آیه 163 سوره انعام

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۳ آوریل ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۰۶ توسط Quran (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|لَا شَرِيكَ لَهُ ۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُس...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

لَا شَرِيكَ لَهُ ۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<162 آیه 163 سوره انعام 164>>
سوره : سوره انعام (6)
جزء : 8
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

که او را شریک نیست و به همین (اخلاص کامل) مرا فرمان داده‌اند و من اول کسی هستم که تسلیم امر خدایم.

او را شریکی نیست، و به این [یگانه پرستی] مأمورم، و نخستین کسی هستم که [در این آیین] تسلیم [فرمان ها و احکام] اویم.

[كه‌] او را شريكى نيست، و بر اين [كار] دستور يافته‌ام، و من نخستين مسلمانم.

او را شريكى نيست. به من چنين امر شده است، و من از نخستين مسلمانانم.

همتایی برای او نیست؛ و به همین مأمور شده‌ام؛ و من نخستین مسلمانم!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He has no partner, and I have been commanded [to follow] this [creed], and I am the first of those who submit [to Allah].’

No associate has He; and this am I commanded, and I am the first of those who submit.

He hath no partner. This am I commanded, and I am first of those who surrender (unto Him).

No partner hath He: this am I commanded, and I am the first of those who bow to His will.

معانی کلمات آیه

«أوَّلُ الْمُسْلِمِینَ»: مراد نخستین مسلمان در میان امّت محمّدی، یا مخلص‌ترین و مطیع‌ترین کس در میان تمام اهل جهان از آغاز تا پایان آن است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لا شَرِيكَ لَهُ وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ «163»

شريكى براى او نيست و به آن (روح تسليم و خلوص و عبوديّت) مأمور شده‌ام و من نخستين مسلمان و تسليم پرودرگارم.

نکته ها

روايت شده كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله در آستانه‌ى نماز اين آيات را مى‌خواند. «1»

مرگ، بر حيات احاطه دارد و حيات بر نُسُك، و نُسُك بر نماز. بنابراين، نماز، هسته‌ى مركزى در درون عبادات است.

اسلام، به معناى تسليم بودن در برابر امر خداوند است و به همه‌ى انبيا نسبت داده شده است. حضرت نوح عليه السلام خود را مسلمان دانسته است، «أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ» «2» حضرت ابراهيم عليه السلام از خداوند مى‌خواهد كه او و ذريّه‌اش را تسليم او قرار دهد. «وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ» «3»، حضرت يوسف عليه السلام نيز از خداوند مسلمان مردن را درخواست مى‌كند: «تَوَفَّنِي مُسْلِماً» «4» و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نيز اوّلين مسلمان است،

«1». تفسير قرطبى.

«2». يونس، 72.

«3». بقره، 128.

«4». يوف، 101.

جلد 2 - صفحه 596

«وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ» به اين معنا كه يا در زمان خودش، يا در رتبه و مقام تسليم، مقدّم بر همه است.

پیام ها

1- راه و روش و هدف خود را در برابر راههاى انحرافى، با صراحت و افتخار اعلام كنيم. «قُلْ»

2- با آنكه نماز، جزو عبادات است، ولى، جدا ذكر شده تا اهميّت آن را نشان دهد. «صَلاتِي وَ نُسُكِي»

3- انسان‌هاى مخلص، مسير تكوينى (مرگ و حيات) و مسير تشريعى خود (نماز و نُسُك) را فقط براى خداوند عالميان مى‌دانند. «إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ»

4- آنگونه كه در نماز قصد قربت مى‌كنيم، در هر نفس كشيدن و زنده بودن و مردن هم مى‌توان قصد قربت كرد. مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ‌ ...

5- مرگ و حيات مهم نيست، مهم آن است كه آنها براى خدا و در راه خدا باشد.

«مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ»

6- آنچه براى خدا باشد، رشد مى‌كند. «لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ»

7- مرگ و زندگى دست ما نيست، ولى جهت دادن به آن دست ماست. «لِلَّهِ»

8- اخلاص در كارها، فرمان الهى است. «بِذلِكَ أُمِرْتُ»

9- پيشواى جامعه، بايد در پيمودن راه و پياده كردن فرمان الهى، پيشگام باشد.

«أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 597

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لا شَرِيكَ لَهُ وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ (163)

لا شَرِيكَ لَهُ‌: در حالتى كه هيچ شكى نيست بر ذات سبحانى او، يعنى به وقت تلبيه كسى را نخوانم مانند اهل جاهليت و نزد بعضى مراد به اين كلمات تفويض خود و امور است به حق تعالى، يعنى هرچه مى‌كنم و مى‌گويم و دارم، تمام به حول و قوه او است‌ وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ‌: و به اين اخلاص يا قول، مأمور شدم، و من اول مسلمانانم، چه اسلام هر نبى مقدم است بر اسلام امت. در اين بيان فضل اسلام و وجوب اتباع حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله است در اسلام.

حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در نهج البلاغه فرمايد: اسلام دين خداى است كه برگزيد آن را براى خود و بپرورد آن را بر نظر عنايت خود، و اختيار نمود آن را براى بهترين خلق خود، و به پا داشت دعائم و قوانين آن را در دلهاى مؤمنان مبنى بر محبت خود؛ ذليل گردانيد جميع دينها را بسبب ارجمندى دين مبين، و پست نمود همه ملتها را به بلندى اين ملّت متين، و خوار ساخت دشمنان را به كرامت بى‌نهايت آن، و فرو گذاشت اعداء و مخالفان را به نصرت او، و منهدم نمود اصول ضلالت را بسبب اصل اصيل آن. «1»

«1» نهج البلاغه، خطبه 196.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 423


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


لا شَرِيكَ لَهُ وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ (163)

ترجمه‌

نيست شريكى از براى او و باين مأمور شدم و من اول منقادانم.

تفسير

تأكيد توحيد و اخلاص در عبادت و تصريح بنفى شرك و مأموريّت مشروحه در آيه سابقه است و اظهار آنكه من اول كسى هستم كه قبول اسلام و احكام آنرا نمودم از اين امت در عالم ظاهر و از تمام خلايق در عالم ذرّ چنانچه از ائمه اطهار رسيده است و

جلد 2 صفحه 406

عياشى ره از پيغمبر (ص) روايت نموده است كه فرمود دين ابراهيم (ع) دين من است و دين من دين او است و سنّت او سنت من است و سنت من سنت او است و فضل من فضل او است و من افضل از اويم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لا شَرِيك‌َ لَه‌ُ وَ بِذلِك‌َ أُمِرت‌ُ وَ أَنَا أَوَّل‌ُ المُسلِمِين‌َ (163)

نيست‌ شريكي‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ و بهمين‌ ‌من‌ مأمور شدم‌ و ‌من‌ اول‌ كسي‌ هستم‌ ‌که‌ اسلام‌ آوردم‌.

لا شَرِيك‌َ لَه‌ُ نه‌ ‌در‌ ذات‌ و نه‌ ‌در‌ صفات‌ و نه‌ ‌در‌ افعال‌ و نه‌ ‌در‌ عبادت‌ يكتاي‌ بي‌همتا وَ بِذلِك‌َ أُمِرت‌ُ بلكه‌ جميع‌ انبياء اول‌ مأموريت‌ ‌آنها‌ دعوت‌ بتوحيد و نفي‌ شرك‌ بوده‌ وَ أَنَا أَوَّل‌ُ المُسلِمِين‌َ ‌در‌ ‌هر‌ جهت‌ اوليت‌ دارد ‌در‌ خلقت‌

(اول‌ ‌ما خلق‌ اللّه‌ نوري‌)

‌در‌ نبوت‌

(كنت‌ نبيّا و الادم‌ ‌بين‌ الماء و الطين‌)

‌در‌ افاضه‌ كمالات‌ ‌در‌ همان‌ اول‌ خلقت‌ جميع‌ كمالات‌ باو افاضه‌ شد چنانچه‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ خلقت‌ نور مقدس‌ نبوي‌ خداوند دوازده‌ حجاب‌ آفريد و حضرتش‌ ‌را‌

جلد 7 - صفحه 261

سير داد ‌در‌ ‌آنها‌ و ‌در‌ ‌هر‌ حجابي‌ ذكري‌ داشت‌ ‌در‌ حجاب‌ اول‌ دوازده‌ هزار سال‌، دوم‌ يازده‌ هزار سال‌، سوم‌ ده‌ هزار سال‌، چهارم‌ نه‌ هزار سال‌، پنجم‌ هشت‌ هزار سال‌، ششم‌ هفت‌ هزار سال‌، هفتم‌ شش‌ هزار سال‌، هشتم‌ پنج‌ هزار سال‌، نهم‌ چهار هزار سال‌، دهم‌ سه‌ هزار سال‌، يازدهم‌ دو هزار سال‌، دوازدهم‌ يك‌ هزار سال‌، ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ عرش‌ ‌را‌ آفريد و نور مقدسش‌ ‌در‌ عرش‌ قرار گرفت‌ هفت‌ هزار سال‌ ‌تا‌ آمد ‌در‌ صلب‌ حضرت‌ آدم‌ و رحم‌ پاك‌ حوّاء و صلب‌ شيث‌ و همين‌ نحو ‌در‌ اصلاب‌ شامخه‌ و ارحام‌ مطهره‌ ‌تا‌ ‌در‌ صلب‌ حضرت‌ ‌عبد‌ المطلب‌ و آنجا دو قسمت‌ شد يك‌ قسمت‌ ‌در‌ صلب‌ ‌عبد‌ اللّه‌ و رحم‌ پاك‌ آمنه‌ و يك‌ قسمت‌ ‌در‌ صلب‌ ابي‌ طالب‌ و رحم‌ پاك‌ فاطمه‌ بنت‌ اسد، و ‌در‌ قيامت‌ فرمود

(آدم‌ و ‌من‌ دونه‌ تحت‌ لوائي‌ يوم القيمة)

شفاعت‌ كبري‌ ‌که‌ ‌حتي‌ انبياء ‌هم‌ احتياج‌ بآن‌ دارند خاص‌ ‌او‌ ‌است‌، اول‌ شفيع‌ ‌او‌ ‌است‌، اول‌ كسي‌ ‌که‌ وارد بهشت‌ ميشود ‌او‌ ‌است‌، و لفظ مسلمين‌ ‌اگر‌ بمعني‌ تسليم‌ ‌باشد‌ اولويت‌ ‌با‌ ‌او‌ ‌است‌ و ‌اگر‌ بمعني‌ اسلام‌ ‌باشد‌ آنهم‌ سر سلسله‌ مسلمين‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع