آیه 4 سوره غافر
<<3 | آیه 4 سوره غافر | 5>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و (بدان ای رسول که) در آیات خدا کسی به (انکار و) جدل جز مردم کافر برنخیزد پس تو از اینکه کافران بر شهر و دیارها مسلط و متصرّفند دل نبازی (که اگر به آنها مهلتی دادیم موقع انتقام خواهد رسید).
تنها کافران در آیات خدا مجادله و ستیزه می کنند [اینان را هیچ شأن و اعتباری نیست]؛ پس مبادا رفت و آمدشان در شهرها [به خاطر قدرت نمایی، تجارت و ثروتمند شدنشان] تو را بفریبد.
جز آنهايى كه كفر ورزيدند [كسى] در آيات خدا ستيزه نمىكند، پس رفت و آمدشان در شهرها تو را دستخوش فريب نگرداند.
جز كافران در آيات خدا جدال نمىكنند. پس جولانشان در شهرها تو را نفريبد.
تنها کسانی در آیات ما مجادله میکنند که (از روی عناد) کافر شدهاند؛ پس مبادا رفت و آمد آنان در شهرها (و قدرتنمایی آنان) تو را بفریبد!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«مَا یُجَادِلُ فِی ...»: مراد از جدال و کشمکش درباره قرآن، جدال و نزاع باطل است (نگا: کهف / ، حجّ / نه مباحثه و مناظرهای که برای روشنگری معانی و حل مشکلات کتاب الهی میان اهل علم در میگیرد (نگا: نحل / . «تَقَلُّبُ»: رفت و آمد. برو و بیا. سیر و سیاحت. مراد آمد و شد برای تجارت و گردش و قدرت نمائی برای سلطهگری و حیلهگری است (نگا: نحل / ).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ إِلاَّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَلا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلادِ «4»
«1» محترز: دورى كننده، پرهيز كننده، خويشتن دار فرهنگ معين 3/ 3894.
«2» تفسير ابو الفتوح رازى (چ اسلاميه 1398 ق) ج 9، ص 430.
جلد 11 - صفحه 280
ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ: جدل نكند در آيتهاى خدا كه قرآن است، إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا: مگر آنانكه كافر شدند به خدا و انكار قيامت نمودند. مراد مجادله باطل است كه دفع حجج قرآنى است و اطفاء براهين، و الا مجادلهاى كه براى حل و عقد قرآنى و استنباط حقايق و قطع تشبث اهل زيغ و حل مشكلات باشد، از اعظم طاعات است، و لذا لفظ جدال در فرمايش نبوى صلّى اللّه عليه و آله كه «ان جدالا فى القران كفر» «1» به لفظ تنكير واقع شده. فَلا يَغْرُرْكَ: پس بايد كه فريب ندهد تو را، تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلادِ: گرديدن كافران در شهرها براى تجارت و بروز امتعه و صنايع آنان، يعنى بايد كثرت ثروت و جمعيت و تمادى تنعم ايشان به خاطر تو نرسد كه من ايشان را واگذاشته، چه امهال موجب اهمال عقوبت آنها نيست بلكه باعث ازدياد عذاب است و بعد از آنكه معمور به كثرت نعم دنيويه و مغرور به وفور امتعه فانيه و به نهايت طغيان رسند، به چنگال عقاب گرفتار شوند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
حم «1» تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «2» غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقابِ ذِي الطَّوْلِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ «3» ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ إِلاَّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَلا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلادِ «4»
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ «5»
ترجمه
اين نازل نمودن كتاب است از جانب خداى تواناى دانا
آمرزنده گناه و پذيرنده توبه سخت عقوبت صاحب نعمت و وسعت نيست خدائى جز او بسوى او بازگشت است
مجادله و گفتگو ننمايند در آيتهاى خدا مگر آنها كه كافر شدند پس فريب ندهد تو را آمد و شد آنها در شهرها
تكذيب كردند پيش از آنها قوم نوح و دستههاى بعد از آنها و اهتمام نمودند هر جماعتى بر پيغمبرشان براى آنكه بگيرند او را و مجادله نمودند بسخن باطل تا زائل نمايند بآن سخن حق را پس گرفتم آنها را پس چگونه بود عقوبت من
تفسير
- با در نظر گرفتن بيانات سابقه راجع بفواتح السّور در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه امّا حم پس مقصود از آن حميد مجيد است و خداوند ميفرمايد اين نازل نمودن قرآن مجيد است از جانب خداوند ارجمند بسيار دانا كه آمرزنده گناهان بندگان و قبول كننده توبه ايشان است ولى اين دو صفت شما را مغرور نكند كه مرتكب معصيت شويد باميد توبه و مغفرت چون او سخت عقوبت هم ميباشد پس اگر اتّفاقا موفّق بتوبه و مغفرت نشويد بخطر عظيمى دچار خواهيد شد و در هيچ حال مأيوس از رحمت حق نباشيد چون او صاحب فضل است بترك عقاب بر مستحق آن و اعطاء نعمت و وسعت و هميشه مؤمن بايد
جلد 4 صفحه 515
بين خوف و رجاء باشد و از عذاب خدا بترسد و اميدوار برحمت حق باشد و نيست خدائى و معبود بحقى جز او پس بايد در عبادت فقط متوجه باو بود و باز گشت تمام خلق بحكم و جزاى او است پس ناچار بايد حاضر در پيشگاه او شد و راضى بقضاء او بود و چون از جهات عديده كه مكرّر بيان شده اعجاز و بر حق بودن قرآن بر اهل انصاف ظاهر و هويدا است مجادله و معارضه نميكنند در آيات آن بطعن و ردّ و اشكال مگر كسانيكه از روى عناد و تعصّب و لجاج كافر و منكر حق بودن آن شدهاند پس نبايد پيغمبر اكرم و اهل ايمان بقرآن نظر بدوران تجارت و گردش چند روزه آنها در بلاد و شهرها داشته باشند و بايد بدانند كه خدا بزودى دمار از روزگار آنها درآورد و آنان را مغلوب و مقهور و مقتول و اسير و خوار و ذليل اهل ايمان فرمايد و در كتاب اكمال از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل نموده كه فرمود ملعون شدند مجادله كنندگان در دين خدا بزبان هفتاد پيغمبر و كسيكه مجادله نمايد در آيات الهى بتحقيق كافر شده و اين آيه را تلاوت فرمود و نيز از آنحضرت روايت شده كه نوعى از جدال در قرآن كفر است چون مباحثه و گفتگو در حلّ مشكلات و استنباط حقائق و ردّ شبهات اهل باطل از آن لازم و واجب است و پيش از كفار مكه كه در مقابل قرآن و پيغمبر آخر الزمان مرتكب اين اعمال و اقوال ناشايسته شدند قوم نوح عليه السّلام و دستجات مختلفه از امم سابقه بودند كه در مقام تكذيب و عداوت و ضدّيت با انبياء خودشان برآمدند و از هيچگونه اذيت و آزار ايشان دريغ ننمودند از قبيل قوم عاد و ثمود و اقوام بعد از آنها كه اهتمام در گرفتن و كشتن پيغمبرانشان داشتند و بهر گونه اباطيل تشبّث مينمودند براى اخفاء نور حق و اشتباه كارى بر جهّال و تشكيك در عقائد اهل ايمان از قبيل آنكه به پيغمبران ميگفتند شما بشرى هستيد مانند ما ميخوريد و راه ميرويد و چرا خدا براى هدايت مردم از آسمان فرشته نفرستاد و كلماتيكه طبع از ذكر آنها اباء دارد و براى ابطال حجج الهيه ذكر مينمودند بگمان خودشان و خداوند گرفت آنها را باقوال و افعالشان و در قرآن و تواريخ دنيا چگونگى آن ذكر شد و آثار آن در عالم و در طرق اهل مكه بشامات براى تجارت باقى ماند و آنها ديدند و عبرت نگرفتند و با شخص اول عالم امكان كه
جلد 4 صفحه 516
مبعوث بر آنها شده بود و از قبيله خودشان بود از هيچ گونه ضديّت و مخالفت دريغ ننمودند و بانتقام الهى رسيدند و خداوند تمام اينها را ذيلا بچشم آنها كشيده كه براى تذكّرشان و اخذ اقرار سؤال ميفرمايد پس چگونه بود عقاب من نسبت بآنان.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللّهِ إِلاَّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَلا يَغرُركَ تَقَلُّبُهُم فِي البِلادِ «4»
مجادله نميكنند در آيات الهي مگر كساني که كافر شدند پس فريب ندهد تو را تقلب اينها در شهرستانها رفت و آمد و معاشرت با يكديگر با صحّة و سلامتي.
ما يُجادِلُ مجادله بمعني مخاصمه و مدافعه و مغالبه است و اينکه محكوم باحكام خمسه بسا واجب ميشود براي اثبات حق و ابطال باطل در امر دين چنانچه ميفرمايد وَ جادِلهُم بِالَّتِي هِيَ أَحسَنُ- نحل آيه 126 و بسا مستحبّ ميشود در اثبات حق ذي حق و ابطال دعوي طرف و بسا مباح ميشود در اخذ طلب از من عليه الحق و بسا مكروه ميشود و در اينکه مورد حرام است که كفّار و مشركين و ارباب ضلال مجادله ميكنند در ابطال حق و اثبات باطل چنانچه ميفرمايد
جلد 15 - صفحه 353
وَ إِن يَرَوا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤمِنُوا بِها حَتّي إِذا جاؤُكَ يُجادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِن هذا إِلّا أَساطِيرُ الأَوَّلِينَ انعام آيه 25- و ميفرمايد يُجادِلُونَكَ فِي الحَقِّ بَعدَ ما تَبَيَّنَ انفال آيه 6 و ميآيد در آيه بعد وَ جادَلُوا بِالباطِلِ لِيُدحِضُوا بِهِ الحَقَّ.
فِي آياتِ اللّهِ معجزات را سحر ميگويند قرآن را مفتريات ميشمارند انبياء را مجنون و كذّاب ميپندارند.
إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا و مثل كفار ميمانند ارباب ضلال که باطل خود را اثبات كنند و حق را از بين ببرند.
فَلا يَغرُركَ تَقَلُّبُهُم فِي البِلادِ مدت آنها زود سپري ميشود اينکه چهار روز دنيا هر غلطي ميخواهند بكنند چنانچه ميفرمايد فَذَرهُم يَخُوضُوا وَ يَلعَبُوا حَتّي يُلاقُوا يَومَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ- زخرف آيه 83 سپس براي تسليت قلب مطهّر حضرت رسالت (ص) خداوند قضاياي امم سابقه را بيان ميفرمايد که آنها هم مثل اينها بودند ميفرمايد:
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 4)- بعد از ذکر نزول قرآن از سوی خداوند و توصیف او به صفاتی که انگیزه خوف و رجا است سخن از گروهی به میان میآورد که در برابر این آیات الهی به مجادله و پرخاشگری بر میخیزند، و سرنوشت این گروه را ضمن جملههایی
ج4، ص254
کوتاه و کوبنده روشن ساخته، میفرماید: «تنها کسانی در آیات الهی مجادله میکنند که (از روی عناد) کافر شدهاند» (ما یُجادِلُ فِی آیاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِینَ کَفَرُوا).
درست است که این گروه احیانا نیرو و جمعیت و قدرتی دارند، ولی «مبادا رفت و آمدهای آنان در شهرها (و قدرت نمائیهایشان) تو را بفریبد»! (فَلا یَغْرُرْکَ تَقَلُّبُهُمْ فِی الْبِلادِ).
هدف آیه فوق این است که به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و مؤمنان آغاز اسلام که غالبا از قشر محروم بودند گوشزد کند مبادا امکانات مالی، و قدرت سیاسی و اجتماعی کافران جبار را دلیلی بر حقانیت، و یا قدرت واقعی آنها بدانند، دنیا این گونه اشخاص را زیاد به خاطر دارد، و تاریخ نشان میدهد که تا چه اندازه در برابر مجازاتهای الهی ضعیف و ناتوان بودند، همانند برگهای پژمرده پائیزی در برابر تندباد خزان.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم