آیه 23 سوره صافات

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۵۹ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (تفسیر آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْجَحِيمِ

مشاهده آیه در سوره


<<22 آیه 23 سوره صافات 24>>
سوره : سوره صافات (37)
جزء : 23
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

که به جز خدا می‌پرستیدند، و همه را به راه دوزخ راه نمایید.

پس همه را به سوی راه دوزخ راهنمایی کنید.

گِرد آوريد و به سوى راه جهنم رهبرى‌شان كنيد!

همه را به راه جهنم راه بنماييد.

(آری آنچه را) جز خدا می‌پرستیدند جمع کنید و بسوی راه دوزخ هدایتشان کنید!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

besides Allah, and show them the way to hell!

Besides Allah, then lead them to the way to hell.

Instead of Allah, and lead them to the path to hell;

"Besides Allah, and lead them to the Way to the (Fierce) Fire!

معانی کلمات آیه

«مِن دُونِ اللهِ»: غیر از خدا.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20» هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «21»

و گويند: واى بر ما اين روز جزاست. (به آنها گفته مى‌شود:) اين همان روز جدايى (حقّ از باطل) است كه دائماً آن را تكذيب مى‌كرديد.

احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ «22»

(خداوند به فرشتگان دستور مى‌دهد:) ستمكاران و هم رديفان آنان و آن چه را به جاى خداوند مى‌پرستيدند (در يك جا) گرد آوريد.

مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى‌ صِراطِ الْجَحِيمِ «23» وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ «24»

پس همه را به راه دوزخ راهنمايى كنيد. آنان را متوقف كنيد، زيرا كه آنان مورد سؤال و باز خواست هستند.

جلد 8 - صفحه 22

نکته ها

«ازواج» هم مى‌تواند به معناى همفكران باشد و هم به معناى همسران مشرك باشد.

در روايات شيعه و سنّى آمده كه از مصاديق سؤال در آيه‌ى‌ «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» سؤال از ولايت و رهبرى علىّ بن ابى‌طالب عليهما السلام است. «1»

در روايات آمده است كه در قيامت از چند چيز سؤال مى‌شود: رهبرى امام معصوم عليهم السلام عمر و جوانى، درآمد و خرج و مصرف و رسيدگى به فقرا و بدعت‌ها. «2»

پیام ها

1- انكار معاد سبب حسرت كفّار خواهد بود. «يا وَيْلَنا»

2- قيامت، روز حسرت و اقرار منكران است. يا وَيْلَنا ... ولى اين حسرت‌ها سودى ندارد و فرمان هدايت به دوزخ صادر خواهد شد. «فَاهْدُوهُمْ»

3- در قيامت علاوه بر دوزخ، تحقير و انتقاد و شكنجه‌ى روحى نيز هست. «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ» (در همين قسمت نيز مى‌خوانيم: «فَاهْدُوهُمْ إِلى‌ صِراطِ الْجَحِيمِ» با اينكه واژه هدايت براى راهنمايى به كار خير است ولى به عنوان مسخره و تحقير براى دوزخ بكار مى‌رود).

4- كفّار به كيفر مى‌نگرند، «يَوْمُ الدِّينِ» ولى خداوند به داورى مى‌نگرد. «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ»

5- بدتر از تكذيب حقّ، تداوم تكذيب است. «كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ»

6- تكذيب معاد، ظلم به خويشتن است. تُكَذِّبُونَ‌ ... الَّذِينَ ظَلَمُوا ... همان گونه كه شرك ظلم بزرگ است. (آرى، بزرگ‌ترين مشخّصه دوزخيان ظلم است)

7- فرشتگان، دست اندركار جمع آورى و روانه كردن مشركان به دوزخند. به فرشتگان خطاب مى‌شود: «احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا»

8- هر كس با همفكر و محبوب خويش محشور و همراه مى‌شود. «ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ»

«1». تفسير نمونه.

«2». كافى، ج 2، ص 134؛ وسائل، ج 4، ص 124.

جلد 8 - صفحه 23

9- معبودهاى باطل نه تنها گره‌گشا نيستند بلكه خود نيز گرفتارند. «وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ»

10- براى بدبختى انسان همين بس كه با بت‌هاى بى‌جان محشور شود. احْشُرُوا ... وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ‌

11- كسى كه هدايت الهى را در دنيا نپذيرد، در قيامت به دوزخ هدايت مى‌شود. «فَاهْدُوهُمْ»

12- پايان شرك و كفر دوزخ است. «فَاهْدُوهُمْ إِلى‌ صِراطِ الْجَحِيمِ»

13- با اين‌كه پايان راه و سرنوشت منكران معاد، دوزخ است. «فَاهْدُوهُمْ إِلى‌ صِراطِ الْجَحِيمِ» ليكن از نعمت‌ها و تكاليف نيز بازپرسى مى‌شوند. «مَسْؤُلُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى‌ صِراطِ الْجَحِيمِ «23»

مِنْ دُونِ اللَّهِ‌: غير از خداى واحد احد از اصناف بتان. چون ايشان را در موقف خودشان جمع كنند، فَاهْدُوهُمْ‌: پس راه نمايند ايشان را، إِلى‌ صِراطِ الْجَحِيمِ‌: به راه جهنم تا سلوك نمايند در آن.

نكته: تعبير به هدايت كه دلالت موصله است به مطلوب، از باب تهكّم و سرزنش باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «21» احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ «22» مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى‌ صِراطِ الْجَحِيمِ «23» وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ «24» ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ «25»

بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ «26» وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‌ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ «27» قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ «28» قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ «29» وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ (30)

جلد 4 صفحه 427

ترجمه‌

اينست روز جدا شدن حق از باطل كه بوديد آنرا تكذيب ميكرديد

جمع كنيد آنها را كه ستم كردند و امثال آنها را و آنچه را كه بودند ميپرستيدند

از غير خدا پس راهنمائى كنيد آنها را براه دوزخ‌

و بازداريدشان همانا آنها بازخواست شدگانند

چيست شما را كه يكديگر را يارى نميكنيد

بلكه آنها امروز تسليم شدگانند

و روى آورند بعضيشان بر بعضى از يكديگر ميپرسند

گويند همانا شما بوديد كه مى‌آمديد ما را از راه قوّت‌

گويند بلكه نبوديد گروندگان‌

و نبود ما را بر شما تسلّطى بلكه بوديد گروهى سركشان.

تفسير

پس از آنكه كفّار در ذيل آيه سابقه گفتند اين روز مجازات است خودشان با يكديگر يا ملائكه بآنها گويند اين روز فصل خصومت است بين اهل حق و باطل كه بحكم الهى از يكديگر ممتاز شوند و خطاب از مصدر جلال صادر شود بملائكه كه كسانيرا كه ظلم نمودند بخلق خصوصا بانبياء و اولياء و امثال آنها را كه ظلم نمودند بخودشان در عبادت و اطاعت بتها و شياطين جمع‌آورى نمائيد و با آنچه عبادت و اطاعت مينمودند آنها را در دنيا بغير حق از قبيل بتها و كسانيكه دعوى خدائى نمودند يا دعوى نبوّت و امامت كردند بباطل دست جمع هدايت نمائيد آنانرا براه جهنّم و تعبير بهدايت از قبيل بشارت بعذاب براى طعنه و توبيخ است يعنى شما بايد هدايت براه بهشت شويد كارى كرديد كه هدايت براه دوزخ شديد و بردن بتها بدوزخ مكرّر ذكر شده كه براى توهين آنها در نظر بت‌پرستها و فروزينه آتش است و فرمان توقيف آنها در موقف حشر صادر گردد براى پرسش از عقائد و اعمال و ولايت ائمه اطهار چنانچه در چندين روايت معتبر تصريح شده و در بيشتر آنها ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ذكر شده و آنكه كسى تا جواز ولايت آنحضرت را در دست نداشته باشد از صراط عبورش ندهند و در بعضى از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل شده كه تجاوز نميكند قدم بنده‌اى از جاى خود تا پرسش شود از چهار چيز از جوانى او كه در چه صرف نموده و از عمرش كه در چه تمام كرده و از مالش‌

جلد 4 صفحه 428

كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه سؤال از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ميشود بثبوت رسيده است و بعدا براى سركوبى و توبيخ و تعيير بآنها گفته ميشود چرا امروز با يكديگر كمك نميكنيد ولى آنروز ديگر آنها كاملا تسليم و منقاد و حاضر براى عذابند چون بكلّى عاجز و از همه جا رانده و مانده‌اند يا آنكه حاضرند يكديگر را تسليم نمايند بجاى آنكه نصرت و يارى كنند با هم چون بعضى مستسلمون را بمتسالمون و آنرا به اين معنى تفسير نموده‌اند و بنظر حقير وجهى ندارد چون تسالم بمعناى صلح و سازش است و استسلام بمعناى گردن نهادن و تسليم شدن و آنها با يكديگر مخاصمه دارند چنانچه خداوند فرموده پس بعضى از آنها اقبال ببعضى نموده براى ملامت و استيضاح از آنها گويند شما بسر ما آمديد و بزور و قوّت بازوى جانب راست ما را وادار بدين باطل كرديد آنها جواب گويند چنين نبود شما خودتان باطنا ايمان نداشتيد و ما شما را مجبور نميتوانستيم بكنيم بلكه شما خودتان بد ذات و مايل بطغيان و سركشى بوديد لذا زير فرمان انبياء و اوليا نرفتيد و گوش بسخنان ما داديد و الّا ما بر شما سلطنتى نداشتيم و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه گمراه شدگان بگمراه كنندگان گويند شما از راه نصيحت و خيرخواهى و حق‌گوئى بر ما وارد شديد و ما را فريب داديد چون عرب بچيزيكه از جانب راست بيايد تيمّن ميجويند و آنها در جواب گويند شما نرفتيد تحصيل عقائد حقه نمائيد لذا قلبا شاك و متزلزل بوديد و طبعا مايل بطغيان و سركشى و تا ما سخنى گفتيم پذيرفتيد و گر نه تسلّطى از ما بر شما وجود نداشت و اجبارى بعمل نيامد كه موجب عذرى براى شما در پيشگاه احديّت باشد.

جلد 4 صفحه 429

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


احشُرُوا الَّذِين‌َ ظَلَمُوا وَ أَزواجَهُم‌ وَ ما كانُوا يَعبُدُون‌َ «22» مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ فَاهدُوهُم‌ إِلي‌ صِراطِ الجَحِيم‌ِ «23»

محشور كنيد كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ ظلم‌ كردند و زنهاي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و آنچه‌ بودند عبادت‌ ميكردند ‌از‌ ‌غير‌ ‌از‌ خداوند متعال‌ و راهنمايي‌ كنيد ‌آنها‌ ‌را‌ براه‌ جحيم‌ ‌که‌ جهنم‌ ‌باشد‌.

احشُرُوا خطاب‌ ‌به‌ ملائكه عذاب‌ ‌است‌.

الَّذِين‌َ ظَلَمُوا سه‌ قسم‌ ظلم‌ داريم‌ ظلم‌ بدين‌ ظلم‌ بغير ظلم‌ بنفس‌ ظلم‌ بدين‌ اينست‌ ‌که‌ دين‌ حق‌ ‌را‌ ترك‌ كنند و بمقدسات‌ دين‌ اهانت‌ كنند مثل‌ قرآن‌ مجيد احكام‌ الهيه‌ دستورات‌ دينيه‌ و نحو اينها ظلم‌ بغير مثل‌ ظلم‌ ‌به‌ انبياء و ائمه هدي‌ و علماء اعلام‌ و صلحاء و اتقياء و مؤمنين‌ ظلم‌ بنفس‌ بارتكاب‌ معاصي‌ و ترك‌ واجبات‌ شرع‌ و ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ معرض‌ غضب‌ و سخط و عذاب‌ الهي‌ درآوردن‌ و ‌به‌ تمام‌ اينها ‌در‌ قرآن‌ و ‌در‌ اخبار تصريحات‌ و اشارات‌ داريم‌ ‌در‌ حق‌ مشركين‌ ميفرمايد وَ مَأواهُم‌ُ النّارُ وَ بِئس‌َ مَثوَي‌ الظّالِمِين‌َ آل‌ عمران‌ آيه 144 إِن‌َّ الَّذِين‌َ يُؤذُون‌َ اللّه‌َ وَ رَسُولَه‌ُ لَعَنَهُم‌ُ اللّه‌ُ فِي‌ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُم‌ عَذاباً مُهِيناً وَ الَّذِين‌َ يُؤذُون‌َ المُؤمِنِين‌َ وَ المُؤمِنات‌ِ بِغَيرِ مَا اكتَسَبُوا فَقَدِ احتَمَلُوا بُهتاناً وَ إِثماً مُبِيناً احزاب‌ آيه 57 و 58 فَما كان‌َ اللّه‌ُ لِيَظلِمَهُم‌ وَ لكِن‌ كانُوا أَنفُسَهُم‌ يَظلِمُون‌َ توبه‌ آيه 71 ‌در‌ حديث‌ قدسي‌

(و عزتي‌ و جلالي‌ ‌لا‌ يجوزني‌ ظلم‌ ظالم‌)

‌در‌ اخبار

الظلم‌ ظلمات‌ يوم القيمة

‌الي‌ ‌غير‌ ‌ذلک‌ ‌من‌ الآيات‌ و الاخبار.

جلد 15 - صفحه 134

وَ أَزواجَهُم‌ ‌که‌ شركت‌ داشتند ‌با‌ ‌آنها‌ ‌در‌ ظلم‌ ‌ يا ‌ راضي‌ بودند ‌به‌ ظلم‌ ‌آنها‌ ‌که‌ فرمود

الراضي‌ بفعل‌ قوم‌ كالداخل‌ فيهم‌.

وَ ما كانُوا يَعبُدُون‌َ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ ‌از‌ اصنام‌ و ساير آلهه ‌آنها‌ ‌که‌ ميفرمايد إِنَّكُم‌ وَ ما تَعبُدُون‌َ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ حَصَب‌ُ جَهَنَّم‌َ أَنتُم‌ لَها وارِدُون‌َ انبياء ‌آيه‌ 101 فَاهدُوهُم‌ إِلي‌ صِراطِ الجَحِيم‌ِ تعبير بهدايت‌ يك‌ نوع‌ توبيخ‌ و سرزنش‌ ‌است‌ نظير فَبَشِّرهُم‌ بِعَذاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ آل‌ عمران‌ آيه 20.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 23)- آری آنچه را «جز خدا (می‌پرستیدند) حرکت دهید و به سوی دوزخ هدایتشان کنید»! (مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلی صِراطِ الْجَحِیمِ).

آری! یک روز به سوی «صراط مستقیم» هدایت شدند ولی پذیرا نگشتند، اما امروز باید به «صراط جحیم» هدایت شوند و مجبورند بپذیرند! این سرزنشی است گرانبار که اعماق روح آنها را می‌سوزاند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع