آیه 146 سوره انعام

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۱ توسط Aghajani (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ ۖ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ۚ ذَٰلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ ۖ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<145 آیه 146 سوره انعام 147>>
سوره : سوره انعام (6)
جزء : 8
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و بر یهودان، هر حیوان ناخن دار و از جنس گاو و گوسفند نیز پیه آنها را حرام کردیم مگر آنچه در پشت آنهاست یا به بعض روده‌ها یا به استخوانها آمیخته است. آنها چون ستم کردند ما به آن حکم آنها را مجازات کردیم، و البته سخنان ما راست است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

To the Jews We forbade every animal having an undivided hoof, and of oxen and sheep We forbade them their fat, except what is borne by their backs or the entrails, or what is attached to the bones. We requited them with that for their rebelliousness, and We indeed speak the truth.

معانی کلمات آیه

هادوا: هاد: يهودى شد. «هادوا» يهودى شدند. «هود» داخل شدن به يهوديت.

ظفر: (بر وزن شتر) ناخن، اعم از ناخن انسان و غير انسان. در قاموس قرآن گفته ام كه به مخلب (چنگال) ظفر نگويند.

شحوم: شحم: پيه. جمع آن شحوم است.

حوايا: حويه: روده. حوايا: روده ها. حوى به معنى جمع كردن است. چون روده در شكم جمع شده است، حويه و حوايا نام گذارى گرديده است.

بغيهم: يعنى در اصل به معنى طلب و در اينجا به معنى تجاوز و ظلم است (قاموس قرآن).[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما إِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما أَوِ الْحَوايا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ «146»

و بر يهوديان، هر (حيوان) ناخن دار را حرام كرديم و از گاو و گوسفند، پيه هر دو را بر آنان حرام ساختيم مگر آن مقدار كه بر پشت گاو و گوسفند يا همراه روده ومخلوط به استخوان است. اين (تحريم)، كيفر ماست به خاطر ظلمى كه مرتكب شدند و قطعاً ما راستگوييم.

جلد 2 - صفحه 574

نکته ها

در آيه‌ى قبل، محرّمات در اسلام و در اين آيه، محرمات يهود بيان شده، تا معلوم گردد كه عقائد خرافى مشركان، با هيچ يك از اديان آسمانى سازگار نيست. «1»

«ظُفُرٍ» به معناى ناخن است، امّا به سُمّ برخى حيوانات كه شكاف ندارد (مثل سمّ اسب يا نوك پاى شتر) نيز اطلاق شده است، از اين رو شتر و حيواناتى كه سُم‌چاك نيستند، چه چهار پايان چه پرندگان، بر يهود حرام است. «2»

«حوايا» جمع «حاويه»، به محتويات شكم گفته مى‌شود. «3»

در آيه‌ى 160 سوره نساء هم مى‌خوانيم: «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ» حرام شدن برخى طيّبات بر يهود، به خاطر ظلم‌هاى آنان بوده است، بگذريم كه يهود نيز مانند مشركان پاره‌اى از چيزها را بر خود حرام كرده بودند. قرآن مى‌فرمايد: «كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى‌ نَفْسِهِ» «4»

تحريم بعضى خوردنى‌ها بر يهود، موقّت بود و توسّط حضرت عيسى عليه السلام بر طرف شد.

چنانكه در جاى ديگر مى‌خوانيم: «لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ» «5»

احكام الهى سه نوع است:

الف: داراى مصلحت يا مفسده‌ى واقعى است. مثل اكثر احكام.

ب: داراى جنبه آزمايشى است مثل فرمان ذبح حضرت اسماعيل.

ج: داراى جنبه‌ى كيفرى است، مثل همين آيه.

آرى، يكى از عذاب‌هاى خدا، تنگناهاى معيشتى است.

پیام ها

1- گاهى محدود ساختن غذاى متخلّفان و ياغيان، بلامانع است. حَرَّمْنا ... بِبَغْيِهِمْ‌

2- كيفر الهى منحصر در آخرت نيست، در دنيا هم هست. «جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ»


«1». تفسير نمونه.

«2». تورات، سِفر لاويان، فصل 11.

«3». تفسير نمونه.

«4». آل‌عمران، 93.

«5». آل‌عمران، 50.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 575

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع