آیه 10 سوره قصص

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۳۳ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (تفسیر آیه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَارِغًا ۖ إِنْ كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَنْ رَبَطْنَا عَلَىٰ قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<9 آیه 10 سوره قصص 11>>
سوره : سوره قصص (28)
جزء : 20
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و مادر موسی دلش (از هر چیز جز یاد طفلش) فارغ شد (و به حدی غم و اندوه قلبش را فرا گرفت که) اگر نه ما دلش را بر جای نگاه داشتیم تا ایمانش بر قرار ماند نزدیک بود راز درونش را آشکار سازد.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

The heart of Moses’ mother became desolate, and indeed she was about to divulge it had We not fortified her heart so that she might have faith [in Allah’s promise].

معانی کلمات آیه

«فَارِغاً»: خالی و تهی. مراد خالی از قوّت و قدرت ضبط خود و تهی از خویشتنداری و شکیبائی (نگا: ابراهیم / ). «إِنْ ... لَتُبْدِی ...»: از مصدر ابداء به معنی بیان و اظهار است. «رَبَطْنَا عَلی قَلْبِهَا»: دل او را بر جای و استوار داشتیم (نگا: کهف / ). «الْمُؤْمِنینَ»: مراد باورمندان و معتقدان به وعده خدا است، که در اینجا (إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَیْکِ ...) در آیه هفتم است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِّ مُوسى‌ فارِغاً إِنْ كادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلى‌ قَلْبِها لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ «10»

ودل مادر موسى (از هر چيز، جز فكر فرزند) تهى شد (و) اگر قلب او را استوار نساخته بوديم تا از ايمان آورندگان (به وعده‌ى ما باقى) بماند، همانا نزديك بود كه (به واسطه جزع وفزع) آن (راز) را افشا كند.

وَ قالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «11»

و (مادر موسى) به‌خواهر او گفت: (صندوق حامل موسى را) دنبال كن پس او از دور وى را زير نظر داشت، در حالى كه (دشمنان) متوجّه نبودند (كه آنكه او را تعقيب مى‌كند خواهر موسى است و از اين تعقيب، چه هدفى دارد).

نکته ها

تفسير الميزان، آيه‌ى‌ «وَ أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِّ مُوسى‌ فارِغاً» را با توجّه به سياق و ظاهر آيات قبل و بعد، چنين معنا نموده‌اند: دلِ مادر موسى به واسطه‌ى وحى الهى آرام گرفت و ديگر خوف و ترسى نداشت و اگر آن وعده‌ى الهى نبود، مادر موسى به سبب شدّت اضطراب، آن راز را افشا مى‌كرد.

مادر موسى بعد از آنكه فرزندش را در صندوقى گذارده و در دريا انداخت، به خواهر موسى مأموريّت داد تا مخفيانه اين جريان را پيگيرى كند. او نيز به دور از چشم مأموران حكومتى، صندوق را دنبال كرد تا اين‌كه از دريا نجات يافت و در دامان همسر فرعون قرار گرفت. او همچنان موسى را زير نظر داشت تا اين‌كه متوجّه شد درباريان فرعون به دنبال دايگانى‌

جلد 7 - صفحه 24

براى شيردادن به كودك هستند؛ امّا موسى هيچ سينه‌اى را نمى‌پذيرد، سرانجام خواهر موسى با طرح پيشنهاد دايگى مادرش و پذيرش دربار، مأموريّتش خاتمه يافت.

پیام ها

1- افشاى اسرار از نشانه‌هاى سستى و ضعف ايمان است. «لَتُبْدِي بِهِ لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلى‌ قَلْبِها»

2- آرامش دل‌ها به دست خداست. «رَبَطْنا عَلى‌ قَلْبِها»

3- از نشانه‌هاى ايمان، آرامش خاطر ودل آرام است. رَبَطْنا ... لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ‌

4- آنچه در نظر الهى مهمّ است، ايمان است و زن و مرد تفاوتى ندارند. «لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» در صورتى كه بايد مى‌فرمود: «مِنَ الْمُؤْمِناتِ»

5- زنان ودختران نيز بايد از تدبيرهاى لازم در مسائل اجتماعى برخوردار باشند. «قالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ»

6- در امور حساسيّت برانگيز، كارها را به ديگران واگذار كنيم. «لِأُخْتِهِ» در ماجراى موسى عليه السلام حساسيّت بر روى مادر بيشتر بود و امكان داشت كه مطلب افشا گردد.

7- توكّل به خدا به معناى بى‌تفاوتى در مسائل نيست. با اين‌كه مادر موسى زن باايمانى بود، ولى باز هم دخترش را براى تعقيب ماجرا فرستاد. «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ‌، قالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ»

8- در برخورد با نظام‌هاى طاغوتى و خفقان‌آور، تعقيب ومراقبت امرى ضرورى است. «قُصِّيهِ»

9- براى حفظ اسرار، عادّى‌سازى در رفتار يك امر لازم است. «عَنْ جُنُبٍ» (خواهرموسى از دور صندوق برادر را زير نظر داشت، تا اين مراقبت بسيار عادّى باشد وسبب حساسيّت وتحريك دشمن نشود.)

10- مؤمن، مأموريّت خود را به دور از توجّه دشمن به انجام مى‌رساند. «وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 25

پانویس

منابع