آیه 221 سوره بقره

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۳:۰۷ توسط Quran (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّىٰ يُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ ۗ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّىٰ يُؤْمِنُوا ۚ وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ ۗ أُولَٰئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ ۖ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<220 آیه 221 سوره بقره 222>>
سوره : سوره بقره (2)
جزء : 2
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و با زنان مشرک ازدواج مکنید مگر آنکه ایمان آرند و همانا کنیزکی با ایمان بهتر از زن آزاد مشرک است هر چند از (حسن و جمال) او به شگفت آیید، و زن به مشرکان مدهید مگر آنکه ایمان آرند و همانا بنده مؤمن بسی بهتر از آزاد مشرک است هر چند از (مال و حسن) او به شگفت آیید. مشرکان (شما را از راه جهل) به آتش خوانند و خدا از راه لطف و مرحمت به بهشت و مغفرت دعوت کند و خداوند برای مردم آیات خویش بیان فرماید، باشد که هشیار و متذکر گردند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Do not marry idolatresses until they embrace faith. A faithful slave girl is better than an idolatress, though she should impress you. And do not marry [your daughters] to idolaters until they embrace faith. A faithful slave is better than an idolater, though he should impress you. Those invite [others] to the Fire, but Allah invites to paradise and pardon, by His will, and He clarifies His signs for the people so that they may take admonition.

معانی کلمات آیه

«لا تَنکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ»: با زنان مشرک ازدواج نکنید. «أَمَةٌ» برده. بنده. «لا تَنکِحُوا الْمُشْرِکِینَ»: زنان را به ازدواج کافران درنیاورید. «عَبْدٌ»: برده. بنده. «یَدْعُونَ»: فرا می‌خوانند. دعوت می‌کنند. «یَدْعُو»: فرا می‌خواند. دعوت می‌کند. در رسم‌الخطّ قرآنی الفی در آخر دارد. «بِإِذْنِهِ»: به اراده و توفیق خود. «یَتَذَکَّرُونَ»: متذکّر شوند. پند و عبرت گیرند.

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

مفسرين عامه و خاصه[۳] از مقاتل روايت نمايند: كه اين آيه درباره مرثد بن ابى‌مرثد الغنوى نازل گرديد، وى مردى شجاع و دلاور بود.

رسول خدا صلى الله عليه و آله او را مأمور نمود كه به مكه برود و پنهانى چند نفر از مسلمين را به مدينه بياورد. مرثد وقتى كه وارد مكه شد، زنى بنام عناق كه خوشگل بود و با مرثد در جاهليت سر و سرى داشت، متوجه شد كه مرثد به مكه آمده است. لذا به ملاقات وى رفت و او را به منزلش دعوت نمود. مرثد گفت: چون مسلمان شده ام اسلام ميان من و تو حائل گرديده و نمى توانم دعوت تو را بپذيرم. عناق گفت: مرا به عقده خود درآور و به زنى قبول كن. مرثد گفت: بايد در اين خصوص از رسول خدا صلى الله عليه و آله اجازه بگيرم. عناق كه جواب‌هاى رد او را شنيد، به خشم درآمد و فرياد كشيد و مشركين را جمع نمود. مشركين مرثد را سخت مضروب نمودند. مرثد به مدينه آمد و قضيه عناق را به پيامبر گفت، سپس اين آيه نازل گرديد.

و درباره اين قسمت از آيه «وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ» نيز چنين گويند:[۴] كه درباره عبدالله رواحه نازل گرديد وى كنيزى داشت روزى او را مضروب ساخت و جريان امر را به پيامبر گفت. رسول خدا فرمود: چگونه زنى است؟ عبدالله گفت: زنى است كه شهادت به يكتائى خداوند و به نبوت تو دارد و روزه مي‌گيرد و نيكو وضو مي‌سازد، پيامبر فرمود: چنين زنى مؤمنه است. عبدالله سوگند ياد كرد كه وى را آزاد كرده و به زوجيت خويش درآورد و مردم عبدالله را طعنه مي‌زدند كه با زنى سياه ازدواج كرده در صورتى كه زنان زيباروى مشركه مايل به زوجيت با او هستند، نمى پذيرد. سپس اين آيه نازل گرديد.

و نيز گويند:[۵] درباره زنى به نام خنساء نازل شده كه كنيزك سياهى بود و حذيفه او را خريدارى كرده بود و چون باايمان بود، حذيفه به او گفت: اى خنساء با سياهى و زشت‌روئى خود نام خودت را بلندآوازه كرده و به ملأ اعلى رسانيده اى زيرا خداوند براى تو آيه اى نازل كرد سپس او را آزاد ساخت و به زنى گرفت.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«221» وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ يُبَيِّنُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ‌

وبا زنان مشرك، ازدواج نكنيد تا ايمان آورند وقطعاً كنيز با ايمان از زن (آزاد) مشرك بهتر است، اگرچه (زيبايى يا ثروت يا موقعيّت او) شما را به شگفتى درآورد. و به مردان مشرك، زن ندهيد تا ايمان آورند وقطعاً برده با ايمان از مرد (آزاد) مشرك بهتر است، هر چند (زيبايى و موقعيّت و ثروت او) شما را به شگفتى وادارد. آن مشركان (شما را) به سوى آتش دعوت مى‌كنند، در حالى كه خداوند با فرمان و دستورات خود، شما را به بهشت وآمرزش فرا مى‌خواند و آيات خويش را براى مردم روشن مى‌كند تا شايد متذكّر شوند.

جلد 1 - صفحه 346

نکته ها

ازدواج با همسران غير مؤمن، مى‌تواند تأثير منفى بر تربيت فرزندان و نسل آينده انسان بگذارد، چنانكه ممكن است آنها عامل جاسوسى براى بيگانه باشند. گرچه آيه درباره‌ى ازدواج با غير مسلمانان است، ولى هر نوع معاشرتى كه ايمان انسان را در معرض خطر قرار دهد ممنوع است.

پیام ها

1- مسلمانان، حقّ پيوند خانوادگى با كفّار را ندارند. «وَ لا تَنْكِحُوا»

2- در انتخاب همسر، ايمان اصالت دارد و ازدواج با كفّار ممنوع است. «وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ»

3- در ازدواج، فريب جمال، ثروت و موقعيّت ديگران را نخوريد. «وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ ... وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ»

4- مقام و مال و جمال، جاى ايمان را پر نمى‌كند. «وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ»

5- به ضعيفان و محرومان با ايمان بهاداده و با آنان ازدواج كنيد. «لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ ... لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ»

6- غرائز بايد در مسير مكتب كنترل شود. «حَتَّى يُؤْمِنَّ ... حَتَّى يُؤْمِنُوا»

7- ايمان مايه‌ى ارزش است، گرچه در بنده و كنيز باشد وشرك رمز سقوط است، گرچه در حر و آزاد باشد. «لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ»

8- پدر، حقّ ولايت بر ازدواج دخترش دارد. در مسئله داماد گرفتن، به پدر خطاب مى‌كند كه دختر خود را به مشركان ندهيد. «لا تَنْكِحُوا»

9- اوّل ايمان، بعد ازدواج. فكر نكنيد شايد بعد از ازدواج ايمان بياورند. «حَتَّى يُؤْمِنَّ ... حَتَّى يُؤْمِنُوا»

10- از نفوذ عوامل مشرك در تاروپود زندگى مسلمانان، جلوگيرى كنيد و توجّه به خطرات مختلف اين نوع ازدواج‌ها داشته باشيد. «أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ»

11- همسر مشرك، زمينه ساز جهنّم است. «يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ»

جلد 1 - صفحه 347

12- عمل به دستورات الهى، راه رسيدن به بهشت است. «وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ»

13- مغفرت، با توفيق و اذن الهى است. بر خلاف مسيحيّت كه آمرزش را بدست بزرگان خود مى‌دانند. «وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ»

14- انسان، واقعيات را به طور فطرى در مى‌يابد. بيان احكام فقط براى يادآورى است. «لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ»

پانویس

  1. پرش به بالا طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌1، ص 111.
  2. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 79.
  3. پرش به بالا تفاسير مجمع البيان و روض الجنان از خاصه و تفسير كشف الاسرار و ابن‌المنذر و ابن ابى‌حاتم و واحدى از عامه.
  4. پرش به بالا تفاسير كشف الاسرار و روض الجنان و واحدى.
  5. پرش به بالا روض الخبان و كشف الاسرار.

منابع