آیه 4 سوره مزمل
<<3 | آیه 4 سوره مزمل | 5>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
یا چیزی بر نصف بیفزا و به تلاوت آیات قرآن با توجه کامل مشغول باش.
یا [مقداری] بر نصف بیفزا، و قرآن را شمرده و روشن و با تأمل و دقت بخوان.
يا بر آن [نصف] بيفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان.
يا اندكى بر نيمه بيفزاى و قرآن را شمرده و روشن بخوان.
یا بر نصف آن بیفزا، و قرآن را با دقّت و تأمّل بخوان؛
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«عَلَیْهِ»: بر نصف. برابر این آیه، حضرت میتوانست تا دو سوم شب به خواب رود. «رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً»: مراد این است که قرآن را با تلفّظ صحیح حروف و واژهها، و با تدبّر و تفکّر در مفاهیم و معانی بخواند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً «4»
أَوْ زِدْ عَلَيْهِ: يا زياد كن بر نيمه شب تا به دو ثلث رسد، و غايتش اين باشد.
و نماز شب در اول اسلام، بر آن سرور واجب بود و بعد مستحب گرديد، و ميان مقادير ثلثه مخير بوده.
تبصره: احاديث بسيار در فضيلت نماز شب وارد شده، از جمله:
1- خطاب به حضرت موسى عليه السّلام: قم فى ظلمة اللّيل اجعل قبرك روضة من رياض الجنّة. برخيز در تاريكى شب، قرار ده قبر خود را باغستانى از بوستانهاى بهشت.
«1» البرهان، جلد 4، صفحه 396.
جلد 13 - صفحه 359
2- ثواب الاعمال- از حضرت صادق عليه السّلام قال: صلاة اللّيل تحسّن الوجه و تحسّن الخلق و تطيّب الرّيح و تدرّ الرّزق و تقضى الدّين و تذهب بالهمّ و تجلو البصر. «1» فرمود: نماز شب، نيكو كند وجه را، و نيكو كند خلق را، و خوشبو نمايد بو را، و فراوان كند روزى را، و ادا كند دين را، و نورانى كند ديده را.
3- و نيز از آن حضرت قال: كذب من زعم انّه يصلّى صلاة اللّيل و هو يجوع؛ انّ صلاة اللّيل تضمن رزق النّهار. «2» فرمود: دروغ گويد كسى كه گمان كند بجا آورد نماز شب را و حال آنكه گرسنه بماند، بدرستى كه نماز شب ضامن است روزى روز را.
وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا: در معنى آن وجوهى است:
1- به تأنّى و شمرده بخوان قرآن را و روشن كن حروف آن را به وقت تلاوت، تأنى خواندنى و روشن كردنى.
2- ترتيل محافظت حروف و ادا كردن آن از مخارج.
3- تأمل در لطايف خطاب قرآن، و نفس را مطيع سازى به قيام نمودن به احكام اوامر و نواهى، و اين جز به تأنى نشود.
4- مراد تحزين قرآن است، يعنى به صداى حزين خواندن. و ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده: ترتيل مكث كنى در آن، و به حسن صوت قرائت كنى. (نه غنا كه گناهش بيشتر است).
5- تدبر در معانى قرآن و تفكر در آن و اقدام به اوامر آن و اجتناب از نواهى آن.
6- در آيه بهشت، از حق درخواست كنى؛ و در آيه جهنم، پناه برى به خداى تعالى.
7- به تأنى خواندن كه قلب متوجه شود، و همّ شخص اين نباشد كه سوره
«1» به نقل از سفينة البحار، جلد 2، صفحه 46.
«2» مدرك ياد شده.
جلد 13 - صفحه 360
تمام شود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً «4»
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً «5» إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً «6» إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً «7» وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً «8» رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً «9»
وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً «10»
ترجمه
اى جامه بر خود پيچيده
برخيز در شب مگر اندكى
كه نصفش باشد يا كم كن از آن اندكى
يا بيفزا بر آن و شمرده بخوان قرآن را شمرده خواندنى
همانا ما زود است كه نازل سازيم بر تو سخنى گران را
همانا عبادت ناشى از بيدارى شب آن زحمتش زيادتر و راست و درستتر است در گفتار
همانا براى تو در روز فراغتى طولانى است
و ياد كن نام پروردگارت را و منقطع شو از خلق بسوى او منقطع شدنى
پروردگار مشرق و مغرب نيست معبودى جز او پس بگير او را كار ساز
و صبر كن بر آنچه ميگويند و دورى گزين از آنها دورى گزيدنى نيكو.
تفسير
قمّى ره نقل نموده كه خطاب به پيغمبر اكرم است كه جامه خود را بخود مىپيچيد و ميخوابيد و اصل مزّمّل متزمّل است تاء قلب بزاء و در زاء ادغام شده و گفته شده اين در ابتداء بعثت بوده كه هنوز آنحضرت ابلاغ وحى نفرموده بود و بعدا مخاطب بيا ايّها النّبى و الرّسول گرديد و بعد از خطاب خداوند او را امر فرموده به برخاستن از خواب براى تهجّد و نماز شب و قرائت قرآن و عبادت خدا و مناجات با قاضى الحاجات و امثال آن مگر در مقدار كمى از شب بر حسب آنچه
جلد 5 صفحه 293
معتاد است در ميان مردم كه شب را بيشتر بخواب ميگذرانند و آن نيمى از شب است يا قدرى از نيم كمتر يا قدرى از آن زيادتر كه حق دارد بخوابد چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از قليل نصف است كه ميتواند كم كند از قليل قليل را يا زياد كند بر قليل قليل را و قمّى ره هم قريب به اين معنى را نقل نموده و بنابر اين نصف بدل قليل است نه ليل كه بعضى از مفسّرين گفتهاند و نيز امر فرموده كه آنحضرت قرآن را ملايم و شمرده و خوب و دلنشين با صوت حزين و مراعات تزيين و تحسين قرائت فرمايد چنانچه در تفسير اين جمله از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه مراد آنستكه واضح و مبيّن كن آنرا و شتاب منما در آن مانند شتاب نمودن در خواندن شعر و جدا از يكديگر ادا ننما كلمات را كه نتوان جمع آورى نمود مانند شنى كه پراكنده شده و نيز از آنحضرت نقل شده كه مراد از ترتيل حفظ وقوف و اداء حروف است و بقيّه خصوصيّات كه اجمالا بآن اشاره شد مستفاد از روايات متعدّده از ائمه اطهار است و فرموده ما در آتيه نزديكى القاء ميكنيم بتو سخن سنگين متين و محكم رزينى را كه وحى الهى باشد چون آنحضرت در حين نزول وحى حالش تغيير ميكرد بطوريكه عرق ميفرمود و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه وقتى سوره مائده بر حضرت نازل شد سوار بر استرى بود و بدن مباركش سنگين شد بطوريكه آنحيوان از رفتار باز ماند و نزديك شد شكمش بزمين برسد و قمّى ره قولا ثقيلا را بقيام در شب و آيه بعد تفسير فرموده و بعضى گفتهاند مراد قرآن است و سنگينى آن باعتبار اشتمالش بر تكاليف است كه بر مكلّفين سنگين است و در هر حال فرموده همانا نفسى كه قائم و ناشى ميشود از خوابگاه خود در نيمه شب براى عبادت خدا بيشتر در فشار و سختى است يا ثابت قدمتر است و قولش راست و درستتر است يا عبادت ناشى از عابد در نيمه شب زحمتش زيادتر است يا موافقت چنين عابد و چنين عبادتى از جهت توافق قلب با لسان بيشتر است چون وطاء بكسر واو و مدّ نيز قرائت شده كه بمعناى موافقت است چون حضور قلب و خلوص نيّت و فراغت بال و آرامش خيال در آنوقت بيشتر است و باين معانى در روايات اشاره شده است و نيز ميفرمايد همانا براى تو اى
جلد 5 صفحه 294
پيغمبر در روز فراغت زياد بقدريكه بخوابى و بحوائج خود قيام نمائى هست چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و بعضى بعكس اينمعنى گفتهاند مراد آنستكه مشاغل تو در روز زياد است بقدريكه بعبادت نميرسى چون سبح در هر دو معنى استعمال ميشود و از لغات اضداد است ولى در همان معناى فراغ شايعتر است و اهل بيت ادرى بما في البيت ميباشند و نيز فرموده نام خدا را بر زبان جارى كن و منقطع شو از هر چه جز او است و با او پيوند نما و در بعضى از آثار تبتّل بتضرّع و بلند نمودن دو دست در نماز و دعا و حركت دادن دو انگشت سبّابه تفسير شده چون پروردگار و مدبّر امور از مشرق تا مغرب او است و جز او خداوندى نيست و بايد در امور به او توكّل نمود و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد صبر نمايد بر سخنان بيهوده قوم و نسبتهاى ناروائى كه باو ميدهند و دورى كند از آنها بخوبى بآنكه با آنان مدارا نمايد و آميزش ننمايد و دست از دعوت بر ندارد و انتقام از آنها را بخدا واگذار فرمايد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
نِصفَهُ أَوِ انقُص مِنهُ قَلِيلاً «3» أَو زِد عَلَيهِ وَ رَتِّلِ القُرآنَ تَرتِيلاً «4»
نصف شب را يا كم كن از نصف يا زياد كن بر آن و ترتيل كن قرآن را ترتيلي.
اينکه جمله سه نحوه تفسير شده: نحوه اولي- عطف بيان قليلا باشد يعني مراد از قليل که مستثني شده که براي استراحت و نوم باشد نصف شب است که شب را دو قسمت كن نصف براي قيام بنماز و مناجات و استغفار و نصف براي استراحت و نوم و البته نصف براي عبادت نصف آخر است که اول وقت نماز شب است از نصف تا فجر و نصف براي استراحت و نوم نصف اول است آنهم بعد از اداء فرائض مثل مغرب و عشاء و نوافل آنها بلكه براي تعشي و خوردن شام.
أَو زِد عَلَيهِ که دو ثلث استراحت و ثلث اخير که عبارت از وقت سحر باشد که فرمود: وَ بِالأَسحارِ هُم يَستَغفِرُونَ.
نحوه ثانية- اينكه نِصفَهُ أَوِ انقُص مِنهُ قَلِيلًا أَو زِد عَلَيهِ بيان مستثني منه باشد که قيام بر عبادت باشد نصف شب يا كمتر از نصف که ثلث اخير باشد يا زيادتر از نصف که دو ثلث عبادت باشد. و اينکه نحوه با نحوه اولي تفاوتي ندارد.
نحوه ثالثه- اينكه بيان ليل باشد يعني بعض ليالي که عذري دارند مثل مرض و مسافرت يا شغل مهمي قيام نكنند.
جلد 17 - صفحه 248
اقول: نظر به اينكه نوافل شب و مناجات با قاضي الحاجات و ذكر استغفار هر يك عبادت بسيار با فضيلت است و از مستجاب مؤكده است هر چه بيشتر باشد ثوابش بيشتر است، و نظر به اينكه واجب نيست فقط گفتند نماز شب بر پيغمبر واجب بود ولي بر امت مستحبّ است خداوند تعبير بنصف و كمتر از نصف و زيادتر از آن فرموده براي ترخيص است که هر قدر همت داريد و شايق هستيد و نشاط داريد که از روي كسالت نباشد اشتغال باين نوع عبادات داشته باشيد مثل دوره امروزه نباشد که يك قسمت از شب را بلهو و لعب و فسق و فجور طي ميكنند و يك قسمت خواب خرگوشي که تا وقت اداره و مغازه و اشغال دنيوي نشده بخواب هستند حتي نماز واجب صبح هم از بين رفته، بلكه ميتوان گفت: دوره عمر خواب هستيم و غفلت سر تا سر مملكت را فراگرفته که گفتند:
(النّاس نيام اذا ماتوا انتبهوا).
وَ رَتِّلِ القُرآنَ تَرتِيلًا اخبار زيادي در معناي ترتيل وارد شده مخصوصا در كافي در باب فضل قرآن، و مفسرين هم معاني مختلف كردهاند، و خلاصه مفاد اخبار اينكه تلاوت قرآن شمرده كلمه كلمه جمله جمله آيه آيه با تأمل و تدبر در معاني و با حال حزن و در آيات جنت طلب آن كند و در آيات نار استعاذه كند، و قلوب قاسيه را قرع كند و متنبه شود و هر سوره را بآخر برساند، و مثل اشعار شعراء قرائت نكند، و بصداي بلند که فرياد باشد قرائت نكند و هر آيه حق آن را ادا كند، و مثل رمل بيابان از هم پراكنده نكند که تمام اينها از اخبار استفاده ميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 4)- «یا بر نصف آن بیفزا» (او زد علیه).
«و قرآن را با دقت و تأمل بخوان» (و رتل القرآن ترتیلا).
به پا خیز که دوران «جامه به خود پیچیدن» و در گوشه انزوا نشستن نیست.
تعبیر به «ترتیل» که در اصل به معنی «تنظیم» و «ترتیب موزون» است، در اینجا به معنی خواندن آیات قرآن با تأنی و نظم لازم، و اداء صحیح حروف، و تبیین کلمات، و دقت و تأمل در مفاهیم آیات، و اندیشه در نتایج آن است.
همچنین روایاتی که در تفسیر «ترتیل» وارد شده همگی گواه بر این حقیقت است که نباید آیات قرآن را به عنوان الفاظی خالی از محتوا و پیام، تلاوت کرد، بلکه باید به تمام اموری که تأثیر آن را در خواننده و شنونده عمیق میسازد توجه داشت، و فراموش نکرد که این پیام الهی است، و هدف تحقق بخشیدن به محتوای آن است.
ج5، ص313
ولی متأسفانه امروز بسیاری از مسلمانان از این واقعیت فاصله گرفته، و از قرآن تنها به الفاظی اکتفا نمودهاند، بیآنکه بدانند این آیات برای چه نازل شده؟
درست است که الفاظ قرآن نیز محترم، است ولی نباید فراموش کرد که این الفاظ و تلاوت مقدمه بیان محتواست.
در حدیثی از امام صادق علیه السّلام در تفسیر «ترتیل» میخوانیم: «وقتی از کنار آیهای میگذری که در آن نامی از بهشت است توقف کن و از خدا بهشت را بطلب (و خود را برای آن بساز) و هنگامی که از آیهای میگذری که در آن نام دوزخ است از آن به خدا پناه بر». و خویشتن را از آن دور دار.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم