مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

آل ابراهیم

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۵ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ترکیب «آل ابراهیم» از دو کلمه تشکیل شده است؛ ۱. «آل» که مقلوب لفظی کلمه «اهل» است.[۱] و اهل کسانی را گویند که نسبی یا دینی یا چیزی همانند آن، آنها را با یکدیگر جمع و مربوط کند[۲] و «آل» به شریف­تر و با فضیلت‌تر‌ها اضافه می‌شود، مثل آل الله و آل النبی، اما «اهل» اضافه شدنش کلی و عمومی است.[۳] ۲. «ابراهیم»، اسمی غیر عربی است که به صورت «آب رام» به معنی پدر عالی و بعد از آن به صورت «پابراهام» به معنی پدر جماعت بسیار آمده[۴] و اصطلاحاً نام یکی از پیامبران اولواالعزم یعنی حضرت ابراهیم علیه السلام می‌باشد.

آل ابراهیم در قرآن

«آل ابراهیم» تنها دوبار در قرآن تکرار شده و در اینکه آنها از چه کسانی هستند -با توجه به گوناگونی معانی آل-، در بین مفسران اختلاف وجود دارد؛ «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَ نُوحًا وَ آلَ إِبْرَاهِیمَ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ»؛ (سوره آل عمران، ۳۳) خداوند آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد.

مراد از اصطفی (یعنی گزینش و برتری دادن آنها)، یا برگزیدن دین آنهاست، یا ارزانی داشتن فضیلت و برتری به خود آن شایستگان، که در مورد حضرت ابراهیم علیه السلام مقام ولا و دوستی خدا و سرد گردانیدن آتش بر آن حضرت و نابود ساختن رجال زمان او یعنی نمرود، از مصادیق برتری دادن وی محسوب می‌شود.[۵] و برگزیده شدن، مختص کسانی است که معصوم باشند و از این آیه معصوم بودن انبیاء و امامان استدلال شده است.[۶]

مصادیق آل ابراهیم

۱. فرزندان برگزیدۀ ابراهیم؛

یعنی اسماعیل، اسحاق، یعقوب، اسباط، داود، سلیمان و...؛ و پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) نیز در شمار آل ابراهیم قرار می‌گیرد، چون نسبش به اسماعیل (ع) می‌رسد. قرآن به پیوند معنوی و عمیق رسول اکرم (ص) و دین اسلام با حضرت ابراهیم (ع) اشاره دارد.[۷]

۲. پیروان دین ابراهیم؛

آیه «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا النَّبِی وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِی الْمُؤْمِنِین» (سوره آل عمران، ۶۸) و آیه: «رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کثِیرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّک غَفُورٌ رَحِیمٌ» (سوره ابراهیم، ۳۶) مؤید این مطلب است.[۸] فرزندان پیامبر (ص) نیز از آل ابراهیم خواهند بود، چرا که اینان نوادگان ابراهیم (ع) هستند.[۹]

۳. پیامبر اکرم و اهل البیت علیهم‌السلام؛

«أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَینَا آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکتَابَ وَالْحِکمَةَ وَآتَینَاهُمْ مُلْکا عَظِیمًا»؛ (سوره نساء، ۵۴) یا اینکه نسبت به مردم (پیامبر و خاندانش) بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد می‌ورزند؛ ما به آل ابراهیم (که یهود نیز از خاندان او هستند) کتاب و حکمت دادیم و حکومت عظیمی در اختیار آنها (پیامبران بنی اسرائیل) قرار دادیم.[۱۰]

در این آیه به حسادت یهود نسبت به پیامبر و خاندانش، اشاره شده است، زیرا آنها بر اثر ظلم و کفران نعمت، مقام نبوت و حکومت را از دست دادند و به همین جهت مایل نبودند این موقعیت الهی به دست هیچ کس سپرده شود، لذا به پیامبر (ص) و اهل بیت او (ع) که مشمول این موهبت الهی شده‌اند، حسد می‌ورزند.[۱۱]

عیاشى از حضرت باقر (ع) روایت نموده که این آیه را تلاوت نمود و فرمود: ما از آنها هستیم و ما بقیه این عترتیم.

و در «مجالس» از حضرت صادق (ع) روایت نموده که محمد بن اشعث بن قیس کندى (لعنه اللّه) به حضرت سید الشهداء (ع) عرض کرد چه حرمتى از براى شما است از طرف پیغمبر که سایرین ندارند؟ حضرت در جواب، این آیه و آیه بعد را تلاوت کرد و بعد از آن فرمود: واللّه همانا محمد (ص) از آل ابراهیم است و عترت هادیه از آل محمدند.

و در «عیون» در حدیث فرق بین عترت و امت نقل نموده است که مأمون به حضرت رضا (ع) عرض کرد آیا خداوند تعالى فضیلت داده است عترت طاهره را بر سایر مردم؟ حضرت فرمود: خداوند تعالى ظاهر ساخت فضل عترت را بر سایر مردم در محکم کتاب خود؛ مأمون عرض کرد در کجاى قرآن؟ حضرت فرمود در این آیه.[۱۲]

پانویس

  1. راغب اصفهانی، مفردات، ترجمه غلامرضا حسینی، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۵، دوم، ج ۱، ص ۲۲۲
  2. مفردات، همان، ص ۲۱۹.
  3. مفردات، همان، ص ۲۲۲.
  4. مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس، بیروت، بی نا، ۱۹۲۸ م، ص ۴
  5. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه علی کرمی، تهران، فراهانی، ۱۳۷۸، ج ۲، ص ۲۵۵
  6. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴، اول، ج ۲، ص ۵۲۰
  7. خرمشاهی، بهاء الدین؛ دانش نامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان و ناهید، ۱۳۷۷، ج ۱، ص ۴۴
  8. مرکز فرهنگ و معارف، اعلام قرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۵، ج ۱، ص ۱۱۶
  9. دایرةالمعارف تشیع، تهران، ۱۳۷۵، ج ۱، ص ۱۳۶.
  10. ترجمه آیت الله مکارم شیرازی
  11. تفسیر نمونه، پیشین، ج ۳، ص ۴۲۱
  12. تفسیر روان جاوید، ج‌۱، ص ۴۰۴

منابع