آیه 24 سوره انعام
<<23 | آیه 24 سوره انعام | 25>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
بنگر که چگونه بر خود دروغ بستند و آنچه به دروغ به خدا بسته و شریک قرار میدادند همه از دست آنها رفت و محو و نابود شد.
با تأمل بنگر که چگونه بر خود دروغ می بندند؛ وآنچه را به دروغ شریک خدا می دانستند از دستشان رفت وگم شد.
ببين، چگونه به خود دروغ مىگويند و آنچه برمىبافتند از ايشان ياوه شد.
بنگر كه چگونه بر خود دروغ بستند و آن دروغها كه ساخته بودند ناچيز گرديد.
ببین چگونه به خودشان (نیز) دروغ میگویند، و آنچه را بدروغ همتای خدا میپنداشتند، از دست میدهند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«أُنظُرْ»: بنگر. مراد این است که دقّت کن و با چشم عقل ببین. «ضَلَّ عَنْهُمْ»: از ایشان ناپدید گردید. (ضَلَّ) در اینجا به معنی (غابَ) است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ «23»
پس (از آن همه فريفتگى به بتان، در پيشگاه خدا) عذرى نيابند جز آنكه (از بتان بيزارى جسته و) بگويند: سوگند به خدا! پروردگارمان، ما هرگز مشرك نبودهايم.
انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «24»
بنگر كه چگونه عليه خود دروغ گفتند و (تمام بتها و شريكان كه همواره مىساختند از نزد آنان محو شد و) آنچه به دروغ و افترا به خدا نسبت مىدادند از دستشان رفت.
نکته ها
امام صادق عليه السلام فرمود: «مراد از «فتنه» در «لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ»، معذرتخواهى مشركان مىباشد». «3» «ضلّ الشىء» به معناى ضايع شدن، هلاكت و نابودى چيزى است. «4»
«3». تفسير مجمعالبيان.
«4». لسان العرب.
جلد 2 - صفحه 432
دروغگويان به مقتضاى خصلتى كه در دنيا كسب كردهاند، در قيامت نيز دروغ مىگويند. «وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ»،
چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى شَيْءٍ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْكاذِبُونَ» «1»
حضرت على عليه السلام در ذيل آيه در حديثى مىفرمايد: «بعد از اين دروغ، بر لبشان مهر زده مىشود و ساير اعضاى آنان حقّ را بازگو مىكنند». «2»
امام صادق عليه السلام فرمود: روز قيامت خداوند آن چنان عفو وبخشش مىكند كه به ذهن هيچ كس خطور نمىكند، تا آن اندازه كه مشركان نيز مىگويند: ما مشرك نبوديم، (تا مشمول عفو الهى شوند). «3»
پیام ها
1- قيامت، آن چنان حتمى است كه گويا هم اكنون نيز حاضر است. «انْظُرْ» و نفرمود: «ستنظر». (پيامبر صلى الله عليه و آله در دنيا نيز مىتواند باچشم ملكوتى، شاهد صحنههاى قيامت باشد.)
2- تكيهگاههاى غير الهى نابود خواهد شد. «ضَلَّ عَنْهُمْ»
3- در دادگاه الهى، نه دروغ انسان كارساز است، نه سوگند او. «ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ»
4- آن همه اصرار بر تكيهگاههاى غير الهى، خيالى بيش نيست. «وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ»
«1». مفاتيح الجنان.
«2». كافى، ج 1، ص 67.
«3». تفسير مجمعالبيان.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «24»
«1» تفسير صافى، جلد 2، صفحه 113.
«2» مؤمنون، 107.
«3» تفسير صافى، جلد 2، صفحه 113 (بنقل از كافى)
تفسير اثنا عشرى ج3 244
«4» منهج ج 3 ص 359.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 244
انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ: نظر نما چگونه دروغ گويند بر نفسهاى خود به نفى شرك از آن وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ: و گم شود از آنها آنچه بوده باشند كه افترا مىكردند از شركاء يعنى نفع به ايشان نرسانند در تخلص از عذاب ابدى، و خائب و خاسر مىباشد. در «احتجاج» «1»- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام ذكر اهوال روز قيامت فرمايد: پس جمع شوند در موطن ديگر و استنطاق شوند در آن. پس گويند قسم به خداى، اى پروردگار ما، نبوديم ما مشرك و اين جماعت مقر به توحيدند در دار دنيا، پس فايده ندهد ايشان را ايمان آنها به خدا با مخالفت پيغمبران و شك در آنچه خدا نازل فرموده به ايشان و به سبب نقض عهد در اوصياى انبياء و تبديل كردن آنها چيز پست را به مقابل آنچه خير است. پس تكذيب فرمايد خداى تعالى آنان را در نسبت دادن ايمان به خود، و حال آنكه اين نسبت دروغ است. على بن ابراهيم رحمه اللّه فرمايد: آيه در شأن قدريه اين امت است، محشور فرمايد حق تعالى ايشان را روز قيامت با صابئين و نصارى و مجوس. پس گويند «وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ» خداوند فرمايد «انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ» (الخ) «2». عقاب الاعمال- ابن بابويه رحمه اللّه از حضرت باقر عليه السّلام فرمود: محشور مىشوند تكذيب كنندگان قدر الهى از قبور به حالتى كه مسخ شدهاند به ميمون و خوك. «3»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «24»
ترجمه
بنگر چگونه دروغ بستند بر خودهاشان و گمشد از آنها آنچه بودند كه افترا ميزدند.
تفسير
اظهار تعجب است از كيفيت دروغ آنها كه چه قدر واضح است بنابر آنكه مراد مشركان باشند و چه اندازه راست نما است در صورتى كه مراد اهل سنت باشند به بيانيكه در آيه سابقه گذشت و در هر حال مراد از گمشدن افتراء آنها بخدا باطل و بىنتيجه شدن ادعاء آنها است كه خدا شريك دارد و شفاعت بتان را قبول ميفرمايد يا سلطنت ظاهرى را حق غير ولى فرموده است و در احتجاج از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه در يكى از مواقف قيامت سؤال و جواب ميشود بر طبق دو آيه قبل از اين آيه از كسانيكه در دنيا اقرار بتوحيد نمودند ولى بحال آنها فائده نداشت چون با پيغمبران مخالفت نمودند و شك كردند در آنچه ايشان از طرف خداوند اظهار نمودند و نقض كردند عهود خودشان را در باره اوصياء ايشان مانند بنى اسرائيل كه بجاى خير ادنى را اختيار نمودند پس تكذيب فرمود خداوند آنها را در ايمانيكه بخود بسته بودند بمفاد اين آيه شريفه و قمى ره مقطوعا روايت فرموده است كه اين آيه در شأن قدريّه اين امت است كه خداوند آنها را با صابئان و نصارى و مجوس محشور ميفرمايد پس قسم ياد ميكنند بر طبق آيه سابقه كه ما مشرك نبوديم و خداوند اين آيه را بآنها جواب ميدهد بعد امام ميفرمايد كه پيغمبر (ص) فرمود از براى هر امتى مجوسى است و مجوس اين امت آنانند كه ميگويند قدر نيست و گمان مىكنند كه مشيت و قدرت از براى آنها است و خدا امر را بآنها واگذار فرموده است بنظر حقير اشاره است بگمان اهل سنت كه تصوّر نمودند تعيين خليفه را خداوند بآنها واگذار كرده است زيرا اين امر از اعظم امورى است كه خداوند مقدر فرموده است و اختيار آنرا بكسى واگذار نكرده تا منطبق شود بر آيات و روايات سابقه و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
انظُر كَيفَ كَذَبُوا عَلي أَنفُسِهِم وَ ضَلَّ عَنهُم ما كانُوا يَفتَرُونَ «24»
ببين چگونه دروغ گفتند بر نفوس خود و از دست آنها رفت و مفقود شد آنچه را که بودند افتري ميبستند.
انظُر از روي تعجب نگاه كن ببين كَيفَ كَذَبُوا عَلي أَنفُسِهِم که چگونه دروغ ميگويند بر خودشان که اينکه يك دروغ بزرگي است مثل اينكه منافق که ذرهاي ايمان نداشته باشد و بگويد مؤمن هستم، يا فاسقي دعوي عدالت يا بخيلي دعوي سخاوت، جباني دعوي شجاعت، دشمني دعوي دوستي، مرائي دعوي خلوص و هكذا.
وَ ضَلَّ عَنهُم ما كانُوا يَفتَرُونَ فاعل ضل ماء در ما كانوا است که عبارت از اصنام و آلهه آنها است فرداي قيامت از دست آنها ميرود هر چه بگردند که بوسيله آنها نجات يابند آنها را پيدا نميكنند تا موقعي که در جهنم وارد شدند آنها را ميبينند که در عذاب هستند و بآنها افتراء بسته بودند و خداي خود ميدانستند.
36
برگزیده تفسیر نمونه
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم