سید مهدی قزوینی
نام کامل | سید مهدی قزوینی |
زادروز | 1210 قمری |
زادگاه | نجف اشرف |
وفات | 13 ربیع الاول 1300 قمری |
مدفن | نجف اشرف |
اساتید |
سید محمدباقر قزوینی، سید علی قزوینی، شیخ حسن کاشف الغطاء |
شاگردان |
آخوند محمدکاظم خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی، میرزا محمد قزوینی |
آثار |
مواهب الافهام فی شرح شرایع الاسلام، القواعد الکلیة الفقهیه، رسالة فی حجیة خبر الواحد |
علامه سید مهدی قزوینی (1210-1300ه.ق)، از علما و مراجع برجسته شیعه در قرن سیزدهم هجری بوده است. او استاد فقهای معروفی همچون آخوند محمدکاظم خراسانی و شیخ الشریعه اصفهانی است. ایشان نقش برجسته ای در ترویج مکتب شیعی در شهر حله دارد.
محتویات
تولد و تحصیل
علامه سید مهدی قزوینی از عالمان وارسته و مجتهدین برجسته مکتب اهل بیت علیهمالسلام به شمار میرود. ایشان در سال 1210 قمری در نجف اشرف در بیت علم و دانش دیده به جهان گشود. خاندان قزوینی از بزرگان دانش و فضل و از سادات بلندمرتبه بوده و نسبشان به زید بن علی بن الحسین علیهمالسلام میرسد. سید مهدی از همان آغاز نوجوانی در مسیر دانش و معرفت دینی گام نهاد. سالیانی چند در محضر اساتید برجسته و اعلام نجف اشرف زانو زد و در سایه توکل بر خدا، استعداد سرشار و همت بلندی که داشت به مراتب والایی از دانش و فضل دست یافت.
مهاجرت به حله
این عالم ربانی، پس از تکمیل مراتب علمی و اخلاقی به شهر حله مهاجرت کرد و سالیانی چند در آن دیار به ترویج شعائر مذهبی، تدریس و تألیف کتب دینی اشتغال داشت و از برکت وجود ایشان جمعیت بالغ بر یکصد هزار نفر از اعراب بادیهنشین دیار حله به مذهب تشیع تشرف حاصل کرده و بسیاری از کسانی که شیعه اسمی بوده و التزام عملی به احکام نداشتند، در پی ارشادات این سید بزرگوار پایبند به احکام دینی شدند.
میرزا حسین نوری که از شاگردان سید مهدی بوده، نوشته است: «سید به خودم گفت: من در اوائل که به حله رفته بودم، مشاهده نمودم حتی شیعیان آن دیار از نشانههای شیعهبودن جز بردن مردگان خود به نجف، چیزی از تشیع و شیعه بودن نمیدانستند و با سایر احکام و آموزههای مکتب شیعه، بیگانه و جاهل بودند. با تلاش و کوشش او تحول بسیار خوبی در آنان به وجود آمد که بیشترشان در شمار شیعیان واقعی قرار گرفتند».
ویژگیهای اخلاقی
مرحوم سید مهدی قزوینی، از آن دسته عالمانی بود که قلههای بزرگ دانش و کمال را در سایه همت والا و مجاهدت با نفس، فتح کرده بود. ایشان مردی وارسته و صاحب کرامات بود. تشرف آن بزرگوار به حضور انور مولایمان حضرت حجةبن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف معروف است. این تشرف مکرر حاصل شد ولی در لحظه تشرف، حضرت را نشناختند. محدث بزرگوار میرزا حسین نوری نوشته است: «...و هو من العصابة الذین فازوا بلقاء الحجة علیهالسلام؛ وی از گروه عالمان و بزرگانی است که محضر مقدس امام زمان علیهالسلام را درک کردند و آن حجت خدا را از نزدیک دیدند».
آن گاه محدث نوری سه مورد از تشرف سید را در کتاب نجمالثاقب بیان کرده که چون مفصل بود، از نقل آن معذوریم. مرحوم سید با این که مقام مرجعیت و موقعیت والای اجتماعی و تمکن مالی داشت، اما بسیار فروتن، خوش رفتار، زاهد و بیرغبت به دنیا و ریاست بود. دنیا در نظرش پست و حقیر بود. عشق و رغبتش به عبادت و دعا در قالب الفاظ نمی گنجد.
او به راستی حلاوت و شیرینی عبادت را چشیده بود. محدث نوری به گوشهای از برنامه عبادی سید اشاره کرده و نوشته است: «او در ماه مبارک رمضان، برنامه جالب و شگفتی داشت. در شبهای ماه مبارک رمضان، نماز مغرب را قبل از افطار در مسجد به جماعت میخواند، آنگاه نافله مغرب و سپس بخشی از هزار رکعت نماز مستحبی را میخواند. آنگاه به منزل میرفت و افطار میکرد، مجدداً به مسجد بازمیگشت، نماز عشاء را با جماعت میخواند، سپس یکی از قاریان قرآن، چند آیهای از قرآن به گونهای حزنانگیز تلاوت مینمود. آنگاه شخصی دیگر یکی از خطبههای امیرالمومنین علیهالسلام را برای مردم میخواند. سپس ذکر مصائب سیدالشهداء علیهالسلام میشد و در آخر، برخی از دعاهای وارده در شبهای ماه مبارک رمضان خوانده میشد و این مراسم تا نزدیک سحر به درازا میکشید».
جایگاه علمی
سید مهدی قزوینی به اعتقاد برخی از بزرگان، از مجتهدین مسلم و از اعلام زمان خود بود و به ابواب فقه احاطهای تمام داشت. از شیخ علی سلماسی نقل شده است: به محضر آیت الله سید مهدی قزوینی مشرف شدم، از آن بزرگوار درخواست نمودم کتابی را به من معرفی کند که دربردارنده احکام مورد نیاز باشد تا در موقع ضرورت، به آن کتاب مراجعه نمایم، در این هنگام سید روی کرد به شخصی که نزدش بود و فرمود: این شخص اگر سه روز قبل، این درخواست را مطرح میکرد، من حاصل دوره فقه را برای او مینوشتم که در مسایل او را کفایت کند و بسنده باشد. سید به راستی سرچشمه دانش و حکمت و محضرش پربار و نورانی بود. جمع بسیاری از علما و دانشمندان نامی، از تربیت یافتگان مکتب آن فقیه وارسته میباشند.
سید مهدی قزوینی از نگاه بزرگان
بیشتر پژوهشگرانی که در سده اخیر در معرفی شخصیت و حالات عالمان بزرگ شیعه قلم فرسایی کردهاند، از سید مهدی قزوینی به بزرگی یاد نمودهاند. محدث بزرگوار میرزا حسین نوری که افتخار شاگردی سید را داشته و در سفر و حضر همراه ایشان بوده است، مینویسد: «سید الفقهاء الکاملین، و سند العلما الراسخین و اکمل المتبحرین، بقیةالسلف، فخرالشیعه، تاج الشریعه، المؤید بالالطاف الجلیة والخفیه، الذی هو من العصابة الذین فازوا بلقاءالحجة علیهالسلام...».
آنگاه محدث نوری اضافه میکند که تمام فضل و کمال و کرامتهایی که سید مهدی قزوینی داشت، از عموی بزرگوارش جناب سید محمدباقر قزوینی به میراث برده و در دامن آن بزرگوار پرورش یافته بود.
اساتید
بزرگانی چون:
- سید محمدباقر قزوینی؛
- سید علی قزوینی؛
- شیخ حسن کاشف الغطاء؛
- شیخ علی کاشف الغطاء؛
- سید حسین کوهکمری و...
شاگردان
حضرات آیات:
- آخوند محمدکاظم خراسانی؛
- شیخ الشریعه اصفهانی؛
- میرزا محمد قزوینی؛
- میرزا جعفر قزوینی؛
- سید محمد قزوینی و...
آثار
- مواهب الافهام فی شرح شرایع الاسلام؛
- القواعد الکلیة الفقهیه؛
- رسالة فی حجیة خبر الواحد؛
- مضامیر الامتحان؛
- رسالة فی الرضاع والمواریث و...
آخرین پیام سید قزوینی
چند لحظه قبل از جان دادن، رو به همراهان کرده و به عنوان آخرین پیام چنین گفت: «از هر کس که در زندگی، ستمی به من روا داشته و در حق من جفا کرده، گذشتم و از خداوند برای آنان طلب عفو و گذشت دارم، ولی از یک گروه نخواهم گذشت، کسانی که ناجوانمردانه به من تهمت صوفیگری زدند و مرا اذیت و آزار دادند». این کلام را گفت و چشم از این جهان فروبست.
پیکر مطهر ایشان در سماوه و شهرهای جنوبی عراق به شکلی خودجوش و بیسابقه، استقبال و تشییع شد تا به نجف اشرف انتقال یافت، در نجف نیز انبوه جمعیت از طلاب، علما و مردم عزادار جنازه سید را پس از غسل و کفن و اقامه نماز در آرامگاه خاندان قزوینی واقع در مجاورت صحن مطهر امیرالمؤمنین علیهالسلام به خاک سپردند. طوبی له و حسن مآب.
ارتحال ملکوتی
عالم ربانی حضرت آیت الله سید مهدی قزوینی در کهنسالی و در حالی که ماههای پایانی حیات طیبه خویش را سپری میکرد به اتفاق جمعی از اصحاب و عالمانی از نجف اشرف، از راه زمینی راهی بیت الله الحرام و سرزمینی وحی گردید، پس از انجام مناسک حج و زیارت مشاهد مقدسه بقیع، به سوی عراق حرکت کردند وقتی به سرزمین عراق وارد شدند، در حدود پنج فرسخی شهر «سماوه» در شامگاه 13 ربیع الاول سال 1300 ق. جان عرشی آن مرد الهی با فرشیان وداع گفت و به ملکوت اعلی پیوست.
منابع
فوائد الرضویه 2 گلشن ابرار 8