آیه 149 سوره اعراف
<<148 | آیه 149 سوره اعراف | 150>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و چون به خود آمدند و از آن عمل پشیمان شدند و دیدند که درست گمراهند (با خود) گفتند: اگر خدا ما را نبخشد و از ما نگذرد سخت از زیانکاران خواهیم بود.
و هنگامی که به شدت پشیمان شدند [و به باطل بودن گوساله پرستی آگاه گشتند] و دانستند که قطعاً گمراه شده اند، گفتند: اگر پروردگارمان به ما رحم نکند و ما را نیامرزد، یقیناً از زیانکاران خواهیم بود.
و چون انگشت ندامت گِزيدند و دانستند كه واقعاً گمراه شدهاند گفتند: «اگر پروردگار ما به ما رحم نكند و ما را نبخشايد قطعاً از زيانكاران خواهيم بود.»
و چون از آن كار پشيمان شدند و ديدند كه در گمراهى افتادهاند، گفتند: اگر پروردگارمان به ما رحم نكند و ما را نيامرزد، در زمره زيانكردگان خواهيم بود.
و هنگامی که حقیقت به دستشان افتاد، و دیدند گمراه شدهاند، گفتند: «اگر پروردگارمان به ما رحم نکند، و ما را نیامرزد، بطور قطع از زیانکاران خواهیم بود!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ»: بسی پشیمان شدند و افسوس فراوان خوردند. در اصل دست خود را گاز گرفتن و چانه بر دست ندامت افگندن است. واژه (فی) به معنی (عَلی) است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ «149»
و چون (ارزش گوسالهپرستى) در نزدشان سقوط كرد (و پشيمان شدند) و ديدند كه قطعاً گمراه شدهاند، گفتند: البتّه اگر پروردگارمان به ما رحمنكند و ما را نبخشايد، ما از زيانكاران خواهيم بود.
«1». تفسير الميزان.
جلد 3 - صفحه 177
نکته ها
چون معمولا انسان به هنگام ندامت و پشيمانى، چانهى خود را بر دستانش قرار مىدهد و فكر مىكند، چنانكه گويا در دست خود فرو افتاده است، لذا قرآن مىفرمايد: «سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ» «1» وشايد كنايه از اين باشد كه گوساله در جلو آنان ساقط شد واز بين رفت، چنانكه مىخوانيم: «وَ انْظُرْ إِلى إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً» «2»
پیام ها
1- برخى انسانها تا نتيجهى عملكرد خود را نبينند، متوجّه خطاى خود نمىشوند. لَمَّا سُقِطَ ...
2- حتّى با سابقه گوسالهپرستى، از رحمت خدا مأيوس نباشيم. «لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا»
3- انسان، بدون رحمت و مغفرت الهى در زيان است. «الْخاسِرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ (149)
بعد از آن اخبار فرمايد از ندامت ايشان:
وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ: و چون آن هنگام كه نهايت پشيمان شدند از عبادت عجل و بر آن تحسر خوردند، اين كنايه است از شدت ندامت، چه نادم متحير دست خود به دندان گيرد از غايت غم و غصه، پس دست او مسقوط فيه باشد، چه دهان او در آن واقع شود (و جار و مجرور در مقام فاعل است).
جلد 4 صفحه 201
وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا: و دانستند كه ايشان بتحقيق گمراه شدند به جهت عبادت گوساله، قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا: گفتند از روى ندامت، اگر رحمت نفرمايد بر ما و ترخم ننمايد پروردگار ما به قبول توبه، وَ يَغْفِرْ لَنا: و نيامرزد براى ما گناهان ما را، لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ: هر آينه به خدا قسم البته باشيم ما از زيانكاران و هلاك شدگان به هلاكت ابدى. قول اصح آنكه بسيارى گوساله پرست شدند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 148 تا 149
وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لا يُكَلِّمُهُمْ وَ لا يَهْدِيهِمْ سَبِيلاً اتَّخَذُوهُ وَ كانُوا ظالِمِينَ (148) وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ (149)
ترجمه
و گرفتند قوم موسى بعد از او از زيورشان گوساله را كه مجسمه بود براى او آوازى آيا نميديدند كه او سخن نمىگويد با آنها و نمىنماياند ايشانرا راهى گرفتند آنرا و بودند ستمكاران
و چون افكنده شد در دستهاشان و ديدند كه ايشان بتحقيق گمراه شدند گفتند هر آينه اگر رحمت نكند ما را پروردگار ما و نيامرزد ما را هر آينه ميباشيم البته از زيانكاران.
تفسير
بعد از رفتن حضرت موسى بكوه طور براى ميقات الهى سامرى كه يكى از اقوام آنحضرت بود زيورهاى طلاى بنى اسرائيل را كه از قبطيان نزد آنها مانده بود گرفت و گوساله ساخت و بتدابير معمولى اهل صنعت يا بوسيله خاك جاى قدم اسب جبرئيل ايجاد صوتى مانند صوت گوساله در آن نمود و بنى اسرائيل را امر بعبادت آن كرد و اغلب يا اطاعت كردند يا ساكت بودند و باين جهت در آيه شريفه اتّخاذ منسوب بقوم شده است و كلمه جسدا بدل است از عجلا و اين عمل از آنها بسيار قبيح بود چون آنگوساله مصنوعى سخنى كه بحال آنها نافع باشد نمىگفت يا هيچ سخن نميگفت فقط صوتى از آن خارج ميشد و ارائه طريق خير و شرّى بآنها نمينمود و خداوند با حضرت موسى سخن ميفرمود و ايشان شنيدند سخنانى را از حق كه بحال آنها نافع و راهنماى خير و شر بود پس نبايد بصرف شنيدن صوت يا كلام مزوّرى كه باندك تامّلى كشف ميشد گوسالهپرست شوند و اين ظلمى بود كه آنها بخودشان نمودند و مستحقّ عقوبت شدند چون وضع نمودند معبود باطل را بجاى حق و ظلم وضع شىء است در غير موضع خود و شرح اين قصّه مفصلا در سوره بقره در ذيل آيه و اذ واعدنا و آيات بعد از آن گذشت و بعد از مراجعت حضرت موسى از ميقات نادم و پشيمان شدند و توبه كردند و توبه آنها با توسّل بخاندان نبوّت قبول شد با شرائط و آدابى كه مذكور گرديد و سقوط در ايدى كنايه از ندامت است چون شخص نادم دست را بدندان ميگزد پس مانند آنستكه دندانش در دستش افكند شده اين بيان بعضى از مفسّرين است ولى بنظر حقير كنايه از وصول و بال عملشان است بآنها كه بجاى اين كلمه در فارسى بعبارت ساده گفته ميشود چون توى مشتشان گذاشته شد و در هر
جلد 2 صفحه 476
حال مراد از رؤيت علم و مراد از ضلالت گوسالهپرستى است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَمّا سُقِطَ فِي أَيدِيهِم وَ رَأَوا أَنَّهُم قَد ضَلُّوا قالُوا لَئِن لَم يَرحَمنا رَبُّنا وَ يَغفِر لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الخاسِرِينَ (149)
و چون آن گوساله افتاد در دستهاي آنها و در مقابل آنها و ديدند که محققا آنها گمراه شدهاند گفتند هراينه اگر خداوند بما رحم نفرمايد و ما را نيامرزد ما از زيانكاران ميشويم.
وَ لَمّا سُقِطَ فِي أَيدِيهِم سقوط بمعني از كار افتادن است ميگويي فلان از درجه سلطنت و رياست و امارت و اعتبار افتاد يا اينكه مردم نظري باو داشتند از نظر آنها افتاد و از اينکه باب است سقط جنين که در شكم مادر مرد و از رحم مرده بيرون آمد گوساله را فهميدند که خدا نبوده و صنعت سامري و تقلب آن بوده و مراد في ايديهم يعني بالعيان مشاهده كردند و در مقابل آنها چنانچه شيطان گفت لَآتِيَنَّهُم مِن بَينِ أَيدِيهِم وَ مِن خَلفِهِم وَ عَن أَيمانِهِم وَ عَن شَمائِلِهِم وَ لا تَجِدُ
جلد 7 - صفحه 462
أَكثَرَهُم شاكِرِينَ اعراف آيه 16.
وَ رَأَوا أَنَّهُم قَد ضَلُّوا رؤيت در اينجا بمعني درك و فهم است يعني درك كردند و فهميدند که بر خطاء رفتند و گمراه شدند و بضلالت افتادند پشيمان شدند و توبه كردند قالُوا لَئِن لَم يَرحَمنا رَبُّنا اگر توبه ما را قبول نفرمايد و ما را مشمول رحمت خود قرار ندهد وَ يَغفِر لَنا و از گناه بزرگ ما در نگذرد و ما را نيامرزد و باين گناه ما را بگيرد لَنَكُونَنَّ مِنَ الخاسِرِينَ خسران تجارت اينست که تاجر سرمايه بدست بياورد سپس علاوه بر اينكه نفعي نبرده باشد آن سرمايه را هم از دست داده باشد اينها پس از آمدن موسي سرمايه ايمان بدست آوردند که بايد ببركت ايمان موفق باعمال صالحه و وظائف الهيه منافع بسياري در دنيا و آخرت بدست بياورند و بعد از پرستش گوساله علاوه بر اينكه عمل صالحي نكردند سرمايه ايمان را هم از دست دادند و مشرك شدند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 149)- ولی با مراجعت موسی، بنی اسرائیل به اشتباه خود پی بردند «و هنگامی که حقیقت به دستشان افتاد، و دیدند گمراه شدند گفتند: اگر پروردگار ما به ما رحم نکند و ما را نبخشد بطور مسلم از زیانکاران خواهیم بود» (وَ لَمَّا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ یَرْحَمْنا رَبُّنا وَ یَغْفِرْ لَنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ).
چگونه گوساله طلایی صدا کرد؟ جمعی از مفسران معتقدند که سامری با اطلاعاتی که داشت، لولههای مخصوصی در درون سینه گوساله طلایی کار گذاشته بود که هوای فشرده از آن خارج میشد و از دهان گوساله، صدایی شبیه صدای گاو بیرون میآمد!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم