آیه 39 سوره فصلت
<<38 | آیه 39 سوره فصلت | 40>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و از جمله آیات قدرت الهی آنکه زمین را بنگری خشک و پژمرده که چون ما بر آن آب باران فرود آریم بردمد و گیاه برآورد و اهتزاز و نشاط و خرّمی یابد. باری، آن کس که زمین را زنده کند مردگان را هم زنده گرداند که او بر هر چیز قادر است.
و از [دیگر] نشانه های او این است که تو زمین را خشک و بی گیاه می بینی، پس هنگامی که باران بر آن نازل می کنیم، به شدت به جنبش درآید و برآید. بی تردید کسی که زمین مرده را زنده کرد، یقیناً مردگان را زنده می کند؛ زیرا او بر هر کاری تواناست.
و از [ديگر] نشانههاى او اين است كه تو زمين را فسرده مىبينى و چون باران بر آن فروريزيم به جنبش درآيد و بردمد. آرى، همان كسى كه آن را زندگى بخشيد قطعاً زندهكننده مردگان است. در حقيقت، او بر هر چيزى تواناست.
و از آيات قدرت او آنكه تو زمين را خشك مىبينى. چون آب بر آن بفرستيم به جنبش آيد و گياه بروياند. آن كس كه آن را زنده مىكند زندهكننده مردگان است، كه او بر هر چيزى تواناست.
و از آیات او این است که زمین را خشک (و بیجان) میبینی، امّا هنگامی که آب (باران) بر آن میفرستیم به جنبش درمیآید و نموّ میکند؛ همان کسی که آن را زنده کرد، مردگان را نیز زنده میکند؛ او بر هر چیز تواناست!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«خَاشِعَةً»: خشک و برهوت. ساکن و بدون حرکت. «إهْتَزَّتْ»: به جنبش درمیآید و تکان میخورد. «رَبَتْ»: بالا میآید و آماسیده میگردد. «إهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ ...»: (نگا: حجّ / . وقتی که آب به عناصر و ذرّات خاک میرسد، در داخل آب حل میگردند و جذب دانهها یا ریشههای گیاهان میشوند و به سلولها و بافتها و اندامهای زندهای تبدیل شده و رشد میکنند و افزایش مییابند. «مُحْیی»: زنده کننده (نگا: روم / ). در رسمالخطّ قرآنی با یک یاء نوشته شده است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنْ آياتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خاشِعَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْياها لَمُحْيِ الْمَوْتى إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «39»
و از آيات خداوند آن است كه زمين را پژمرده (و بى جان) مىبينى پس همين كه (از آسمان) آب را بر آن فرو فرستاديم به جنبش در آمد و نمو كرد، البتّه همان كسى كه (زمين مرده را) زنده كرد، قطعاً زنده كنندهى مردگان است؛ بدون شك او بر هر كارى قادر است.
نکته ها
در سورهى حج، از زمين با تعبير «هامِدَةً» به معناى خشك ياد شده است، تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ ... وَ أَنَّهُ يُحْيِ الْمَوْتى وَ أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «1» ولى در اين جا مىفرمايد: «خاشِعَةً»؛ شايد كلمهى خشوع در اين آيه نوعى طعنه به مستكبران باشد كه در آيهى قبل از آنها ياد شد.
پیام ها
1- زمين نرم با نزول باران رشد مىكند ولى دلهاى سنگ با نزول آيات تغيير نمىكند. «تَرَى الْأَرْضَ خاشِعَةً» و اين، هشدارى است به مستكبران و ملحدان
«1». حج، 5.
جلد 8 - صفحه 349
كه آنها از زمين پستترند.
2- خداوند كار خود را از طريق عوامل طبيعى انجام مىدهد. أَنْزَلْنا ...
3- «مشت نمونهى خروار است». كسى كه زمين مرده را زنده مىكند، مىتواند در قيامت مردگان را زنده كند. «لَمُحْيِ الْمَوْتى»
4- دليل انكار معاد، غفلت از قدرت الهى است. «إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مِنْ آياتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خاشِعَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْياها لَمُحْيِ الْمَوْتى إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (39)
وَ مِنْ آياتِهِ: و از آيات شواهد قدرت سبحانى، أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ: آنست كه تو مىبينى زمين را، خاشِعَةً: ذليل و خوار. اين مستعار است براى زمين به اعتبار يبوست و عدم نضارت و طراوت او به نباتات، يعنى مىبينى زمين را پژمرده و خشك و فرسوده، فَإِذا أَنْزَلْنا: پس چون نازل فرمائيم، عَلَيْهَا الْماءَ: بر آن زمين آب باران را، اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ: به جنبش در آيد از روى نشاط و برآيد مانند خمير مايه و منتفخ گردد تا از ميان آن انواع نباتات و رياحين بيرون آمده و متزين
«1» نهج البلاغه فيض الاسلام. خطبه اول، صفحه 28.
جلد 11 - صفحه 377
و آراسته گردد. إِنَّ الَّذِي أَحْياها: بدرستى كه آن ذاتى كه بر اين وجه زنده گردانيد زمين مرده را، لَمُحْيِ الْمَوْتى: هر آينه زنده كننده مردگان است در قيامت، إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ: بدرستى كه او بر هر چيز از اماته و احياء تواناست، چه قدرت او به جميع مقدورات مساوى است به جهت اشتراك علت در جميع ممكنات كه امكان است.
تبصره:
آيه شريفه اثبات مبدء و معاد را فرمايد:
اما مبدء: مشاهده شود زمين در زمستان مرده و آثارى از او ظاهر نيست، قادر متعال به سبب نزول باران آن را زنده فرمايد و انواع رياحين و گلها هويدا و اشجار سبز و خرم به ظهور ميوهجات مختلفه در كم و كيف و رنگ و بو و خاصيت، تدبير صانع و خالق عالم وجود را مبرهن سازد.
اما معاد: ذات قادر متعال كه زمين را بعد از مردنش زنده فرمايد البته قادر خواهد بود بر آنكه مردگان را زنده فرمايد در روز قيامت براى پاداش و مجازات اعمال از خير و شر و ثواب و عقاب، و اين ملازمه را برهان عقلى حاكم است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (36) وَ مِنْ آياتِهِ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ وَ اسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (37) فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ هُمْ لا يَسْأَمُونَ (38) وَ مِنْ آياتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خاشِعَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْياها لَمُحْيِ الْمَوْتى إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (39) إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آياتِنا لا يَخْفَوْنَ عَلَيْنا أَ فَمَنْ يُلْقى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِناً يَوْمَ الْقِيامَةِ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (40)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ (41) لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ (42)
ترجمه
و اگر تحريك بنا صواب نمايد تو را از شيطان تحريكى پس پناه بر بخدا همانا او شنواى دانا است
و از نشانههاى قدرت او شب و روز و خورشيد و ماه است سجده نكنيد براى خورشيد و نه براى ماه و سجده كنيد براى خداوندى كه آفريد آنها را اگر او را ميپرستيد
پس اگر تكبر و سركشى كنند پس آنان كه نزد پروردگار تواند تسبيح مينمايند براى او در شب و روز و ايشان ملول نمىشوند
و از نشانههاى قدرت او است اينكه تو مىبينى زمين را افتاده و فرسوده پس چون فرستيم بر آن آبرا حركت كند و برآيد همانا آنكه زنده گردانيد آنرا هر آينه زنده كننده مردگانست همانا او بر همه چيز توانا است
همانا آنها كه ميل ميكنند از حق بباطل در آيتهاى ما پوشيده نمىباشند بر ما آيا كسيكه افكنده ميشود در آتش بهتر است يا كسيكه بيايد ايمن در روز قيامت بكنيد آنچه را كه خواستيد همانا او بآنچه ميكنيد بينا است
همانا آنانكه كافر شدند بقرآن مجيد چون آمد آنها را و همانا آن هر آينه كتابى گرامى است
راه نمىيابد باو باطل از پيش رويش و نه از پشت سرش فرستاده شده است از پروردگار درست كردار ستوده.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب دستور سابق به پيغمبر خود راجع بمعامله با كفّار ميفرمايد كه اگر برانگيزاند و تحريك كند بامر بيرون از صلاح و صوابى تو را از شيطان لعين تحريك و وسوسهاى يعنى وادار نمايد تو را بوسوسه و تهييج خشم كه در مقابل رفتار و گفتار كفار معارضه بمثل نمائى نه مدافعه بأحسن كه دستور بود پس پناه ببر بخدا از وسوسه او خدا ميشنود و ميداند چگونه دفع شرّ
جلد 4 صفحه 560
او را از تو بنمايد و خشم تو را تسكين دهد و قمّى ره فرموده مخاطبه با پيغمبر صلى اللّه عليه و اله است و مراد مردمند و تجربه شده گفتن اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم براى تسكين غضب بسيار نافع است و از آيات و دلائل قدرت و حكمت الهى جعل شبانه روز است بگردش آفتاب يا زمين و منافع وجوديّه آن دو مكرّر ذكر شده و مشهود و مسلّم است و دو كوكب درخشان در روز و شب كه آفتاب و ماه است نيز دو آيه و دليل بزرگ بر توحيد و عظمت خداوند حميد است ولى نبايد در برابر آن دو سجود نمود چون هر قدر وجودشان نافع و مثمر و منير باشد مخلوق و مأمور و متحرّك بامر حقّند بلكه بايد در برابر خالق آن دو و ساير كواكب كه همه آيات قدرت و عظمت آفريننده خودند مردم سجده كنند اگر مشركين راست ميگويند كه مقصودشان از سجده در برابر مخلوق عبادت خالق است چنانچه مشركين مكّه اظهار مينمودند كه ما عبادت ستاره و بت را وسيله تقرّب بخدا ميدانيم و در واقع عبادت خدا مينمائيم ولى سجود عبادتى است كه مخصوص بحق است و براى غير خدا جائز نيست چون بالاترين تعظيم بايد مخصوص ببالاترين معظّم باشد و در ذيل اين آيه سجده واجب است و آداب آن قبلا گوشزد گرديد پس اگر استكبار و استنكاف نمايند از سجده براى خدا بر دامن كبرياء او گردى ننشيند بلكه ملائكه مقرّبين تسبيح و تقديس مينمايند حق را در شب و روز و از عبادت خسته و ملول نميشوند و يكى از آيات و ادلّه توحيد و معاد آنستكه در زمستان زمين ديده ميشود بائر و سر افكنده و پست و خشك شده مانند شخص خاشع خاضع ذليل و چون باران بهارى بآن رسد حركت ميكند و از جاى خود مرتفع ميشود بگياهان و زمين مرده زنده ميگردد چنانچه مردم مرده هم در قيامت زنده ميشوند و اينها همه از جانب خدا روح تازه بخود ميگيرند و او بر تمام امور از اماته و احياء ارض و خلق و هر چه ممكن باشد قادر و توانا است و كسانيكه منحرف ميشوند از حق و مايل ميگردند بباطل در آيات الهى بطعن و تحريف و تأويل بدلخواه و القاء باطل در آن بر خدا مخفى و پوشيده نخواهند ماند و بمجازات اعمال خودشان در دنيا و آخرت خواهند رسيد آيا كسيكه در قيامت افتاده شود در آتش مانند اهل الحاد كه ذكر شد بهتر است حالش يا كسيكه با كمال اطمينان خاطر آنروز در پيشگاه الهى حاضر شود مانند اهل
جلد 4 صفحه 561
ايمانى كه از ظواهر قرآن و تفاسير ائمه اطهار تجاوز نميكند و براى تهديد شديد خداوند بآنها فرموده هر كار دلتان ميخواهد بكنيد اعمال شما از تحت نظر خداوند خارج نيست و كاملا بمجازات خواهيد رسيد و آن ملحدين همان كسانى هستند كه كافر شدند بقرآن چون براى هدايت آنها نازل شد و خدا آنها را ميشناسد و مجازات مينمايد و بنابر اين جمله انّ الّذين كفروا بدل است از انّ الّذين يلحدون فى آياتنا و محتمل است جمله مستأنفه باشد و خبر انّ معذّبون باشد كه حذف شده يا اولئك ينادون من مكان بعيد باشد كه در آيات بعد ذكر شده است و همانا قرآن كتابى است گرامى و ارجمند بحكم خدا كه احترام آنرا واجب و لازم فرموده و كسى قادر براتيان بمثل او نخواهد بود و محفوظ از هر تصرّف و تغيير و تبديلى است بحفظ الهى تا قيامت و از هر جهت مثل و مانند ندارد اينها همه جهات عزّت آن است و پيش از آن و بعد از آن كتابيكه مخالف و ناسخ آن باشد نيامده و نخواهد آمد و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده كه نيست در اخبار آن از گذشته و آينده باطلى بلكه تمام اخبار آن مطابق با واقع است و بعضى گفتهاند مراد آنستكه از هيچ جهت مورد انتقاض و اعتراض و ايراد نيست و ظاهرا تمام معانى صحيح است و اينها همه براى آنستكه آخرين كتابى است كه براى اصلاح امر معاش و معاد خلق تا روز قيامت بقصد اعجاز بشر از اتيان بمثلش از طرف خداوند حكيم حميد بر محمد محمود سر سلسله عوالم غيب و شهود نازل شده و در آن خاندان مصون از حوادث زمان خواهد بود و كلمه امّا در و امّا ينزغنّك ظاهرا مركّب از ان شرطيّه و ماء زائده براى تأكيد است و باين جهت شبيه بقسم و فعل مؤكّد بنون تأكيد شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مِن آياتِهِ أَنَّكَ تَرَي الأَرضَ خاشِعَةً فَإِذا أَنزَلنا عَلَيهَا الماءَ اهتَزَّت وَ رَبَت إِنَّ الَّذِي أَحياها لَمُحيِ المَوتي إِنَّهُ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ (39)
و از آيات الهيه اينكه ميبيني زمين خاشعه و بدون ثمر پس زماني که نازل فرموديم بر زمين آب را که باران باشد اهتزاز پيدا ميكند و زنده ميشود و روئيدني از او خارج ميشود بدرستي که خدايي که زمين مرده را زنده ميكند قدرت دارد که زنده كند مردهها را محققا او بر هر چيزي قدرت دارد.
وَ مِن آياتِهِ آيات قدرت الهي که دليل بر وحدانيت و علم و قدرة و حكمة پروردگار است.
أَنَّكَ تَرَي الأَرضَ خاشِعَةً خشوع زمين ميته بودن و خشك و يابس و بدون سبزي و خرّمي است.
فَإِذا أَنزَلنا عَلَيهَا الماءَ بارانهاي پي در پي که نهرها و رودخانهها و چشمهها و چاهها پر از آب ميشود.
جلد 15 - صفحه 439
اهتَزَّت وَ رَبَت به اينكه زمين ارتفاع پيدا ميكند رطوبت پيدا ميكند و به معني ساده سر برميكشد و نباتات از او خارج ميشود در واقع زنده ميشود پس از مردن.
إِنَّ الَّذِي أَحياها آن خدايي که زمين را پس از مردن زنده ميفرمايد.
لَمُحيِ المَوتي انسان بلكه جن و انس و حيوانات را هم پس از مردن زنده ميكند.
إِنَّهُ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ هم بر اماته و هم بر احياء.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 39)- بار دیگر به آیات توحید که زمینه ساز مسأله معاد است باز میگردد.
میفرماید: «و از آیات او این است که زمین را خشک (و بیجان) میبینی، اما هنگامی که آب (باران) را بر آن میفرستیم به جنبش در میآید، و نموّ میکند» (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنَّکَ تَرَی الْأَرْضَ خاشِعَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ).
زمینی خشک و مرده و بیحرکت کجا، و این همه آثار حیات و جلوههای گوناگون آن کجا! سپس از این مسأله روشن توحیدی یعنی مسأله «حیات»- که هنوز اسرارش برای بزرگترین دانشمندان کشف نشده- با یک انتقال سریع و جالب به مسأله معاد پرداخته، میگوید: «همان کس که آن (زمین مرده) را زنده کرد مردگان را نیز (در قیامت) زنده میکند»! (إِنَّ الَّذِی أَحْیاها لَمُحْیِ الْمَوْتی).
آری «او بر همه چیز تواناست» (إِنَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ).
دلائل قدرتش در همه جا نمایان است و همه سال نشانههای آن را با چشم خود میبینید، با این حال چگونه در مسأله معاد تردید میکنید؟
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم