اطيب‌البيان.

جلد 2 - صفحه 273

4- سرپيچى از جهاد، فسق است. «فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ»

5- يكى از بلاهاى اجتماعى دور شدن مردم از اولياى خدا ومحروم شدن از فيض وجودشان است. «فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ»

6- يكى از بلاها و سختى‌هاى مؤمنان، زندگى با فاسقان و در ميان آنان بودن است. «فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسِي وَ أَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ «25»

چون حضرت موسى عليه السّلام تشتّت و تفرق قول ايشان مشاهده فرمود و از اعانت ايشان مأيوس شد، دست به دعا برداشته شكايت قوم را به حضرت عزت معروض داشت:

قالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَ أَخِي‌: گفت اى پروردگار من، بدرستى كه من مالك نيستم مگر نفس خود و برادرم را، يا حضرت موسى به جهت فرط ضجرت از قول بنى اسرائيل اكتفا به ذكر هارون كرده باشد و مذكر

«1» بحار الانوار

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 59

كسانى نشده كه با او موافق بوده‌اند، يا اشاره باشد به قلّت موافق كه مستلزم انقطاع است به حق تعالى؛ يعنى خدايا اهل اتفاق در نهايت كمى، و اهل نفاق متجاوز از حد غايت. فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ‌: پس جدائى افكن ميان ما و ميان اين گروه بيرون رفتگان از دائره حكم و فرمان، يعنى حكم فرما بر ما به آنچه مستحق آنيم و بر ايشان آنچه سزاوارند. يا تبعيد نما بين ما و ايشان و خلاص كن ما را از صحبت ايشان.

ايضاح- «فستق» پسته را گويند، نظر به آنكه خارج مى‌شود دانه آن از پوست و ظاهر شود. فاسق را بهمين اعتبار نام نموده كه يا خروج از ايمان به كفر است و يا خروج از طاعت به معصيت و هر دو مذموم و معاشرت با ايشان ممنوع مى‌باشد، لذا حضرت موسى درخواست تفريق را نمود. حضرت امير المؤمنين عليه السّلام به فرزند ارجمندش فرمايد: و ايّاك و مصادقة الفاجر فانّه يبيعك با التّافه. «1» يعنى: بر تو باد به پرهيز نمودن از دوستى با بدكار تبه روزگار، پس بدرستى كه بفروشد مرتبه ترا به چيزى اندك و بى‌بضاعت، بواسطه بد نامى و نافرمانى.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسِي وَ أَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ «25»

ترجمه‌

گفت اى پروردگار من همانا من مالك نيستم جز خودم و برادرم را پس جدائى انداز ميان ما و ميان گروه متمردان.

تفسير

حضرت موسى پس از يأس از اطاعت قوم يكباره از خلق منقطع شد و بخالق پيوست بطوريكه از آندو نفر مرد متقى هم صرف نظر فرمود و بموافقت آن دو هم بعد از مخالفت قوم اعتماد ننمود فقط نفس خود و برادرش را كه مستظهر بعاصمه نبوت بودند در معرض امتثال قرار داده از خداوند استدعا نمود كه مسئوليت اعمال آنها از عهده او و هرون برداشته شود و روابط آنها با قوم مقطوع گردد و امر آنها بحكم الهى فصل و ختم شود و هر يك از دو فرقه مطيع و عاصى بجزاى اعمال خودشان برسند ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ لا أَملِك‌ُ إِلاّ نَفسِي‌ وَ أَخِي‌ فَافرُق‌ بَينَنا وَ بَين‌َ القَوم‌ِ الفاسِقِين‌َ «25»

عرض‌ كرد موسي‌ پروردگار ‌من‌ محققا ‌من‌ اختيار و سلطنت‌ ندارم‌ مگر ‌بر‌ نفس‌ ‌خود‌ و برادر ‌خود‌ ‌پس‌ جدايي‌ بينداز ‌بين‌ ‌ما و ‌بين‌ جماعتي‌ ‌که‌ فاسق‌ و سركش‌ هستند و اطاعت‌ نميكنند.

(اشكال‌)

مسلّما يوشع‌ ‌إبن‌ نون‌ و كالب‌ ‌بن‌ يوفنا ‌در‌ تحت‌ اطاعة حضرت‌ موسي‌ بودند و داراي‌ مقام‌ نبوت‌ و عصمت‌ بودند ‌پس‌ وجه‌ انحصار حضرت‌ موسي‌ بخود و برادرش‌ هارون‌ چيست‌ ‌که‌ قال‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ لا أَملِك‌ُ إِلّا نَفسِي‌ وَ أَخِي‌.

(جواب‌)

‌اينکه‌ دو نفر ‌از‌ جمله‌ ‌آن‌ دوازده‌ نقيب‌ بودند و ‌هر‌ كدام‌ ‌را‌ قوم‌ ‌خود‌ ‌آنها‌ ‌را‌ جدا ممانعت‌ كردند ‌حتي‌ خواستند ‌آنها‌ ‌را‌ سنگسار نمايند فقط كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ قدرت‌ ‌بر‌ ممانعت‌ نداشتند موسي‌ و هارون‌ بودند و مراد ‌از‌ ‌لا‌ املك‌ عدم‌ سلطنت‌ ‌است‌ و عدم‌ اختيار و باندازه‌اي‌ كار ‌بر‌ موسي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ سخت‌ شد ‌که‌ ‌از‌ ‌خدا‌ درخواست‌ اجازه‌ كرد ‌که‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌را‌ رها كند و ‌از‌ ‌آنها‌ جدا شود ‌که‌ ‌گفت‌ فَافرُق‌ بَينَنا ‌بين‌ موسي‌ و هارون‌ وَ بَين‌َ القَوم‌ِ الفاسِقِين‌َ ساير بني‌ اسرائيل‌ و فسق‌ بمعني‌ خروج‌ ‌از‌ طاعت‌ ‌است‌

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه‌ 25)

در این آیه می خوانیم که موسی بکلی از جمعیت مأیوس گشت و دست به دعا برداشت و جدایی خود را از آنها با این عبارت تقاضا کرد:

«پروردگارا؟ من تنها اختیاردار خود و برادرم هستم، خداوندا؟ میان ما و جمعیت فاسقان و متمردان جدایی بیفکن» تا نتیجه اعمال خود را ببینند و اصلاح شوند (قالَ رَبِّ إِنِّی لا أَملِکُ إِلّا نَفسِی وَ أَخِی فَافرُق بَینَنا وَ بَینَ القَومِ الفاسِقِینَ).

البته کاری که بنی اسرائیل کردند یعنی رد صریح فرمان پیامبرشان در سر حد کفر بود و اگر می بینیم قرآن لقب «فاسق» به آنها داده است به خاطر آن است که فاسق معنی وسیعی دارد و هر نوع خروج از رسم عبودیت و بندگی خدا را شامل می شود.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع