آیه 129 سوره انعام
<<128 | آیه 129 سوره انعام | 130>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و همچنین ما برخی ستمکاران را بر بعض دیگر (به مخالفت) برگماریم به سبب آنچه کسب میکردند.
این گونه برخی ستمکاران را بر برخی به کیفر گناهانی که همواره مرتکب می شدند، مسلط و چیره می کنیم.
و اين گونه برخى از ستمكاران را به [كيفر] آنچه به دست مىآوردند، سرپرست برخى ديگر مىگردانيم.
و بدين سان ستمكاران را به كيفر كارهايى كه مىكردند به يكديگر وامىگذاريم.
ما اینگونه بعضی از ستمگران را به بعضی دیگر وامیگذاریم به سبب اعمالی که انجام میدادند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«نُوَلِّی»: دوست و یاور میسازیم. سرپرست و پیشوا میکنیم. «نُوَلِّی بَعْضَ»: ستمگران را همدم و همنشین یکدیگر میسازیم. در این جهان، ستمگرانی را بر ستمگران دیگری مسلّط مینمائیم و امارت میبخشیم (نگا: اسراء / ).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كَذلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «129»
و بدين گونه بعضى ستمگران را بر بعضى مسلّط مىكنيم، (تا كيفرى باشد) براى آنچه عمل مىكردند.
نکته ها
در آيهى 127 خوانديم كه سرپرست آنان كه به راه مستقيم مىروند، تنها خداست. در اين آيه مىخوانيم كه سرپرست گروهى از مردم به خاطر عملكردشان ستمگرانند.
طبق روايات، كيفر ترك كنندگان امر به معروف و نهى از منكر، متخلّفان از اداى خمس و زكات و يارى كنندگان به ظالمان، تسلّطِ ستمگران بر آنان است. «1» در حديث مىخوانيم:
هر گاه خداوند از كار قومى راضى باشد، كارشان را به نيكان مىسپارد و اگر ناراضى باشد، كارشان را در دست بدان قرار مىدهد. «2»
پیام ها
1- همان گونه كه شياطينِ جنّ بر انسان مسلّط مىشوند، برخى از ظالمان نيز بر بعضى ديگر تسلّط مىيابند. «كَذلِكَ»
2- كامجويىهاى حرام، زمينهساز حكومتهاى باطل و سلطهى ظالمان است.
اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ ... نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً
3- تنها حاكمان ظالم نيستند، محكومانِ ترسو و ساكت و عياش هم ظالمند.
«بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً»
4- سبب سلطهى ستمگران، رفتار خود مردم است. نُوَلِّي ... بِما كانُوا يَكْسِبُونَ
«1». تفسير اطيبالبيان.
«2». تفسير كشفالاسرار.
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 555
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كَذلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ (129)
وَ كَذلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً: و چنانچه واگذاريم و تخليه كنيم كفار جن و انس را، مسلط گردانيم بعض ظالمان را بر بعضى يا بر يكديگر مسلط شوند در دنيا، و واگذاريم برخى را بر برخى به اختيار خود تا هر آنچه خواهند، بِما كانُوا يَكْسِبُونَ: بسبب آنچه بودند كسب مىكردند از معاصى و مناهى.
ابن عباس روايت كند: هرگاه خداى تعالى از قومى راضى باشد، اخيارشان را بر ايشان امير گرداند، و اگر غضب فرمايد بر قومى، اشرارشان را بر آنها مسلط
«1» نساء آيه 116.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 377
نمايد جهت جزا دادن آنها بر اعمال قبيحه. و حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در خطبهاى فرمايد: لا تتركوا الامر بالمعروف و النّهى عن المنكر فيولىّ عليكم شراركم ثمّ تدعون فلا يستجاب لكم. «1» يعنى ترك مكنيد امر به معروف و نهى از منكر را، پس مسلط شود بر شما اشرار شما. پس هر چند دعا كنيد مستجاب نشود. در كافى و عياشى از حضرت باقر عليه السّلام فرمود: انتقام نكشد خدا از ظالمى مگر به ظالمى، و اينست قول عزّ و جلّ و همچنين مسلط نمائيم ظالمين را به بعضى. و اكثر برآنند اين تسلط در آخرت باشد، يعنى در آن روز ظلمه جن و انس را با يكديگر گذاريم، چنانچه در دنيا تخليه آنها نموديم؛ و اتباع را گوئيم از آنها بخواهيد تا شما را از عذاب برهانند، و بدين جهت بدانند كه هيچكس نفع به ديگرى نرساند. «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ كَذلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ (129)
ترجمه
و اين چنين واگذار ميكنيم امر برخى از ستمكاران را ببرخى براى آنچه بودند كه كسب ميكردند.
تفسير
در كافى و عياشى ره از امام باقر (ع) نقل نموده كه خداوند يارى ننموده است ظالمى را مگر بظالمى و اين معنى مراد از اين آيه است و قمى ره فرموده است مراد آنستكه هر كس پيروى كند از اولياء شياطين در دنيا پيرو ميكنيم او را در آخرت از آنها تا باشند با آنها در جهنم و بنظر حقير ظاهر آيه آنستكه چنانچه مسلّط نموديم بر بنى آدم شياطين را مسلط مينمائيم بعضى از ظلمه را بر بعضى تا پاداش ظلم آنها در دنيا و اصل بآنها شده باشد چنانچه از ابن عباس روايت شده است كه هرگاه خداوند از قومى راضى باشد خوبان آنها را بر ايشان امير ميگرداند و هرگاه بر قومى غضب فرمايد اشرار آنها را بر آنها مسلط ميفرمايد براى آنكه جزاى اعمال قبيحه آنها را بدهد و از امير المؤمنين (ع) مروى است كه براى مردم صلاحيت ندارد مگر امير عادل يا جائر و از مالك دينار نقل شده است كه در بعضى از كتب آسمانى مشاهده نمودم كه خداوند فرموده است من مالك الملوكم دلهاى پادشاهان در تصرف من است هر كس اطاعت نمايد مرا دل پادشاه را بر او رحيم
جلد 2 صفحه 382
ميكنم و هر كس معصيت نمايد مرا دل سلطان را بر او قسى خواهم نمود خود را مشغول بدشنام پادشاه نكنيد توبه نمائيد تا من او را بشما مهربان كنم و از وصاياى حضرت امير (ع) است كه ترك نكنيد امر بمعروف و نهى از منكر را تا مسلط نشوند بر شما اشرار شما كه چون دعا نمائيد اجابت نگردد و بنابر اين معنى توليت اختيار دادن است و بنابر معنى اول يارى كردن است و ناظر بسنخيّت ذاتى و محبت فطرى ظلمه است نسبت بيكديگر كه بجعل الهى است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كَذلِكَ نُوَلِّي بَعضَ الظّالِمِينَ بَعضاً بِما كانُوا يَكسِبُونَ (129)
و همين نحو مسلط ميكنيم بر بعض ظالمين بعض ديگري را بسبب آن معاصي که تكسب و تحصيل ميكردند.
يكي از عقوبات در بسياري از معاصي است که موجب تسلط ظالم ميشود که بآنها ظلم كنند و هر چه دعاء كنند اثر نداشته باشد بلكه تسلط اشرار و اراذل
جلد 7 - صفحه 205
بر آنها ميشود مثل ترك امر بمعروف و نهي از منكر و اعراض از علماء و فرار از آنها و ترك زكاة و خمس و بسياري از معاصي ديگر که در اخبار در ابواب متفرقه تصريح بآن شده مخصوصا ظلم که هر که ظلم كند ظالم ديگري بر او مسلط شود و باو ظلم كند و هكذا بتسلسل و امروز سرتاسر دنيا را ظلم گرفته پدر بفرزند و بالعكس، شوهر بزن و بالعكس، ارحام بيكديگر، كاسب و مشتري، همسايه بهمسايه، كارفرما و كارگر، رئيس و مرءوس و هكذا و هكذا.
و كذلك يعني همان نحوي که بعضي از بعضي استمتاع و بهرهبرداري كردند همين نحو بعضي ببعضي ظلم كردند که هر دو قسم عقوبت معاصي است.
نُوَلِّي يعني مسلط ميكنيم بَعضَ الظّالِمِينَ بَعضاً که آنها را در تحت سيطره آنها در ميآوريم بِما كانُوا يَكسِبُونَ هم ظالمين در اثر ظلم که ميكنند بعقوبت سخت گرفتار ميشوند که ظلم ظلمات يوم القيمة است و روز قيامت منادي ندا ميكند (اينکه الظلمة و اينکه اعوان الظلمة و اينکه اشباه الظلمة فتضرب لهم سرادق من نار حتي بفرق الخلائق من الحساب) مكاسب، و در حديث قدسي است
(و عزّتي و جلالي لا يجوزني ظلم ظالم)
و قنطره هفتم صراط سؤال از مظالم است و هم مظلومين در اثر ترك واجبات و فعل محرمات و منع حقوق فقراء و سادات و ساير ذوي الحقوق گرفتار ظالم ميشوند که مفاد بما كانوا يكسبون است.
برگزیده تفسیر نمونه
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم