آیه 27 سوره انفال

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۲ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (نزول)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<26 آیه 27 سوره انفال 28>>
سوره : سوره انفال (8)
جزء : 9
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

ای کسانی که ایمان آوردید، زنهار (در کار دین) با خدا و رسول و در امانتهای خود با یکدیگر خیانت مکنید در صورتی که می‌دانید.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

O you who have faith! Do not betray Allah and the Apostle, and do not betray your trusts knowingly.

معانی کلمات آیه

«وَ تَخُونُوا اماناتِکُمْ»: این جمله عطف بر (تَخُونُوا ...) و مجزوم است، یا این که منصوب است چون جواب نهی است. همان گونه که شاعر می‌گوید: لا تَنْهَ عَنْ خُلُقٍ وَ تَأتِیَ مِثْلَهُ عارٌ عَلَیْکَ - إِذا فَعَلْتَ - عَظیمٌ «وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ»: در حالی که مفاسد خیانت و بدفرجامی آن را در دنیا و آخرت می‌دانید.

نزول

«شیخ طوسی» گوید: این آیه درباره بعضى از منافقین نازل گردیده است، جابر بن عبدالله انصارى گوید: درباره بعضى از منافقین نازل شده كه ابوسفیان را از آمدن رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم براى گرفتن و غارت شتران او ترسانیده بودند.[۱]

زهرى گوید: درباره ابولبابه با طائفه بنى‌قریظه از یهود نازل شده است. چنان كه از امامین باقر و صادق علیهماالسلام نیز روایت گردیده است[۲].[۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ «27»

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! به خدا و پيامبر خيانت نكنيد كه در اين صورت آگاهانه به امانت‌هاى خود خيانت كرده‌ايد.

نکته ها

در شأن نزول اين آيه آمده است: هنگامى كه مسلمانان به فرمان پيامبر صلى الله عليه و آله، يهوديان بنى‌قريظه را محاصره كردند، آنان پيشنهاد صلح وكوچ كردن به شام را دادند و پيامبر نپذيرفت و سعدبن معاذ را به داورى مأمور كرد. يكى از مسلمانان همراه او به نام «ابولبابه» كه سابقه دوستى با آنان داشت، با اشاره به گلوى خود به آنان فهماند كه در صورت پذيرش حكميّت سعدبن معاذ، همه كشته خواهيد شد، جبرئيل اين اشاره را به پيامبر صلى الله عليه و آله خبر داد.

ابولبابه شرمنده از اين خيانت، خود را به ستون مسجد پيامبر بست و هفت شبانه روز چيزى نخورد، سرانجام خداوند توبه‌اش را پذيرفت. «1»

شأن نزول ديگرى نيز بيان شده كه در جنگ بدر، بعضى از مسلمانان نامه‌اى به ابوسفيان نوشتند و از نقشه‌ى پيامبر صلى الله عليه و آله به او خبر دادند، ابوسفيان هم از مشركان مكّه درخواست كمك كرد كه هزار نفر براى جنگ بدر به راه افتادند. «2»

در فرهنگ قرآن، امانت مفهوم وسيعى دارد و تمام شئون زندگى سياسى، اجتماعى و اخلاقى را شامل مى‌شود از جمله:

الف: تمام نعمت‌هاى مادّى و معنوى مثل مكتب، قرآن، رهبر، فرزند وآب وخاك.

ب: اهل‌بيت پيامبر عليهم السلام. «3»

ج: هم خودمان، امانت براى خويشتنيم، چنانكه در آيه‌ى ديگر مى‌خوانيم: «أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ» «4» و هم جامعه براى ما.

«1». تفاسير مجمع‌البيان، صافى و نمونه.

«2». تفاسير مجمع البيان و الميزان.

«3». ملحقات احقاق‌الحقّ، ج 14، ص 564.

«4». بقره، 187.

جلد 3 - صفحه 301

د: انفال، غنائم، خمس، زكات و اموال عمومى. (بودن آيه در سوره انفال وغنائم جنگ بدر)

ه: امام‌باقر عليه السلام فرمود: «احكام دين، فرائض و واجبات الهى، امانت است». «1»

و: حكومت ومسئوليّت.

بنابراين نافرمانى و ادا نكردن حقوق و وظايف خود در ارتباط با اين امانت‌ها، خيانت است، چنانكه ابن عبّاس مى‌گويد: «هركس چيزى از برنامه‌هاى اسلامى را ترك كند، يك نوع خيانتى به خدا و پيامبر مرتكب شده است». «2» همان گونه كه پيشى گرفتن ناصالحان بر صالحان در مسئوليّت‌هاى اجتماعى، خيانت به خدا و رسول و مسلمانان است.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «كسى كه در امانت خيانت كند، منافق است، هرچند روزه بگيرد و نماز بخواند. امام صادق عليه السلام فرمودند: نماز و روزه‌ى مردم شما را نفريبد، زيرا گاهى همه‌ى آنها از روى عادت است. مردم را با راستگويى و اداى امانت امتحان كنيد و بشناسيد». «3»

خيانت نكردن در امانت از وظايف و حقوق انسانى است، بنابراين حتّى به امانت غير مسلمان هم نبايد خيانت كرد.

پیام ها

1- خيانت، با ايمان داشتن سازگار نيست. لازمه‌ى ايمان، امانت‌دارى است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا»

2- گاهى يك اشاره به سود دشمن، خيانت است. (با توجّه به شأن نزول اوّل)

3- افشاى اسرار نظامى، خيانتى زشت است. (با توجّه به شأن نزول دوم)

4- خيانت به پيامبر، خيانت به خداوند است. «لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ» ( «لا تَخُونُوا» در مورد خدا وپيامبر با هم آمده، در مورد ساير مردم تكرار شده است.)

5- خيانت به خدا و رسول، خيانت به خود است و زيان آن به خود انسان بازمى‌گردد. «لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ» (طبق اين معنى كه با ظاهر آيه سازگار است، تقدير گرفتن كلمه‌ى «لا» در «تَخُونُوا أَماناتِكُمْ»، نيازى نيست.)

«1». تفسير نورالثقلين.

«2». تفسير نمونه.

«3». كافى، ج 2، ص 104.

جلد 3 - صفحه 302

6- امانت مردم به منزله‌ى امانت خود ما و خيانت به آن خيانت به خودمان است.

لا تَخُونُوا ... تَخُونُوا أَماناتِكُمْ‌

7- خيانت، فطرتاً زشت و محكوم است. «وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»

8- خيانت‌هاى آگاهانه، خطرناك است. «وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» (هم به زشتى خيانت آگاهيد و هم پيامدهاى بد آن را مى‌دانيد)

پانویس

  1. پرش به بالا صاحبان جامع البیان و مجمع البیان بنا به نقل از جابر بن عبدالله انصارى چنین گویند: كه ابوسفیان از مكه بیرون رفت، جبرئیل آمد و به رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر داد. پیامبر فرمود: براى گرفتن ابوسفیان و قافله‌اش بیرون روند و در عین حال قضیه را مكتوم بدارند در این میان یكى از منافقین به ابوسفیان نوشت و موضوع را به وى خبر داد و نیز صاحب جامع البیان از سدى نقل كند كه علت نزول آیه چنین است كه از پیامبر چیزهائى مى‌شنیدند و آن را افشاء می‌نمودند تا به مشركین می‌رسید.
  2. پرش به بالا صاحبان روض الجنان و مجمع البیان چنین گویند: كلبى و زهرى روایت كنند كه پیامبر در یكى از جنگ‌ها یهود بنى‌قریظه را بیست و یك شب محاصره كرد. آن‌ها از رسول خدا صلی الله علیه و آله درخواست صلح كردند به طریقى كه با برادران آن‌ها یعنى طایفه بنوالنضیر صلح شده بود، پیامبر امتناع كرد (زیرا جنایات و خیانت كارى‌هاى بنوقریظه زیادتر بوده است). فرمود: به حكم سعد بن معاذ با آن‌ها رفتار خواهم كرد، آن‌ها گفتند: براى مذاكره ابولبابة را نزد ما بفرست. پیامبر ابولبابة را كه مرد خوبى بود و در عین حال خیرخواه بنى‌قریظه هم بوده و نیز فرزندان و عیالات او در نزد آنان بودند به سوى آن‌ها روانه كرد آن‌ها به ابولبابه گفتند: آیا صلاح می‌داند كه به حكم سعد بن معاذ بنا به گفته رسول خدا صلی الله علیه و آله با آن‌ها رفتار بشود. ابولبابه با دست اشاره به حلق و گردن خود نمود و به آن‌ها فهمانید كه معنى آن سر بریدن است. راضى نشود جبرئیل موضوع ابولبابة را براى پیامبر خبر آورد. ابولبابة وقتى برگشت، فهمید خیانت نموده است لذا این آیه نازل گردید بعد از آمدن آیه ابولبابة سخت ناراحت شد و به یكى از ستون‌هاى مسجد خود را چسبانید و گفت: از این به بعد چیزى نمى‌خورم و نمى‌آشامم تا خدا از من بگذرد یا بمیرم هفت روز به این كیفیت ماند، عاقبت بی‌هوش شد به رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر دادند. خداوند توبه او را قبول كرد به ابولبابة گفتند: توبه او قبول شده است. باز گفت: از خودم نمى‌گذرم تا رسول خدا صلی الله علیه و آله شخصاً از من بگذرد. خبر به پیامبر دادند، پیامبر شخصا حاضر شد و دست بر روى آن كشید و از خیانت او چشم پوشید. ابولبابة گفت: تكمیل توبه من به آنست كه از دیارى كه این خیانت را در آنجا نموده‌ام، چشم بپوشم و به آنجا نروم و همه اموال خود را صدقه بدهم. پیامبر فرمود: ثلث مال خود را بدهد، كافى است. چنان كه از امامین باقر و صادق علیهماالسلام روایت شده است.
  3. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص378.

منابع