جعل حدیث

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«حدیث جعلی» یا «حدیث موضوع»، به معنی حدیث ساختگی، از جمله احادیث ضعیف محسوب می‌شود. حدیث‌سازی را می‌توان با پیدایش حدیث، هم عصر دانست. در طول تاریخ ادیان الهی، همیشه مردمانی دروغ‌ساز بوده‌اند که با اهداف گوناگون و در اثر عوامل مختلف مانند تعصبات مذهبی، انحرافات عقیدتی، خدمت به حاکم ستمگر، غلوّ در مذهب و عقاید، و کسب مال یا مقام، دست به تحریف حقایق و جعل احادیث می‌زدند.

پیشینه جعل حدیث

مطابق حدیثی از امام علی علیه‌السلام وضع و جعل در عهد پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله آغاز شد. طبق حدیث مذکور، در زمان پیامبر به آن حضرت روایات دروغین نسبت می‌دادند، تا آن‌جا که پیامبر به خطابه ایستاد و به مردم هشدار داد که نسبت‌دهندگان دروغ به او بسیار شده‌اند و بدانند که جایگاهشان دوزخ خواهد بود: «قَدْ کثُرَتْ عَلَی الْکذَابَةُ فَمَنْ کذِبَ عَلَیّ مُتِعَمِّداً فَلْیتَبَوَّأَ مَقْعَدَه مِنَ النّارِ».[۱] سپس امیر مؤمنان علیه‌السلام افزود که این رفتار ناشایست، پس از آن حضرت، گسترش نیز یافت.

اما عالمان و محدثان اهل سنت از حدیث یاد شده آغاز و انجام را روایت نکرده و به نقل «مَن کَذب علیَّ...» (هرکس بر من دروغ ببندد...» بسنده کرده‌اند. در عین حال، این نقل را با طرق بسیار گزارش کرده و حتی بر تواتر آن تأکید کرده‌اند.[۲]

در میان عالمان اهل‌سنت، شیخ محمد عبده از کسانی است که آغاز جعل و وضع را روزگار رسول‌اللّه صلی‌اللّه‌علیه‌وآله می‌دانست.[۳]

ابوزهو نیز، گو این‌که جریان وضع و جعل را به شکل گسترده آن، پس از «فتنه» (واقعه قتل عثمان) می‌داند، اما وجود آن را در زمان رسول‌اللّه نفی نمی‌کند.[۴]

پژوهشیان دیگر غالباً وضع و جعل را در هنگام بروز «فتنه» و حتی بعد از آن می‌دانند، تا به‌ روزگار صحابه جریان جعل و وضع و در نتیجه کذب بر رسول‌اللّه نسبت داده نشود، چرا که لازمه این امر آلوده شدن ساحت برخی از صحابیان به کذب و مخدوش شدن آموزه «عدالت صحابه» است.[۵]

پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) و وفات بسیاری از یاران راستین او از جمله امام علی(ع) و سیطره امویان، بازار حدیث سازی رونق گرفت و احادیث نادرستی درباره فضائل صحابیان و نکوهش علویان و اهل بیت(ع) و باورهایی مانند جبر و... جعل و نشر شدند. در این دوره جریانی شکل گرفت که بر پایه تکذیب و تردید، در مقام انکار فضائل و مناقب اهل‌بیت پیامبر و به‌ویژه امام علی علیه‌السلام برآمد. گام نخست آنان تکذیب بود، اگر امکان نداشت، در چگونگی روایت و محتوا و مفهوم احادیث نبوی ایجاد تردید می‌کرد و اگر این نیز دشوار بود، همگون آن فضیلت یا با اندک مشابهتی برای دیگران برمی‌ساخت. معاویه فضیلت‌سازی و فضیلت‌ستیزی را به مثابه مرام‌نامه رسمی آن روز ابلاغ کرد.[۶]

آثار نوشته شده در جعل حدیث

از جمله پژوهش‌های مهم حدیثی، بررسی جریان وضع و جعل است. این بحث و فحص، خود نوعی موضع‌گیری و پاسخ‌دهی یا پاسخ‌یابی در برابر خاورشناسان و کسانی است که بر آن طریق رفته‌اند، چرا که آنان این فرضیه را پیش کشیدند که چون حدیث، یک قرن تمام نگاشته نشد، پس از آن، راویان از «حفظ» (و نه از روی نوشته) گزارش می‌کردند و می‌توانستند هر سخنی را به جای حدیث عرضه کنند.[۷]

در این بخش، منابعی گزارش می‌شود که موضوع اصلی آن‌ها وضع و جعل حدیث است که برخی احادیث جعلی در آن گردآوری شده است، از جمله:

  • «الاربعون الودعانیه»، نوشته ابونصر محمد بن علی‌ بن ودعان موصلی (متوفی ۴۹۴) از کتب قدیمی در این موضوع است.
  • «الأخبار الدخیلة»، اثر شیخ محمدتقی شوشتری (۱۲۸۱-۱۳۷۲ ش)، محقق، محدّث و رجالی بزرگ شیعه صاحب «قاموس الرجال». بر کتاب «الاخبار الدخیلة»، پس از چاپ با کمک علی‌اکبر غفاری، یک مستدرک سه جلدی افزوده شد.[۸]
  • «الدرّ الملتقط فی تبیین الغلط»، اثر حسن بن محمد معروف به صاغانی (۵۷۷-۶۵۰ ق)
  • «الموضوعات فی الآثار و الأخبار»، تألیف هاشم معروف الحسنی. این کتاب از معدود آثار مستقلی است که به جریان وضع پرداخته و این پدیده را در میراث حدیثی اسلامی واقع‌بینانه و به دور از گرایش‌های مسلکی و مذهبی گزارش کرده است.
  • «الوضع فی الحدیث»، اثر عمر بن حسن عثمان فلّاته، مفصّل‌‌ترین کتاب در موضوع جعل و وضع در حدیث است.
  • «الرسائل العشر فی الأحادیث الموضوعة فی کتب السنة»، اثر سید علی حسینی‌ میلانی. کتاب الرسائل با سمت و سوی حذف فضائل اهل بیت نگاشته شده و مشتمل است بر ده رساله درباره ده حدیث برساخته با همان آهنگِ یاد شده، مانند حدیث «اصحابی کالنجوم».
  • «الوضّاعون و احادیثهم الموضوعة من کتاب الغدیر للشیخ الأمینی»، تألیف سید رامی یوزبکی. علامه امینی، نویسنده پرآوازه کتاب «الغدیر»، در مواردی از کتاب خود به موضوع «جعل و وضع» در حدیث پرداخته است.
  • «موسوعة الأحادیث و الآثار الضعیفة و الموضوعة»، اثر علی‌حسن علی حلبی. این کتاب گسترده‌‌ترین مجموعه حاوی احادیث موضوع و ضعیف است، با ذکر منابع و مصادر آن‌ها.

پانویس

  1. نهج‌البلاغة؛ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۶۲.
  2. ابن ‌جوزی، کتاب الموضوعات، ج۱، ص۵۶ـ۵۷
  3. محمد حمزه، الحدیث النبوی و مکانته فی الفکر الاسلامی الحدیث، ج۱، ص۱۳۳
  4. محمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، ج۱، ص۴۸۰.
  5. محمد محمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، ج۱، ص۴۸۰؛ عمر فلّاته، الوضع فی الحدیث، ج۱، ص۱۷۵.
  6. ابن ‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغة، ج۱۱، ص۴۴۴۵.
  7. مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی، ج۱، ص۹۲.
  8. محمدتقی شوشتری، الاخبار الدخیلة، ج۱، ص۱۶۸ـ۱۶۹

منابع

  • "وضع و جعل"، دانشنامه جهان اسلام، شماره ۵۸۷۷.
  • "چگونه می‌توان روایات جعلی را از غیر جعلی تشخیص داد؟"، پرسمان قرآن.
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه