آیه 147 سوره بقره
<<146 | آیه 147 سوره بقره | 148>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
حق همان است که از طرف خدا به سوی تو آمد، پس هیچ شبهه به دل راه مده.
[ای امت این] حق [که تغییرِ قبله است] از سوی پروردگار توست؛ بنابراین از تردید کنندگان نسبت به حق مباش.
حق از جانب پروردگار توست. پس مبادا از ترديدكنندگان باشى.
آنچه از جانب خدا بر تو نازل شده، حقّ همان است؛ ترديد مكن.
این (فرمان تغییر قبله) حکمِ حقی از طرف پروردگار توست، بنابراین، هرگز از تردیدکنندگان در آن مباش!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«الْمُمْتَرِینَ»: شکّکنندگان. از مصدر (إمتراء) و از ماده (مری).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«147» الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ
حقّ، (آن چيزى است كه) از سوى پروردگار توست، پس هرگز از ترديدكنندگان مباش.
پیام ها
1- حقّ همان است كه از منبع علم بىنهايت او صادر شده باشد. «الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ»
2- دستورها و فرامين الهى كه از طريق وحى و يا روايات ثابت شود، جاى مجادله و مناقشه ندارد. «فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ»
3- رهبر بايد از قاطعيّت و يقين برخوردار باشد، به خصوص وقتى كه قانونى را تغيير داده و سنّتى را مىشكند. «فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ (147)
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ: آنچه پيغمبر بر آنست از دين اسلام حق است از جانب پروردگار تو، و حق آن چيزى است كه ثابت شده از جانب حق تعالى مىباشد. فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ: پس مباش البته البته از شك كنندگان در اينكه اين پيغمبر از جانب حق تعالى مبعوث و افعال آن حضرت به امر الهى است.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است نسبت به امت مرحومه كه ديانت اسلام و كتاب قرآن و حضرت پيغمبر آخر الزمان حق و از جانب حق و به حق نازل شده، پس نبوده باشيد از شك كنندگان در هيچيك از آن، و به حوادث دوران و انقلابات زمان تبدل و تغيّرى در معتقدات آنها حاصل نگردد، چنانچه فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم المؤمن كالجبل لا تحرّكه العواصف: يعنى مؤمن مانند كوه ثبات دارد كه متحرك نكند او را بادهاى مخالف.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ (147)
ترجمه
حق از پروردگار تو است پس مباش البته از شك كنندگان.
تفسير
در برهان از امير المؤمنين (ع) روايت نموده كه يهود و نصارى كسانى هستند كه خداوند فرموده ميشناسند محمد (ص) را در تورية و انجيل چنانچه ميشناسند پسرهاشان را در خانههاشان و آنها ميدانند حق را از پروردگار تو كه تو پيغمبرى بسوى آنها پس نبوده باش از شك كنندگان پس چون منكر شدند چيزى را كه شناختند خداوند روح ايمان را از آنها گرفت و سه روح ديگر را كه در حيوانات است در آنها باقى گذارد كه يكى قوه بار كشيدن و ديگر شهوت غذا خوردن و ديگر حس راه رفتن است پس حكم انعام را بر آنها جارى فرمود اين خلاصه روايت است كه ممزوج باين آيه و آيه سابقه شده است و بنظر حقير مشعر است بآنكه كلمه الحق در اين آيه مفعول يعلمون است در آيه سابقه ولى ظاهرا الحق مبتدا است و من ربك خبر است يعنى حق آنستكه از طرف پروردگار تو رسيده است اعم از نبوت و دين و قبله و ساير معارف حقه حقيقيه و جمله مستانفه است و چون در اطراف تغيير قبله اعتراضاتى شده بود كه شمه از آن در ذيل آيات سابقه بيان شد و ممكن بود ايجاد تزلزلى در قلوب مسلمانان نمايد خداوند در اين آيه تصريح بحقيت آن فرموده و ظاهرا پيغمبر (ص) را مخاطب بنهى از شك و تزلزل قرار داده ولى واقعا مراد امتند يعنى امر قابل شك و شبهه نيست و ممكن است منشأ شبهه استبعاد از انكار اهل كتاب باشد نبوت را با علم قطعى بآن و معرفت بشخص شخيص ختمى مرتب و خداوند تقريب فرموده است ثبات بر حق را بنهى از شك تا معلوم شود كه عناد و لجاج موجب انكار ضروريات هم ميشود چنانچه در منهج از صفيّه بنت حى بن اخطب نقل نموده كه چون پيغمبر (ص) وارد مدينه شد پدر و عمويم صحبت داشتند كه آيا اين شخص پيغمبر است و همانست كه ما نعوت و اوصاف او را در تورية خواندهايم يا نه و بنا شد بامداد بروند در مسجد قبا كه پيغمبر (ص) آنجا نزول فرموده بود و امتحان كنند و رفتند شام كه آمدند غمگين بودند عمويم با پدرم گفت كه اين همانست پدرم گفت بلى قسم به خداوندى كه تورية را به موسى (ع) فرستاد عمويم گفت او را در دل خود چگونه مييابى پدرم گفت تا زندهام با او دشمنم حال ملاحظه نمائيد چگونه انكار حق نمودند براى
جلد 1 صفحه 191
عناد و خداوند روح ايمان و ديده بصيرت و سعادت دنيا و آخرت را از آنها سلب فرمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الحَقُّ مِن رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ المُمتَرِينَ (147)
(حق از جانب پروردگار تو است پس از شك كنندگان مباش) ميزان حق و باطل همين است، آنچه از جانب پروردگار باشد حق است زيرا از روي حكمت و مصلحت و بمقتضاي عدل است و آنچه از روي هوي و هوس و القاء شياطين و قياس و استحسان باشد باطل است و طريق تشخيص آن آيات قرآن و اخباري که بطور قطع از پيغمبر و ائمه اطهار صادر شده و براهين عقليه قطعيّه ميباشد.
و البته پس از آنكه بيكي از اينکه طريق سه گانه ثابت شد که از جانب پروردگار است ديگر جاي شك در آن نيست اگر چه پي بحكمت و مصلحت آن نبرد و يا مطابق نظريه او نباشد زيرا اجتهاد مقابل نصّ غلط است.
و خطاب در آيه اگر چه متوجه بنبي اكرم است لكن مقصود امّت است زيرا ساحت قدس نبي و مقام عصمت او مانع از شك است چنانچه اكثر خطابهاي قرآن از اينکه قبيل است.
242
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 147)- سپس به عنوان تأکید بحثهای گذشته پیرامون تغییر قبله، یا احکام اسلام بطور کلی میفرماید: «این فرمان حقی است که از سوی پروردگار تو است و هرگز از تردید کنندگان نباش» (الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ).
و با این جمله پیامبر را دلداری میدهد و تأکید میکند در برابر سمپاشیهای دشمنان ذرهای تردید، چه در مسأله تغییر قبله و چه در غیر آن به خود راه ندهد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
روایات مرتبط با تفسیر آیه
اصبغ بن نباته از على(ع) روایت کرده که آن حضرت درباره آیه «الحق من ربک ...» فرمود: «... الحق من ربک (انک الرسول إلیهم) فلاتکونن من الممترین ...;[۱] ... تو رسول به سوى آنان هستى، پس هیچ گونه شکى در آن نداشته باش ... ».
پانویس
- ↑ کافى، ج ۲، ص ۲۸۳، ح ۱۶; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۳۸- ، ح ۴۲۱.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم