أَم تَسأَلُهُم خَرجاً فَخَراجُ رَبِّكَ خَيرٌ وَ هُوَ خَيرُ الرّازِقِينَ (72)
آيا تو از آنها سؤال خرج ميكني پس خراج پروردگار تو بهتر است و او بهترين روزي دهندگان است.
(أَم تَسأَلُهُم خَرجاً) خروج مقابل دخول است يعني بيرون رفتن و در اينجا مراد مصارف است که انسان مال را صرف امور معاش خود ميكند و لذا تعبير مي كنيد به مخارج در مقابل مداخل، مداخل استفاده و تحصيل مال است و مخارج صرف مال است در تنظيم امور زندگاني و از همين باب است خراج سلطاني که از رعيت ميگيرد براي مصارف دولتي و در اينجا مراد اينست که آيا از آنها طلب مال ميكني براي مصارف شخصي خود و استفهام انكاريست يعني هرگز از آنها توقع استفاده مالي نداري و در بسياري از آيات تعبير به اجر فرموده که انبياء به امت خود ميفرمودند که ما مطالبه اجر يعني مزد رسالت از شما نميكنيم و مسئله را در فقه متعرض شدهاند که اجرت بر واجبات حرام است آن هم چه واجبي که تبليغ رسالت باشد و اينکه بيان از انبياء براي اينست که دعات باطله چون مقصد اصلي آنها استفاده از مدعوين است، چنانچه امروز مشاهده ميكنيم که علماء يهود چه اندازه از يهوديان استفاده ميكنند، كشيشهاي نصاري مخصوصا در روز گناه بخشان و همچنين آقاي قطب و آقاي مرشد و مبلغين سوء و و و ...
فقط علماء حقه ميفرمايند اجرت بر واجبات حرام است و ما توقع اجرت نداريم و در اينجا جاي چند سؤال است.
يكي آنكه يك سهم خمس جعل شده بر پيغمبر صلّي اللّه عليه و سلّم که ميفرمايد:
(وَ اعلَمُوا أَنَّما غَنِمتُم مِن شَيءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي القُربي الاية) انفال آيه 42، ديگر انفال است که ميفرمايد:
جلد 13 - صفحه 435
(يَسئَلُونَكَ عَنِ الأَنفالِ قُلِ الأَنفالُ لِلّهِ وَ الرَّسُولِ) انفال آيه 1.
سؤال سوم آيه شريفه است که مطالبه اجر ميكند (قُل لا أَسئَلُكُم عَلَيهِ أَجراً إِلَّا المَوَدَّةَ فِي القُربي) شوري آيه 24.
و اما جواب، اما مسئله خمس در مقابل زكاة و صدقات است که بر پيغمبر و امام و سادات حرام است و مخصوص به فقراء غير سادات است که هشت سهم ميشود (إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلفُقَراءِ وَ المَساكِينِ الاية) توبه آيه 60 اما سهم سادات که مخصوص به فقراء آنها است و يتامي و إبن سبيل آنها که ميفرمايد:
(وَ اليَتامي وَ المَساكِينِ وَ ابنِ السَّبِيلِ) و اما سهم خدا و رسول و امام که تعبير به سهم امام ميشود نه براي مصارف شخصي خدا و رسول و امام باشد آنها هم مصرف سادات فقير و محصلين و خدمتگزاران به دين ميفرمودند و الا اينها فقير و محتاج نبودند و تمام ماليه خود را صرف فقراء ميكردند و بكمال قناعت زندگاني ميكردند، پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و سلّم تمام اموال خديجه را صرف مسلمين كرد و بسا خود از گرسنگي سنگ به شكم مباركش ميبست که احدي توجه نكند امير المؤمنين عليه السلام آن قدر املاك وقف فقراء كرد که در دوره بني عباس اختلاف بين سادات حسني و حسيني بود در توليت صدقات امير المؤمنين و خود به دو قرص نان جو و دو لباس كرباس معيشت ميفرمود که فرمود:
(الا و ان امامكم قد اكتفي من دنيا كم بتمرين و من طعامه بقرصين)
حضرت مجتبي عليه السلام چه اندازه اطعامات داشت، حضرت سيد الشهداء عليه السلام آن قدر درب خانه فقراء ميبرد که گرده مباركش زخم شده بود، حضرت سجاد عليه السلام هر شب چهل درب خانه ميبرد که او را صاحب جوال ناميده بودند، حضرت صادق دارد در املاك خود آبياري ميكرد شخصي سؤال كرد، حضرت فرمود امروز در مدينه ثروتمند تر از من كسي نيست لكن
(قد عمل بالبدن من هو خير منّي)
اشاره به امير المؤمنين عليه السلام است و هكذا ساير ائمه هدي عليهم السلام.
جلد 13 - صفحه 436
و اما الانفال مربوط به اخذ اجرت نيست از امت، بلكه عبارت است از آنچه از دار الحرب بدون خيل و ركاب بدست آيد و کل ارض انجلي عنها اهلها بغير قتال و اراضي موات و آجام و بطون اوديه و قطايع ملوك و ميراث من لا وارث له و فدك هم جزء انفال بود.
و اما مودت ذي القربي براي نفع خود امت بود که ايمان باشد و نجات در آخرت، چنانچه ميفرمايد: (قُل ما سَأَلتُكُم مِن أَجرٍ فَهُوَ لَكُم إِن أَجرِيَ إِلّا عَلَي اللّهِ) سبأ آيه 46.
(فَخَراجُ رَبِّكَ خَيرٌ) تمام روزيها به يد قدرت او است و لكن نوعا بتوسط ايادي ديگران است لكن نسبت به انبياء و بسياري از صلحاء بدون واسطه مقدر فرموده از اينکه جهت ميفرمايد:
(وَ هُوَ خَيرُ الرّازِقِينَ).