اوست خدایی که رسولش (محمّد مصطفی صلّی اللّه علیه و آله) را به هدایت خلق و ابلاغ دین حق فرستاد تا آن را هر چند مشرکان خوش ندارند بر همه ادیان عالم غالب گرداند.
اوست که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز کند، گرچه مشرکان خوش نداشته باشند.
اوست كسى كه فرستاده خود را با هدايت و آيين درست روانه كرد، تا آن را بر هر چه دين است فائق گرداند، هر چند مشركان را ناخوش آيد.
اوست آن خدايى كه پيامبر خود را همراه با هدايت و دين راستين بفرستاد تا او را بر همه اديان پيروز گرداند، هر چند مشركان را ناخوش آيد.
او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند!
It is He who has sent His Apostle with guidance and the true religion that He may make it prevail over all religions though the polytheists should be averse.
He it is Who sent His Apostle with the guidance and the true religion, that He may make it overcome the religions, all of them, though the polytheists may be averse.
He it is Who hath sent His messenger with the guidance and the religion of truth, that He may make it conqueror of all religion however much idolaters may be averse.
It is He Who has sent His Messenger with Guidance and the Religion of Truth, that he may proclaim it over all religion, even though the Pagans may detest (it).
معانی کلمات آیه
«الْهُدی»: مراد قرآن است که انگار سراپا هدایت است (نگا: بقره / . «رَسُولَهُ»: پیغمبر خود، محمد را. «لِیُظْهِرَهُ»: تا آن دین را که اسلام نام دارد، چیره گرداند و غلبه دهد. مراد از اظهار یا غلبه اسلام بر آئینهای دیگر، این نیست که در جهان، دین دیگری نماند و بلکه همه از اسلام پیروی کنند؛ بلکه مراد چیره شدن اسلام بر سایر ادیان و غلبه مسلمین بر دیگران با حجت و برهان و قدرت مادی و معنوی تا آخر زمان است (نگا: صفوه التفاسیر).
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ: اوست خدائى كه فرستاد، رَسُولَهُ بِالْهُدى: پيغمبر خود را كه حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است به چيزى كه سبب هدايت است، يعنى قرآن يا معجزات داله بر حق و حقانيّت، وَ دِينِ الْحَقِ: و ديانت راست و درست كه دين اسلام و ملت حنيفيه است، لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ:
تا غالب گرداند ديانت اسلام را بر همه اديان به تمامه، وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ: و اگرچه كراهت دارند مشركان اظهار دين حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را، كه مشتمل است بر اثبات توحيد و ابطال شرك.
تبصره: به صريح آيه شريفه، خدا وعده فرموده كه اين دين اسلام را بر تمام اديان غالب گرداند، يعنى هيچ دينى در روى زمين باقى نماند مگر دين اسلام كه شرق و غرب عالم را فراگيرد. و اين قسمت محقق نشده، و به صريح آيه شريفه: إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ*، وعده الهى تخلفپذير نيست و البته بايد واقع شود، و آن زمان ظهور مهدى موعود، پسر امام حسن عسكرى عليه السّلام حضرت حجت عجل اللّه فرجه مىباشد؛ چنانچه احاديث بسيار وارد شده از جمله:
1- عياشى به اسناد خود از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام روايت نموده كه فرمود: اعلاى كلمه اسلام و غالب شدن آن، بعد از اين زمان خواهد شد. به حق آن كسى كه نفس من به يد قدرت او است، دين اسلام را غالب گرداند به
جلد 13 - صفحه 152
جميع اديان، تا آنكه باقى نماند هيچ شهرى مگر آنكه صبح و شبانگاه نداى لا اله إلّا اللّه و محمد رسول اللّه شنوند. «1» 2- على بن ابراهيم: اما قوله: يريدون ليطفؤوا نور اللّه بافواههم و اللّه متمّ نوره:
فرمود: تمام گرداند نور خود را به قائم آل محمد «عجل اللّه فرجه» زمانى كه خارج شود، ظاهر و غالب گرداند خدا آن را بر تمام اديان، تا آنكه عبادت نشود غير خداى تعالى؛ و اوست كسى كه پركند زمين را قسط و عدل، و چنانچه پر شده باشد ظلم و جور. «2» 3- ابن بابويه رحمه اللّه به اسناد خود روايت نموده از ابى بصير كه حضرت صادق عليه السّلام در اين آيه فرمود: قسم به خدا نازل نشده تأويل آن هنوز، و نازل نشود تأويل آن، تا بيرون آيد قائم؛ وقتى آن حضرت ظاهر شود باقى نماند كافرى به خدا و نه مشركى به امام، مگر كراهت دارد و نمىخواهد خروج او را، زيرا اگر كافرى در شكم سنگى باشد، سنگ به قدرت كامله الهى تكلم كند كه: اى مؤمن، در شكم من كافرى است، مرا بشكن و او را بيرون آور و بكش.
4- طبرسى رحمه اللّه از حضرت باقر عليه السّلام: انّ ذلك يكون عند خروج المهدىّ من آل محمّد فلا يبقى احد إلّا اقرّ بمحمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم.
5- كتاب نور الابصار صفحه 228 از ابى عبد اللّه الكنجى، گفت: از سعيد بن جبير در تفسير آيه لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ، قال: هو المهدىّ من ولد فاطمة عليها السّلام.
6- ابو الفتوح رازى رحمه اللّه در تفسير خود روايت نموده از مقداد بن اسود كه فرمود رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: باقى نماند روى زمين خانه گل و سنگى، مگر آنكه خداى تعالى داخل فرمايد كلمه اسلام را در آن، يا
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 318، حديث 31.
«2» نور الثقلين، جلد 5، صفحه 317، حديث 29.
جلد 13 - صفحه 153
بتمامى عزت، يا بتمامى ذلت، يا عزيز شوند به عزت ايمان، يا ذليل گرداند آنها را تا متدين شوند به اسلام و ايمان.
و هنگاميكه گفت عيسى پسر مريم اى بنى اسرائيل همانا من پيغمبر خدايم بسوى شما با آنكه تصديق كنندهام آنچه را كه پيش روى من است از تورية و مژده دهندهام به پيغمبرى كه ميآيد بعد از من كه نامش احمد است پس چون آمد نزد آنها با معجزات روشن گفتند اين جادوئى آشكار است
و كيست ستمكارتر از كسى كه ببندد بر خدا دروغ را با آنكه او خوانده ميشود بسوى اسلام و خدا هدايت نميكند گروه ستمكاران را
ميخواهند خاموش كنند نور خدا را بدهانهاشان و خدا كامل گرداننده است نور خود را اگر چه كراهت داشته باشند كافران
او است كسيكه فرستاد پيغمبر خود را براهنمائى و دين حق تا غالب سازد آنرا بر همه اديان اگر چه كراهت داشته باشند مشركان.
تفسير
خداوند سبحان بعد از ذكر سلوك بنى اسرائيل با حضرت موسى تذكر داده است پيغمبر خود و خلق را بارسال حضرت عيسى بر آن طايفه و ادّعاء نبوّت او و تصديق تورية و بشارت بظهور خاتم انبياء باسم و رسم بعد از او و قمّى ره نقل نموده كه بعضى از يهود از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤال نمودند كه چرا ناميده
جلد 5 صفحه 196
شدى تو به احمد فرمود چون من در آسمان احمدم يعنى ستودهترم از خود در زمين و ظاهرا چون حضرت عيسى از عالم بالا اطّلاع بنام گرامى آنحضرت پيدا كرده بوده و نام زمينى او هنوز وضع نشده بوده بهمان نام آسمانى بشارت داده است ولى مستفاد از روايات آنستكه انبياء عظام هر يك بنوبه خود بشارت بظهور خاتمشان دادهاند هر يك به اسمى كه براى آنحضرت در كتابشان ذكر شده بوده و نام او در انجيل احمد است و تمام اعتماد در تعيين خارجى بذكر اوصاف و بيان نسب بوده كه مكرّر نقل شده است و بين حضرت عيسى و خاتم انبياء صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر حسب بعضى از روايات پانصد سال فاصله شده و چون آنحضرت مبعوث برسالت گرديد و اظهار فرمود با معجزات باهرات مشركين قريش گفتند اين سحرى است واضح و آشكار لذا خداوند ميفرمايد كيست ستمكارتر بخود و خلق از كسيكه افتراء بسته است بر خدا بدروغ كه پيغمبرى نفرستاده و كتابى نازل نفرموده با آنكه او خوانده ميشود بدين اسلام كه يگانه دين حقّ الهى است و احكامش مطابق با عقل و صلاح بشر است تا روز قيامت و آنكه تأييدات الهيّه به بيانيكه در ذيل آيات سابقه گذشت شامل حال ستمكاران نخواهد شد اينها باين نسبتهاى دروغ و انكار معجزات ميخواهند نور خدا را كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امام عليه السّلام و قرآن و دين اسلام و مذهب جعفرى است بدهانهاشان خاموش نمايند ولى خداوند بمنتهاى كمال و تماميّت ميرساند نور خود را اگر چه بر طبع كفّار گران باشد براى آنكه دماغشان بخاك ماليده شود خداوند عالم آنذات مقدّسى است كه فرستاد پيغمبر خود را براى راهنمائى خلق ببهشت و بيان دين حق كه اسلام و ايمان است تا غلبه دهد آنرا بحجّت و شمشير بر تمام اديان در تمام روى زمين اگر چه اهل شرك و نفاق كراهت داشته باشند و اين وعده كه در صدر اسلام داده شده بمقداريكه دهان معاندين بسته شود انجاز شد و اسلام در عالم منتشر گرديد ولى كمال و تماميّت آن در زمان ظهور امام زمان خواهد شد كه در دنيا دينى جز دين اسلام و مذهب اثنى عشرى نباشد چنانچه از اخبار عديده استفاده ميشود و شمّهئى از آن ذيل اين آيه در سوره
جلد 5 صفحه 197
توبه گذشت با بياناتى كه تكرار آن مناسب با وضع كتاب نيست اجمال امر آنكه اين يكى از معجزات قرآن ميباشد و چون ظاهر از آيه اخيره غلبه خارجى آشكار بر تمام اديان است از ادلّه مذهب ما است كه ميگوئيم روزى بايد بيايد كه تمام عالم داراى يك دين حقّ باشند و چون وعده خدا خلف ندارد خواهد آمد انشاء اللّه تعالى.
هُوَ الَّذِي أَرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدي وَ دِينِ الحَقِّ بفعل ماضي فرموده كلمه ارسل و لكن لِيُظهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ را بفعل مضارع بيان فرموده که بعد از اينکه ظاهر ميفرمايد و زمان او را معيّن نفرموده و فرمايش او حقّ و صدق و قابل تخلّف نيست و گفتيم: دين حقّ مذهب شيعه اثني عشري است و بايد اينکه دين اسلام و اينکه مذهب حقّه سر تا سر دنيا را سير كند و اينکه منحصر است بدوره ظهور حضرت بقية اللّه و دوره رجعت ائمه اطهار الي يوم القيمة. وَ لَو كَرِهَ المُشرِكُونَ که يا ايمان بياورند و يا كشته شوند و احدي از آنها باقي نماند و دامنه ظهور و رجعت هم طولاني و دامنهدار است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 9)- در این آیه برای تأکید بیشتر با صراحت میگوید: «او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاده تا او را بر همه ادیان غالب سازد هر چند مشرکان کراهت داشته باشند» (هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون).
و سر انجام اسلام هم از نظر منطق، و هم از نظر پیشرفت عملی بر مذاهب دیگر غالب شد، و دشمنان را از قسمتهای وسیعی از جهان عقب زد و جای آنها را
ج5، ص174
گرفت و هم اکنون نیز در حال پیشروی است.
البته مرحله نهائی این پیشروی به عقیده ما با ظهور حضرت مهدی- عج- تحقق مییابد که این آیات خود دلیلی بر آن ظهور عظیم است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: