آیه 9 سوره یس

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۸ توسط Aghajani (بحث | مشارکت‌ها) (معانی کلمات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<8 آیه 9 سوره یس 10>>
سوره : سوره یس (36)
جزء : 22
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و (راه خیر را) از پیش و پس بر آنها سد کردیم و بر چشم (هوش) شان هم پرده افکندیم پس هیچ (راه حق) نمی‌بینند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

And We have put a barrier before them and a barrier behind them, then We have blind-folded them, so they do not see.

معانی کلمات آیه

  • سد: بستن و اصلاح كردن. «سد الثلاثة: اصلحها و وثقها» و نيز به معنى بند و حايل ميان دو چيز است، مراد از آن در آيه معناى دوّم مى‏‌باشد.
  • اغشيناهم: غشى و غشيان: پوشانيدن و احاطه كردن. اغشاء: پوشانيدن و پوشانيدن چيزى بر چيزى.[۱]

نزول

عکرمة گوید: ابوجهل مى گفت: اگر محمد را ببینم چنین و چنان خواهم کرد و این آیه نازل گردید و اجتماع قریش محمد را می‌دیدند و مى گفتند: این محمد است ابوجهل مى گفت: کجاست محمد، کجاست محمد، و او را نمى دید.[۲]

ابوحمزه ثمالى از عمار بن عاصم او از شقیق بن سلمه و او از عبدالله بن مسعود روایت کند که قریش نزدیک خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله جمع شده بودند. براى این که او را ببینند و به قتل برسانند، پیامبر از خانه بیرون آمد و مشتى خاک بر آن‌ها ریخت و آن‌ها پیامبر را نمى دیدند.[۳]

و نیز گویند: علت نزول آیه چنین است که ابوجهل سوگند یاد کرد که اگر محمد به نماز مشغول شود سر او را به سنگ بکوبد لذا در آن هنگام آمد و سنگ بزرگى را بالاى سر خویش داشت تا بر سر محمد فرود آورد. در همان اوان دست او خشک شد، بیامد و به یاران خویش خبر داد و نیز مردى از طائفه بنى مخزوم در آن میان بود. گفت: اکنون این سنگ را من برمی‌گیرم و محمد را به قتل می‌رسانم لذا سنگ را برگرفت و نزد رسول خدا که در حال خواندن نماز بود، آمد.

در این هنگام چشمش تاریک شد و پیامبر را ندید ولى صداى او را مى شنید او هم مأیوسانه مراجعت کرد سپس این آیه نازل گردید.[۴]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ «9»

و پيش روى آنان حائل و سدّى و پشت سرشان نيز حائل و سدّى قرار داديم، و به طور فراگير آنان را پوشانديم، پس هيچ چيز را نمى‌بينند.

نکته ها

با اين كه قرآن استوار و حكمت‌آموز است و رسالت پيامبر قطعى است و راه دين مستقيم است و خداوند قوى ومهربان است، ليكن چون اكثر مردم، غافل، بى‌ايمان و گرفتار خرافاتند، از هر سو بروند به سدّى محكم و بن بست برخورد مى‌كنند.

سيماى افراد لجوج در اين آيه بسيار دقيق و جالب ترسيم شده است:

اّولًا: غافل هستند، «فَهُمْ غافِلُونَ» و در نتيجه ايمان نمى‌آورند. «فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ»

جلد 7 - صفحه 522

ثانياً: خرافات آنان را گرفتار كرده است. «فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا» و همچون شتر چموش از پذيرفتن حقّ سر باز مى‌زنند. «فَهُمْ مُقْمَحُونَ» از پيش و پس در محاصره هستند، «سَدًّا» و بر چشمان آنان پرده‌اى آويخته شده و نمى‌بينند.

شايد مراد از «مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا» آرزوهاى طولانى انسان براى آينده و مراد از «مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا» غفلت از خلافكارى‌هاى گذشته باشد كه آن آرزوها و غفلت‌ها دو مانع بزرگ براى ديدن حقّ است.

در اين آيات، دو كيفر در برابر دو انحراف بزرگ قرار گرفته است. «فَهُمْ غافِلُونَ‌- فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ»، «جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا- جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا»

پیام ها

1- صدها چراغ دارد و بى راهه مى‌رود، بگذار تا بيفتد و بيند سزاى خويش. «وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا»

2- غافلان بى ايمان، نه از گذشته‌ى كفّار عبرت مى‌گيرند، «خَلْفِهِمْ» و نه از معجزه و استدلالى كه پيش روى آنان است. «مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ»

3- كافر در بن بست است. «سَدًّا»

4- در تبليغ، معقولات را با محسوسات تشبيه كنيم. «سَدًّا»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص58
  2. پرش به بالا تفسیر جامع البیان.
  3. پرش به بالا تفسیر مجمع البیان.
  4. پرش به بالا تفسیر روض الجنان یا روح الجنان.

منابع