آیه 111 سوره مائده

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۹ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (تفسیر آیه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<110 آیه 111 سوره مائده 112>>
سوره : سوره مائده (5)
جزء : 7
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و (یاد کن) هنگامی که به حواریّین وحی کردیم که به من و به رسول من ایمان آورید، گفتند: ایمان آوردیم، (خدایا) گواه باش که ما تسلیم امر توایم.

و [یاد کنید] هنگامی که به حواریون وحی کردم که به من و فرستاده من ایمان آورید. گفتند: ایمان آوردیم و شاهد باش که ما [در برابر خدا، فرمان ها و احکام او] تسلیم هستیم.

و [ياد كن‌] هنگامى را كه به حواريّون وحى كردم كه به من و فرستاده‌ام ايمان آوريد. گفتند: «ايمان آورديم، و گواه باش كه ما مسلمانيم.»

و به حواريان وحى كردم: به من و به پيامبر من ايمان بياوريد. گفتند: ايمان آورديم، گواه باش كه ما تسليم هستيم.

و (به یاد آور) زمانی را که به حواریون وحی فرستادم که: «به من و فرستاده من، ایمان بیاورید!» آنها گفتند: «ایمان آوردیم، و گواه باش که ما مسلمانیم!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

And when I inspired the Disciples, [saying], ‘Have faith in Me and My apostle,’ they said, ‘We have faith. Bear witness that we are Muslims.’

And when I revealed to the disciples, saying, Believe in Me and My apostle, they said: We believe and bear witness that we submit (ourselves).

And when I inspired the disciples, (saying): Believe in Me and in My messenger, they said: We believe. Bear witness that we have surrendered (unto Thee) "we are muslims".

"And behold! I inspired the disciples to have faith in Me and Mine Messenger: they said, 'We have faith, and do thou bear witness that we bow to Allah as Muslims'".

معانی کلمات آیه

حواريين: حور: سفيدى. يار مخصوص را حوارى گويند، گويى قلبش در يارى كردن پاك و مثل جامه سفيد است. جمع آن حواريون است. در قرآن فقط در ياران حضرت عيسى به كار رفته و پنج بار آمده است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَ بِرَسُولِي قالُوا آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ «111»

و (به ياد آور) زمانى كه به حواريّون (ياران مخصوص حضرت عيسى) وحى فرستادم كه ايمان آوريد، گفتند: ايمان آورده‌ايم و شاهد باش كه ما مسلمان و تسليم هستيم.

نکته ها

مراد از وحى به حواريّون، ممكن است الهام به قلب خود آنها باشد نه پيام وحى از طريق حضرت عيسى عليه السلام. چنانكه امام صادق عليه السلام درباره‌ى اين وحى فرمود: «الهموا» يعنى به آنان الهام شد. «1»

تعداد حواريّون به فرموده امام رضا عليه السلام دوازده نفر بود و سبب نامگذارى آنان به حواريّون، پاك بودن آنان از درون و پاك كردن جامعه از گناهان از طريق موعظه و تذكّر بود. «2»

پیام ها

پيام‏ها: 1- گاهى خداوند به دل‏هاى آماده الهام مى‏ كند. «أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ»

2- ايمان به خدا، از ايمان به رسول جدا نيست. «آمِنُوا بِي وَ بِرَسُولِي»

3- وقتى هدايت، باطنى و الهى شد، عميق و سريع اثر مى‏كند. أَوْحَيْتُ ... قالُوا آمَنَّا

4- ارشاد بدون نورالهى از درون، يا بى اثر، يا كم‌اثر يا ناپايدار است. أَوْحَيْتُ‌ ... آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ‌

5- الهامات الهى به مردم، در مسير تأييد وحى انبياست، نه در برابر آنها. أَوْحَيْتُ‌ ... آمِنُوا بِي وَ بِرَسُولِي‌

6- نشان ايمان باطنى، اظهار و اقرار زبانى است، آن گونه كه ايمان قلبى، پشتوانه‌ى شعارهاى ظاهرى است. «وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ»


«1». تفسير نورالثقلين.

«2». تفسير نورالثقلين.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 396

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَ بِرَسُولِي قالُوا آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ (111)

بعد از آن تعداد ديگر را فرمايد:

وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ‌: و ياد كن اى عيسى، يا خطاب به حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله يعنى اى پيغمبر متذكر شو و ياد آور زمانى را كه وحى فرمودم حواريون را، مراد الهام، كه آن القاى معنى باشد بر قلب بر وجه مخفى، يا مراد امر است يعنى ملهم ساختم يا امر نمودم ايشان را بر لسان انبياى خود أَنْ آمِنُوا بِي وَ بِرَسُولِي‌: اينكه ايمان بياوريد به وحدانيت من و به رسالت فرستاده من كه عيسى عليه السّلام است‌ قالُوا آمَنَّا: گفتند ايمان آورديم به خدا و تصديق عيسى نموديم‌ وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ‌: و شاهد باش به آنكه ما تسليم شديم فرمان تو را به اخلاص. «حواريون»؛ خواص عيسى و دوازده نفر بودند. به سند موثق حسن بن على بن فضال از پدرش نقل مى‌كند كه از حضرت امام رضا عليه السّلام پرسيدم جهت تسميه اصحاب عيسى را به حواريون. فرمود: مردم‌

«1» بحار الانوار، جلد 14 صفحه 238، حديث 16- نهج البلاغه، خطبه 158.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 204

گويند ايشان گازر بودند و جامه‌ها را به شستن پاك مى‌كردند، و اين اسم مشتق از «خبز حوّار» است يعنى نان سفيد؛ ولى ما اهل بيت مى‌گوئيم: براى آنكه خود و ديگران را به موعظه و نصيحت از چرك اخلاق بد و گناهان پاك مى‌نمودند، مسمى به حواريون شدند. «1» علامه مجلسى رحمه اللّه به سند معتبر از امام جعفر صادق عليه السّلام فرمود: حواريان عيسى شيعيان آن حضرت بودند و شيعيان ما حوارى ما اهل بيتند. حوارى عيسى اطاعت عيسى عليه السّلام ننمودند به قدرى كه حوارى ما اطاعت ما مى‌كنند، زيرا عيسى به حواريان گفت: كيستند انصار من به سوى خدا در اقامه دين؟ گفتند: مائيم انصار. به خدا قسم يارى او نكردند از شرّ يهود و با يهود براى آن حضرت جنگ نكردند. و شيعيان ما و اللّه از روزى كه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله از دنيا رفته تا حال يارى ما نمايند و براى ما جنگ با دشمنان ما كنند، و ايشان را اذيتها كنند و نفى بلد نمايند، دست از محبت ما برنمى‌دارند؛ خدا ايشان را از جانب ما جزاى خير دهد. «2»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَ بِرَسُولِي قالُوا آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ (111)

جلد 2 صفحه 288

ترجمه‌

و هنگاميكه وحى نموديم بحواريّون كه بگرويد بمن و به پيغمبر من گفتند ايمان آورديم و گواه باش بآنكه ما منقادانيم.

تفسير

مراد از وحى الهام است چنانچه عياشى ره از حضرت باقر (ع) نقل نموده و مراد از حواريّون و وجه تسميه آنها باين اسم در سوره آل عمران ذيل آيه‌ فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسى‌ مِنْهُمُ الْكُفْرَ بيان شد و اللّه اعلم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِذ أَوحَيت‌ُ إِلَي‌ الحَوارِيِّين‌َ أَن‌ آمِنُوا بِي‌ وَ بِرَسُولِي‌ قالُوا آمَنّا وَ اشهَد بِأَنَّنا مُسلِمُون‌َ (111)

و زماني‌ ‌که‌ وحي‌ نمودم‌ بحواريين‌ اينكه‌ ايمان‌ بياوريد بمن‌ و برسول‌ ‌من‌ ‌که‌ عيسي‌ (ع‌) ‌است‌ گفتند ايمان‌ آورديم‌ و شهادت‌ بده‌ و شاهد ‌باشد‌ ‌که‌ ‌ما مسلمين‌ هستيم‌ وَ إِذ أَوحَيت‌ُ إِلَي‌ الحَوارِيِّين‌َ كلمه‌ واو عطف‌ ‌است‌ بجملات‌ ‌آيه‌ قبل‌ و ‌از‌ نعم‌ الهي‌ ‌است‌ نسبت‌ بعيسي‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌، اوحيت‌ وحي‌ بحواريين‌ الهام‌ بقلوب‌ ‌آنها‌ و القاء بنفوس‌ ‌آنها‌ ‌است‌ چنانچه‌ عياشي‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر (ع‌) روايت‌ ميكند فرمود

(اي‌ الهموا)

و شرح‌ حال‌ حواريين‌ ‌را‌ ‌در‌ مجلد سوم‌ همين‌ تفسير صفحه‌ 213 ‌الي‌ 215 ‌در‌ ذيل‌ ‌آيه‌ 52 ‌از‌ سوره‌ آل‌ عمران‌ و ‌در‌ مجلد اول‌ كلم‌ الطيب‌ صفحه‌ 285 ‌الي‌ 289 مفصلا متعرض‌ شده‌ايم‌ مراجعه‌ كنيد ‌که‌ اينها بمقتضاي‌ خبر منسوب‌ بحضرت‌ رضا ‌عليه‌ ‌السلام‌ ‌در‌ جواب‌ جاثليق‌ دوازده‌ نفر بودند و ‌ما حسن‌ ظني‌ بآنها نداريم‌ نه‌ ‌از‌ نظر اخبار و نه‌ ‌از‌ نظر اناجيل‌ مگر چهار نفر ‌از‌ ‌آنها‌ شمعون‌ الصفا وصي‌ عيسي‌ (ع‌) و دو نفر رسولاني‌ ‌که‌ فرستاد ‌بر‌ اهل‌ انطاكيه‌ ‌که‌ سومي‌ ‌آنها‌ همان‌ شمعون‌ الصفا

جلد 6 - صفحه 499

‌بود‌ و ‌در‌ سوره‌ يس‌ بيان‌ فرموده‌ و برنابا ‌که‌ صاحب‌ انجيل‌ ‌است‌ و انجيل‌ ‌او‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ مزخرفات‌ اناجيل‌ اربعه‌ خالي‌ ‌است‌ و صريحا بشارت‌ بآمدن‌ حضرت‌ ختمي‌ مآب‌ (ص‌) دارد و ‌از‌ همين‌ جهت‌ نزد نصاري‌ متروك‌ و مردود ‌شده‌ و اما بقيه‌ ‌آنها‌ عيسي‌ ‌را‌ ترك‌ كردند و ‌در‌ دست‌ يهود ‌او‌ ‌را‌ تنها گذاردند بلكه‌ انكار كردند ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ نميشناسيم‌ و ‌در‌ ‌خود‌ اناجيل‌ كفر و بي‌ايماني‌ ‌آنها‌ ‌را‌ تصريح‌ دارد ‌که‌ حقير مفصلا ‌در‌ ‌اينکه‌ دو موضع‌ بيان‌ كرده‌ام‌ ديگر تكرار نميكنم‌.

أَن‌ آمِنُوا بِي‌ وَ بِرَسُولِي‌ ايمان‌ بخدا و برسول‌ دو ركن‌ اعظم‌ ايمان‌ ‌است‌ ‌که‌ بانكار ‌هر‌ يك‌ ‌ يا ‌ عدم‌ تصديق‌ كافر ميشود.

قالُوا آمَنّا اظهار ايمان‌ كردند لكن‌ عقيده‌ راسخ‌ ‌در‌ قلوب‌ اكثر ‌آنها‌ نبود و باندك‌ امتحاني‌ متزلزل‌ شدند (و اشهد) ممكن‌ ‌است‌ ‌در‌ پيشگاه‌ احديت‌ گفته‌ باشند و ‌خدا‌ ‌را‌ شاهد بگيرند و ممكن‌ ‌است‌ بحضرت‌ عيسي‌ (ع‌) خطاب‌ كرده‌ و ‌او‌ ‌را‌ شاهد گرفته‌ و بعيد نيست‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ اظهر ‌باشد‌ بِأَنَّنا مُسلِمُون‌َ تسليم‌ اوامر ‌خدا‌ و منقاد فرمايشات‌ عيسي‌ هستيم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع