آنان که کافر شدند و راه خدا را (به روی خلق) بستند و با رسول او پس از آنکه راه هدایت بر آنها روشن شد باز مخالفت کردند به خدا ضرری نمیرسانند (و زیان مخالفت بر خود آنهاست) و اعمال آنها را خدا البته بی اثر و محو و نابود میگرداند.
مسلماً آنان که کفر ورزیدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند و پس از آنکه هدایت برای آنان روشن شد با پیامبر به شدت دشمنی نمودند، هرگز هیچ زیانی به خدا نمی رسانند و خدا به زودی اعمالشان را تباه و بی اثر می کند.
كسانى كه كافر شدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند و پس از آنكه راه هدايت بر آنان آشكار شد، با پيامبر [خدا] در افتادند، هرگز به خدا گزندى نمىرسانند؛ و به زودى [خدا] كردههايشان را تباه خواهد كرد.
كسانى كه ايمان نياوردند و از راه خدا رويگردان شدند و با آنكه راه هدايت برايشان آشكار شده بود با پيامبر مخالفت ورزيدند، هيچ زيانى به خدا نخواهند رسانيد و خدا اعمالشان را نابود خواهد كرد.
آنان که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند و بعد از روشنشدن هدایت برای آنان (باز) به مخالفت با رسول (خدا) برخاستند، هرگز زیانی به خدا نمیرسانند و (خداوند) بزودی اعمالشان را نابود میکند!
Indeed those who are faithless and bar from the way of Allah and defy the Apostle after guidance has become clear to them, they will not hurt Allah in the least, and He shall make their works fail.
Surely those who disbelieve and turn away from Allah's way and oppose the Apostle after that guidance has become clear to them cannot harm Allah in any way, and He will make null their deeds.
Lo! those who disbelieve and turn from the way of Allah and oppose the messenger after the guidance hath been manifested unto them, they hurt Allah not a jot, and He will make their actions fruitless.
Those who reject Allah, hinder (men) from the Path of Allah, and resist the Messenger, after Guidance has been clearly shown to them, will not injure Allah in the least, but He will make their deeds of no effect.
معانی کلمات آیه
شاقوا: مخالفت كردند، دشمنى كردند. اصل آن واقع شدن هر طرف در يك شق و در يك جانب است.[۱]
همانا كسانى كه كفر ورزيدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند و بعد از آنكه برايشان راه هدايت روشن شد، با پيامبر مخالفت كردند، هرگز به خداوند گزندى نرسانند و زود باشد كه خداوند اعمالشان را تباه سازد.
جلد 9 - صفحه 98
نکته ها
بازداشتن مردم از راه خدا، در قالبهاى متعدّدى مىتواند صورت گيرد از جمله: تحريف قانون الهى، بدعتگذارى در دين، ايجاد شك در باورهاى مردم، (نظير «أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ» «1»، از كجا مىدانيد كه صالح پيامبر است؟)، تضعيف رهبران الهى (نظير گفتن شاعر، كاهن، ساحر و مجنون به پيامبران)، تهديد مردم براى جلوگيرى از ايمان آوردن، سرگرم كردن مردم به مسائل لغو و غير ضرورى، ايجاد جنگ و جدال، وضع قوانين دست و پاگير براى جلوگيرى از كارهاى الهى، در رأس قرار گرفتن نااهلان در امور دينى و ايجاد شايعه براى افراد لايق.
انسان گاهى به جاى حق پذيرى و اقدام در مسير رشد و كمال خود، با حق به ستيز برخاسته و خود را به صورت بدترين عنصر در مىآورد:
- با خدا، دشمنى و لجاجت مىكند. كَفَرُوا ... بَعْدِ ما تَبَيَّنَ
- با پيامبر، مخالفت و سرسختى دارد. «شَاقُّوا الرَّسُولَ»
- با مردم، دشمنى كرده و مانع حق پذيرى آنان مىشود. صَدُّوا عَنْ ...
- با خود دشمنى كرده و باعث نابوى و هلاكت خويش مىشود. «سَيُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ»
پیام ها
1- كفر، سرچشمهى ظلم به خود، جامعه و پيامبران است. كَفَرُوا ... صَدُّوا ... شَاقُّوا الرَّسُولَ
2- خداوند با ارائه راههاى هدايت و كمال، با مردم اتمام حجّت مىكند. «تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدى» (شناخت حقّ، تكليف و مسئوليّت انسان را بيشتر مىكند)
3- كفر و تلاش منحرفان هيچ گونه لطمهاى به خداوند نمىزند. «لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ»
4- عناد و لجاجت بعد از آگاه شدن، سبب تباه شدن اعمال است. «سَيُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ»
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا: بدرستى كه آنانكه كافر شدند به خدا و رسول، وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ: و بازداشتند و منع نمودند مردم را از راه خدا كه دين اسلام است، وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ: و مخالفت كردند و معاندت نمودند با پيغمبر خدا، مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ:
بعد از آنكه روشن گشته بود و ظاهر شده مر ايشان را، الْهُدى: راه راست، يعنى طريق اسلام كه در تورات خوانده بودند و از معجزات بينه و آيات ظاهره آن را دانسته، مراد رؤساى قريش هستند، لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً: هرگز ضرر نتوانند زد خدا را چيزى، يعنى كفر و منع ايشان ضررى به خدا نخواهد رسانيد بلكه شر آن بديشان برگردد، وَ سَيُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ: و زود باشد كه باطل گرداند خدا اعمال آنها را، يعنى ايشان را بر خيرات و مبرات در آخرت ثواب ندهد به جهت نداشتن ايمان؛ يا مكايد ايشان را در باب مخالفت با پيغمبر مندفع سازد و ايشان را به مقاصد و اغراض خود نرساند بلكه ثمره جهل و مكرى كه در اين باب كنند كشتن و جلاى وطن خود باشد.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است به آنكه بعد از مبين شدن صراط هدايت و اسلام، كسانى كه مخالفت نموده در مقام طرفيت و دشمنى با فرامين مقدسه قرآن برآيند، به ساحت كبريائى ضررى نرسانند، بلكه نتيجه وبال و نكال به خود آنها برگردد، چنانچه سير تاريخى اين مطلب را محقّق سازد از اول صدر اسلام تا اين زمان چه بسيار اشخاص در مقام مخالفت برآمدند عاقبت به شآمت عمليات خود گرفتار شدند.
و هر آينه مىآزمائيم البته شما را تا بدانيم جهاد كنندگانرا از شما و صبر كنندگان را و تا بيازمائيم دعاوى و اظهارات شما را
همانا آنانكه كافر شدند و باز داشتند از راه خدا و معاندت ورزيدند با پيغمبر بعد از آنكه ظاهر شد براى آنها هدايت هرگز زيان نميرسانند بخدا چيزى و بزودى باطل ميگرداند كارهاشانرا
اى كسانيكه ايمان آوردهايد اطاعت كنيد خدا و اطاعت كنيد پيغمبر را و باطل نكنيد كردارهاتانرا
همانا آنانكه كافر شدند و باز داشتند از راه خدا پس مردند با آنكه بودند كافران پس هرگز نميآمرزد خدا آنها را
پس سستى مكنيد و مخوانيد بسوى صلح با آنكه شما برترى و غلبه داريد و خدا با شما است و هرگز كم و جدا نكند شما را از ثمرات كارهاتان.
تفسير
خداوند متعال آزمايش ميفرمايد مسلمانانرا بتكاليف زحمتدارى از قبيل جهاد در راه خدا تا ظاهر شود براى خودشان و سائر خلق حال آنها و مشهود گردد براى حقّ در خارج يعنى از علم غيب بشهود برسد و مجاهد از متقاعد و صبور از جزوع ممتاز گردد و صدق و كذب آنها در ادّعاء ايمان و شجاعت و محبّت اولياء حق ظاهر شود همانا كسانى كه كافر شدند و باز داشتند مردم را از قبول اسلام و تمكين از ولايت مولى و معاندت و ضدّيت نمودند با خاندان نبوّت بعد از وضوح حق و حقيقت براى آنها ضررى بدستگاه الهى از قبل آنها وارد نميشود و خداوند اعمال سابقه و لاحقه آنها را بىثمر خواهد فرمود و ثوابى در قيامت بآنها نخواهد داد و اهل ايمان بايد اوامر خدا و پيغمبر و امام را اطاعت نمايند و اعمال خيريّه مدّت عمر خودشان را بمخالفت و ارتداد و شك و نفاق و هتك حرمت اولياء خدا و معاصى
جلد 5 صفحه 15
كبيره و غيرها باطل و بىثمر ننمايند از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه كسى كه بگويد سبحان اللّه يا الحمد للّه يا لا اله الا اللّه يا اللّه اكبر خداوند براى او در بهشت درختى غرس فرمايد مردى عرض كرد يا رسول اللّه از اين قرار درختان بهشتى ما زياد است فرمود بلى ولى مبادا آتشى بفرستيد كه درختان شما را بسوزاند و باين آيه تمسّك فرمود و البته معلوم است كسيكه با حال كفر و نفاق و شقاق با اولياء خدا باقى باشد و توبه نكند و بميرد مشمول مغفرت الهيّه نخواهد شد و هرگز بسعادت نخواهد رسيد و مسلمانان نبايد در مقابل كفّار ابراز سستى و ضعف نمايند و پيشنهاد صلح و سازش كنند با آنكه خداوند ايشان را برتر و بالاتر از آنها قرار داده و بالاخره غلبه با مسلمانان است چون خدا يار و ياور ايشان است ولى استقامت و ثبات قدم ميخواهد و هيچوقت خدا اعمال اهل ايمان را بىنتيجه نميگذارد و از ثوابش نميكاهد و ايشانرا از آثار خيريّه اعمالشان منفرد و جدا نمينمايد بلكه نتايج آنها را در دنيا و آخرت بايشان خواهد رسانيد و فرمودهاند اين آيه ناسخ قول خداوند است و ان جنحوا للسّلم فاجنح لها و بنظر حقير ظاهرا نباشد چون مفاد آن آيه قبول پيشنهاد صلح از آنها است كه ناشى از مسالمت و عزّت نفس است بخلاف تقاضاى صلح كه ناشى از ضعف نفس و ابراز مذلّت و خوارى در برابر دشمن است و اللّه تعالى اعلم بمراده و افعال ثلاثه در آيه اولى بصيغه مغايب براى موافقت با ما قبل نيز قرائت شده و در مجمع آنرا بامام باقر عليه السّلام نسبت داده و بعضى و نبلو بسكون واو خواندهاند و بنابراين خبر مبتداء محذوف است و تقدير نحن نبلو ميباشد.
(آیه 32)- بعد از بحثهای گوناگونی که پیرامون وضع منافقان در آیات گذشته بیان شد، در اینجا پیرامون جمع دیگری از کفار بحث میکند، و میفرماید:
«کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا باز داشتند و بعد از روشن شدن هدایت برای آنان (باز) به مخالفت با رسول (خدا) برخاستند، هرگز زیانی به خدا نمیرسانند، و (خداوند) اعمالشان را نابود میکند» حتی اگر کار خیری هم انجام
ج4، ص460
دادهاند چون با ایمان قرین نبوده حبط میشود (إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدی لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ).
این گروه ممکن است همان مشرکان مکّه باشند، و یا کفار یهود مدینه، و یا هر دو.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: