آیه 59 سوره توبه
<<58 | آیه 59 سوره توبه | 60>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و چقدر بهتر بود اگر آنها به آنچه خدا و رسول به آنها عطا کردند راضی بودند و میگفتند که خدا ما را کفایت است، او و هم رسولش از لطف عمیم به ما عطا خواهند کرد، ما تنها به خدا مشتاقیم.
و اگر آنان به آنچه خدا و پیامبرش به ایشان عطا کرده اند، خشنود می شدند و می گفتند: خدا ما را بس است؛ خدا و پیامبرش به زودی از فضل و احسان خود به ما عطا می کنند [و] ما فقط به سوی خدا مایل و علاقمندیم [برای آنان بهتر بود.]
و اگر آنان بدانچه خدا و پيامبرش به ايشان دادهاند خشنود مىگشتند و مىگفتند: «خدا ما را بس است به زودى خدا و پيامبرش از كرم خود به ما مىدهند و ما به خدا مشتاقيم» [قطعاً براى آنان بهتر بود].
چه مىشود اگر به آنچه خدا و پيامبرش به آنان عطا مىكند خشنود باشند و بگويند: خدا ما را بس است و خدا و پيامبرش ما را از فضل خويش بىنصيب نخواهند گذاشت و ما به خدا رغبت مىورزيم؟
(در حالی که) اگر به آنچه خدا و پیامبرش به آنان داده راضی باشند، و بگویند: «خداوند برای ما کافی است! و بزودی خدا و رسولش، از فضل خود به ما میبخشند؛ ما تنها رضای او را میطلبیم.» (برای آنها بهتر است)!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
حسبنا: حسب (بر وزن عقل) : به كفايت به كار رود .«حسبنا» : بس است ما را. [۱]
نزول
وقتى که آیه صدقات نازل گردید و یا این که صدقات را نزد پیامبر آوردند آیه 58 نازل گردید و توانگران و اغنیاء نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمدند به تصور این که از صدقات مزبور سهمى نیز به آنها برسد ولى وقتى که پیامبر صدقات مزبور را بین فقیران و مستمندان تقسیم فرمود. توانگران از پیامبر عیبجوئى کردند و گفتند ما کسانى بودیم که در جنگها شرکت کردیم و همراه پیامبر با کفار به نبرد پرداختیم. بنابراین صدقات مزبور به ما نیز باید برسد نه این که فقط به فقیران و مستمندانى که از وجود آنها فائده اى برنمیخیزد داده شود بعد از این گفتار و عیبجوئى ها از طرف توانگران این آیه نازل گردید.[۲]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ «59»
اگر آنان به آنچه خدا و پيامبرش به آنان دادهاند راضى مىشدند و مىگفتند: خداوند (و آنچه او صلاح بداند) براى ما بس است، خدا و پيامبرش به زودى از فضل خود به ما خواهند داد و ما تنها به پروردگار، راغب و اميدواريم، (اگر چنين مىگفتند، براى آنان بهتر بود).
نکته ها
در اين آيه چهار مرحله مطرح شده است:
1. رضا و تسليم به تقدير الهى. «رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ»
2. اظهار رضايت به زبان. «قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ»
3. اميد به فضل و كرم الهى. سَيُؤْتِينَا ...
4. بىتوجّهى به دنيا و رغبت به خداوند. «إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ»
«1». امام صادق عليه السلام فرمود: بيش از دو سوّم مردم اين گونه مىباشند. كافى، ج 2، ص 228.
جلد 3 - صفحه 444
پیام ها
1- منافقان هرگز از خداوند و تقديرهاى او راضى نمىشوند. «وَ لَوْ»
2- سياستگذارى و تصميمگيرى در نحوهى تقسيم و صرف بيتالمال و امور مالى واقتصادى با خدا وپيامبر ورهبر امّت اسلامى است. «آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ»
3- تنها نبايد به تنگناها نگريست، صبر، آينده بهترى را پيش مىآورد. «سَيُؤْتِينَا»
4- تلخى محروميّتهاى دنيوى، با وعدههاى قطعى خداوند به مؤمنان و نعمتهاى بهشتى، شيرين مىشود. «سَيُؤْتِينَا»
5- ما از خداوند طلبكار نيستيم، هر چه عطا كند از فضل خويش است. «فَضْلِهِ»
6- الطاف الهى از طريق پيامبران و اوليا به ما مىرسد. «فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ»
7- محبّت خدا، زمينهساز صبر، رضا و قناعت است. «إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ (59)
وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ: و اگر اين منافقان طالبان صدقات و طاعنان، راضى و خشنود باشند آنچه را كه عطا فرمايد ايشان را خداى تعالى و پيغمبر مكرم او. وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ: به صدق تمام و اعتقاد صحيح ثابت جازم، كافى است ما را فضل الهى، يا كفايت كند ما را حق تعالى. سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ: زود باشد كه عطا فرمايد خدا ما را از فضل خود صدقه يا غنيمتى ديگر. وَ رَسُولُهُ: و پيغمبر او نيز مرحمت فرمايد ما را بيشتر از اينكه حالا عطا نموده. إِنَّا إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ: بتحقيق ما به حق تعالى رغبتكنندگان و اميد دارندگانيم كه از فضل نامتناهى خود ما را غنى گرداند از مردم. يا ما راغب هستيم به حق تعالى در آنچه عطا فرمايد از ثواب و دفع نمايد از عذاب.
حاصل آيه شريفه آنكه: اگر اين مراتب اربعه را دارا شوند (جواب شرط محذوف و تقدير آنكه لكان خيرا لهم) هر آينه بهتر باشد براى ايشان، زيرا رضاى به قسمت، سبب بهجت؛ و جزع در آن، موجب محنت است. ابراهيم ادهم گويد: هر كه به مقادير حق خرسند شد، از غم و ملال بازرست.
تبصره- آيه شريفه دال است بر آنكه هر كه طلب دنيا نمايد مؤول شود امر او در ديانت به نفاق. و اما كسى كه طلب دنيا نمايد به قدر بلغه، و غرضش وصول به
ج5، ص 127
مصالع دينى باشد، هر آينه در طريق حق باشد و اصل در اين باب رضا به قضاى الهى است و آيه بيان مراتب آن را فرمايد:
اول- رضاى به عطاى خدا و رسول به سبب علم به اينكه حق تعالى حكيم است، يعنى آنچه فرمايد بر وفق حكمت و مصلحت باشد.
دوم مرتبه- ظهور آثار رضا بر لسانش كه گويد «حَسْبُنَا اللَّهُ» خداى تعالى ما را كافى و كفايت فرمايد امر ما را و به سبب رضا به قضاى سبحانى بتحقيق فائز شديم به اين مرتبه عظيمه در عبوديت.
مرتبه سوم- آنكه به فقدان درجه عاليه، مرتبه نازله آن را دارا باشند كه «سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» زود باشد حق تعالى ما را عطا فرمايد از فضل نامتناهى خود يا در دنيا يا در آخرت.
مرتبه چهارم- «إِنَّا إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ» ما طلب نمىكنيم از ايمان و طاعت، اخذ اموال و وصول به مناصب دنيا را، بلكه مراد ما سعادت آخرت خواهد بود.
تتمه- رازى نقل نموده كه حضرت عيسى عليه السّلام گذشت بر قومى كه ذكر الهى مىنمودند، فرمود: چه چيز شما را وادار نموده؟ گفتند: رغبت در ثواب الهى. فرمود: مصاب باشيد. به گروهى ديگر عبور، و پرسيد: چه چيز شما را وادار نموده؟ گفتند: خوف عقاب سبحانى. به جماعت سوم گذشت، گفتند: ما ذكر الهى نمائيم نه به جهت خوف عقاب و طمع در ثواب، بلكه براى اظهار ذلت عبوديت و عزت ربوبيت و تشريف قلب به معرفت الهى و تكريم لسان به ذكر صفات سبحانى. حضرت فرمود: شما هستيد محقوق محققون. و نظير اين فرمايش از ائمه هدى عليهم السلام مروى است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ يَسْخَطُونَ (58) وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ (59)
جلد 2 صفحه 592
ترجمه
و بعضى از آنها كسانى هستند كه عيب كنند ترا در صدقهها پس اگر عطا شوند از آن خوشنود گردند و اگر عطا نشوند از آن ناگاه آنها خشم گيرند
و اگر آنكه ايشان خوشنود شوند بچيزيكه بدهد بآنها خدا و پيغمبرش و بگويند كافى است ما را خدا زود باشد كه بدهد بما خدا از فضل خود و پيغمبرش همانا ما بسوى خدا رغبت دارندگانيم.
تفسير
در مجمع از ابو سعيد خدرى نقل نموده و در صافى بامام باقر (ع) نسبت داده كه نازل شد در باره ابن ذى الخويصره تميمى كه وارد شد بر پيغمبر (ص) در حاليكه مشغول تقسيم صدقات بود و عرضه داشت كه عدالت كن اى پيغمبر خدا حضرت فرمود واى بر تو اگر من عدالت نكنم كيست كه عدالت كند و اين شخص حرقوص بن زهير رئيس خوارج بود ابو سعيد خدرى گويد عمر اجازه خواست كه او را بكشد پيغمبر (ص) اجازه نداد و اوصاف چندى از او بيان فرمود و آنكه بايد با اصحابش خروج نمايد و روز كه امير المؤمنين (ع) خوارج را كشت من با او بودم آنمرد را آوردند با آن اوصاف كه پيغمبر (ص) بيان فرموده بود و قمى ره فرموده كه وقتى صدقات را آوردند اغنيا حاضر شدند بگمان آنكه پيغمبر (ص) ميان آنها تقسيم ميكند و چون آن حضرت بفقراء مرحمت فرمود آنها عيب جوئى نمودند و گفتند ما جنگ ميرويم با او و باعث تقويت امرا و ميشويم و صدقه هم بايد بدهيم بكسانيكه بىنياز نميكنند او را و بىنياز نمىشوند از او و در كافى و مجمع و عياشى ره از امام صادق (ع) نقل نموده كه زياده از دو ثلث مردم اهل اين آيهاند يعنى براى نفع خودشان سخن مىگويند نه براى رضاى خدا و خوشنودى و غضب آنها بهواى نفس خودشان است نه بصلاح جامعه مسلمين و رواج حكم اسلام و اگر آنها راضى باشند بحكم خدا و تقسيم عادلانه پيغمبر (ص) كه البته بر طبق مصلحت جامعه مسلمين است و بگويند بلسان حال و مقال كافى است ما را فضل الهى بعد از اين هم ممكن است نصيب وافرى بما برسد از غنائم يا صدقات از فضل خدا بتوسط پيغمبر (ص) و ما اميدوار بخدا هستيم و راغب باجراء احكام او و توسعه رزق از قبل او براى آنها بمراتب بهتر است و بنابر اين جواب شرط محذوف شده براى اثبات و استقرار مطلب در ذهن بقدريكه جواب بقرينه معلوم شود.
جلد 2 صفحه 593
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَو أَنَّهُم رَضُوا ما آتاهُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسبُنَا اللّهُ سَيُؤتِينَا اللّهُ مِن فَضلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنّا إِلَي اللّهِ راغِبُونَ (59)
و اگر اينها راضي بودند بآنچه خداوند بآنها تفضل فرموده و آنچه رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بآنها عنايت كرده و ميگفتند که ما را خداوند كافيست و ما را بس است هر آينه بزودي خداوند بما بيشتر و زيادتر تفضل ميفرمايد و رسول خدا عنايت مينمايد
جلد 8 - صفحه 246
ميگفتند محققا ما بسوي خداوند كمال رغبت را داريم.
وَ لَو أَنَّهُم رَضُوا ما آتاهُمُ اللّهُ نظر باحاطه علميه بجميع حكم و مصالح و بمقتضاي نظام جملي عالم در دفتر الهي ثبت و نوشته شده هر چه که بايد بهر فردي از افراد بندهگان داده شود و هر چه كوشش كنند بجايي نميرسند از موت و حيات، صحت و مرض، غناء و فقر، عزت و ذلت، نعمت و بلاء تماما بجا و بموقع است و تغييرپذير نيست.
مهندسي که بگل نكهت و بگل جان داد
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 59)- «ولی اگر آنها (به حق خود راضی باشند و) به آنچه خدا و پیامبرش در اختیار آنها گذارده رضایت دهند و بگویند همین برای ما کافی است و اگر هم نیاز بیشتری داریم خدا و پیامبر از فضل خود به زودی به ما میبخشند ما تنها رضای خدا را میطلبیم» و از او میخواهیم که ما را از اموال مردم بینیاز سازد، اگر آنها چنین کنند به سود آنهاست (وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَیُؤْتِینَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنَّا إِلَی اللَّهِ راغِبُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.