آیه 156 سوره آل عمران

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَٰلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ ۗ وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

مشاهده آیه در سوره


<<155 آیه 156 سوره آل عمران 157>>
سوره : سوره آل عمران (3)
جزء : 4
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

ای گرویدگان (به دین اسلام)، شما مانند کسانی نباشید که راه کفر (و نفاق) پیمودند و درباره برادران و خویشان خود که به سفر رفته و یا به جنگ حاضر شدند (و مردند یا به شهادت رسیدند) گفتند: اگر نزد ما می‌ماندند به چنگ مرگ نمی‌افتادند و کشته نمی‌شدند. این آرزوهای باطل را خدا حسرت دلهای آنان خواهد کرد، و خداست که زنده می‌گرداند و می‌میراند و خدا به هر چه کنید آگاه است.

ای اهل ایمان! مانند کسانی نباشید که کفر ورزیدند و درباره برادرانشان هنگامی که آنان به سفر رفتند [و در سفر مُردند] و یا جهادگر بودند [و شهید شدند]، گفتند: اگر نزد ما مانده بودند نمی مردند و شهید نمی شدند. [شما به کافران اعتنا نکنید] تا خدا این [اعتقاد و گفتار] را حسرتی در دل هایشان قرار دهد. و خداست که زنده می کند و می میراند؛ و خدا به آنچه انجام می دهید، بیناست.

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، همچون كسانى نباشيد كه كفر ورزيدند؛ و به برادرانشان - هنگامى كه به سفر رفته [و در سفر مردند] و يا جهادگر شدند [و كشته شدند]، گفتند: «اگر نزد ما [مانده‌] بودند، نمى‌مردند و كشته نمى‌شدند.» [شما چنين سخنانى مگوييد] تا خدا آن را در دلهايشان حسرتى قرار دهد. و خدا[ست كه‌] زنده مى‌كند و مى‌ميراند، و خدا[ست كه‌] به آنچه مى‌كنيد بيناست.

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، همانند آن كافران مباشيد كه درباره برادران خود كه به سفر يا به جنگ رفته بودند، مى‌گفتند: اگر نزد ما مانده بودند نمى‌مردند يا كشته نمى‌شدند. خدا اين پندار را چون حسرتى در دل آنها نهاد. و خداست كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند و اوست كه اعمال شما را مى‌بيند.

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! همانند کافران نباشید که چون برادرانشان به مسافرتی می‌روند، یا در جنگ شرکت می‌کنند (و از دنیا می‌روند و یا کشته می‌شوند)، می‌گویند: «اگر آنها نزد ما بودند، نمی‌مردند و کشته نمی‌شدند!» (شما از این گونه سخنان نگویید،) تا خدا این حسرت را بر دل آنها [= کافران‌] بگذارد. خداوند، زنده می‌کند و می‌میراند؛ (و زندگی و مرگ، به دست اوست؛) و خدا به آنچه انجام می‌دهید، بیناست.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

O you who have faith! Do not be like the faithless who say of their brethren, when they travel in the land or go into battle, ‘Had they stayed with us they would not have died or been killed,’ so that Allah may make it a regret in their hearts. But Allah gives life and brings death, and Allah watches what you do.

O you who believe! be not like those who disbelieve and say of their brethren when they travel in the earth or engage in fighting: Had they been with us, they would not have died and they would not have been slain; so Allah makes this to be an intense regret in their hearts; and Allah gives life and causes death and Allah sees what you do.

O ye who believe! Be not as those who disbelieved and said of their brethren who went abroad in the land or were fighting in the field: If they had been (here) with us they would not have died or been killed: that Allah may make it anguish in their hearts. Allah giveth life and causeth death; and Allah is Seer of what ye do.

O ye who believe! Be not like the Unbelievers, who say of their brethren, when they are travelling through the Earth or engaged in fighting: "If they had stayed with us, they would not have died, or been slain." This that Allah may make it a cause of sighs and regrets in their hearts. It is Allah that gives Life and Death, and Allah sees well all that ye do.

معانی کلمات آیه

ضربوا: ضرب: زدن. ضربت در ارض به معنى مسافرت كردن است.

غزى: غزو: خارج شدن بجنگ. غازى: جنگجو، جمع آن غزاة و غزى است.

حسرة: حسرت: اندوه و غم است بر آنچه از دست رفته. حسر در اصل به معنى كشف و انكشاف است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«156» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كانُوا غُزًّى لَوْ كانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

اى كسانى كه ايمان آورديد! مانند كسانى كه كفر ورزيدند نباشيد كه درباره‌ى برادران خود، كه به سفر رفته يا رزمنده بودند، گفتند: اگر نزد ما بودند نمى‌مردند و كشته نمى‌شدند. (بلكه با دلگرمى به جبهه برويد) تا خداوند آن (شجاعت و شهادت‌طلبى شما) را در دلهاى كفّار (و منافقان) مايه‌ى حسرت (رسيدن به هدفشان) قرار دهد و خداوند (است كه) زنده مى‌كند و مى‌ميراند و خداوند به آنچه انجام مى‌دهيد بيناست.

پیام ها

1- دشمن پس از پايان جنگ، دست به شايعات دلسرد كننده مى‌زند. «لَوْ كانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا» اگر مجاهدان نزد ما مى‌ماندند كشته نمى‌شدند.

2- دشمن در لباس دلسوزى و حسرت، سمپاشى مى‌كند. «لَوْ كانُوا عِنْدَنا»

3- كسى‌كه زندگى مادّى هدف اوست، مرگ و شهادت را خسارت مى‌داند. «لَوْ كانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا»

4- منافق، كافر است، چون گويندگان اين سخنان منافقان بودند، ولى قرآن از آنها به‌ «كَالَّذِينَ كَفَرُوا» ياد مى‌كند.

5- مرگ و حيات، از مقدّرات الهى است، نه آنكه مربوط به جنگ و سفر باشد.

«وَ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ»

جلد 1 - صفحه 634

6- تقويت ايمان به مقدّرات الهى، موجب استقامت و حضور در ميادين جهاد و برطرف شدن ترس و هراس مى‌شود. «وَ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ»

7- خداوند بصير و آگاه است، مواظب حالات، افكار و اعمال خود باشيم. «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كانُوا غُزًّى لَوْ كانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (156)

تفسير اثنا عشرى    ج‌2    281    

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 281

بعد از آن مؤمنان را از اقتداى به منافقان در افعال و اقوال نهى فرمايد:

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد به خدا و پيغمبر و معتقدات حقه ايمانيه، لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا: مباشيد مانند آنانكه كافر شدند يعنى منافقان، وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ‌: و گفتند براى برادران نسبى و سببى خود كه كشته و مرده بودند، يعنى در حق كسانى كه متّفق بودند با ايشان در نسب يا مذهب، إِذا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ‌: وقتى كه براى تجارت رفتندى در زمين و در بين راه مردندى، أَوْ كانُوا غُزًّى‌: يا بودند جنگ جويان و جهاد كنندگان و كشته شدگان؛ در حق اين دو جماعت مى‌گفتند: لَوْ كانُوا عِنْدَنا: اگر اينها نزد ما بودند و به سفر و جنگ نرفتندى، ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا: نمودندى در آن سفر و كشته نشدى در آن حرب. ايشان قائل اين قول شده، لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذلِكَ‌: تا عاقبت امر آنها به اين كشد كه گرداند و قرار دهد حق تعالى آن اعتقاد باطل و آراء فاسد را، حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ‌: حسرت و افسوس و اندوهى در دلهاى ايشان، وَ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ‌: و خداوند زنده مى‌دارد و مى‌ميراند. اين فرمايش رد قول آنهاست، يعنى حيات و ممات در حيطه تصرف قادر متعال است، نه اقامه و نه سفر، زيرا او سبحانه گاهى باقى دارد حيات مسافر و غازى را، و مى‌ميراند مقيم و قاعد از حرب را، چنانچه مشاهده شود. وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ: و خداى تعالى به آنچه مى‌كنيد اى مؤمنان از صبر و ثبات، بينا مى‌باشد.

تنبيه: آيه شريفه را اشاراتى است: 1- تحذير مؤمنان از آنكه در عقايد ايمانى به مثل منافقان بوده باشند. 2- اشاره به سوء اعتقاد منافقان، كه اگر رفقاى ما با ما بودند و به سفر و حرب نمى‌رفتند سالم ميماندند، و حال آنكه اين عقيده خلاف است. 3- اعلام به آنكه اماته و احياء در تحت اراده و قدرت ذات يگانه سبحانى است، و تصورات بندگان در اين امر راه نخواهد داشت.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 282

4- احاطه علميه الهيه به عمليات بندگان از خير و شر، كلى و جزئى، نهانى و آشكارا و ترتب ثواب و عقاب به افعال آنان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كانُوا غُزًّى لَوْ كانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (156)

ترجمه‌

اى كسانيكه ايمان آورديد نباشيد مانند آنانكه كافر شدند و گفتند برادرانشان را وقتى كه سير كردند در زمين يا بودند جنگ كنندگان اگر بودند نزد ما نمى‌مردند و نه كشته مى‌شدند تا بگرداند خدا اين را حسرت در دلهاشان و خدا زنده ميكند و ميميراند و خدا بآنچه ميكنيد بينا است..

تفسير

حق مؤمن آنست در هر امرى اقدام مينمايد ابتداء ملاحظه حكم عقل و شرع را بنمايد اگر صلاح عقلا و شرعا معلوم باشد محتاج بمشورت نيست و اگر ترديدى در احراز حكم عقلى يا شرعى داشته باشد بمشورت با اشخاص عاقل خيرخواه خيرگو يا مراجعه بقواعد شرعيه در موارد شبهه تكليف خود را احراز كند و اگر باز

جلد 1 صفحه 519

رفع ترديد نشود اينجا بنظر حقير جاى استخاره و طلب ارائه خير از خدا است چون جائيكه باب احراز خير از طرق ظاهريه بر بنده مسدود شده است از باب لطف بر خداوند لازم است كه بطرق غيبيه باو اعلام فرمايد و يكى از آن طرق كه بتوسط اولياء دين بما رسيده است استخاره است و پس از تعيين تكليف بايد متوكلا على اللّه در امر اقدام نمايد و بعد از اين اگر بر حسب ظاهر ضررى باو متوجه شود ديگر جاى ندامت و حسرت نيست زيرا كه امورات منوط بتقدير الهى است و بسا از اوقات است كه چيزى را ما براى خودمان ضرر فرض ميكنيم و واقعا خير ما در آنست لذا مؤمن با توجه بآنچه عرض شد حسرت و ندامتى در امور پيدا نميكند مگر در جائيكه تقصيرى در مقدمات مشروحه كرده باشد ولى كافر كه باين مبانى معتقد نيست و عمل نميكند خواه منافق باشد چنانچه ظاهرا مراد در اين آيه است خواه منكر ظاهرى غالبا دوچار حسرت و ندامت است بنظر حقير منافقين بعد از مراجعت از جنگ احد ميگفتند برفقاى خودشان اگر شهداء احد در معركه حاضر نميشدند يا فرار ميكردند و با ما بودند كشته نميشدند چنانچه ساير كفار و جهال نوعا در موقعيكه جمعى مسافرت مينمودند و ميمردند ميگفتند اگر آنها نرفته بودند باين سفر نمى- مردند و اين عقايد و گفتار علاوه بر آنكه خلاف واقع است زيرا كه امورات منوط بتقديرات الهى است و تدبيرات بندگان در آن تأثيرى ندارد و كاشف از عدم رضاى عبد بقضاى الهى است و مثبت تقصير از براى مقدمين بآن امور است و اظهار استقلالى است از براى بنده كه بساحت مقدس ربوبى برميخورد ايجاد حسرت و ندامت و اسف در اولياء و دوستان آنها و گويندگان اين مقالات فاسده مينمايد بطوريكه بسا ميشود اين اندوه زيادتر از اندوه اصل مصيبت باشد در صورتى كه اثر و فايده هم اصلا و ابدا بر اين عقايد و اقوال نيست لذا خداوند مؤمنين را نهى فرموده از آنكه مشاركت نمايند با كفار در اين عقايد و اقوال تا اين حسرت و ندامت مخصوص بآنها باشد در دنيا و مؤمنين از آنها نصيبى نداشته باشند تا برسد بحسرت و ندامت روز حسرت كه امان از حسرت و ندامت آنروز و بنيان خرافات آنها را باثبات دو صفت از براى خداوند مضمحل فرمود چون كسى زنده كننده و ميراننده ميباشد كه اختيار موت و حيات بدست او باشد و آنخداوند است كه چنانچه زنده كرد ميميراند و هر

جلد 1 صفحه 520

وقت بخواهد باز زنده ميكند اگر خداوند بخواهد مسافر و غازى را زنده ميگذارد و مقيم را ميميراند چنانچه ميديدند و ميبينيم و نميدانستند و نميدانيم و خداوند باعمال قلبيه و لسانيه شما بصير است و اگر بخواهيد مشابه با كفار شويد شما را بجزاى خودتان در دنيا و آخرت ميرساند و يعملون بصيغه مغايب نيز قرائت شده است و بنابراين مراد آنستكه كفار را خداوند باين عقايد و اعمال مجازات خواهد فرمود و چون معنى سميع و بصير در خداوند تعالى عالم به مبصرات و مسموعات است اطلاق بينا با آنكه مورد آيه قول است ضرر ندارد علاوه بر آنكه شيخ الاشراق فرموده مرجع علم الهى ببصر است در هر حال مراد معلوم است كه خداوند بتمام اعمال عباد آگاه است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخوانِهِم‌ إِذا ضَرَبُوا فِي‌ الأَرض‌ِ أَو كانُوا غُزًّي‌ لَو كانُوا عِندَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِيَجعَل‌َ اللّه‌ُ ذلِك‌َ حَسرَةً فِي‌ قُلُوبِهِم‌ وَ اللّه‌ُ يُحيِي‌ وَ يُمِيت‌ُ وَ اللّه‌ُ بِما تَعمَلُون‌َ بَصِيرٌ (156)

اي‌ كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ آورديد ‌شما‌ نباشيد مثل‌ كساني‌ ‌که‌ كافر شدند ‌که‌ بگويند ‌در‌ حق‌ برادران‌ ‌خود‌ ‌که‌ ‌در‌ مسافرت‌ مردند ‌ يا ‌ ‌در‌ جنگ‌ كشته‌ شدند ‌که‌ ‌اگر‌ مسافرت‌ نكرده‌ ‌بود‌ نمي‌مرد و ‌اگر‌ جنگ‌ نرفته‌ ‌بود‌ كشته‌ نميشد و ‌اينکه‌ توهّم‌ اينها ‌را‌ خداوند قرار داده‌ ‌که‌ موجب‌ حسرت‌ ‌آنها‌ ‌باشد‌ و حال‌ آنكه‌ ‌اينکه‌ توهم‌ فاسد ‌است‌ زيرا ‌هر‌ ‌که‌ مقدر ‌شده‌ بميرد ‌ يا ‌ كشته‌ شود خواهي‌ نخواهي‌ خواهد مرد ‌خدا‌ ميميراند و زنده‌ ميكند و ‌خدا‌ بآنچه‌ عمل‌ ميكنيد بينا ‌است‌.

(مسئلة)

آنچه‌ ‌از‌ بعض‌ آيات‌ و اخبار بسياري‌ استفاده‌ ميشود آجال‌ مردم‌ دو قسم‌ ‌است‌: اجل‌ حتمي‌ ‌که‌ قابل‌ تخلف‌ نيست‌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُم‌ لا يَستَأخِرُون‌َ ساعَةً وَ لا يَستَقدِمُون‌َ اعراف‌ ‌آيه‌ 34‌-‌ نحل‌ ‌آيه‌ 61.

جلد 4 - صفحه 403

و اجل‌ معلّق‌ ‌که‌ مربوط بشرطي‌ ‌است‌ مثلا ‌اگر‌ صله‌ رحم‌ كرد طول‌ عمر پيدا ميكند، ‌اگر‌ قطع‌ رحم‌ كرد كوتاه‌ ميشود و امثال‌ اينها، و شاهد ‌بر‌ ‌اينکه‌ مطلب‌ ‌آيه‌ شريفه‌ يَمحُوا اللّه‌ُ ما يَشاءُ وَ يُثبِت‌ُ وَ عِندَه‌ُ أُم‌ُّ الكِتاب‌ِ رعد ‌آيه‌ 49.

بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ جاي‌ ‌اينکه‌ توهّم‌ هست‌ ‌که‌ گفته‌ شود ‌اگر‌ فلاني‌ مسافرت‌ نكرده‌ ‌بود‌ نمي‌مرد ‌ يا ‌ ‌در‌ جنگ‌ نرفته‌ ‌بود‌ كشته‌ نميشد، لكن‌ ‌اينکه‌ توهّم‌ فاسد ‌است‌ و ‌اينکه‌ امور تغيير قضاء و قدر الهي‌ ‌را‌ نميدهد ‌حتي‌ ‌در‌ احل‌ معلّقي‌ قضاء ‌بر‌ ‌اينکه‌ جاري‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ مسافرت‌ كند و ‌در‌ سفر بميرد و ‌آن‌ ‌در‌ ميدان‌ جنگ‌ برود و كشته‌ شود يكي‌ صله‌ رحم‌ كند و طول‌ عمر داشته‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ قطع‌ رحم‌ كند و عمرش‌ كوتاه‌ ‌باشد‌ و بتمام‌ جزئيات‌ و چه‌ ميشود و چه‌ بايد بشود عالم‌ خبير بصير ‌است‌ خداوند و هيچگونه‌ تخصيصي‌ ‌به‌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُم‌ نخورده‌.

يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا ‌شما‌ ‌که‌ ايمان‌ داريد ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ ‌در‌ عالم‌ واقع‌ ميشود ‌در‌ تحت‌ قدرت‌ و اراده‌ حق‌ ‌است‌ و منوط بمشيت‌ ‌لا‌ راد لقضائه‌ و ‌لا‌ معقب‌ لحكمه‌

‌اگر‌ تيغ‌ عالم‌ بجنبد ز جا

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 156)- بهره‌برداری منافقان! حادثه احد زمینه را برای سمپاشی دشمنان و منافقان آماده ساخت، به همین دلیل آیات زیادی برای خنثی کردن این سمپاشیها نازل گردید در این آیه نیز به منظور درهم کوبیدن فعالیتهای تخریبی منافقان و هشدار به مسلمانان، نخست به مؤمنان خطاب کرده، می‌گوید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! شما همانند کافران نباشید که هنگامی که برادرانشان (در راه خدا) به مسافرتی می‌روند و یا در صف مجاهدان قرار می‌گیرند و کشته می‌شوند

ج1، ص342

می‌گویند: افسوس اگر نزد ما بودند نمی‌مردند و کشته نمی‌شدند» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ کَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِی الْأَرْضِ أَوْ کانُوا غُزًّی لَوْ کانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا).

اگر شما مؤمنان تحت تأثیر سخنان گمراه کننده آنان قرار گیرید و همان حرفها را تکرار کنید طبعا روحیه شما ضعیف گشته و از رفتن به میدان جهاد و سفر در راه خدا خودداری خواهید کرد و آنها به هدف خود نائل می‌شوند، ولی شما این گونه سخنان را نگویید «تا خدا این حسرت را بر دل آنها (کافران) بگذارد» (لِیَجْعَلَ اللَّهُ ذلِکَ حَسْرَةً فِی قُلُوبِهِمْ).

سپس قرآن به سمپاشی آنها سه پاسخ منطقی می‌دهد:

1- مرگ و حیات در هر حال به دست خداست (و مسافرت و یا حضور در میدان جنگ نمی‌تواند مسیر قطعی آن را تغییر دهد) و خداوند زنده می‌کند و می‌میراند و خدا به آنچه انجام می‌دهید بیناست» (وَ اللَّهُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع