تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهداء (کتاب)
«تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام)»، تألیف سید محمدعلی قاضی طباطبایی، تحقیقی است درباره نخستین اربعین حضرت سیدالشهداء (علیه السلام). نویسنده در این کتاب به بررسی اقوال گوناگون درباره این مسئله پرداخته که آیا کاروان کربلا در بازگشت از شام، توانسته است خود را در اولین اربعین شهدای کربلا به صحرای تفتیده کربلا برساند یا نه؟
نویسنده در ضمن بررسی مطلب مزبور، از موضوعات مختلف تاریخی، اجتماعی، سیاسی، علمی، فقهی و... سخن به میان آورده است.[۱]
محتویات
مؤلف
آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی (۱۳۵۸-۱۲۹۳ ش) از فقها و علمای مجاهد شیعه و از رهبران معنوی و سیاسی انقلاب اسلامی و امام جمعه تبریز بود.
ایشان در قم و نجف از محضر آیات عظام: سید محمد حجت کوهکمری، سید صدرالدین صدر، امام خمینی، سید محمدرضا گلپایگانی، سید محسن حکیم و سید ابوالقاسم خویی بهرههای شایانی برد.
برخی از آثار علمی ایشان عبارت است از: الاجتهاد والتقلید، خاندان عبدالوهاب، کتاب فی علم الکلام، اجوبه الشبهات الواهیه، المباحث الاصولیه، تاریخ قضا در اسلام، علم امام علیه السلام و... .
شهید قاضی طباطبایی در پیروزی و به ثمر رساندن مبارزات انقلابی مردم ایران به رهبری امام خمینی نقش اساسی را خصوصاً در منطقه تبریز ایفا کرد. او سرانجام به عنوان «اولین شهید محراب»، توسط گروه منافقین به شهادت رسید.
محتوای کتاب
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب بدون فصلبندی و تبویب خاصی، در عناوین مختلف و گوناگونی تنظیم شده است. در مقدمه ضمن اشاره به موضوع کتاب، این نکته بیان شده است که: «در میان شیعه روز اربعین سیدالشهداء(ع) که روز بیستم صفر است، شهرت بسیار دارد و عموما آن روز را روز ورود اهلبیت(ع) پس از خلاصی از اسارت شام به کربلا میدانند و از ائمه اهلبیت(ع) زیارت مخصوصی برای آن روز وارد شده و از علمای امامیه تا قرن هفتم هجری شبهه و اشکالی در این موضوع دیده نشده است و اول کسی که شبهه کرده غیر از سید اجل اعظم سید علی بن طاووس (قدسسره) در کتاب اقبال سراغ نداریم».[۲]
یکی از شبهات موجود در حوزه تاریخ اسلام، این است که آیا کاروان اسرای کربلا و خاندان مطهر حضرت سیدالشهداء(ع) در بازگشت از شام، در نخستین اربعین شهدای کربلا به صحرای تفتیده نینوا بازگشتهاند یا نه؟ در بیان اهمیت این بحث تاریخی، همین بس که نخستین بار دو تن از علمای طراز اول شیعه، سید بن طاووس در کتاب مشهور خود به نام «اللهوف علی قتلی الطفوف» و محدث نوری در کتاب «لؤلؤ و مرجان» در درستی مسئله ورود کاروان عاشورا در نخستین اربعین به سرزمین کربلا دچار تردید و ارائه شبهه شدند. بعدها این تردید به آثار شفاهی و کتبی شاگردان آن دو عالم برجسته راه یافت و بدینگونه مدخل مهمی در کتب دینی شیعه و حتی سنی برای بحث به وجود آمد.[۳]
دلیل عمده آن دسته از علمایی که در این مسئله تردید داشتند و دارند، بعد مسافت میان سرزمین شام و عراق (دمشق و کربلا) میباشد. این افراد معتقدند چگونه ممکن است کاروان عاشورا در طول ۴۰ روز، مسافت طولانی کربلا تا شام را در ضمن اقامت در برخی شهرهای بین راه سر کند و پس از مدتی توقف در شام، دوباره همان مسیر را بازگردد. بنابراین، کاروان عاشورا یا در بیستم صفر سال ۶۲ قمری (یک سال پس از شهادت) وارد کربلا شده و یا در اربعین دوم حضرت سیدالشهداء(ع) (۸۰ روز پس از شهادت) به آن مکان مقدس وارد آمده است.
در این میان، نویسنده در کتاب حاضر، با بررسی منابع دینی، تاریخی و فقهی و پژوهش در آثار و اقوال «تاریخ عاشورا»، با ارائه دلایل عقلی و نقلی، غبار تردید از چهره این مسئله برداشته است. وی عمدتاً با بهرهگیری از آثار علمای طراز اول تشیع، اثبات میکند که کاروان امام حسین(ع) در همان اربعین اول حضرت سیدالشهداء(ع) وارد کربلا شده است. او مینویسد: «کسی که در این اواخر بسیار پافشاری در شبهه و اشکال راجع به اربعین کرده و اصرار بر آن ورزیده، عبارت از علامه متبحر محدث حاج میرزا حسین نوری(ره) صاحب کتاب «مستدرک الوسائل» است که در کتاب خود «لؤلؤ و مرجان» هرچه میتوانسته خواسته موضوع آمدن اسرای اهلبیت(ع) را در اربعین اول سال ۶۱ هجرت نفی نماید، بلکه همت داشته که از محالات بشمارد...».
محدث نوری از جمله کسانی است که بازگشت اهلبیت(ع) را در همان اربعین بعید شمرده و اشکالات هفتگانهای در این موضوع مطرح کرده است که عبارتند از:
- عدم تناسب زمان چهل روز، با حادثه رفتن به شام و برگشت به کربلا؛
- سکوت منابع کهن تاریخی درباره بازگشت آنان به کربلا؛
- حرکت اهلبیت(ع) از شام بهسوی مدینه و رسیدن آنان به مدینه در بیستم صفر؛
- سکوت برخی منابع تاریخی کهن از دیدار اهلبیت(ع) با جابر در کربلا؛
- مسافت طولانی بین شام و کربلا و منازل متعدد و حوادث میان راه؛
- اینکه در منابع مختلف، جابر بن عبدالله انصاری را اولین زائر اربعین شمردهاند، نه اهلبیت پیامبر(ص) را؛
- اینکه کربلا در مسیر شام به مدینه نیست و قدر مشترکی هم بین این دو مسیر (کربلا به مدینه) وجود ندارد.[۴]
نویسنده همه این اشکالها را در حد «استبعاد» میداند که دلیلی بر محال بودن این زیارت در اربعین نمیشود و با ۱۷ دلیل به همه آنها پاسخ داده است.
در این کتاب، سلسله مباحث حاشیهای و استطرادی هم وجود دارد، مانند: سیری در حوادث کربلا و سفر امام حسین(ع) به این سرزمین و سفر اهلبیت(ع) به کوفه و شام؛ بحث در مورد مدفن حضرت زینب(ع) در شام؛ شرح حال عطیه عوفی و جابر بن عبدالله انصاری؛ برخی مطالب مجعول یا نقلهای ضعیف در منابع ضعیف؛ رد برخی شبهات تاریخی؛ نمونههایی از شیوههای عزاداری برای سیدالشهداء(ع) در مناطق و دورههای مختلف.
در پایان میتوان گفت که کتاب حاضر با توجه به روح علمی حاکم بر آن، یک اثر پژوهشی و تحقیقاتی است؛ چراکه مؤلف در آن میکوشد، با مراجعه به منابع بیشمار، پرده ار رخسار حقیقت براندازد؛ فلذا نمیتوان گفت که بخشی از آن علمی و بخش دیگری از آن، غیر علمی است.[۵]
پانویس
منابع
- ابوالفضل صالح صدر، "نگاهی بر کتاب «تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع)»".
- ذوالجلالی، "تحقیق قاضی طباطبایی درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهداء(ع)".