من هو المهدي(ع) (کتاب)
«من هو المهدى(ع)»، اثر آیتالله ابوطالب تجلیل تبریزى، نوشتهاى است در اثبات تولد، حیات و ظهور حضرت مهدى(ع) در آخرالزمان که با هدف رد ادعاى کسانى که قایلند هنوز امام مهدى(ع) متولد نشده، بلکه در زمان ظهور متولد مىشود، به زبان عربى و در سال ۱۳۹۸ق نوشته شده است.
انگیزه مؤلف این بوده که از نصوص و احادیث روایتشده، به مقدارى که به حد تواتر برسد، بر تعیین شخص، پدر و مادر و هریک از اجداد حضرت مهدى(ع) تا پیامبر(ص) با نام آنان گردآورى شود تا هم ایشان و هم اجداد گرامىاشان شناخته شود؛ لذا از میان نصوص فراوانى که در باره آن حضرت آورده شده، تنها احادیثى که مشتمل بر این منظور است، ذکر شده است.
ساختار کتاب
کتاب با مقدمه مؤلف در بیان اشکالات چاپهاى قبلى و ذکر ساختار کلى کتاب آغاز شده است. مطالب در سه بخش، در چهل فصل، بدین ترتیب ارائه شده که ابتدا براى احادیث وارده از پیامبر(ص) و هریک از ائمه(ص)، فصول جداگانهاى تعیین شده و احادیثى که در این خصوص از هرکدام از آنان آمده، در فصل مستقلى آورده شده است، سپس فصول دیگرى به نام هریک از اجداد طاهرین حضرت مهدى(عج) فراهم شده و در هرکدام از آنها، احادیثى را که دلالت مىکند که چند پشت بین او و مهدى(ع) وجود دارد، آورده شده است.
مؤلف با بهرهگیرى از منابع روایى و تاریخى دست اول شیعه و عامه، روایات پیامبر(ص) در باره معرفت امام زمان را از منابع اهل سنت نقل مىکند.
احادیث وارد شده از امامان شیعه(ع)، همراه با ذکر مأخذ، نقل شده و در ادامه، از عناوینى چون تاریخ ولادت امام مهدى(ع) از نظر اهل سنت، کسانى که موفق به دیدار آن حضرت شدند و وکیلان آن حضرت بحث شده است.
مؤلف، احادیث مروى از پیامبر اکرم(ص) را تنها از عامه و احادیث ائمه(ع) را از کتب اصیل و مأخذ اصلى که نزدیک به عصر آن بزرگواران تألیف شده، ذکر کرده است؛ مانند کتاب کافى، اکمالالدین، کفایة الاثر، «غیبت» شیخ طوسى، دلائل الامامة و... و از مؤلفان متأخر از زمان آنان، جز بهندرت، نقل نشده است.
این کتاب بیش از آنکه رنگ تاریخى داشته باشد، صبغه حدیثى دارد. فهرست مطالب در انتهاى کتاب آمده است و پاورقىها به ذکر منابع اختصاص دارد.
گزارش محتوا
نویسنده در بخش اول، به بررسى روایات مربوط به حضرت مهدى(ع) در کتب اهل سنت پرداخته است.
فصل اول و دوم، این سخن پیامبر(ص) در مورد لزوم شناخت امام زمان که «هرکه امام زمان خود را نشناسد و بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده است»، از کتب اهل سنت نقل شده و پس از ذکر حدیث ثقلین و اشاره به اینکه این روایت در میان هر دو فرقه متواتر بوده و در مواضع گوناگونى از جمله: روز عرفه، در مسجد خیف، در حجةالوداع و در خطبهاى که روز وفات بر منبر ایراد شد، از پیامبر(ص) صادر گردیده، به مدارک آن از کتب اهل سنت اشاره شده است.
فصل سوم تا پنجم، بر اساس منابع اهل سنت، سخنان پیامبر(ص) مبنى بر اینکه امامان، دوازده تن هستند و نام یکایک آنان به تصریح پیامبر(ص) از کتب اهل سنت نقل شده و این مطلب که گروهى از بزرگان اهل سنت به تواتر احادیث مربوط به حضرت مهدى(عج) تصریح کردهاند، مستندا بیان شده است.
نویسنده معتقد است کثرت احادیثى که در باره حضرت مهدى(عج) وارد شده، به حدى است که در اسلام، کمتر موضوعى یافت مىشود که بدین اندازه، در باره آن حدیث وارده شده باشد. از جمله علماى اهل سنتى که احادیث حضرت مهدى(عج) در آثار آنها ثبت شده و نویسنده از آنها نام برده است، عبارتند از: بخارى در الصحیح، مسلم بن حجاج در الصحیح، بخارى در تاریخ کبیر، ابوداود در السنن، حاکم در المستدرک، احمد بن حنبل در المسند، ترمذى، ابن کثیر در البدایة و النهایة، حسن الزمان در الفقه الاکبر، خطیب در مشکاة المصابیح، ذهبى در میزان الاعتدال و... .
در فصل ششم و هفتم، در باره ویژگىهاى حضرت مهدى(عج) و اینکه ایشان کسى است که زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، پس از آنکه از ستم و ظلم به تنگ آمده باشد و بخش دیگرى از احادیثى که در کتب اهل سنت در باره مهدى(ع) از پیامبر(ص) آمده، اشاره شده و در فصل هشتم، به ۶۰ حدیث با این مضمون که «زمین هیچگاه از حجت خالى نیست» آمده است.
در بخش دوم، احادیثى که پیرامون حضرت مهدى(ع) از معصومین(ع) وارد گردیده، نقل شده است.
فصل نهم تا بیست و سوم، مربوط به نقل احادیثى است که از پیامبر(ص) و ائمه(ع) در مورد حضرت مهدى(عج) بیان شده و ایشان را به نام خود و پدران گرامىاش معرفى کردهاند.
از جمله احادیث نقلشده در این بخش، روایتى است که دلیل غیبت آن بزرگوار را آزمودن بندگان دانسته تا خداوند ببیند چه کسى از او فرمانبردارى کرده و به غیبت ایمان مىآورد و در حدیثى، علت تأخیر در قیام را بیرون آمدن مؤمنانى که در صلب کافران به ودیعت نهاده شدهاند، بیان شده است.
در روایتى به نقل از اثبات الهداة، از امام صادق (ع) چنین روایت شده است که پیامبر(ع) فرمودند: «حضرت قائم از فرزندان من خواهد بود، نامش از نام من و کنیهاش از کنیه من است و هر که غیبت این امام را انکار کند، مرا انکار کرده است».
در روایت دیگرى از همین کتاب، به نقل از پیامبر(ص) آمده است که فرمودند: «على بن ابىطالب، وصى من و پس از من، پیشواى این امت و جانشین من بر مردم است. امام قائم و منتظر از فرزندان او خواهد بود و کسى است که زمین را پر از عدل و داد مىکند، پس از آنکه از ظلم و ستم پر شود. کسانى که در عقیده به غیبت آن حضرت ثابت قدم باشند، از کبریت احمر گرامىترند».
در روایتى از امام هفتم(ع) به نقل از کتاب «کفایة الاثر» که در فصل نوزدهم آمده است، نقل شده که یونس بن عبدالرحمن، از آن حضرت در مورد «قائم به حق» سؤال کردد و آن حضرت در پاسخ فرمود: «من قائم به حق هستم، ولى قائمى که جهان را بعد از اینکه از ظلم و ستم پر شده، از عدل و داد پر کند و روى زمین را از دشمنان خدا پاک گرداند، پنجمین فرزند من است. او را غیبتى خواهد بود که مدت آن طولانى باشد. در آن مدت، عدهاى از او برگردند و عدهاى بر او ثابت بمانند. خوشا به حال آن شیعیان که در زمان غیبت قائم، به ریسمان ما درآویزند و بر دوستى ما و دشمنى دشمنان، ثابت بمانند...».
در بخش سوم، بیش از صد روایت در باره غیبت امام زمان، معرفى آن حضرت به نام و نام پدران گرامىاش از سوى پیامبر(ص) و حضرت على(ع)، معرفى آن حضرت به عنوان نهمین فرزند امام حسین(ع)، معرفى آن حضرت از طرف امام حسین(ع) با نام ایشان و نام پدران بزرگوارشان و همین طور معرفى آن حضرت از طرف همه امامان(ع) ذکر شده است.
تاریخ ولادت حضرت مهدى(ع) در کتب اهل سنت، برخى از کسانى که دستخط امام در غیبت صغرى به نام ایشان صادر شده است، برخى از کسانى که آن حضرت را در زمان حیات امام حسن عسکری(ع) و یا در زمان غیبت دیدهاند و وکیلان آن حضرت در زمان غیبت صغرى، مطالب فصول پایانى را تشکیل مىدهد.
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- پارسا با مشارکت بنیاد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمکران، (۱۳۸۸)، «امام مهدى(عج) در آینه قلم کارنامه منابع پیرامون امام مهدى(ع) و مهدویت»، قم، مؤسسه اطلاعرسانى اسلامى مرجع، ج ۲، ص ۷۲۸.
- دژاکام، على (۱۳۸۲) «آینه موعود معرفى و بررسى پانصد کتاب در باره امام زمان(ع)»، قم: نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، ص ۲۷۴.
منبع
ویکی نور