آیه 75 سوره اعراف
<<74 | آیه 75 سوره اعراف | 76>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
رؤسا و گردنکشان قوم صالح با ضعفا و فقیرانی که به او ایمان آوردند (به تمسخر) گفتند: آیا شما اعتقاد دارید که صالح را خدا به رسالت فرستاده؟ مؤمنان جواب دادند: بلی (ما بر این عالم و مطمئنّیم و) ما بیهیچ شک به آیینی که او (از طرف خدا) بدان فرستاده شده ایمان داریم.
اشراف و سران قومش که تکبّر و سرکشی می ورزیدند به مستضعفانی که ایمان آورده بودند، گفتند: آیا شما یقین دارید که صالح از سوی پروردگارش فرستاده شده؟ گفتند: به طور یقین ما به آیینی که فرستاده شده مؤمنیم.
سران قوم او كه استكبار مىورزيدند، به مستضعفانى كه ايمان آورده بودند، گفتند: «آيا مىدانيد كه صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است؟» گفتند: «بىترديد، ما به آنچه وى بدان رسالت يافته است مؤمنيم.»
مهتران قومش كه گردنكشى مىكردند، به زبونشدگان قوم كه ايمان آورده بودند گفتند: آيا مىدانيد كه صالح از جانب پروردگارش آمده است؟ گفتند: ما به آيينى كه بدان مأمور شده ايمان داريم.
(ولی) اشراف متکبر قوم او، به مستضعفانی که ایمان آورده بودند، گفتند: «آیا (براستی) شما یقین دارید که صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است؟!» آنها گفتند: «ما به آنچه او بدان مأموریت یافته، ایمان آوردهایم.»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«إِسْتَکْبَرُوا»: تکبّر نمودند و بزرگی فروختند و حقّ را نپذیرفتند. «اسْتُضْعِفُوا»: ضعیف بشمار آمده بودند. مراد کسانی است که استثمار شده بودند. «لِمَنْ آمَنَ»: بدل جزء از کلّ برای (لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا) است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ «75»
سران مستكبر قوم صالح، به مستضعفانى كه ايمان آورده بودند، گفتند: آيا علم داريد كه صالح ازطرف پروردگارش فرستاده شده است؟ (مؤمنان در پاسخ به ايجاد شكّ وترديد آنان) گفتند: قطعاً ما به آنچه بر او فرستاده شده است، ايمان داريم.
قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «76»
كسانى كه استكبار ورزيدند گفتند: همانا ما به آنچه شما بدان ايمان آوردهايد، كافريم.
پیام ها
1- معمولًا اشراف و افراد صاحب نفوذ، مخالف راه انبيايند و به شبهه افكنى در ميان مؤمنان دست مىزنند. «قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا»
2- نه فقر و استضعاف ارزش است و نه تمكّن و كاخنشينى؛ آنچه مهم است انتخاب راه خداوند از طريق آگاهى، علم، ايمان، تقوا، جهاد و هجرت است.
«1». البتّه در صورتى كه قصر در آيه معنى معروف زمان ما را داشته باشد، نه اينكه به معنى خانه معمولى باشد.
جلد 3 - صفحه 103
(در آيهى قبل، قصرسازى را نعمت الهى به شمار آورد، به شرط آنكه به فساد منتهى نشود، اينجا هم از مستضعفان مؤمن ستايش شده است، نه از همهى آنان.) «آمَنَ مِنْهُمْ»
3- بيشترين پيروان پيامبران، از ميان مستضعفان بودهاند. «لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ»
4- عامل ايمان مستضعفان به انبيا، فقط فقر مادّى نيست، زيرا برخى از مستضعفان نيز ايمان نمىآوردند. «آمَنَ مِنْهُمْ»
5- ايجاد شكّ و ترديد، از شيوههاى تضعيف ايمان است. أَ تَعْلَمُونَ ...؟
6- تضعيف رهبر، يكى از روشها و هدفهاى اصلى دشمن است. «أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ»
7- گرچه محيط و جامعه در فرد اثر دارد، ولى اجبار نمىآورد. (مستضعفان محروم، با صراحت در مقابل مستكبران ايستادند و گفتند: به صالح ايمان داريم). «إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ»
8- شبهات مخالفان را بايد قاطعانه پاسخ گفت. «إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ»
9- به تمام فرمانهاى پيامبر بايد ايمان داشت. «بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ»
10- مستكبران، علاوه بر كفر و لجاجت خود، نسبت به ايمان مستضعفان حساسيّت دارند. «إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كافِرُونَ» و نگفتند: «إِنَّا بِهِ كافِرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كافِرُونَ (76)
قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا: گفتند مستكبرين به كمال استكبار و عناد، در جواب مصدقين: إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كافِرُونَ: بدرستى كه ما به آنچه شما ايمان آوردهايد كافر جاحد هستيم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 75 تا 77
قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ (75) قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كافِرُونَ (76) فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَ عَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَ قالُوا يا صالِحُ ائْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ (77)
ترجمه
گفتند جماعتى كه سركشى ميكردند از قومش مر آنانرا كه ناتوان شمرده شده بودند كه كسانى بودند كه ايمان آورده بودند از ايشان آيا ميدانيد كه صالح فرستاده شده است از پروردگارش گفتند همانا ما بآنچه فرستاده شده است بآن گروندگانيم
گفتند آنانكه سركشى كردند همانا ما بآنچه گرويديد بآن كافرانيم
پس پى كردند ناقه را و سركشى كردند از فرمان پروردگارشان و گفتند اى صالح بياور ما را آنچه وعده ميدهى بما اگر هستى از فرستادگان.
تفسير
جماعت اشراف كه تكبّرشان مانع از قبول حق و تمكين از حضرت صالح بود از اقوام او بكسانيكه ايمان آورده بودند از قبيله خودشان كه در نظر آنها ضعيف و حقير شمرده ميشدند بواسطه كمى ثروتشان گفتند آيا شما صالح را پيغمبر ميدانيد و بنابر اين لمن آمن بدل است از للّذين و اين سؤال را گفتهاند براى استهزاء مينمودند و بنظر حقير ممكن است براى تعجّب باشد چنانچه در آيات سابقه اشاره شد يا واقعا شك داشتند در هر حال اهل ايمان تصديق نمودند آنحضرت را كه آنچه آورده است حق است و اين موجب مزيد عناد آنها شد و اقرار بكفر خودشان نمودند و از ميان آنها مردى قدّار نام كه ازرق چشم و حرامزاده بود بامر و رضاى سايرين ناقه را پى نمود و كشت و بقيّه با او شركت كردند در قطعه قطعه نمودن آن و همه از گوشت آن خوردند لذا خداوند نسبت عقر را بهمه داده است و بعد از اين واقعه قوم روابط خود را با حضرت صالح بكلّى قطع نموده و بر طغيان و سركشى خود افزودند و با آن كه آنحضرت فرمود باز هم اگر توبه كنيد قبول ميشود و عذاب نازل نميگردد گفتند اگر راست ميگوئى و پيغمبرى بوعده خود كه نزول عذاب بعد از اسائه بناقه بود عمل نما.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ الَّذِينَ استَكبَرُوا إِنّا بِالَّذِي آمَنتُم بِهِ كافِرُونَ (76)
مستكبرين در قبال مستضعفين گفتند که محققا ما بآن كسي که شما باو ايمان آورديد كافر هستيم.
ممكن است مراد انكار توحيد باشد که ما دست از شرك و اصنام خود برنميداريم که گفتند اينها هفتاد بت داشتند هر طائفه يك بت براي خود انتخاب كرده بودند بعين مثل آنها مثل دستهجات عوام است که هر محله يك علامت مخصوص داشتند مثلا هفده محله اصفهان هفده علامت داشتند و تمام محلات بتمام علامات احترام ميگذاردند و بسا در يك مركز اجتماعي تمام آنها را ميآوردند و هر علامتي بعلامت ديگر سلام ميداد و تعظيم ميكرد و فقط اختلاف اگر حادث ميشد در تقدم و تأخر بود، و ممكن است انكار رسالت حضرت صالح عليه السّلام بوده که ميفرمايد قالَ الَّذِينَ استَكبَرُوا از روي تكبر و نخوت و عناد و عصبيت و جهالت و حماقت إِنّا بِالَّذِي آمَنتُم بِهِ همان که مورد پرستش آنها بود که حضرت صالح مرسل من ربّه و آنها جواب دادند بعبارت واضح اينكه مرجع ضمائر صالح باشد و لكن ظاهر اينست که ما ارسل باشد که شامل جميع فرمايشات حضرت صالح است كافرون كفر بمعني
جلد 7 - صفحه 370
ستر حق است و اينها حقيّت صالح را معترف نبودند بلكه مراد اينست که حقيّت او بر ما ثابت نيست چنانچه صدق دعاوي او مثل توحيد و ساير فرمايشاتش را هم اعتراف نداريم و بر ما ثابت و محقق و معلوم نشده.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 76)- «این مغروران متکبر (دست از کار خود برنداشته و مجددا برای تضعیف روحیه جمعیت مؤمنان) گفتند: ما به آنچه شما ایمان آوردهاید کافریم» (قالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِی آمَنْتُمْ بِهِ کافِرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم