الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ: آنچه پيغمبر بر آنست از دين اسلام حق است از جانب پروردگار تو، و حق آن چيزى است كه ثابت شده از جانب حق تعالى مىباشد. فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ: پس مباش البته البته از شك كنندگان در اينكه اين پيغمبر از جانب حق تعالى مبعوث و افعال آن حضرت به امر الهى است.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است نسبت به امت مرحومه كه ديانت اسلام و كتاب قرآن و حضرت پيغمبر آخر الزمان حق و از جانب حق و به حق نازل شده، پس نبوده باشيد از شك كنندگان در هيچيك از آن، و به حوادث دوران و انقلابات زمان تبدل و تغيّرى در معتقدات آنها حاصل نگردد، چنانچه فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم المؤمن كالجبل لا تحرّكه العواصف: يعنى مؤمن مانند كوه ثبات دارد كه متحرك نكند او را بادهاى مخالف.
حق از پروردگار تو است پس مباش البته از شك كنندگان.
تفسير
در برهان از امير المؤمنين (ع) روايت نموده كه يهود و نصارى كسانى هستند كه خداوند فرموده ميشناسند محمد (ص) را در تورية و انجيل چنانچه ميشناسند پسرهاشان را در خانههاشان و آنها ميدانند حق را از پروردگار تو كه تو پيغمبرى بسوى آنها پس نبوده باش از شك كنندگان پس چون منكر شدند چيزى را كه شناختند خداوند روح ايمان را از آنها گرفت و سه روح ديگر را كه در حيوانات است در آنها باقى گذارد كه يكى قوه بار كشيدن و ديگر شهوت غذا خوردن و ديگر حس راه رفتن است پس حكم انعام را بر آنها جارى فرمود اين خلاصه روايت است كه ممزوج باين آيه و آيه سابقه شده است و بنظر حقير مشعر است بآنكه كلمه الحق در اين آيه مفعول يعلمون است در آيه سابقه ولى ظاهرا الحق مبتدا است و من ربك خبر است يعنى حق آنستكه از طرف پروردگار تو رسيده است اعم از نبوت و دين و قبله و ساير معارف حقه حقيقيه و جمله مستانفه است و چون در اطراف تغيير قبله اعتراضاتى شده بود كه شمه از آن در ذيل آيات سابقه بيان شد و ممكن بود ايجاد تزلزلى در قلوب مسلمانان نمايد خداوند در اين آيه تصريح بحقيت آن فرموده و ظاهرا پيغمبر (ص) را مخاطب بنهى از شك و تزلزل قرار داده ولى واقعا مراد امتند يعنى امر قابل شك و شبهه نيست و ممكن است منشأ شبهه استبعاد از انكار اهل كتاب باشد نبوت را با علم قطعى بآن و معرفت بشخص شخيص ختمى مرتب و خداوند تقريب فرموده است ثبات بر حق را بنهى از شك تا معلوم شود كه عناد و لجاج موجب انكار ضروريات هم ميشود چنانچه در منهج از صفيّه بنت حى بن اخطب نقل نموده كه چون پيغمبر (ص) وارد مدينه شد پدر و عمويم صحبت داشتند كه آيا اين شخص پيغمبر است و همانست كه ما نعوت و اوصاف او را در تورية خواندهايم يا نه و بنا شد بامداد بروند در مسجد قبا كه پيغمبر (ص) آنجا نزول فرموده بود و امتحان كنند و رفتند شام كه آمدند غمگين بودند عمويم با پدرم گفت كه اين همانست پدرم گفت بلى قسم به خداوندى كه تورية را به موسى (ع) فرستاد عمويم گفت او را در دل خود چگونه مييابى پدرم گفت تا زندهام با او دشمنم حال ملاحظه نمائيد چگونه انكار حق نمودند براى
جلد 1 صفحه 191
عناد و خداوند روح ايمان و ديده بصيرت و سعادت دنيا و آخرت را از آنها سلب فرمود.
(آیه 147)- سپس به عنوان تأکید بحثهای گذشته پیرامون تغییر قبله، یا احکام اسلام بطور کلی میفرماید: «این فرمان حقی است که از سوی پروردگار تو است و هرگز از تردید کنندگان نباش» (الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ).
و با این جمله پیامبر را دلداری میدهد و تأکید میکند در برابر سمپاشیهای دشمنان ذرهای تردید، چه در مسأله تغییر قبله و چه در غیر آن به خود راه ندهد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: