اولوا العزم
کلیدواژه: اولواالعزم، پیامبران، شریعت، حضرت نوح علیه السلام، حضرت ابراهیم علیه السلام، حضرت موسی علیه السلام، حضرت عیسی علیه السلام، پیامبر خاتم
محتویات
معنای واژه «اولواالعزم»
كلمه «اولوا» به معناى صاحبان و دارندگان[۱] و «عزم» به معناى آهنگ و اراده كارى كردن [۲]، تصميم گرفتن قطعى و به دور از شك و ترديد بر انجام كارى، قاطعيت و جديت داشتن و صبر و استوارى داشتن در قصد انجام كار[۳] آمده است، بنابراين «اولواالعزم» كسانى هستند كه در تصميم خويش قاطع و در اراده خود استوارند.
«اولواالعزم» در قرآن
واژه تركيبى اولواالعزم تنها يك بار در قرآن كريم و در آيه 35 سوره احقاف بكار رفته است. در اين آيه خطاب به رسول اكرم صلى الله عليه و آله آمده است: «فَاصبِر كَما صَبَرَ اولواالعَزمِ مِنَ الرُّسُلِ...» (پس شكيبايى كن، همچنان كه پيامبران اولواالعزم شكيبايى كردهاند...)
در ذيل آيات ديگرى سخن از «اولواالعزم» به ميان آمده؛ مانند آياتى كه در آنها اين مباحث مطرح شده است:
- صاحب شريعت بودن برخى پيامبران (سوره شورى/13)
- گرفتن پيمان شديد خداوند از بعضى پيامبران (سوره احزاب/7)
- وجود برخى حقايق قرآنى در صحف حضرت ابراهیم و حضرت موسی عليهماالسلام (سوره اعلی/19)
- نازل كردن خدا، تورات، انجيل و كتاب (قرآن) را بر موسى و عيسى و پیامبر خاتم صلى الله عليه و آله و دادن شريعت به ايشان (سوره مائده/44ـ48) و...
«اولواالعزم» چه کسانی اند؟
مراد از «اولواالعزم» برترين پيامبران الهى يعنى حضرت نوح، حضرت ابراهيم، حضرت موسى، حضرت عيسى و پیامبر اعظم عليهم السلام اند؛ آنان كه سرور ديگر پيامبران و داراى نقش محورى هستند[۴] و از احاطه تام به همه مظاهر برخوردارند زيرا از ديدگاه عرفانى، پيامبران به اذن خدا مربى موجودات و مظاهرند و همه آنها در دعوت و هدايت و تصرف در خلق و ساير لوازم نبوت مشترك بوده، امتياز مرتبه ايشان از يكديگر به واسطه احاطه و عدم احاطه بر همه مظاهر است و آنان كه از احاطه به همه مظاهر برخوردارند اولواالعزم ناميده مىشوند.[۵]
عزم پيامبران مذكور استوارى آنها در عمل به پيمان شديدى است كه خداوند در عهد نخست از آنان گرفته و از آن با نام «ميثاق غليظ» ياد كرده است: «و اِذ اَخَذنا مِنَ النَّبيّينَ مِيثقَهُم و مِنكَ و مِن نُوح و اِبرهيمَ و موسى و عيسَى ابنِ مَريَمَ واَخَذنا مِنهُم ميثقـًا غَليظا». (سوره احزاب/ 7)
اختلاف در كلمه «مِنْ» در تركيب «مِنَ الرُسُلِ» (سوره احقاف/ 35) موجب شده تا برخى با «بيانيه» گرفتن آن، همه پيامبران الهى را اولواالعزم بدانند، در حالى كه بيشتر مفسران «مِنْ» را ظاهر در «تبعيض» و بيانيه بودن آن را خلاف تحقيق مىدانند.[۶]
آنان تنها برخى از پيامبران را اولواالعزم دانسته، براى اثبات نظر خويش به آياتى استشهاد كردهاند؛ از جمله آيه 115 سوره طه كه خداوند درباره حضرت آدم فرمود: ما در او عزمى نيافتيم: «ولَقَد عَهِدنا اِلى ءادَمَ مِن قَبلُ فَنَسِىَ ولَم نَجِد لَهُعَزما» و نيز آيه 48 سوره قلم كه در آن رسول خويش را به صبر و شكيبايى فرمان داده و او را از شتاب در درخواست كيفر قوم خود نهى كرده است: «و لاتَكُن كَصاحِبِ الحوت».
ویژگی پیامبران «اولواالعزم»
اين پيامبران داراى دو ويژگىاند:
- آوردن شريعت جديد: «شَرَعَ لَكُم مِنَ الدّينِ ما وصّى بِهِ نوحـًا والَّذى اَوحَينا اِلَيكَ و ما وصَّينا بِهِ اِبرهيمَ و موسى و عيسى اَن اَقيموا الدّينَ ولا تَتَفَرَّقوا...».(سوره شورى/13)
- آوردن كتاب آسمانى مشتمل بر احكام و قوانين الهى كه برخى آيات به اين مطلب اشاره دارد؛ مانند آيه 19 سوره الاعلى، كه از كتاب ابراهيم و موسى عليهماالسلام با نام «صُحُف» ياد مىكند: «صُحُفِ اِبرهيمَ و موسى» و آيات 44 و 48 سوره مائده كه به ذكر كتاب هاى آسمانى تورات موسى و انجيل عيسى و كتاب (قرآن) رسول گرامى اسلام پرداخته است.
پانویس
منابع
محمدهادى ذبيح زاده روشن، دائرة المعارف قرآن كريم (جلد پنجم).