آیه 6 سوره اعلی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۶ توسط Aghajani (بحث | مشارکت‌ها) (معانی کلمات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَىٰ

مشاهده آیه در سوره


<<5 آیه 6 سوره اعلی 7>>
سوره : سوره اعلی (87)
جزء : 30
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

ما تو را قرائت آیات قرآن چندان آموزیم که هیچ فراموش نکنی.

به زودی قرآن را بر تو می خوانیم، پس هرگز فراموش نخواهی کرد،

ما بزودى [آيات خود را به وسيله سروش غيبى‌] بر تو خواهيم خواند، تا فراموش نكنى؛

زودا كه براى تو بخوانيم، مباد كه فراموش كنى.

ما بزودی (قرآن را) بر تو می‌خوانیم و هرگز فراموش نخواهی کرد،

ترجمه های انگلیسی(English translations)

We shall have you recite [the Quran], then you will not forget [any of it]

We will make you recite so you shall not forget,

We shall make thee read (O Muhammad) so that thou shalt not forget

By degrees shall We teach thee to declare (the Message), so thou shalt not forget,

معانی کلمات آیه

  • نقرئك: قرائت: خواندن. قرء در اصل به معنى جمع كردن است، خواندن را قرائت گويند كه حروف و كلمات كنار هم جمع مى‌‏شوند، اقراء:خوانا كردن «نقرئك»: خوانا مى‌‏كنيم تو را.[۱]

نزول

ابن عباس گوید: هر وقتى جبرئیل آیات قرآن را براى رسول خدا صلى الله علیه و آله وحى می‌نمود آیه اى را که نازل مى کرد، هنوز باتمام نرسیده بود. پیامبر شروع به قرائت می‌نمود زیرا مى ترسید، فراموش کند.[۲] چون در ضمن سند این حدیث از جویبر روایت شده لذا به نظر ضعیف مى آید.[۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى‌ «6» إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفى‌ «7»

«6» ما تو را به قرائت درست وامى‌داريم، پس فراموش نخواهى كرد.

«7» مگر آنچه خدا بخواهد كه او بى گمان آشكار و نهان را مى‌داند.

نکته ها

«سَنُقْرِئُكَ» از ريشه «قرء» و باب افعال است. «اقراء» در لغت يعنى آنكه قارى بخواند و استاد گوش بدهد و غلطهاى او را تصحيح كند، امّا در مورد پيامبر گرامى اسلام، «اقراء» يعنى ما قدرتى به تو مى‌دهيم كه قرآن را بدون كم و كاست و درست بخوانى و آنچه را به تو نازل شده، فراموش نكنى. «1» «سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى‌»

«1». تفسير الميزان.

جلد 10 - صفحه 452

جمله‌ «إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ» استثنايى است كه به منظور بيان قدرت مطلقه الهى آمده است تا بفهماند كه خداوند قادر است حتّى بعد از دادن اين قدرت، مى‌تواند پيامبر را گرفتار فراموشى كند. (چنانكه درباره بهشتيان مى‌فرمايد: بهشت براى آنان جاودانه است و عطاى خداوند نسبت به آنان قطع و گسسته نمى‌شود، ولى باز هم ميان كلمه‌ «خالِدِينَ» و «عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ» مى‌فرمايد: «إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ» «1» مگر اينكه پروردگارت بخواهد آنان را از بهشت بيرون و لطفش را قطع كند و اين بخاطر آن است كه بگويد دست خدا بسته نيست.)

پیام ها

1- آفرينش هستى و هدايت تكوينى آن، مقدّمه هدايت تشريعى و معنوى انسانهاست. «سَنُقْرِئُكَ» (خدايى كه گياه را از درون خاك بيرون مى‌كشد، چگونه استعدادهاى معنوى انسان را بروز ندهد؟ «سَنُقْرِئُكَ»)

2- پيامبر كه هر چه دارد از وحى است، نگران فراموش كردن آن در آينده بود كه خداوند به او وعده عدم فراموشى داد. «سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى‌»

3- رسول خدا صلى الله عليه و آله از هرگونه نسيان، مصون است. «فَلا تَنْسى‌»

4- پيامبر، حافظ كل قرآن بود. «فَلا تَنْسى‌» (يكى از معجزات پيامبر اكرم اين بود كه با يكبار شنيدن براى هميشه حتّى آيات طولانى را به ياد داشت).

5- دست خدا بسته نيست و مى‌تواند آنچه مى‌دهد پس بگيرد. «سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى‌ إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ»

6- گرچه خداوند هرگز خلف وعده نمى‌كند «وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ» «2» ولى معناى‌

«1». هود، 108.

«2». حج، 47.

جلد 10 - صفحه 453

وعده‌هاى الهى مجبور بودن خداوند نيست. «فَلا تَنْسى‌ إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ»

7- اراده الهى حكيمانه و عالمانه است. إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ‌ ...

8- اقتضاى بعضى از امور آن است كه پنهان باشد. «ما يَخْفى‌» (كلمه‌ «يَخْفى‌» در قالب فعل مضارع بيانگر آن است كه مخفى بودن بعضى امور، مقتضاى طبيعت آنهاست.)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى‌ «6»

شأن نزول- از ابن عباس مروى است كه چون جبرئيل به آيتى يا سوره‌اى از قرآن نازل شدى و بر پيغمبر خواندى، حضرت پيش از آنكه جبرئيل آن را تمام كند، شروع در قرائت آن فرمودى بسبب آنكه مبادا فراموش كند. آيه نازل شد كه: «1» سَنُقْرِئُكَ‌: زود باشد كه بر تو خوانيم قرآن را. يعنى جبرئيل به امر ما بر تو خواند يا تو را قارى گردانيم به الهام قرائت، فَلا تَنْسى‌: پس تو فراموش نكنى آن را به جهت قوّت حفظى كه به تو ارزانى داشتيم تا حافظ اين همه سور و آيات شوى. و اين علامت ديگر باشد بر رسالت تو، با آنكه اخبار از مستقبل و وقوع آن در آينده نيز از آيات باهره و معجزات ظاهره است بر نبوّت تو. در اين آيه‌

«1» مجمع البيان (قم- 1403 هج) ج 5 ص 475.

جلد 14 - صفحه 158

بشارت است آن حضرت را كه هر چه به تو خوانيم، فراموش نكنى.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى «1» الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى «2» وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدى‌ «3» وَ الَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعى‌ «4»

فَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْوى‌ «5» سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى‌ «6» إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفى‌ «7» وَ نُيَسِّرُكَ لِلْيُسْرى‌ «8» فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْرى‌ «9»

سَيَذَّكَّرُ مَنْ يَخْشى‌ «10» وَ يَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى «11» الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرى‌ «12» ثُمَّ لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْيى‌ «13» قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى «14»

وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى «15» بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا «16» وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى‌ «17» إِنَّ هذا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولى‌ «18» صُحُفِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى‌ «19»

ترجمه‌

تنزيه نما نام پروردگار خود را كه برتر و بالاتر است‌

آن خداوندى كه آفريد پس راست و درست نمود

و آن خداوندى كه مقدّر فرمود پس راهنمائى كرد

و آنكه بيرون آورد چراگاه را

پس گرداند آنرا خشك و سست با آنكه از سبزى مايل بسياهى بود

زود باشد كه ميخوانيم بر تو پس فراموش نميكنى‌

مگر آنچه را كه خواسته باشد خدا همانا او ميداند آشكار را و آنچه پنهان ميباشد

و بآسانى موفق كنيم تو را براى طريقه آسان‌

پس تذكّر ده اگر نفع دهد تذكّر

زود باشد كه متذكر شود كسيكه بترسد

و دورى نمايد از آن بدبخت‌ترين مردم‌

آنكه در آيد در آتش بزرگتر

پس نه ميميرد در آن و نه زنده ميماند

بتحقيق رستگار شد كسيكه پاك كرد خود را

و ياد نمود نام پروردگارش را پس نماز خواند

ولى اختيار ميكنيد زندگانى دنيا را

و ديگر سراى بهتر و پاينده‌تر است‌

همانا اين هر آينه در كتابهاى پيشينيان است‌

صحف ابراهيم و الواح موسى.

تفسير

خداوند سبحان در اين سوره مباركه امر فرموده است به پيغمبر خود كه تنزيه نمايد پروردگار خود را كه برتر و بالاتر است از آنكه وصف شود از هر عيب و نقص و قصور و فتورى و اينكه فرموده تنزيه نما نام پروردگارت را شايد

جلد 5 صفحه 376

براى آن باشد كه خداوند باسماء و صفات شناخته ميشود نه بذات و تنزيه اسم باعتبار مسمّى است و بعضى گفته‌اند براى تعظيم تعبير باسم شده و محتمل است مراد آن باشد كه اسماء غير لايق بمقام ربوبى را بر او اطلاق منما و قمّى ره نقل فرموده كه مراد آنست كه بگو سبحان ربّى الاعلى و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه وقتى قرائت نمودى سبّح اسم ربّك الاعلى را بگو سبحان ربّى الاعلى و اگر در نماز باشى در دل خطور ده و در بعضى از روايات سيره مرضيّه پيغمبر اكرم بر اين امر نقل شده و آنكه چون فسبّح باسم ربّك العظيم نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود آنرا در ركوع خودتان قرار دهيد و چون سبّح اسم ربك الاعلى نازل شد فرمود آنرا در سجود خود قرار دهيد و قبلا در ركوع الّلهمّ لك ركعت و در سجود الّلهم لك سجدت ميگفتند آن ذات اقدسى كه خلق فرمود موجودات را پس راست و درست و متناسب و معتدل فرمود قامت و اعضاء و اجزاء و مزاج آنان را و فراهم نمود لوازم كمال و وسائل معاش و معادشان را آن وجود مقدّسى كه مقدّر فرمود امور و ارزاق بندگان را و هدايت نمودشان بدين حق و منافع دنيوى و اخروى و قمّى ره نقل فرموده كه مقدّر نمود اشياء را بتقدير اول پس هدايت فرمود بآن كسى را كه ميخواست و قدر بتخفيف نيز قرائت شده و در مجمع آنرا بامير المؤمنين عليه السّلام نسبت داده و بر حسب معنى تفاوتى ندارد آن خداوندى كه بيرون آورد از زمين رستنى و گياه‌ها را پس گردانيد آنها را خشك و سست و بعد از سبزى متمايل بسياهى تاقوت حيوانات باشد در هر حال و در ازمنه آتيه قرآن را بتوسط جبرئيل براى تو قرائت مينمائيم يا بتو مى‌آموزيم چنانچه قمّى ره نقل فرموده پس فراموش نميكنى مگر آنچه را خداوند خواسته كه فراموش شود چون گفته‌اند اين يك نوع نسخ بوده كه بايد تلاوت و كتابت نشود تا از خاطرها محو گردد و در سوره بقره ذيل آيه شريفه ما ننسخ من آية او ننسها شرح آن گذشت و محتمل است مراد آن باشد كه فراموش نميكنى مگر آنچه را كه خدا خواسته باشد كه فراموش كنى و خدا نخواسته پس فراموش نخواهى كرد چون تو فراموش كار نيستى و نسيان بر تو روا نيست و قمّى ره فرموده استثنا فرمود خداوند چون پيغمبر مأمون از فراموشى نبوده زيرا كسى كه‌

جلد 5 صفحه 377

فراموش نميكند خدا است و در مجمع از ابن عباس ره نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تعجيل ميفرمود در قرائت قرآن بعد از نزول از ترس آنكه فراموش نمايد و بعد از نزول اين آيه ديگر چيزى را فراموش نفرمود و اظهر همان قول اوّل است و براى خداوند تفاوتى ندارد قرآن را بلند بخوانند يا آهسته چون او ميداند هر چه را بلند خوانده شود و آنچه را پنهان قرائت نمايند و آنچه را ظاهر باشد از احوال بندگان و آنچه مخفى باشد از انظار ايشان و خداوند ميسّر ميفرمايد براى پيغمبر خود راه آسان حفظ قرآن را بوحى و موفق ميفرمايد او را به ابلاغ احكام آسان آن و امر فرموده است او را بمتذكّر نمودن بندگان خود و موعظه و ارشاد آنان اگر نافع باشد تذكّر و موعظه بحال آنها و قابل هدايت باشند و البتّه نافع است و بعد از تذكر متذكر ميشود كسيكه در دل ترسى از خدا و روز جزا داشته باشد ولى كسيكه در زمره شقى‌ترين مردم باشد از تذكّر و تفكّر و استماع آيات الهى اجتناب و دورى مينمايد و آن كسى است كه داخل در جهنّم و ملازم با آتش بزرگ و سوزان آن ميشود پس نه ميميرد بكلّى در آن و نه زنده ميماند بلكه دائما ميسوزد و ميميرد و زنده ميشود و باز ميسوزد و ميميرد و زنده ميشود و در عذاب است و زندگانى و آسايش و روحى كه روح و راحت و خير و بركتى در آن باشد ندارد و نفعى از آن زندگى نميبرد و بتحقيق فائز و رستگار شده است آنكه تزكيه نموده نفس خود را از عقائد فاسده و اخلاق رذيله و اعمال قبيحه و قمّى ره نقل فرموده كه مراد اداء زكوة فطر است قبل از نماز عيد و آنكه نام خدا را در دل ياد و بزبان جارى نموده و نماز خوانده و قمّى ره نقل فرموده كه مراد نماز فطر و أضحى است و در فقيه هر دو معناى منقول قمّى ره از امام صادق عليه السّلام تأييد شده و بعضى ذكر اسم ربّه فصلّى را بتكبيرات افتتاحيّه در نماز تفسير نموده‌اند و در بعضى از روايات ببردن نام خدا و صلوات بر محمّد و آل او صلّى اللّه عليه و آله تفسير شده است اين تزكيه و ياد خدا و نماز كار آخرتى است ولى مردم طبعا مايل بنقدند و مئال انديش نيستند لذا زندگانى موقت محدود مشوب بآلام و اسقام دنيوى را بر آخرت باقى و نعيم مقيم بى‌زوال و خالى از ملال و كلال آن اختيار مينمايند و ترجيح ميدهند و نوعا بقدريكه براى دنيا كار ميكنند بفكر آخرت‌

جلد 5 صفحه 378

نيستند و براى آن كار نميكنند و اين طريقه مرضى خدا و معمول در نزد دانشمندان ربّانى نيست و عقلا رجحان ندارد بلكه مرجوح و ناپسنديده است و از قد أفلح تا و أبقى كه چهار آيه است مفادش در كتب سماوى ديرين و صحيفه‌هاى پيشين كه صحف حضرت ابراهيم و موسى عليهما السلام از آنها است ذكر شده چنانچه از روايت أبو ذر رحمه اللّه كه در خصال نقل شده استفاده ميشود و محتمل است هذا اشاره بآيه اخيره باشد و بهتر بودن آخرت از دنيا و بقاء و دوام آن در صحف ابراهيم عليه السّلام و در تورية موسى على نبيّنا و آله و عليه السّلام ذكر شده باشد چنانچه ظاهر است و آنچه خداوند بانبياء سلف عطا فرموده از علم و حكمت و موعظه و نصيحت به پيغمبر ما صلّى اللّه عليه و آله هم عطا فرموده و علاوه باو عطا فرموده آنچه را بايشان عطا نفرموده و از آن حضرت بائمه اطهار بارث رسيده است چنانچه مستفاد از روايات و لازمه خاتميّت و افضليّت او است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره سبّح اسم ربك الاعلى را در نماز واجب يا مستحبّ باو گفته شود روز قيامت داخل شو در بهشت از هر درى از درهاى آن كه ميخواهى و نيز از آن حضرت روايت شده كه واجب است بر هر مؤمنى كه از شيعيان ما باشد آنكه قرائت نمايد در شب جمعه سوره جمعه و سبّح اسم ربك الاعلى را و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين و على جميع الأنبياء و المرسلين.

جلد 5 صفحه 379

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


سَنُقرِئُك‌َ فَلا تَنسي‌ «6»

زود ‌باشد‌ ‌که‌ ‌ما قرآن‌ ‌را‌ ‌پس‌ ‌از‌ وحي‌ قرائت‌ كنيم‌ ‌که‌ ‌شما‌ قرائت‌ كني‌ ‌بر‌ امت‌ و فراموش‌ نفرمايي‌. ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌از‌ مشكلات‌ آيات‌ ‌است‌ و مفسرين‌ تفسيراتي‌ كردند ‌که‌ مناسب‌ ‌با‌ مقام‌ حضرت‌ رسالت‌ نيست‌ و ‌ما صرف‌ نظر ميكنيم‌ و آنچه‌ بنظر ميآيد تذكر ميدهيم‌ نظر باين‌ ‌که‌ عقيده‌ مذهب‌ شيعه‌ ‌است‌ ‌که‌ انبياء و ائمه‌ اطهار معصوم‌ بودند ‌هم‌ ‌از‌ معاصي‌ و ‌هم‌ ‌از‌ خطا و نسيان‌ و سهو و اشتباه‌ و شك‌ و شبهه‌ و بالاخص‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌در‌ همان‌ عالم‌ نورانيت‌ افاضه‌ تمام‌ علوم‌ باو شد و اول‌ مرتبه‌ نزول‌ قرآن‌ ‌در‌ همان‌ عالم‌ بنور مقدس‌ ‌او‌ ‌بود‌ پيغمبر ميدانست‌ و چون‌ مبعوث‌ برسالت‌ شد ‌از‌ ‌آن‌ لطف‌ و عنايتي‌ ‌که‌ نسبت‌ بقوم‌ داشت‌ ‌که‌ اينها ‌را‌ هدايت‌ فرمايد و ‌بر‌ ‌آنها‌ قرآن‌ ‌را‌ تلاوت‌ كند و چون‌ ‌آنها‌ هنوز استعداد و قابليت‌ تحمل‌ نداشتند ‌آيه‌ شريفه‌ نازل‌ شد: وَ لا تَعجَل‌ بِالقُرآن‌ِ مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ يُقضي‌ إِلَيك‌َ وَحيُه‌ُ طه‌ ‌آيه‌ 114، ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌هم‌ اشاره‌ باين‌ ‌است‌ ‌که‌ زود ‌باشد‌ ‌که‌ ‌ما دستور قرائت‌ قرآن‌ ‌را‌ بشما بدهيم‌ ‌که‌ ‌بر‌ امت‌ تلاوت‌ فرمايي‌ و چون‌ مقام‌ عصمت‌

جلد 18 - صفحه 86

بشما عنايت‌ كرده‌ايم‌ البته‌ ‌شما‌ فراموش‌ نميكني‌ چنانچه‌ مفاد ‌آيه‌ شريفه‌ تطهير ‌است‌:

إِنَّما يُرِيدُ اللّه‌ُ لِيُذهِب‌َ عَنكُم‌ُ الرِّجس‌َ أَهل‌َ البَيت‌ِ وَ يُطَهِّرَكُم‌ تَطهِيراً احزاب‌ ‌آيه‌ 33.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 6)- در آیات گذشته سخن از ربوبیت و «توحید» پروردگار بود و به دنبال آن در اینجا سخن از قرآن و «نبوت» پیامبر صلّی اللّه علیه و آله است، در آیات گذشته سخن از «هدایت عمومی» موجودات بود، و در اینجا سخن از «هدایت نوع انسان» است،

ج5، ص472

و بالاخره در آیات گذشته تسبیح پروردگار «علی اعلی» آمده بود، و در اینجا از قرآن که بیانگر این تسبیح است سخن به میان می‌آورد.

می‌فرماید: «ما به زودی (قرآن را) بر تو می‌خوانیم و هرگز فراموش نخواهی کرد» (سنقرئک فلا تنسی).

بنابر این هنگام نزول وحی عجله مکن، و هرگز نگران فراموش کردن آیات الهی مباش، آن کس که این آیات بزرگ را برای هدایت انسانها بر تو فرستاده، هم او حافظ و نگاهبان آنهاست.

در جای دیگر می‌فرماید: «برای خواندن قرآن پیش از آنکه وحی آن بر تو تمام شود عجله مکن، و بگو: پروردگارا! علم مرا افزون کن» (طه/ 114).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص188
  2. تفسیر طبرانى.
  3. لباب النقول فى اسباب النزول.

منابع