آیه 98 سوره انعام

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۵ توسط Aghajani (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ ۗ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<97 آیه 98 سوره انعام 99>>
سوره : سوره انعام (6)
جزء : 7
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و هم اوست خدایی که همه شما را از یک تن در آرامگاه (رحم) و ودیعتگاه (صلب) بیافرید. ما نیکو آیات خود را برای اهل بصیرت مفصل بیان نمودیم.

و اوست که شما را از یک تن آفرید، برخی [از شما] استقرار یافته [در زمین] و برخی به ودیعت نهاده [در اصلاب و رحم هایند]؛ ما آیات خود را برای قومی که می فهمند، بیان کردیم.

و او همان كسى است كه شما را از يك تن پديد آورد. پس [براى شما] قرارگاه و محل امانتى [مقرر كرد]. بى‌ترديد، ما آيات [خود] را براى مردمى كه مى‌فهمند به روشنى بيان كرده‌ايم.

و اوست خداوندى كه شما را از يك تن بيافريد. سپس شما را قرارگاهى است و وديعت‌جايى است. آيات را براى آنان كه مى‌فهمند، به تفصيل بيان كرده‌ايم.

او کسی است که شما را از یک نفس آفرید! و شما دو گروه هستید: بعضی پایدار (از نظر ایمان یا خلقت کامل)، و بعضی ناپایدار؛ ما آیات خود را برای کسانی که می‌فهمند، تشریح نمودیم!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

It is He who created you from a single soul, then there is the [enduring] abode and the place of temporary lodging. We have certainly elaborated the signs for a people who understand.

And He it is Who has brought you into being from a single soul, then there is (for you) a resting-place and a depository; indeed We have made plain the communications for a people who understand.

And He it is Who hath produced you from a single being, and (hath given you) a habitation and a repository. We have detailed Our revelations for a people who have understanding.

It is He Who hath produced you from a single person: here is a place of sojourn and a place of departure: We detail Our signs for people who understand.

معانی کلمات آیه

انشأكم: نشأ: پديد آمدن. انشاء: پديد آوردن.

مستقر: قرارگاه و قرار گرفتن. مراد از آن در آيه، معناى اول است (اسم مفعول نيست).

مستودع: محل وديعه، وديعه قرار داده شده. (اسم مكان و اسم مفعول).[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ «98»

و اوست كسى كه شما را از يك نفْس آفريد، پس برخى قرار يافته (و به دنيا آمده‌اند) و برخى (در پشت پدرها و رحم مادرها) به امانت گذاشته شده‌اند. ما آيات خويش را براى گروهى كه مى‌فهمند به تفصيل بيان كرديم.

نکته ها

در تعبير «أنشأ» دو نكته نهفته است: 1- ابتكار 2- تربيت مستمر.

در آفرينش انسان هم نوآورى و ابتكار است، هم تربيت مستمر. آرى، آفريدن تقليدى يا آفريدن و رها كردن، چندان ارزشى ندارد.

در باره‌ى تعبير مستقر و مستودع، معانى ديگرى هم گفته شده است، از جمله: شما داراى روح پايدار و جسم ناپايداريد، شما داراى ايمان پايدار و يا ناپايداريد، شما از نطفه‌ى زن كه در رحم پايدار است و نطفه‌ى مرد كه ناپايدار است پديد آمده‌ايد، مستقر در زمين و وديعه‌ى در قبر تا روز قيامت هستيد، نعمت‌ها گاهى پايدار است و گاهى ناپايدار.

در دعايى از امام صادق عليه السلام نقل شده كه پس از نماز عيد غدير، از خدا خواسته شود نعمت‌هايش را براى ما مستدام بدارد، چون خود فرموده است: فمستقر و مستودع. «1»


«1». تفسير نورالثقلين.

جلد 2 - صفحه 518

پیام ها

1- اصل و ريشه‌ى همه‌ى شما يكى است، پس اين همه اختلاف و برترى‌طلبى و تبعيض چرا؟ «مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ»

2- اين همه تنوّع و نوآورى در خلقت انسان‌ها تنها از يك نفْس، نشانه‌ى عظمت خداوند است. «وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ»

3- همه‌ى داده‌ها پايدار نيست. تا نعمت و امكانات هست، بهترين استفاده و بهره را ببريم. «فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ»

4- انسان تا اهل «فهم» نباشد، از معارف بهره نمى‌برد. «قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ (98)

و نيز به جهت اظهار قدرت و كمال نعمت خود مى‌فرمايد:

وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ: و ذات ذو الجلال الهى است كه ايجاد نمود شما را از يك نفر كه آدم عليه السّلام است. پس نظر در اصل خود كنيد و بدانيد كه اصل شما يك چيز است، بدين جهت به الفت و محبت و انس اقدام نمائيد فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ‌: پس مر شما راست قرارگاهى كه رحم مادر و جاى و امانيتى كه صلب پدر باشد. هر جا آدمى قرار ندارد مستودع است مانند صلب و رحم، و دنيا و قبر، و محل قرار او مستقر است كه بهشت يا جهنم باشد. و لذا آخرت را دار القرار نامند. عياشى از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده فرمود به ابى بصير: وقتى كه سؤال نمود از اين آيه چه مى‌گويند اهل بلد تو.

عرض كرد: مى‌گويند مستقر در رحم و مستودع در صلب. پس حضرت فرمود:

دروغ گفتند، مستقر كسى است كه ثابت باشد ايمانش در قلب، و منتزع نشود از او ابدا، و مستودع آنكه وديعت است ايمان او زمانى، پس سلب مى‌شود از او و زبير از مستودعين بود. و از حضرت امام موسى كاظم عليه السّلام مروى است فرمود: هر كه مى‌باشد ايمان او مستقر پس ثابت است تا قيامت، و هر كه مستودع‌

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 340

باشد سلب فرمايد قبل از ممات‌ «1» قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ‌: بتحقيق تفصيل داديم آيات و علامات بالغه خود را براى گروهى كه فهم و تفقه نمايند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ (98)

ترجمه‌

و او است آنكه آفريد شما را از يك نفس پس جاى قرارى است و جاى امانتى است بتحقيق تفصيل داديم آيات را براى قوميكه مى‌فهمند.

تفسير

خداوند تمام بشر را از حضرت آدم (ع) بوجود آورده چون حضرت حوا هم از او بتفصيليكه در اول سوره نساء گذشت بوجود آمده است پس محل قرارى براى آنها مقرّر فرموده و محل امانتى كه بايد در آنجا چندى زيست كنند و توشه با خود بردارند و بدار قرار منتقل شوند و اين امر با آنكه واضح و آشكار است و مفصّلا بيان شده به بيانات مختلفه ولى جز اهل فهم و بصيرت پى بحكمت و سرّ آن نبرده‌اند پس گويا از براى غير آنها بيان نشده است و چون دلالت اين آيه بر مبدء و معاد بيش از آيه سابقه احتياج بفهم و ادراك داشت در آنجا به يعلمون و در اينجا به يفقهون تعبير فرموده و بعضى مستقر بكسر قاف قرائت نموده‌اند و بنابر اين بايد كلمه منكم را تقدير نمود چنانچه بنابر قرائت نصب كلمه لكم مقدر است و در اينصورت مراد آنستكه بعضى از شما مستقر و ثابتيد در ارحام مادرها و در دنيا و بعضى امانت و وديعتيد در اصلاب آباء كه بايد منتقل شويد از صلبى بصلبى بلكه از حالى بحالى تا بصورت انسانيت مستقر شويد خلاصه آنكه بعضى بالفعل وجود داريد و بعضى بالقوه كه بايد بعد بوجود بيائيد و عياشى ره از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه از آنحضرت پرسيدند از اين آيه فرمود مستقر در رحم است و مستودع در صلب و بعضى مستودع است ايمان آنها و گرفته ميشود از ايشان مانند زبير كه داراى نور ايمان بود از زمان رحلت پيغمبر (ص) تا زمان بيعت مردم با امير المؤمنين (ع) كه با شمشير راه ميرفت و مى‌گفت ما بيعت نمى‌كنيم مگر با على (ع) و بعدا از او گرفته شد و در روايتى مستقر بثابت و مستودع بعاريه تفسير شده است و از امام باقر و امام كاظم عليهما السلام انحصار مستقر را بايمان ثابت و مستودع را بايمان زائل پيش از مرگ در دو روايت عيّاشى ره نقل نموده است و در كافى از حضرت كاظم (ع) نقل نموده كه خداوند خلق فرمود انبياء را بوصف نبوّت پس نمى‌باشند مگر انبياء و خلق فرمود مؤمنين را بوصف ايمان پس نميباشند

جلد 2 صفحه 359

مگر مؤمنان و بعاريت داد ايمان را بقومى پس اگر بخواهد باقى ميگذارد براى آنها و اگر بخواهد از آنها ميگيرد و در باره آنها فرموده است فمستقر و مستودع چنانچه بعضى ايمانشان عاريتى بود و چون تكذيب نمودند ما را خدا ايمانشان را گرفت و اين روايات مؤيّد قرائت مستقر بكسر قاف است چون اگر بفتح باشد بايد اسم مكان باشد زيرا استقر فعل لازم است و اسم مفعول از آن بنا نمى‌شود ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ هُوَ الَّذِي‌ أَنشَأَكُم‌ مِن‌ نَفس‌ٍ واحِدَةٍ فَمُستَقَرٌّ وَ مُستَودَع‌ٌ قَد فَصَّلنَا الآيات‌ِ لِقَوم‌ٍ يَفقَهُون‌َ (98)

و ‌او‌ ‌است‌ خداوندي‌ ‌که‌ ايجاد و انشاء فرمود ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ نفس‌ واحده‌ ‌پس‌ بعض‌

جلد 7 - صفحه 149

‌شما‌ استقرار و ثبات‌ داريد و بعضي‌ بعنوان‌ وديعه‌ سپرده‌ شده‌ايد بتحقيق‌ تفصيل‌ داديم‌ آيات‌ ‌را‌ ‌براي‌ قومي‌ ‌که‌ بفهمند.

‌الله‌‌که‌وَ هُوَ الَّذِي‌ أَنشَأَكُم‌ مِن‌ نَفس‌ٍ واحِدَةٍ مراد حضرت‌ آدم‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌است‌، و اشكال‌ ‌به‌ اينكه‌ انشاء ‌از‌ دو نفس‌ ‌است‌ آدم‌ و حوّي‌ مدفوع‌ ‌است‌ ‌که‌ حوّي‌ ‌هم‌ ‌از‌ فاضل‌ طينت‌ آدم‌ خلق‌ ‌شده‌ بالاخره‌ مرجع‌ يك‌ نفس‌ ‌است‌.

‌الله‌‌که‌فَمُستَقَرٌّ وَ مُستَودَع‌ٌ بعضي‌ گفتند مستقر ‌في‌ الرحم‌ ‌تا‌ زمان‌ ولادت‌ و مستودع‌ ‌في‌ القبر ‌تا‌ قيام‌ قيامت‌، و بعضي‌ گفتند مستقر ‌در‌ بطون‌ امّهات‌ و مستودع‌ ‌في‌ اصلاب‌ آباء، و بعضي‌ گفتند مستقر ‌در‌ روي‌ زمين‌ ‌در‌ دنيا و مستودع‌ ‌در‌ قيامت‌، و بعضي‌ گفتند مستقر ‌در‌ حيات‌ دنيوي‌ و مستودع‌ ‌بعد‌ ‌از‌ موت‌، و بعضي‌ گفتند مستقر ‌در‌ قبر و مستودع‌ ‌در‌ دنيا و تمام‌ اينها علاوه‌ ‌بر‌ اينكه‌ تفسير برأي‌ ‌است‌ و خيال‌بافي‌ ‌است‌ خلاف‌ ظاهر بلكه‌ صريح‌ ‌آيه‌ ‌است‌ زيرا تمام‌ ‌اينکه‌ مراحل‌ ‌از‌ صلب‌ پدر و رحم‌ مادر و دنيا و قبر و قيامت‌ ‌براي‌ تمام‌ نفوس‌ ‌است‌ و ‌آيه‌ نفوس‌ ‌را‌ و افراد ‌را‌ دو قسمت‌ كرده‌ يك‌ قسمت‌ مستقر ‌که‌ مستودع‌ نيست‌ و قسم‌ دوم‌ بالعكس‌ و لذا گفتند تفصيل‌ قاطع‌ شركت‌ ‌است‌ و تقسيم‌ قاطع‌ وحدت‌ ‌است‌ و ‌در‌ اخبار بسياري‌ دارد مستقر ‌در‌ ايمان‌ ‌تا‌ آخر عمر و ثابت‌قدم‌ و مستودع‌ ‌در‌ ايمان‌ ‌که‌ يك‌ زماني‌ ‌باشد‌ و ‌بعد‌ زائل‌ شود مثل‌ زبير و ‌اينکه‌ معني‌ ‌هم‌ ‌در‌ بادي‌ نظر خالي‌ ‌از‌ اشكال‌ نيست‌ زيرا ‌اينکه‌ معني‌ ‌از‌ صفات‌ ايمان‌ ‌است‌ ‌که‌ ايمان‌ مستقرّ داريم‌ و ايمان‌ مستودع‌ نه‌ ‌از‌ صفات‌ اشخاص‌ ‌است‌ ‌که‌ افراد بعضي‌ مستقر هستند و بعضي‌ مستودع‌ لكن‌ آنچه‌ بنظر ميرسد ‌که‌ ‌هم‌ رفع‌ اشكال‌ ‌از‌ اخبار بشود و ‌هم‌ ‌با‌ ظاهر تقسيم‌ و تفصيل‌ سازش‌ داشته‌ ‌باشد‌ و اللّه‌ العالم‌ اينكه‌ افراد بشر ‌از‌ زمان‌ آدم‌ ‌تا‌ قيامت‌ دو دسته‌ هستند:

مؤمن‌ و كافر ‌يعني‌ ‌غير‌ مؤمن‌ چنانچه‌ ميفرمايد فَمِنهُم‌ شَقِي‌ٌّ وَ سَعِيدٌ هود ‌آيه‌ 107، امّا مؤمنين‌ بمردن‌ نميميرند و زنده‌ هستند و متنعم‌ بنعم‌ الهي‌ ‌تا‌ دخول‌ ‌در‌ بهشت‌

جلد 7 - صفحه 150

چنانچه‌ ‌در‌ حق‌ شهداء ميفرمايد وَ لا تَحسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ قُتِلُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ اللّه‌ِ أَمواتاً بَل‌ أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم‌ يُرزَقُون‌َ آل‌ عمران‌ ‌آيه‌ 163، و ‌اينکه‌ اختصاص‌ بشهداء ندارد انبياء و اوصياء و اولياء و صالحين‌ و اخيار و ابرار و مؤمنين‌ تمام‌ زنده‌اند و مستقر و ثابت‌ و باقي‌ هستند ببقاء اللّه‌، و اما ‌غير‌ مؤمن‌ ‌از‌ كفار و معاندين‌ و مخالفين‌ و امثال‌ ‌آنها‌ حيات‌ و زندگاني‌ و بهره‌برداري‌ ‌از‌ نعم‌ الهي‌ منحصر باين‌ چهار روز دنيا ‌است‌ و ‌بعد‌ گرفتار هلاكت‌ و عذاب‌ و سخط و غضب‌ الهي‌ مرده‌اند بلكه‌ ميتوان‌ ‌گفت‌ ‌در‌ همين‌ دنيا ‌هم‌ مادامي‌ ‌که‌ كافر هستند مرده‌اند چنانچه‌ ‌در‌ وصف‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ميفرمايد إِذا دَعاكُم‌ لِما يُحيِيكُم‌ انفال‌ ‌آيه‌ 24، معلوم‌ ‌است‌ مرده‌ ‌را‌ زنده‌ ميكنند ‌اينکه‌ حيات‌ عاريتي‌ بنحو وديعه‌ گرفته‌ ميشود و منظور اخبار ‌هم‌ همين‌ ‌است‌ زيرا استقرار و ثبات‌ مؤمن‌ ‌براي‌ ثبات‌ ايمان‌ ‌او‌ ‌است‌ و زوال‌ و فناء كافر ‌براي‌ زوال‌ ايمان‌ ‌است‌.

‌الله‌‌که‌قَد فَصَّلنَا الآيات‌ِ لِقَوم‌ٍ يَفقَهُون‌َ فقه‌ بمعني‌ فهم‌ ‌است‌ مرادف‌ ‌با‌ درك‌، كساني‌ ‌که‌ فهم‌ ‌آنها‌ ناقص‌ ‌است‌ و قوه‌ درّاكه‌ ‌آنها‌ كوتاه‌ ‌است‌ مثل‌ گوسفند و حمار اينها ‌از‌ آيات‌ الهي‌ بهره‌برداري‌ نميكنند إِن‌ هُم‌ إِلّا كَالأَنعام‌ِ بَل‌ هُم‌ أَضَل‌ُّ سَبِيلًا فرقان‌ ‌آيه‌ 44.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 98)

در این آیه نیز دلایل توحید و خداشناسی تعقیب شده است، زیرا قرآن برای این هدف گاهی انسان را در آفاق و جهانهای دور دست سیر می دهد، و گاهی او را به سیر در درون وجود خویش دعوت می نماید، نخست می گوید: «او کسی است که شما را از یک انسان آفرید»اللهکه (وَ هُوَ الَّذِی أَنشَأَکم مِن نَفسٍ واحِدَةٍ).

یعنی، شما با این همه چهره های گوناگون، ذوقها و افکار متفاوت، و تنوع وسیع در تمام جنبه های وجودی، همه از یک فرد آفریده شده اید، و این نهایت عظمت خالق و آفریدگار را می رساند که چگونه از یک مبدء این همه چهره های متفاوت آفریده است!

سپس می فرماید: «جمعی از افراد بشر مستقر هستند و جمعی مستودع»اللهکه (فَمُستَقَرٌّ وَ مُستَودَعٌ).

«مستقرّ» به معنی ناپایدار می آید، و «مستودع» به معنی ناپایدار.

احتمال دارد دو تعبیر فوق، اشاره به اجزای اولیه تشکیل دهنده نطفه انسان بوده باشد، زیرا چنانکه می دانیم نطفه انسان از دو جزء یکی «اوول» (نطفه ماده) و دیگری «اسپرم» (نطفه نر) تشکیل شده است، نطفه ماده در رحم تقریبا ثابت و مستقر است، ولی نطفه های نر به صورت جانداران متحرک به سوی او با سرعت حرکت می کنند و نخستین فرد «اسپرم» که به «اوول» می رسد با او می آمیزد و بقیه را عقب می راند و تخمه اولی انسان را تشکیل می دهد.

در پایان آیه بار دیگر می گوید: «ما نشانه های خود را برشمردیم تا آنها که دارای فهم و درکند بیندیشند»اللهکه (قَد فَصَّلنَا الآیاتِ لِقَومٍ یفقَهُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع