آیه 47 سوره مائده

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۵۹ توسط Quran (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ ۚ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<46 آیه 47 سوره مائده 48>>
سوره : سوره مائده (5)
جزء : 6
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و اهل انجیل باید به آنچه خدا در آن کتاب فرستاد حکم کنند، و هر کس به خلاف آنچه خدا فرستاده حکم کند چنین کس از فاسقان خواهد بود.

و باید اهل انجیل بر طبق آنچه خدا در آن نازل کرده داوری کنند، و آنان که بر طبق آنچه خدا نازل کرده داوری نکنند، هم اینانند که فاسق اند.

و اهل انجيل بايد به آنچه خدا در آن نازل كرده داورى كنند، و كسانى كه به آنچه خدا نازل كرده حكم نكنند، آنان خود، نافرمانند.

و بايد كه اهل انجيل بر وفق آنچه خدا در آن كتاب نازل كرده است داورى كنند. زيرا هر كس به آنچه خدا نازل كرده است داورى نكند، از نافرمانان است.

اهل انجیل [= پیروان مسیح‌] نیز باید به آنچه خداوند در آن نازل کرده حکم کنند! و کسانی که بر طبق آنچه خدا نازل کرده حکم نمی‌کنند، فاسقند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Let the people of the Evangel judge by what Allah has sent down in it. Those who do not judge by what Allah has sent down—it is they who are the transgressors.

And the followers of the Injeel should have judged by what Allah revealed in it; and whoever did not judge by what Allah revealed, those are they that are the transgressors.

Let the People of the Gospel judge by that which Allah hath revealed therein. Whoso judgeth not by that which Allah hath revealed: such are evil-livers.

Let the people of the Gospel judge by what Allah hath revealed therein. If any do fail to judge by (the light of) what Allah hath revealed, they are (no better than) those who rebel.

معانی کلمات آیه

«مَن لَّمْ یَحْکُم بِمَآ أَنزَلَ اللهُ»: کسی که بدانچه خداوند نازل کرده است حکم نکند، اگر منکر آن باشد کافر است، و اگر منکر نبوده و مقِرّ باشد ظالم است، و اگر در راه حَکمیّت دادن بدان تلاش نکند و سستی ورزد فاسق است (نگا: تفسیر واضح).

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ «47»

و اهل انجيل، به آنچه خداوند در آن كتاب نازل كرده حكم كنند و كسانى كه به آنچه خداوند نازل كرده، حكم نكنند. پس آنان همان فاسقانند.

نکته ها

درباره كسانى كه طبق قانون الهى حكم نمى‌كنند، در چند آيه‌ى پياپى، تعبير «ظالمون»، «فاسقون» و «كافرون» به كار رفته است. چون چنين كسانى، از جهت زير پا گذاشتن قانون خدا كافرند، و به خاطر خروج از مرز مسئوليّتشان فاسقند و به علّت آنكه در حقّ متّهمان ستم مى‌كنند، ظالمند.

آيه 44 و 45 خطاب به يهود است كه چون قانون خدا را تحريف مى‌كنند، دين را به بهاى اندك مى‌فروشند و به جاى خداترسى، از مردم مى‌ترسند، آنان را ظالم و كافر مى‌شمارد، «فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ» و به حقوق افراد جامعه، ظلم مى‌كنند. «فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»

ولى اين آيه درباره‌ى نصارى است كه تنها طبق انجيل حكم نمى‌كردند، (نه سكوت در قصاص و نه دين‌فروشى،) از اين رو فاسقند، چون از مرز حقّ بيرون رفته‌اند.

جلد 2 - صفحه 306

پیام ها

1- معيار شناخت حقّ و باطل در اديان الهى، آن چيزى است كه از جانب خدا نازل شده است. «وَ لْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ»

2- در انجيل، قوانين حكومتى وجود دارد. «وَ لْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ»

3- هر كس به هر انگيزه‌اى بر اساس قانون الهى حكم نكند و يا از داورى حقّ كناره‌گيرى كند، فاسق است. مَنْ لَمْ يَحْكُمْ‌ ... فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (47)

خلاصه به جهت هدايت و موعظه، انجيل را به عيسى عليه السّلام عطا فرموديم:

وَ لْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ‌: و به جهت آنكه حكم كنند اهل انجيل يعنى عالمان آن به آنچه انزال فرموده حق تعالى در آن؛ يا: عيسى عليه السّلام را انجيل داديم تا علماى آن حكم كنند به آنچه بر او منزل شده نه مانند نصارى كه از احكام آن عدول نموده‌اند. وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ‌: و هر كه حكم نكند به آنچه خدا نازل فرموده، يعنى به احكام منزله. فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ‌: پس آن گروه بيرون رفتگانند از حكم خدا، يا از ايمان، اگر انكار و استهانت آن نمايند و از روى استحلال بر خلاف آن حكم كنند.

بيان- در آيه اولى وصف ايشان فرمود به كفر، و در آيه ثانيه وصف به ظلم، و در آيه ثالثه وصف به فسق. به جهت آنست كه كفر ايشان به جهت انكار آنست، و ظلم ايشان به جهت حكم بر خلاف امر الهى، و فسق ايشان بسبب خروج از فرمان سبحانى؛ و آيات قرآنى شامل است عموم مكلفين را تا قيامت.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 100


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (47)

ترجمه‌

و بايد حكم كنند پيروان انجيل بآنچه فرستاده است خدا در آن و

جلد 2 صفحه 220

كسانيكه حكم نكنند بآنچه فرستاده است خدا پس آنگروه ايشانند متمردان.

تفسير

هر پيغمبرى كه داراى شريعت و كتاب باشد امت او بايد بر طبق آن كتاب حكم نمايند در صورتى كه عالم باحكام آن باشند و از اينجا معلوم ميشود كه حضرت عيسى (ع) اولو العزم و دين او ناسخ اديان سابقه بوده است و حمزه كه يكى از قراء سبعه است و ليحكم بكسر لام و فتح ميم قرائت نموده است و بنابر اين اين آيه از متفرّعات آيه سابقه است يعنى ما بعيسى بن مريم انجيل داديم كه در آن هدايت و نور است براى آنكه حكم كنند اهل آن بر طبق آن و بنابر قرائت مشهوره كه سكون است جمله مستقله در افاده معنى است و امر است و حاصل مراد يكيست و تخلف از دستور الهى يا موجب كفر است اگر از روى عناد و استخفاف باشد و يا موجب فسق است اگر از روى جهالت و سهل انگارى باشد و در هر حال ظلم است بنفس و غير و اين معانى بسه عنوان در سه آيه ذكر شده است و بنظر حقير چون در آيه اول روى سخن با يهود است و آنها نوعا از باب عناد و استكبار تخلف از احكام الهى مينمودند تعبير بكفر شده است و در اين آيه چون روى سخن بانصارى است و آنها غالبا بواسطه جهالت و نادانى تخلف ميورزيدند تعبير بفسق شده است و چون قدر مشترك ظلم است تعبير بآن حدّ وسط و قدر متيقن بين كفر و عصيان قرار داده شده است و اللّه اعلم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ليَحكُم‌ أَهل‌ُ الإِنجِيل‌ِ بِما أَنزَل‌َ اللّه‌ُ فِيه‌ِ وَ مَن‌ لَم‌ يَحكُم‌ بِما أَنزَل‌َ اللّه‌ُ فَأُولئِك‌َ هُم‌ُ الفاسِقُون‌َ (47)

و بايد اهل‌ انجيل‌ حكم‌ كنند طبق‌ آنچه‌ ‌خدا‌ نازل‌ فرموده‌ ‌در‌ ‌او‌ و كسي‌ ‌که‌ حكم‌ نكند طبق‌ آنچه‌ ‌خدا‌ نازل‌ فرموده‌ ‌پس‌ ‌آنها‌ فاسقان‌ هستند.

جلد 6 - صفحه 383

وَ ليَحكُم‌ أَهل‌ُ الإِنجِيل‌ِ گفتند مراد نصاري‌ هستند ‌که‌ ‌خود‌ ‌را‌ منتسب‌ بانجيل‌ ميدانند و حال‌ آنكه‌ ‌آنها‌ اهل‌ اناجيل‌ اربعه‌ هستند و نبايد ‌بر‌ طبق‌ ‌آنها‌ رفتار كنند چون‌ مشتمل‌ ‌بر‌ كفريات‌ و خلاف‌ عقل‌ سليم‌ ‌است‌ بلكه‌ بانجيل‌ حقيقي‌ واقعي‌ ‌که‌ حضرت‌ عيسي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ آورده‌ و امروز خدمت‌ امام‌ زمان‌ عجل‌ اللّه‌ ‌تعالي‌ فرجه‌ الشريف‌ ‌است‌، و ممكن‌ ‌است‌ گفته‌ شود ‌که‌ انجيل‌ برنا ‌با‌ قريب‌ بانجيل‌ حقيقيست‌ چون‌ خالي‌ ‌از‌ كفريات‌ و تناقضات‌ و خلاف‌ عقل‌ ‌است‌ ‌که‌ نصاري‌ ‌او‌ ‌را‌ دور انداخته‌ و باناجيل‌ اربعه‌ پيوسته‌ لذا ميفرمايد بِما أَنزَل‌َ اللّه‌ُ فِيه‌ِ ‌که‌ ‌خدا‌ نازل‌ فرموده‌ نه‌ يك‌ آدم‌ مشرك‌ شهوت‌ پرست‌ هوي‌ دوست‌ جاهل‌ بهم‌ بافته‌ ‌باشد‌ العياذ حضرت‌ عيسي‌ بخواهش‌ مريم‌ شراب‌ درست‌ كرده‌ ‌باشد‌ و ‌در‌ عروسي‌ باهل‌ محفل‌ داده‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ زن‌ زانيه‌ بيايد و سر ‌در‌ دامان‌ ‌او‌ گذارد و گيسوان‌ ‌خود‌ ‌را‌ بپاهاي‌ عيسي‌ مس‌ كند و بغنج‌ و دلال‌ ‌از‌ زنا توبه‌ كند ‌ يا ‌ ‌خود‌ ‌را‌ پسر ‌خدا‌ بداند و ‌با‌ ‌خدا‌ يكي‌ ‌باشد‌ و امثال‌ اينها.

وَ مَن‌ لَم‌ يَحكُم‌ بِما أَنزَل‌َ اللّه‌ُ ‌ يا ‌ حكم‌ كند ‌بر‌ خلاف‌ ‌ما انزل‌ اللّه‌ چه‌ ‌در‌ موضوع‌ قصاص‌ و ديات‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ مورد رجم‌ و جلد ‌ يا ‌ ساير احكام‌ الهيه‌ زيرا ‌ما انزل‌ اللّه‌ عموم‌ و اطلاق‌ دارد شامل‌ جميع‌ احكام‌ ميشود.

فَأُولئِك‌َ هُم‌ُ الفاسِقُون‌َ فسق‌ مكرر گفته‌ئيم‌ ‌که‌ ‌در‌ قرآن‌ غالبا ‌بر‌ كفر اطلاق‌ ميشود بلكه‌ مراد سركشي‌ و سرپيچي‌ ‌است‌ ‌از‌ فرمان‌ ‌خدا‌ و ‌او‌ ذي‌ مراتب‌ ‌است‌ و اعلا مراتبش‌ كفر و شرك‌ ‌است‌ ‌که‌ فاسق‌ مطلق‌ ‌است‌ و ‌بين‌ فسق‌ مطلق‌ و مطلق‌ الفسق‌ تفاوت‌ اعلا مراتب‌ ‌است‌ ‌با‌ ادني‌ المراتب‌.

384

برگزیده تفسیر نمونه


سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع