آیه 50 سوره اسراء
<<49 | آیه 50 سوره اسراء | 51>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
بگو که شما سنگ باشید یا آهن.
بگو: [اینکه سهل و آسان است] شما سنگ شوید یا آهن،
بگو: «سنگ باشيد يا آهن،
بگو: سنگ باشيد يا آهن.
بگو: «شما سنگ باشید یا آهن،
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«حَدِیداً»: آهن.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ كُونُوا حِجارَةً أَوْ حَدِيداً «50»
بگو: (استخوان خرد شده كه آسان است، شما) سنگ باشيد يا آهن.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ كُونُوا حِجارَةً أَوْ حَدِيداً (50)
چون كفار محال مىدانستند زنده شدن بعد از مردن را، لذا بعث را منكر بودند، اگرچه بدن هم به حالت خود باقى باشد. و ذكر حالت پوسيدگى براى تقويت انكار حشر بوده، و آيه شريفه رفع استبعاد اصل آن را فرمايد:
قُلْ كُونُوا حِجارَةً أَوْ حَدِيداً: (امر بر سبيل تعجيز و توبيخ و مقصود اهانت و الزام آنها است) بگو اى پيغمبر در جواب منكرين كه شما سنگ شويد يا آهن به صلابت و شدت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالُوا أَ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِيداً (49) قُلْ كُونُوا حِجارَةً أَوْ حَدِيداً (50) أَوْ خَلْقاً مِمَّا يَكْبُرُ فِي صُدُورِكُمْ فَسَيَقُولُونَ مَنْ يُعِيدُنا قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْكَ رُؤُسَهُمْ وَ يَقُولُونَ مَتى هُوَ قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ قَرِيباً (51) يَوْمَ يَدْعُوكُمْ فَتَسْتَجِيبُونَ بِحَمْدِهِ وَ تَظُنُّونَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً (52)
ترجمه
و گفتند آيا چون گشتيم استخوانها و ذرات پراكنده آيا ما هر آينه برانگيخته شدگانيم آفريده نوينى
بگو بوده باشيد سنگها يا آهن
يا مخلوقى از آنچه بزرگ آيد در سينههاى شما پس زود باشد بگويند كيست كه عود ميدهد ما را بگو آنكس كه پديد آورد شما را اوّل بار پس زود باشد بجنبانند بسوى تو سرهاشان را و گويند چه زمانى خواهد بود آن بگو شايد كه بوده باشد نزديك
روز كه ميخواند شما را پس اجابت ميكنيد بستايش او و گمان ميبريد كه درنگ نكردهايد مگر اندكى.
تفسير
كسانيكه منكر معاد شدند دليلى بر مدّعاى خودشان اقامه ننمودند جز استبعاد كه گفتند آيا وقتى ما مرديم و گوشت بدن ما خاك شد و از ما جز استخوانى باقى نماند و اجزاء خاك شده بدن ما پراكنده و متفرّق شد و يا غبار گرديد آيا ممكن است ما دو مرتبه برانگيخته و مبعوث شويم از قبورمان با آنكه مخلوق جديد و آفريده نو پديدى باشيم لذا پيغمبر اكرم مأمور شد كه اوّلا در جواب بفرمايد اگر ميتوانيد سنگ يا آهن شويد يا آفريده ديگرى از اشيائى كه در ضمير و اعتقاد شما بزرگ و سختتر از سنگ و آهن است هر چه باشيد و بشويد در قيامت مبعوث خواهيد شد و براى اختصار و مبالغه در الزام جواب شرط حذف و كلام بصورت امر آورده شده و چون اين جواب موجب مزيد استبعاد آنها خواهد شد ناچار ميگويند كه ميتواند چنين كارى كند آنوقت راه جوابى كه رفع استبعاد آنها را نمايد براى تو باز ميشود و بدون درنگ بگو آنكس كه خلق كرد و پديد آورد شما را روز اول چون هر كس ميداند بنى آدم از اجزاء متفرقه و عناصر مختلفه خلق و پديدار شدهاند و هر كس يكبار مركّبى را ايجاد و مصنوعى را اختراع نمود بار دوّم از براى او آسانتر است و باين تذكّر استبعاد آنها رفع خواهد شد و در اينحال آن بيچارگان از عجز و ناچارى در جواب متوسل باستهزاء و استخفاف شوند و بجانب تو سرهاشان را بجنبانند و بگويند پس اين بعث كى ميشود و تو در
جلد 3 صفحه 366
مقابل آنها بگو شايد نزديك باشد چون عمر دنيا در برابر آخرت هر چه باشد كوتاه است يا هر آينده محقّق الوقوعى نزديك است و نغض حركت دادن سر ببالا و پائين است و بعضى او خلقا ممّا يكبر فى صدور كم را اشاره بمرگ گرفتهاند چون هيچ چيز در دل مردم بزرگتر از مرگ نيست و در روايت قمّى ره از امام باقر عليه السّلام به اين معنى تصريح شده و بنابراين مراد آنستكه اگر فرضا شما بصورت مرگ در آئيد و عين آن شويد خداوند قادر است كه مرگ را زنده كند و ممات را حيات بخشد و اين كمال مبالغه در قدرت است و بنظر حقير محتمل است اين جمله اشاره باشد بشبهه آكل و مأكول يعنى اگر شما بميريد و جزء بدن ديگران شويد كه در اين صورت اعاده همه با اجزائشان بزرگ و ممتنع است در نظر شما باز خداوند قادر است همه را با اجسادشان زنده و محشور فرمايد چون واضح است كه استبعاد در اين صورت بيشتر و شبهه بزرگتر است در دلها از اعاده سنگ و آهن و هرچه سختتر باشد از آن دو و كيفيت احياء موتى و رفع اين شبهه و ساير شبهات معاد جسمانى از مراجعه بسوره بقره ذيل آيه فقلنا اضربوه ببعضها كذالك يحيى اللّه الموتى تحت عنوان تبيين سماوى واضح و آشكار خواهد شد انشاء اللّه تعالى و روز قيامت روزى است كه خداوند بندگان خود را ميخواند و آنها فورا اجابت مينمايند در حاليكه مشغولند بحمد خداوند بر كمال قدرتش و اين خواندن در نفخه دوّم اسرافيل است و اجابت در قيام آنها است از قبور و حمد بنا بر روايت جوامع بگفتن سبحانك اللهم و بحمدك است و بعضى گفتهاند حمد اقرار آنها است بآنكه خداوند مستحقّ ستايش است بر نعم او چون معارف در آنروز ضرورى است و بنابراين هر سه معنى يعنى خواندن و اجابت نمودن و حمد كردن، عملى و حالى است و همه گمان ميكنند كه درنگ نكردند در دنيا و برزخ مگر كمى چون عمر دنيا بالنسبه بآخرت كم است و يكروز آخرت بقدر تمام مدت دنيا است و بعضى گفتهاند در اين آيه خطاب باهل ايمان شده چون آنها حمد خدا را بجا ميآورند و در برزخ متنعم ميباشند و اهل تنعم و تعيش زمان طويل را قصير مىپندارند و اللّه اعلم.
جلد 3 صفحه 367
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل كُونُوا حِجارَةً أَو حَدِيداً (50) أَو خَلقاً مِمّا يَكبُرُ فِي صُدُورِكُم فَسَيَقُولُونَ مَن يُعِيدُنا قُلِ الَّذِي فَطَرَكُم أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَيُنغِضُونَ إِلَيكَ رُؤُسَهُم وَ يَقُولُونَ مَتي هُوَ قُل عَسي أَن يَكُونَ قَرِيباً (51)
در جواب اينکه منكرين معاد بفرما اگر مثل سنگ خارا يا آهن و فولاد باشيد يا هر چه در نظر شما بزرگ باشد مثل كوه يا اشجار قويه يا فيل و كرگدن يا بالاتر مثل خورشيد و افلاك باشيد البته مبعوث ميشويد پس ميگويند كيست قدرت داشته باشد بگو آن كسي که اول دفعه که هيچ بوديد خلق فرمود خداوند قادر متعال پس سرهاي خود را بزير مياندازند مقابل تو و ميگويند اينکه بعث چه موقعي تحقق پيدا ميكند بگو اميد است که نزديك باشد، در بحث قدرت در مجلد اول كلم الطيب گفتهايم که قدرت بمحالات عقليه تعلق نميگيرد آن هم نه از جهت نقص در قدرت بلكه از جهت عدم قابليت محل از براي وجود زيرا اگر ممكن باشد وجودش از فرض محال خارج است و هر چه ممكن الوجود باشد قدرت بر ايجادش دارد و لو محال عادي باشد و البته موافق با حكمت و مصلحت زيرا بدون آن لغو يا قبيح است و محال است از خداوند صادر شود بواسطه صفت عدل آنهم نميكند نه آنكه نميتواند و نظير آن در حق معصومين که محالست از آنها معصيت صادر شود نه اينكه قدرت نداشته باشند بلكه بواسطه صفت عصمت محال است از آنها صادر شود.
قُل كُونُوا حِجارَةً أَو حَدِيداً ذكر حجارة و حديد از باب مثال است يعني هر چه محكم و متقن باشيد.
أَو خَلقاً مِمّا يَكبُرُ فِي صُدُورِكُم هر چه تصور كنيد خداوند بزرگتر است از آن و قدرت بر ايجاد و اعدام و تفرقه و تأليف دارد و چون اينها باور نميكنند
جلد 12 - صفحه 267
همچه قدرتي ميگويند فَسَيَقُولُونَ مَن يُعِيدُنا در جواب آنها بفرما آن قادر متعالي که هيچ را چيز ميكند و نيست را هست ميكند قدرت دارد که صورت خاكي را صورت لحمي دهد و مرده را زنده كند.
قُلِ الَّذِي فَطَرَكُم أَوَّلَ مَرَّةٍ و چون اينکه بيان دندان شكن است ديگر جايي براي اشكال ندارد سرهاي خود را بزير انداختند و مجاب شدند.
فَسَيُنغِضُونَ إِلَيكَ رُؤُسَهُم و زير لب ميگفتند چه وقت اينکه بعث واقع ميشود چنانچه عوام ميگويند حالا تا قيامت بنظر آنها دور ميآيد.
إِنَّهُم يَرَونَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً معارج آيه 6 و 7 وَ يَقُولُونَ مَتي هُوَ در جواب آنها بفرما قُل عَسي أَن يَكُونَ قَرِيباً تمام عمر دنيا را از اول خلقت تا قيام قيامت اگر بگوئيم مثل قطره است نسبت بدرياي عميق غلط گفتهايم زيرا درياي عميق هم محدود است و آخرت نامحدود و كلمه عسي نه بمعني رجاء باشد و احتمال خلاف هم داده شود بلكه بمعني تحقق و وقوع است البته قريب است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 50)- قرآن در پاسخ آنها میگوید: «بگو: (استخوان پوسیده و خاک شده که سهل است) شما سنگ باشید یا آهن» باز خدا قادر است لباس حیات در تنتان بپوشاند (قُلْ کُونُوا حِجارَةً أَوْ حَدِیداً).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم