منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

آل بویه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۸ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۸ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«آل بویه» از خاندان اصیل ایرانی و شیعی مذهب ساكن منطقه دیلمان ایران بودند. جدّ آنها ابوشجاع بویه پسر فنا خسرو دیلمی است و نسب آنها به بهرام گور ساسانی می‌رسد. ابوشجاع سه پسر به نام‌های علی، حسن و احمد داشت كه همراه پدر در دورۀ تسلط حاكمان آل زیار بر طبرستان به خدمت آنها درآمدند و در دورۀ ضعف عباسیان ادعای استقلال كرده و بغداد را تصرف كردند. آنان با نگه‌داشتن ظاهری از خلافت عباسی از سال ۳۲۲ تا ۴۴۷ قمری، به حكومت بر قلمرو خلافت در سه شعبه دست یافتند.

شعبه‌های آل بویه

آل بویۀ فارس

مؤسس سلسلۀ آل بویه، عماد الدوله علی می‌باشد. او ابتدا نمایندۀ مرداویج زیاری بود، بعد به اصفهان رفت و مظفر بن یاقوت را شکست داد. از آن‌جا به خاطر ترس از مرداویج به فارس رفت و شیراز را تصرف کرد. سپس برادرش حسن را به تصرف عراق و برادر دیگرش احمد را به تصرف کرمان فرستاد، ولی احمد چون در کرمان موفق نشد، به جانب بغداد رفته در سال ۳۳۴ ق. بر خلیفه مستکفی استیلا یافت. او بر خود عنوان امیرالامراء برگزید و خلیفه به او لقب معزالدوله داد و به حسن، رکن‌الدوله، و علی را عماد الدوله خواند. بعد از احمد عضدالدوله به حکومت رسید. او کرمان را از سامانیان گرفت و به بغداد لشکر کشید و عزالدوله بختیار را کشت و بر بغداد مسلط شد.

بعد از عضدالدوله پسرش شرف الدوله به حکومت فارس رسید و بر بغداد هم تسلط یافت. سپس پسرش بهاء الدوله به جای او نشست. بعد از بهاء الدوله پسرش سلطان الدوله و سپس ابوکالیجار و پسرش ملک رحیم به ترتیب به حکومت رسیدند ولی قلمرو آنها مورد هجوم سلجوقیان قرار گرفت و طُغرل سلجوقی در سال ۴۴۷ ق. وارد بغداد شد و ملک رحیم را دستگیر کرد و به حکومت آل بویه پایان داد.

آل بویۀ عراق

پایه‌گذار آل بویۀ عراق، خوزستان و کرمان، معزالدوله احمد است. او در سال ۳۳۴ ق. بغداد را تصرف کرد و مستکفی عباسی را از خلافت عزل و مطیع را به جای او نشاند و دستور لعن معاویه، عایشه و خلفای سه گانه را صادر کرد. آل بویه عراق هم مانند فارس توسط سلطان طغرل سلجوقی سقوط کردند.

آل بویۀ اصفهان، ری و همدان

بنیانگذار آل بویه اصفهان و ری و همدان، رکن الدوله حسن است. او به کمک برارش علی، اصفهان و ری را از وشمگیر حاکم زیاری گرفت و سامانیان را در تصرف ری ناکام گذاشت. رکن الدوله در هنگام مریضی قلمرو خود را بین فرزندانش تقسیم کرد. اصفهان را به مؤید الدوله، همدان و جبال و ری و طبرستان را به فخرالدوله و فارس، کرمان و اهواز را بنابر وصیت برادرش علی به عضدالدوله داد و برادران را به اطاعت از عضدالدوله فرا خواند. بعد از حسن پسرش مؤید الدوله در اصفهان به حکومت رسید و بر گرگان و طبرستان نیز مسلط شد. قابوس، حاکم زیاری را شکست داد. او صاحب بن عبّاد را که فردی با تدبیر و دادگر و عالم بود. به وزارت برگزید در اواخر همدان و ری را فخرالدوله گرفت و فخرالدوله به سامانیان در خراسان پناهنده شد ولی با مرگ مؤید الدوله بار دیگر به حکومت بازگشت و پس از از فخرالدوله پسران خردسال او به حکومت رسیدند و چون توان ادارۀ امور نداشتند، اختلال در امور پدید آمد.

مذهب آل بویه

در تشیع آل بویه تردیدى نیست و این را منابع تاریخى نشان مى دهد. اما در دو مسأله تردید هست؛ یکى آن که تا چه اندازه مذهب در تصمیم گیری‌هاى سیاسى ایشان مؤثر بود. دوم آن که تشیع آن‌ها از چه نوعى بوده است؟

درباره مسأله نخست باید گفت: اصولاً آن‌ها در برابر اکثریت سنّى تحت سلطه خود نمى توانستند موضع (خصمانه) صریحى داشته باشند، بسیار محتاط عمل مى کردند و نتیجه این برخورد علاوه بر حفظ حکومت‌شان، گسترش اندیشه هاى شیعى در عراق و ایران بود.

درباره مسأله دوم باید گفت: گرچه خاستگاه تشیع آنان طبرستان بود که به طور اصولى در اختیار علویان زیدى قرار داشت، بسیارى از مورخین، ایشان را شیعه امامی دانسته اند. همچون: عبدالجلیل رازى، مستوفى و از محققان جدید آرى بدى و فراى، مونتگرى و امت، اشیولر و دکتر کامل شیبى.

در کتاب تاریخ الشیعه مى خوانیم: ایام آل بویه، همه اش روزگار تلاش و ترویج مذهب اهل بیت علیهم‌السلام بود و هر راهى را براى نصرت این مذهب و اعلاء مقام و مرتبت عترت پیامبر صلی الله علیه وآله مى پیمودند. بویهیان روز غدیر را آشکارا تقدیس مى کردند و چنان عید مى گرفتند که در هیچ عید دیگرى چنین نمى کردند و روز عاشورا را روز حزن و ماتم قرار مى دادند. تا جایى که در سال ۳۵۲ ق. از طرف معزالدوله، شیعیان در بغداد چنان مراسم عزادارى برگزار نمودند که به علت فراوانى جمعیت شیعه در آن دوره و شرکت آنان در این مراسم اهل سنت نتوانست در برابر آن بایستند.

«عضدالدوله بویهى با لشکریان در مشهد علوى (نجف) یک سال اقامت گزید و بارگاهى باعظمت براى آن قبر مطهر بنا نهاد. ایشان براى ضرایع کریمه، ابنیه استوار و گنبدهاى رفیع برپا داشته اند. آل بویه تا زنده بودند پیوسته به زیارت مشاهد مشرفه مى شتافتند و پس از مرگ، پیکرهایشان را به آن جا منتقل مى کردند. ایشان شیعیان را در مشاهد مشرفه اسکان دادند و مستمرى ها و عطایایى برایشان قرار دادند». کتیبه اى که از سال ۳۶۳ از وى بر تخت جمشید مانده، مشتمل برنامه دوازده امام علیهم‌السلام است.

آورده اند: مرجع تقلید رکن الدوله ابن جنید اسکافی از فقهاى امامیه بوده است. وجود علماى بزرگى چون شیخ صدوق (م ۳۸۱)، شیخ مفید (۴۱۳-۳۳۸)، سید مرتضى (۴۳۶-۳۵۵)، شیخ طوسى (۴۶۰-۳۸۵) و شریف رضى (۴۰۶-۳۵۹) که از ستون‌هاى عالم تشیع بودند در این قرن، خود گواه گسترش فوق‌العاده تشیع امامى در عهد آل‌ بویه است. البته وجود این افتخارات به معناى عدالت کامل ایشان در حکمرانى نیست.

اوضاع اجتماعی و فرهنگی ایران در دورۀ آل بویه

دورۀ آل بویه دورۀ درخشش علمی و فرهنگی ایران و جهان اسلام است. این خاندان شیعی ایرانی نقش مهمی در حفظ و گسترش میراث حدیثی، فقهی و کلامی شیعه در ایران و عراق ایفا کردند و به تحکیم پایه‌ها و مبانی تشیع امامیه و ترویج آن پرداختند. دانشمندان، متکلمین، محدثین، فقیهان و مفسرین بزرگی چون شیخ صدوق، شیخ طوسی، شیخ مفید، سید رضی و.... تربیت یافتند و با تشکیل جلسات مناظره به شبهات کلامی و فقهی پاسخ دادند.

آل بویه به تأسیس مراکز علمی و کتابخانه‌ها و بنای بیمارستان‌های به ویژه در شیراز و بغداد پراختند و برای تسلط بیشتر بر اوضاع قلمرو خلافت و ترویج تشیع، اقدامات اجتماعی و فرهنگی در خور توجهی انجام دادند.

در زمان آل بویه قبور ائمه شیعه مورد توجه قرار گرفت. مشاهد کاظمین، کربلا و نجف را بازسازی کردند و برای ترویج سنت زیارت به اهدای نذورات، موقوفات و ایجاد تسهیلات برای زائرین پرداختند.

اقدام مهم دیگر آنها برگزاری جشن عید غدیر بود که همراه بود با برگزاری نماز عید و آذین‌بندی شهر و برگزاری مراسم جشن ایرانی که هر ساله برگزار می‌شد. علاوه بر این، سوگواری عاشورا و محرم را در قالب مقتل خوانی و مرثیه خوانی و تشکیل دسته‌های عزاداری با پوشش سیاه را پایه‌گذاری کردند.

منابع