آیه 1 سوره قریش
<<1 | آیه 1 سوره قریش | 2>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(خدا با اصحاب فیل چنین کرد) برای آنکه قریش (خداشناس شوند و) با هم انس و الفت گیرند.
[خدا فیل سواران را هلاک کرد] تا قریش را [با یکدیگر و با مردم و با حرم امن] الفت دهد؛
براى الفتدادن قريش،
براى ائتلاف قريش؛
(کیفر لشکر فیلسواران) بخاطر این بود که قریش (به این سرزمین مقدس) الفت گیرند (و زمینه ظهور پیامبر فراهم شود)!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«لإِیلافِ»: به خاطر الفت دادن و خوگر شدن. واژه (إیلاف) مصدر باب افعال یا مفاعله است. میتواند یک مفعولی یا دو مفعولی بوده و اضافه مصدر به فاعل یا مفعول خود باشد (نگا: لسان العرب). جار و مجرور، متعلّق به (فَلْیَعْبُدُوا) است. یعنی اگر قریشیها به خاطر هیچ نعمتی خدا را پرستش نکنند، دست کم به خاطر همین یک نعمت بزرگ انس و الفت ایشان به کوچ تجارتی تابستانه و زمستانه پرامن و امان توأم با تعظیم و احترام مردمان در حق ایشان، میبایستی حقشناس باشند و خدا را پرستش کنند. یا جار و مجرور متعلّق به مفهوم سوره پیشین باشد. یعنی، یکی از علل نابودی سپاه حبشه، نشان دادن عنایت پروردگار در حق ساکنان کعبه، و بدین وسیله تولید امن برای کاروان قریشیان است. و یا این که جار و مجرور نه متعلّق به ماقبل و نه متعلّق به مابعد بوده و بلکه متعلّق به فعل محذوف (إِعْجَبُوا) باشد (نگا: کبیر، جزء عمّ شیخ محمّد عبده).
نزول
شأن نزول آیات 1 و 2:
این سوره درباره قریش نازل شده زیرا معاش آنها از طریق دو سفر و کاروان تجارتى در اوقات زمستان به طرف یمن و در اوقات تابستان به سوى شام تأمین میشد و از مکه انواع ادویه و فلفل حمل میکردند و در ازاء آن لباسهاى زیبا و حبوبات از شام مى آوردند. وقتى که خداوند پیامبر را مبعوث به رسالت کرد، از این مسافرت ها بى نیاز شدند زیرا گروه گروه مردم براى اداى مناسک حج به مکه روى مى آوردند.[۱]
ام هانى دختر ابوطالب گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: خداوند قریش را به هفت خصلت بر دیگران برترى داده است و درباره آنان سوره اى نازل فرمود که از دیگران در آن نامى نبرده است.[۲]
در بعضى از اخبار از پیامبر روایت شده که فرمود: خداوند قریش را به خصالى مخصوص گردانید که دیگران را در آن شرکت نداد، آنان ده سال خدا را پرستیدند که در آن موقع کسى جز آنها خداپرست نبود و در روز حادثه فیل به آنها نصرت داد و آنها را یارى فرمود. در صورتى که در آن وقت مشرک بودند و سوره اى بر آنها نازل نمود و کسى را جز قریش در آن داخل نکرد و مرا از میان آنها به پیامبر برگزید.[۳]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِإِيلافِ قُرَيْشٍ «1» إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ «2» فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ «3» الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ «4»
براى الفت دادن قريش (به اين سرزمين، سپاه فيل را نابود كرديم تا مقدمهاى براى ظهور اسلام باشد). الفت آنان در سفرهاى زمستانى و تابستانى. پس (به شكرانه اين نعمت) بايد پرورگار اين خانه را پرستش كنند. همان كه آنان را از گرسنگى (و قحطى نجات داد و) سيرشان كرد و از ترس (دشمن) امانشان داد.
نکته ها
برخى مفسران، اين سوره را ادامه سوره قبل دانسته و به رواياتى استناد مىكنند كه جدا كردن آن دو را در نماز جايز نمىداند. نظير دو سوره ضحى و انشراح. اگر ابرهه پيروز مىشد معاش قريش از هم مىپاشيد و به خاطر حفظ معاش قريش، خداوند اصحاب فيل را نابود كرد.
«رِحْلَةَ» پيمودن راه بر روى راحلة و مركب است. قريش سالى دو بار سفر تجارى داشتند، يكى در زمستان به منطقه يمن و يكى در تابستان به منطقه شام.
در برابر رسم جاهليّت كه خونريزى و جنگ را ارزش مىدانست، تكرار كلمه ايلاف و الفت، بيانگر لطف و رحمت الهى به قريش است.
جلد 10 - صفحه 599
سفرهاى تجارى موجب رونق صادرات و واردات مىشود و بهبود زندگى و تبادل فرهنگ را به دنبال دارد.
پس از انهدام اصحاب فيل، مردم براى اهل حرم، حريم خاص قائل بودند.
پیام ها
1- شكست دشمنان عامل همبستگى شماست. «فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ»
2- وحدت و الفت ميان اقشار جامعه، از نعمتهاى الهى است. «لِإِيلافِ قُرَيْشٍ»
3- تا مسائل اقتصادى و امنيّتى جامعه حل نشود، نمىتوان آنان را به عبادت دعوت كرد. فَلْيَعْبُدُوا ... الَّذِي أَطْعَمَهُمْ ... وَ آمَنَهُمْ
4- يكى از فلسفههاى عبادت، شكر مُنعم است. «فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ»
5- خداوند امور مكّه و كعبه را تدبير مىكند. «رَبَّ هذَا الْبَيْتِ»
6- تأمين معيشت و امنيّت جامعه، بايد در مسير بندگى و عبادت خدا باشد.
فَلْيَعْبُدُوا ... الَّذِي أَطْعَمَهُمْ ... وَ آمَنَهُمْ
7- گرسنگى و نياز به غذا، ويژگى بشر است و تأمين اين نياز، نشانه لطف و رحمت خداوند است. «أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ»
8- برقرارى امنيّت و برطرف كردن عوامل ترس، كار خدايى است. «آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ»
9- سفر براى كسب درآمد، مورد پذيرش اسلام است. «رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 602
سوره ماعون
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
لِإِيلافِ قُرَيْشٍ «1»
لِإِيلافِ قُرَيْشٍ: براى الفت گرفتن قريش.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
لِإِيلافِ قُرَيْشٍ «1» إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ «2» فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ «3» الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ «4»
ترجمه
براى الفت گرفتن قبيله قريش
الفت گرفتن آنها بمسافرت زمستان و تابستان
پس بايد عبادت كنند پروردگار اين خانه را
آن خداوندى كه طعام داد و سير كرد آنها را از گرسنگى و ايمن نمود آنانرا از ترس.
تفسير
خداوند منّان در اين سوره مباركه يكى از موجبات و نتايج حاصله از هلاكت اصحاب فيل را كه شرح آن در سوره سابقه گذشت بيان فرموده باين تقريب كه نابود كردن خداوند آن قوم را براى باقى گذاردن الفت و عادت طائفه قريش بود آن الفت و عادتى كه آنها داشتند بمسافرت در زمستان بيمن و در تابستان بشام براى تجارت باين معنى كه نتيجه اين معامله خداوند با كسانيكه براى خراب نمودن كعبه آمده بودند اين شد كه حرمت مكّه و اهل آن باقى ماند و قريش توانستند در مكّه اقامت نمايند و بمسافرت خودشان براى تحصيل رزق ادامه دهند و مأمون باشند از شرّ اشرار و غارت گران عربستان كه گفتهاند متعرّض قافله قريش نميشدند بپاس احترام حرم و اگر اين لطف را خداوند بآنها نميفرمود چون وسائل معاش در مكّه موجود نبود سفر تجارت هم نميتوانستند بنمايند براى ناامنى طرق و هتك حرمتشان بمضيقه شديد مبتلا مىشدند چنانچه قبلا بودند و حضرت هاشم بن عبد مناف آنها را بتجارت امر فرمود و مستغنى شدند آنچه ذكر شد بنابر آنست كه لا لايلاف متعلق باشد بمضمون سوره سابقه كه با اين سوره متّحد است ولى بعضى از مفسّرين آنرا متعلق به فليعبدوا دانسته و تأخير
جلد 5 صفحه 439
آنرا مضرّ ندانستهاند و گفتهاند مراد آنست كه پس بايد عبادت كنند قريش پروردگار خانه كعبه را آن خداوندى كه از گرسنگى و فقر نجات داد آنانرا و خوفشان را از مسافرت بسبب امنيّت طرق و شوارع زائل فرمود براى انس و الفت گرفتن آنها بسفر تجارت در زمستان و تابستان و در هر حال ايلافهم بدل است از ايلاف قريش و مطلب مربوط بسابق است و غرض منع آنها است از بت پرستى يعنى با چنين نعمت و كرامتى از خداوند بآنها نبايد مشرك باشند و غير ربّ البيت را بپرستند و گفته شده قريش مأخوذ از قرش بمعناى كسب است و لقب نضر بن كنانه جدّ اعلاى اين قبيله بوده و قمى ره نقل نموده كه نازل شد در باره قريش كه معاش آنها از مسافرت در زمستان بيمن و در تابستان بشام ميگذشت و از مكّه پوست و مغز بادام و گردو و امثال اينها و فلفل حمل مينمودند و از شام پارچه و آرد سفيد و حبوبات ميخريدند و در راه با يكديگر مأنوس ميشدند و الفت ميگرفتند و در هر سفر براى خودشان رئيسى از رؤساء قريش تعيين ميكردند و معاش آنها از اين راه بود و چون خداوند پيغمبر خود را مبعوث فرمود بىنياز شدند از مسافرت چون مردم بجانب آن حضرت كوچ ميكردند و زيارت ميكردند خانه كعبه را پس خدا فرمود بايد عبادت كنند آنها پروردگار خانه كعبه را كه نجات دادشان از گرسنگى و ديگر محتاج بمسافرت نيستند و ايمن نمود آنانرا از خوف راه و در سوره سابقه اشاره شد كه آن با اين سوره يك سوره است چنانچه و الضحى با الم نشرح يك سوره است و بنابر اين بنظر ميرسد كه بايد بسم اللّه در بين نباشد و لذا جمعى از فقهاء قائل شدهاند بعدم لزوم قرائت آن در نماز و بعضى گفتهاند بايد خواند و وجود بسم اللّه در وسط منافى با وحدت نيست و در مجمع نقل نموده كه ابىّ بن كعب در مصحف خود جدا ننموده است آن دو را از يكديگر ببسم اللّه و آنكه اصحاب با او موافقت نمودهاند در عمل و جدا ننمودند آن دو را بقرائت بسم اللّه در بين و چون مصحف او و قرائتش معتمد ائمه اطهار است بقدرى كه امام عليه السّلام فرموده ما بر طبق قرائت ابى قرائت مينمائيم امر بسم اللّه در وسط مشكل ميشود چون محتمل است بوضع كسانى باشد كه متوجه وحدت آن دو نبودهاند ولى چون ترتيب
جلد 5 صفحه 440
قرآنها از صدر اسلام چنين بوده و ائمه اطهار تجويز فرمودهاند قرائت مشهوره بين مردم را و محتمل است بسم اللّه در وسط واقعا جزء باشد و ما مكلّفيم بقرائت يك سوره تمام و بايد از عهده آن يقينا بيرون آئيم بايد احتياطا خوانده شود و متأخرين از فقهاء بآن فتوى دادهاند ولى نديدم كسى را كه متعرّض ذكر مناسبتى براى وقوع بسم اللّه در بين شده باشد و اللّه اعلم.
جلد 5 صفحه 441
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ
لِإِيلافِ قُرَيشٍ «1»
از عياشي بسند معتبر از حضرت صادق (ع) فرمود:
(لا تجمع بين سورتين في ركعة واحدة الا الضحي و الم نشرح، و الم تر كيف و لايلاف قريش)
و مراد صلوة فريضه است که بايد سوره تامه قرائت شود، و اما نوافل بدون سوره و ببعض سوره و بالف
جلد 18 - صفحه 235
سوره ميتوان قرائت كرد، و از ابي العباس از احدهما يعني حضرت باقر و حضرت صادق عليهما السلام روايت كرده که فرمود:
(الم تر كيف فعل ربك و لايلاف سورة واحدة).
اما الكلام في فضلها- از إبن بابويه مسندا از ابي بصير از حضرت صادق (ع) فرمود:
(من اكثر قراءة لايلاف قريش بعثه اللّه يوم القيامة علي مركب من مراكب الجنة حتي يقعد علي موائد النور يوم القيامة)
و از خواص القرآن از پيغمبر (ص) روايت كرده فرمود:
(من قرأ هذه السورة اعطاه اللّه من الاجر كمن طاف حول الكعبة و اعتكف في المسجد الحرام)
و اخبار ديگر در ثمرات قرائت اينکه سوره بر طعام و بر ماء براي رفع سوء آن و شفاء امراض قلبي نقل كردهاند. تفسير:
(لِإِيلافِ) لام غايت و غرض است که هلاكت اصحاب فيل براي ايلاف قريش بوده و همين جمله دلالت دارد بر اينكه اينکه سوره با سوره فيل يك سوره است چنانچه در سوره و الضحي و الم نشرح اينکه استفاده را كرديم که پس از آنكه ميفرمايد:
وَ أَمّا بِنِعمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث نعمت خود را ميشمارد: أَ لَم نَشرَح لَكَ صَدرَكَ ... الآيات و ايلاف از الفت بمعني پيوستگي و مجتمع شدن و يكدله و يك جهت بيكديگر كمك و همراهي كردن است چنانچه گفتند که: اهل مكه از ابرهه و قومش ترسيدند و از مكه فرار كردند خداوند قوم ابرهه را هلاك كرد اينها قلبشان آرام شد و مراجعت كردند بمكه، بعضي گفتند: چون مكه ابتداء وادي غير ذي ذرع بود سپس که آباد شد اينها احتياجاتي داشتند که در تابستان بروند شام و تحصيل حوائج لازمه خود را بكنند و زمستان بروند يمن و يك قسمت حوائج خود را بدست بياورند ولي خوف شديد پيدا كردند از ابرهه و اصحابش خداوند آنها را هلاك كرد که با كمال امنيت مسافرت كنند چنانچه شرحش ميآيد، و اقوال ديگري هم گفتند.
اقول: بعيد نيست که بگوئيم: اينکه طوايف قريش با يكديگر كمال عداوت را داشتند و اگر ابرهه بر آنها مسلط شده بود احدي از آنها را باقي نميگذاشت خداوند قوم ابرهه را هلاك كرد و در همان سال حضرت رسالت عالم را به نور مبارك خود
جلد 18 - صفحه 236
روشن فرمود و پس از بعثتش ايلاف بين جميع قبائل قريش و ساير قبائل فرمود چنانچه ميفرمايد: وَ اعتَصِمُوا بِحَبلِ اللّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذكُرُوا نِعمَتَ اللّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلُوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخواناً وَ كُنتُم عَلي شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَكُم مِنها ... الايه آل عمران آيه 103.
(قريش) آنها اولاد نضر بن كنانه هستند و وجه تسميه آنها بقريش بعضي گفتند: اينها چون كشت و زرع نداشتند و استفاده آنها از تجارت و كسب بود که ميگويي: يقرش لعياله يعني يكتسب لعياله، و بعضي گفتند: قريش اسم حيواني است دريايي که از همه حيوانات دريا سمينتر و بزرگتر است و قريش را قريش گفتند براي اينكه مأكولات آنها حيوانات سمين و كبير بود، و بعضي گفتند: ساكنين حرم الهي بودند و متوليان كعبه و بيت اللّه الحرام بودند لذا نام آنها را قريش گذاردند.
اقول: هر طايفه و قبيله يك اسم خاصي بر خود انتخاب ميكنند مثل نام فاميلي که امروز در سجلات درج ميكنند هر كسي بنظر خود يك نامي انتخاب ميكند اينکه طايفه هم نام قبيله خود را قريش انتخاب كردند که ما بزرگ قبائل هستيم از جهت ثروت و مال و حسب و نسب و كثرت افراد نسبت بساير قبائل.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 1)- از آنجا که در سوره قبل شرح نابودی اصحاب الفیل و لشکریان «ابرهه»- که به قصد نابود کردن خانه کعبه آمده بودند- آمد، در اولین آیه این سوره که در واقع تکمیلی است برای سوره «فیل» میفرماید: کیفر لشکر فیل سواران «به خاطر این بود که قریش (به این سرزمین مقدس) الفت گیرند» و زمینه ظهور پیامبر فراهم شود (لایلاف قریش).
زیرا آنها و تمام اهل «مکّه» به خاطر مرکزیت و امنیت این سرزمین در آنجا سکنی گزیده بودند، بسیاری از مردم حجاز هر سال به آنجا میآمدند، مراسم حج را به جا میآوردند و مبادلات اقتصادی و ادبی داشتند و از برکات مختلف این سرزمین استفاده مینمودند.
همه اینها در سایه امنیت ویژه آن بود، اگر با لشکرکشی ابرهه و امثال او این امنیت خدشهدار میشد یا خانه کعبه ویران میگشت دیگر کسی با این سرزمین الفتی پیدا نمیکرد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.