آیه 109 سوره مؤمنون

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ آوریل ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۲۷ توسط Quran (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<108 آیه 109 سوره مؤمنون 110>>
سوره : سوره مؤمنون (23)
جزء : 18
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

زیرا شمایید که چون طایفه‌ای از بندگان (صالح) من عرض می‌کردند: بارالها، ما به تو ایمان آوردیم، تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهربانی فرما، که تو بهترین مهربانان هستی.

[به یاد دارید که] گروهی از بندگان من بودند که می گفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم، پس ما را بیامرز و به ما رحم کن که تو بهترین رحم کنندگانی.

در حقيقت، دسته‌اى از بندگان من بودند كه مى‌گفتند: «پروردگارا، ايمان آورديم. بر ما ببخشاى و به ما رحم كن [كه‌] تو بهترينِ مهربانى.»

آرى، گروهى از بندگان من مى‌گفتند: اى پروردگار ما، ايمان آورديم؛ ما را بيامرز، و بر ما رحمت آور كه تو بهترين رحمت آورندگانى.

(فراموش کرده‌اید) گروهی از بندگانم می‌گفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم؛ ما را ببخش و بر ما رحم کن؛ و تو بهترین رحم کنندگانی!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed there was a part of My servants who would say, ‘‘Our Lord! We have believed. So forgive us, and have mercy on us, and You are the best of the merciful.’’

Surely there was a party of My servants who said: O our Lord! we believe, so do Thou forgive us and have mercy on us, and Thou art the best of the Merciful ones.

Lo! there was a party of My slaves who said: Our Lord! We believe, therefor forgive us and have mercy on us for Thou art Best of all who show mercy;

"A part of My servants there was, who used to pray 'our Lord! we believe; then do Thou forgive us, and have mercy upon us: For Thou art the Best of those who show mercy!"

معانی کلمات آیه

«فَرِیقٌ»: دسته. گروه.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ «109»

(آيا شما فراموش كرديد كه) گروهى از بندگان من مى‌گفتند: پروردگارا! ايمان آورديم، پس ما را ببخش و بر ما رحم كن و تو بهترين رحم كنندگانى.

پیام ها

1- خداوند، زخم زبان منحرفين به مؤمنين را بى‌پاسخ نمى‌گذارد. إِنَّهُ كانَ‌ ...

2- دعا به درگاه خداوند در دنيا مفيد است، كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ رَبَّنا ... ولى دعا و التماس در قيامت مفيد نيست. رَبَّنا أَخْرِجْنا ... قالَ اخْسَؤُا

3- بندگان خداوند همواره از كاستى‌هاى خود بيمناك بوده و استغفار مى‌كنند.

كانَ‌ ... يَقُولُونَ رَبَّنا ...

4- ايمان مقدّمه‌ى مغفرت و مغفرت، مقدّمه‌ى دريافت رحمت الهى است. «آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا»

5- سرچشمه‌ى مهربانى‌ها خداست. «وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ»

6- از آداب دعا، تجليل از خداوند است. «وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ (109)

بعد از آن يكى از موجبات عذاب آنها را كه سخريه و استهزاء به مؤمنين است بيان و اخبار مى‌فرمايد:

إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي‌: بدرستى كه شأن چنين است، بودند گروهى از بندگان من، يعنى انبياء و مؤمنين، يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا: مى‌گفتند پروردگارا، ما ايمان آورده‌ايم به يگانگى تو، فَاغْفِرْ لَنا: پس بيامرز ما را و ببخش بر ما. طلب مغفرت از انبياء نه به جهت تقصير و گناه باشد، زيرا صدور گناه منافى مقام شامخ نبوت و موجب سلب اطمينان به تبليغات است، بلكه چون اشتغال به مباحات در باره آنان تعبير به گناه شده، و ساير وجوهى كه در محل خود بيان گرديده است. وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ‌: و رحم فرما ما را، بدرستى كه تو بهترين رحم كنندگانى.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ (109) فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَ كُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ (110) إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ (111) قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ (112) قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ (113)

قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (114)

ترجمه‌

- همانا بودند گروهى از بندگان من كه ميگفتند پروردگارا گرويديم پس بيامرز ما را و ببخشاى ما را و توئى بهترين بخشايندگان‌

پس گرفتيد ايشانرا باستهزاء تا از ياد شما بردند ذكر مرا و بوديد كه به ايشان ميخنديديد

همانا من جزا دادم ايشانرا امروز بآنچه صبر كردند كه ايشانند

جلد 3 صفحه 658

بكام رسيدگان‌

گويد چند درنگ كرديد در زمين بشمار سالها

گويند درنگ كرديم روزى يا پاره‌ئى از روز پس بپرس از شمرندگان‌

گويد درنگ نكرديد مگر اندكى اگر شما باشيد كه بدانيد.

تفسير

- خداوند متعال جهت استحقاق كفّار عذاب را براى آنها بيان فرموده باين تقريب كه امر چنين است فرقه‌ئى از بندگان من بودند در دنيا كه ميگفتند پروردگارا ما ايمان آورديم بوحدانيّت تو و نبوّت پيغمبرت و آنكه آنچه او آورده از طرف تو حقّ و صدق است پس بيامرز ما را و رحم كن بر ما تو بهترين رحم كنندگانى و شما آنها را استهزاء و مسخره مينموديد تا اندازه‌اى كه استهزاء شما آنها را موجب آن شد كه بكلّى از ياد من غافل شديد و ميتوان گفت آنها شما را بفراموشى انداختند چون وسيله سرگرمى شما بودند و شما بآنها و اقوال و اعمالشان ميخنديديد منهم امروز كه روز جزا است جزاى ايشانرا دادم كه بهشت برين است براى صبرى كه در مقابل آزار و اذيتهاى شما نمودند و آنها بمراد خود رسيدند و كامياب شدند حال شما بگوئيد چند سال روى هم رفته زنده و مرده در زمين درنگ نموديد آنها براى طول مدّت عذاب و شدّت آن و حواس پرتى ميگويند يك روز يا پاره‌ئى از روز بعد متوجه ميشوند كه خيلى اشتباه كردند ميگويند يك روز يا پاره‌ئى از روز بعد متوجه ميشوند كه خيلى اشتباه كردند ميگويند ما ديگر حساب همه چيز از دستمان در رفته از ملائكه كه موكّل حفظ ايّام و ساعات عمر ما بودند و تمام اعمال و اقوال حتّى نفسهاى ما را نوشته‌اند بپرس و خدا ميفرمايد درنگ نكرديد مگر كمى و اگر ميدانستيد آن زندگانى كم چه عاقبت ممتدّ جانسوزى دارد آنمدّت كم را صرف در لهو و لعب و معصيت نمينموديد و فائده اين مقاولات در آندار سرزنش و ملامت كفّار و تكميل عذابشان بعتاب رب الارباب است و در اين دار نقل آن براى ما است كه موجب تنبّه و تذكّر شود و عاقبت خودمان را مانند آنها ننمائيم و بعضى بجاى قال در دو جا قل قرائت نموده‌اند و بنابراين نقل خطاب خدا بمالك دوزخ است چنانچه بنابر قرائت قال هم ممكن است نقل قول او باشد و بعضى انّهم بكسر قرائت نموده‌اند و بنابراين جمله مستقلّه است و بقرائت مشهوره تقدير لانّهم هم الفائزون است و محتمل است مفعول دوم جزيت باشد مانند و جزاهم بما صبروا جنّة و حريرا يعنى جزا دادم‌

جلد 3 صفحه 659

براى صبرشان فوز بجنّت را و عدد سنين تميز است براى كم استفهاميّه يعنى چه مقدار درنگ كرديد در زمين از حيث عدد سالها و بعضى گفته‌اند مقصود سؤال از زمان درنگ زندگى دنيا است نه مطلق درنگ كه بيان شد و آنكه آنها جواب دادند يكروز يا پاره‌ئى از روز براى آن بوده كه در دنيا خوش بودند و زمان خوشى كم بنظر ميآيد خصوصا اگر با ناخوشى مقابل شود و بعيد نيست و اللّه اعلم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنَّه‌ُ كان‌َ فَرِيق‌ٌ مِن‌ عِبادِي‌ يَقُولُون‌َ رَبَّنا آمَنّا فَاغفِر لَنا وَ ارحَمنا وَ أَنت‌َ خَيرُ الرّاحِمِين‌َ (109) فَاتَّخَذتُمُوهُم‌ سِخرِيًّا حَتّي‌ أَنسَوكُم‌ ذِكرِي‌ وَ كُنتُم‌ مِنهُم‌ تَضحَكُون‌َ (110)

‌به‌ درستي‌ ‌که‌ چنين‌ ‌است‌ ‌که‌ بودند جماعتي‌ ‌از‌ بندگان‌ ‌من‌ ‌که‌ ميگفتند پروردگار ‌ما ايمان‌ آورديم‌ ‌ما ‌پس‌ مغفرت‌ ‌خود‌ ‌را‌ شامل‌ حال‌ ‌ما بگردان‌ و رحمت‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌بما‌ عنايت‌ فرما و تو بهترين‌ رحمت‌ كنندگاني‌ ‌پس‌ ‌شما‌ ‌آنها‌ ‌را‌ گرفتيد باستهزاء و سخريه‌ ‌تا‌ اندازه‌اي‌ ‌که‌ فراموش‌ كرديد ذكر مرا و بوديد ‌که‌ نسبت‌ بآنها مضحكه‌ ميكرديد و بآنها مي‌خنديديد.

(إِنَّه‌ُ كان‌َ فَرِيق‌ٌ مِن‌ عِبادِي‌) مؤمنين‌ ‌که‌ معتقد ‌به‌ جميع‌ عقايد حقه‌ بودند و عامل‌ باعمال‌ صالحه‌ و متقي‌ ‌از‌ معاصي‌ الهيّه‌.

(يَقُولُون‌َ رَبَّنا آمَنّا) ‌در‌ پيشگاه‌ احديت‌ اعتراف‌ ‌به‌ ايمان‌ و اطاعت‌ پروردگار داشتند.

(فَاغفِر لَنا وَ ارحَمنا) مغفرت‌ ‌از‌ معاصي‌ و رحمت‌ ‌به‌ مثوبات‌ الهي‌.

(وَ أَنت‌َ خَيرُ الرّاحِمِين‌َ) هستي‌ ‌که‌ فرمودي‌: (وَ رَحمَتِي‌ وَسِعَت‌ كُل‌َّ شَي‌ءٍ فَسَأَكتُبُها لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ وَ يُؤتُون‌َ الزَّكاةَ وَ الَّذِين‌َ هُم‌ بِآياتِنا يُؤمِنُون‌َ) اعراف‌ آيه 155.

(فَاتَّخَذتُمُوهُم‌ سِخرِيًّا) ‌شما‌ ‌که‌ تكذيب‌ آيات‌ ‌ما ‌را‌ مي‌كرديد ‌آنها‌ ‌را‌ مسخره‌ مي‌كرديد. بعين‌ مثل‌ امروز ‌که‌ ‌اينکه‌ متجددين‌ اهل‌ عبادت‌ و نماز و مسجد

جلد 13 - صفحه 478

و قرآن‌ و ساير اعمال‌ صالحه‌ ‌را‌ مسخره‌ ميكنند و مصداق‌ اتم‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ هستند ‌که‌ ‌در‌ آتش‌ بآنها ميفرمايد:

(حَتّي‌ أَنسَوكُم‌ ذِكرِي‌) ديگر اسم‌ ‌خدا‌ و دين‌ و قرآن‌ و ساير امور دينيه‌ ‌از‌ ميانه ‌آنها‌ برداشته‌ ‌شده‌ و فراموش‌ كردند.

(وَ كُنتُم‌ مِنهُم‌ تَضحَكُون‌َ) ‌در‌ مجالس‌ نواي‌ ‌آنها‌ و تقليد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ مي‌ آورديد و قاه‌ قاه‌ مي‌خنديديد، حال‌ مقام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ مشاهده‌ كنيد ‌که‌ ‌من‌ ‌با‌ ‌آنها‌ چه‌ معامله‌ مي‌كنم‌ و جاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ آتش‌ ‌به‌ بينيد، عزت‌ و احترام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و ذلت‌ و خفت‌ ‌خود‌ ‌را‌ نظر كنيد بهشت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و جهنم‌ ‌خود‌ ‌را‌ مقايسه‌ كنيد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 109)- سپس دلیل این سخن را چنین بیان می‌کند: آیا فراموش کرده‌اید «که گروهی از بندگانم می‌گفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم، ما را ببخش و بر ما رحم کن، و تو بهترین رحم کنندگانی»؟! (إِنَّهُ کانَ فَرِیقٌ مِنْ عِبادِی یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع