آیه 178 سوره بقره
<<177 | آیه 178 سوره بقره | 179>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ای اهل ایمان بر شما حکم قصاص کشتگان چنین معین گشت که مرد آزاد در مقابل مرد آزاد، و بنده را به جای بنده، و زن را به جای زن قصاص توانید کرد. و چون صاحب خون از قاتل که برادر دینی اوست بخواهد درگذرد کاری است نیکو، پس قاتل دیه را در کمال خشنودی ادا کند. در این حکم، تخفیف (امر قصاص) و رحمت خداوندی است، و پس از این دستور، هر که تجاوز کند او را عذابی سخت خواهد بود.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
قصاص: مقابله به مثل در جنايت عمدى. قص و قصص در اصل به معنى تعقيب و پى جويى است. سرگذشت را از آن قصه گويند كه گوينده آن را تعقيب و دنبال مى كند. مقابله به مثل را از آن قصاص گويند كه در تعقيب جنايت است.
قتلى: كشته شدگان. مفرد آن قتيل است.
حر: آزاد، آنكه برده كسى نيست.
عبد: بنده و برده.
المعروف: شناخته شده، آن هر فعلى است كه خوبى آن به وسيله عقل يا شرع شناخته شود. (قاموس قرآن[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسی» گوید: قتاده گويد: اين آيه درباره طايفه اى از اهل جاهليت نازل گرديده كه بر طائفه اى ديگر تفوق داشته اند و ميخواستند از لحاظ قصاص بر آنها تعدى و تجاوز نمايند به قسمى كه راضى نبودند كه در قبال برده اى از خود برده اى از آنها را قصاص كنند.
بلكه ميخواستند شخص آزادى را از ميان آنها قصاص نمايند و در قبال زن، مردى از قبيله طرف مقابل خود را قصاص كنند و خداوند با نزول اين آيه آن روش را نهى نمود [۳].[۴]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«178» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ ذلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (قانون) قصاص در مورد كشتگان، بر شما (چنين) مقرّر گرديده است: آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن، پس اگر كسى از ناحيه برادر (دينى) خود (يعنى صاحب خون و ولىّ مقتول) مورد عفو قرار گيرد. (يا قصاص او به خونبهاتبديل شود) بايد شيوهاى پسنديده پيش گيرد و به نيكى (ديه را به ولى مقتول) بپردازد، اين حكم تخفيف و رحمتى است از ناحيه پروردگارتان، پس براى كسى كه بعد از اين (از حكم خدا) تجاوز كند، عذاب درناكى دارد.
جلد 1 - صفحه 273
نکته ها
«قصاص» از ريشه «قصّ» به معناى پيگيرى است. لذا به داستان دنبالهدار و پى در پى «قصّه» مىگويند. پيگيرى قتل تا مجازات قاتل را «قصاص» گويند.
در هر اجتماعى گاه و بيگاه قتلى صورت مىگيرد، يك دين جامع و كامل همانند اسلام، در قبال چنين حوادثى بايد طرح و برنامهى عادلانه و منطقى ارائه دهد كه بتواند جلوى ازدياد وتكرار چنين حوادث وهمچنين جلوى انتقامهاى نابجا و احياناً سوءاستفادهها را بگيرد، تا قاتلان، جسور نشوند وخون مظلوم به هدر نرود.
در جاهليّت قبل از اسلام، گاه به خاطر كشته شدن يك نفر، قبيلهاى به خاك و خون كشيده مىشد و جنگهاى طولانى به راه مىافتاد. اسلام با طرحى كه در اين آيه مطرح شده، هم حفاظت خون مردم و هم رضايت طرفين و رعايت حدود و اندازه را در نظر گرفته است. البتّه قانون قصاص، حكم الهى كه قابل عفو و اغماض نباشد، نيست، بلكه حقّى است براى صاحبان خون كه مىتوانند با گرفتن ديه و يا بدون آن، از حقّ خود صرفنظر كنند.
سؤال: چرا در قانون قصاص، جنسيّت مطرح است؟ اگر قاتل مرد و مقتول زن باشد، مرد را قصاص نمىكنند؟
پاسخ: قتل زن و مرد، از نظر الهى و انسانى و كيفر اخروى يكسان است، لكن در كيفر دنيوى فرق دارد و اين به خاطر آن است كه معمولا مرد نانآور خانه و قتل او سبب ضربه اقتصادى به خانواده است و قانون براساس نوع است، نه موارد نادر كه ممكن است زنى نانآور باشد.
البته مرد در برابر زن با پرداخت ما به التفاوت ديه، قصاص مىشود.
پیام ها
1- در قانون قصاص، اصول تساوى و عدالت مورد توجّه است. «الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى ...»
2- قاطعيّت و عطوفت در كنار هم لازم است. «فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ» گويا اولياى مقتول، برادر قاتل هستند و قاتل، از مرز اسلام و اخوت بيرون نمىرود.
3- حقوق اسلامى، آميخته با اخلاق اسلامى است. «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ ... فَمَنْ عُفِيَ»
جلد 1 - صفحه 274
4- اسلام، نه مانند يهود تنها راه را قصاص مىداند و نه همچون مسيحيّت بهترين راه را عفو مىشناسد، بلكه راههاى مختلفى مثل قصاص، خونبها و عفو را مطرح مىكند. «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ ... فَمَنْ عُفِيَ»
5- جواز عفو قاتل و تبديل قصاص به گرفتن خونبها، شايد براى تربيت شماست. «تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ»
6- تجاوز از حدود الهى و سوءاستفاده از آن ممنوع است. «فمن اعتدى عليه ... فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ»
7- اگر در قانونى تخفيف قرار داديد، به آن پا بند بايستيد. «ذلِكَ تَخْفِيفٌ ... فَمَنِ اعْتَدى»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.
- پرش به بالا ↑ در تفسير روض الجنان از خاصه و تفسير ابن ابى حاتم از عامه آن را از سعيد بن جبير روايت نموده اند و در تفسير روض الجنان اضافه شده كه دو طائفه مزبور از اوس و خزرج بوده اند و در تفسير كشف الاسرار از عامه چنين افزوده شده كه گويند دو طائفه مزبور بنىقريظه و بنىنضير بوده اند.
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 53.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.