و براى كسانى كه به پروردگارشان كفر ورزند عذاب جهنّم است كه بد بازگشتگاهى است. هنگامى كه به دوزخ پرتاب شوند، خروش نابهنجار آن را مىشنوند در حالى كه جوشش و فوران دارد. نزديك است از شدت خشم، پاره پاره شود، هرگاه گروهى در آن افكنده شوند، نگهبانان دوزخ از آنان پرسند: آيا هشدار دهندهاى به سراغ شما نيامد؟
نکته ها
«أُلْقُوا» از «القاء» به معناى پرتاب شدن بدون اختيار است.
«شَهِيقٌ» به زشتترين و ناخوشايندترين صداها، همچون صداى گوش خراش خران گفته مىشود. «تَفُورُ» از فوران، بيانگر شعلههاى عظيم دوزخ است كه مىجوشد و بالا مىآيد.
صداى ناخوشايند «شَهِيقٌ» از خود دوزخ است، «لَها شَهِيقاً» و اهل دوزخ نيز شهيق دارند، چنانكه در آيه 106 سوره هود مىخوانيم: «لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ»
پیام ها
1- غضب و غيظ، گاهى به حدّ انفجار مىرسد. «تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ»
جلد 10 - صفحه 151
2- دوزخيان، به درون آتش پرتاب مىشوند. «أُلْقُوا فِيها»
3- عذاب جهنم، همراه با تحقير است: «أُلْقُوا فِيها»، گوشخراش است: «سَمِعُوا لَها شَهِيقاً» و همراه با سؤال توبيخ است. «سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها»
4- عذاب الهى بعد از اتمام حجت است. «أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ»
إِذا أُلْقُوا فِيها: زمانى كه انداخته شوند كافران در جهنم مانند انداختن هيمه در آتش، سَمِعُوا لَها شَهِيقاً: بشنوند مر جهنم را آوازى مانند صداى درازگوش كه انكر اصوات است، هم چنانكه صدائى كه از آتش عظيم شنيده مىشود نزد سوختن، چون كفار را به جهنم اندازند، جهنم به صورت منكر فضيع به فرياد آيد، وَ هِيَ تَفُورُ: در حالتى كه مىجوشد و ايشان را فرو مىبرد مانند گوشت در ديگ جوشان.
و براى آنانكه كافر شدند بپروردگارشان عذاب جهنّم است و بد جاى بازگشتى است
آن چون افكنده شوند در آن شنوند از آن صوت منكرى و آن فوران دارد
نزديك باشد كه از هم بپاشد از شدّت خشم هر گاه افكنده شوند در آن گروهى ميپرسند از آنها متصدّيان امور آن آيا نيامد شما را بيم دهندهاى
گويند آرى بتحقيق آمد ما را بيم دهندهاى پس تكذيب كرديم و گفتيم نفرستاده است خدا هيچ چيز نيستيد شما مگر در گمراهى بزرگ
و گويند اگر بوديم كه ميشنيديم يا درك و تعقّل ميكرديم نميبوديم در زمره اهل جهنّم
پس اقرار نمودند بگناهشان پس دورى از خير باد براى اهل جهنّم.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب ذكر احوال شياطين كه داعيان بكفرند در آيات سابقه متعرّض احوال عموم كفّار شده ميفرمايد جهنّم كه مرجع و مئال و
جلد 5 صفحه 239
جايگاه بسيار بدى است و عذاب گوناگونش از آن آنها است وقتى ملائكه غلاظ و شداد كه موكّل امور دوزخند آنها را در آتش اندازند صوت مهيب منكرى مانند صوت حمار كه انكر اصوات است از شدّت التهاب آتش بگوش آنها ميرسد كه از استماع آن زهره آنها آب ميگردد و جهنّم مانند ديگى كه بشدت جوش آمده و محتويات خود را زير و بالا ميبرد و بيرون و درون ميكشد غليان و فوران دارد نزديك است از شدّت غيظ و غضب بر كفّار از هم بپاشد و اجزائش متفرّق گردد و اين از باب تمثيل و تشبيه بحال شخص غضبناك است كه نزديك باشد از شدت غيظ و غضب بتركد و پاره پاره شود و هر وقت آن موكّلين فوجى از كفّار را بجهنّم ميريزند با كمال شدّت از آنها استيضاح مينمايند كه آيا پيغمبرى در دنيا براى شما نيامد و آنها جواب ميدهند بلى آمد ولى ما تكذيب كرديم و گفتيم خدا چيزى نازل ننموده شما از پيش خودتان بأغراض شخصى سخن ميگوئيد و با پيروانتان در گمراهى و جهالت بزرگى بسر ميبريد و بعضى گفتهاند اينجمله را كه شما در گمراهى و جهالت بزرگ ميباشيد ملائكه دوزخ بآنها ميگويند و بنابراين قول مقدّر است در هر حال آنجا از كرده خودشان پشيمان ميشوند ولى ديگر پشيمانى سودى ندارد و با يكديگر ميگويند اگر ما گوش بسخنان رهبران دينى ميداديم و نصائح آنانرا بدون دليل قبول مينموديم براى آنكه از آنها جز صدق و صفا چيزى نديده بوديم يا فكر ميكرديم و بعقل ادراك مينموديم صدق گفتار ايشانرا امروز باين عذاب گرفتار نميشديم و قمّى ره نقل فرموده كه شنيدند و تعقّل نمودند ولى اطاعت و قبول نكردند و لذا خداوند فرموده پس اقرار نمودند بگناهشان و ظاهرا اعتراف آنها براى آنستكه آنجا حقايق آشكار ميشود و جاى انكار باقى نميماند و در خاتمه بنفرين خدا و ملائكه گرفتار شدهاند چون سحق دورى از خير و رحمت است و مصدر فعل مقدّر يعنى دورى از خير و رحمت خدا باد براى اهل آتش جهنّم و تقدير فأسحقهم اللّه سحقا ميباشد.
سَمِعُوا لَها شَهِيقاً شهيق صداي بلند منكر است مثل صداي حمار، آن آخر صداي حمار که از بيخ حلق بلند ميشود شهيق ميگويند، و هر بلند و مرتفع را شاهق ميگويند مثل كوه، و شهق الرجل فمات نعره که ميزند و ميميرد، جهنم نعره ميزند مثل صداي حمار و شهقه صيحه است. و نيز ميفرمايد: فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النّارِ لَهُم فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ هود آيه 108. زفير اول صداي حمار است و شهيق آخر صدا که خود اهل جهنم مثل حمار فرياد و داد ميكنند و كسي بداد آنها نميرسد.
وَ هِيَ تَفُورُ آن آتش جهنم فوران دارد مثل فواره که شعله ميزند و شعلههاي او مثل كوه بلند ميشود، اعاذنا اللّه منها.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 7)- سپس به شرح گوشهای از این عذاب وحشتناک پرداخته، میافزاید: «هنگامی که (کفّار) در آن افکنده شوند صدای وحشتناکی از آن میشنوند و این در حالی است که پیوسته میجوشد» (اذا القوا فیها سمعوا لها شهیقا و هی تفور).
آری! هنگامی که آنها با نهایت ذلت و حقارت در آن پرتاب میشوند فریاد وحشتناک و طولانی جهنم بر میخیزد، و تمام وجود آنها را در وحشت فرو میبرد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: