ردّیه
نوشتههایی را که در ردّ و ابطال نظریه یا بینشی علمی، دینی، عرفانی و جز آن نوشته شده باشد، ردّیه میخوانند. ردّیهنویسی علمی و فلسفی از پیش از اسلام رایج بوده و به بسیاری از آنها در الفهرست ابن ندیم (۳۸۰ ق.) اشاره شده است.
احتجاج امام علی علیه السلام با معاویه که ایشان و پیروانشان را، طی نامهای به قتل عثمان (۳۵ ق.) متّهم کرده بود، جزو نخستین ردّیههای دوره اسلامی است. پیشینه ردّیهنویسی به مجادلات و مناظرات مذهبی پایان دوره امویان (۴۱-۱۳۲ ق) میرسد. اما بیشترین سهم ردّیهنویسی مربوط به روزگار معتزلیان (از میانه سده ۲ ق. به بعد) است.
مسلمانان پس از آن که دروسی را نزد استادان یهودی، مسیحی، صائبی و زردشتی فراگرفتند، در مقام پاسخگویی به آنها برآمدند و رفته رفته اینگونه پاسخگویی و ردّیهنویسی در میان خود آنان نیز رواج یافت. یکی از بهترین نمونههای ردّیهنویسی در میان مسلمانان الشافی فی الامامه و ابطال حجج العامه نوشته شریف مرتضی (۳۵۵-۴۳۶ ق.) است که آن را در «ردّ المغنی فی الامامه» قاضی عبدالجبار معتزلی (۳۵۹-۴۱۵ ق.) نوشته است.
مسلمانان معمولاً درباره هر اندیشهای که از سوی متفکران مطرح میگردید یا از بیرون وارد جامعه اسلامی میشد به بحث و گفتگو میپرداختند و به ردّ و قبول آن میاندیشیدند. فقط فیلسوفان نبودند که آرای یکدیگر را محک میزدند، بلکه به نقد و بررسی آرای خوارج، معتزله، زیدیه، اشاعره، شیعیان، سُنّیان و مکاتب گوناگون فقهی مانند اخباریان، اصولیان، اصحاب تناسخ، زنادقه، اهل منطق، اهل قیاس، جبری باوران، غُلات، صوفیه، قرامطه و باطنیان، مجسّمه، مشبّهه، کرامیان و فرقههای دیگر نیز میپرداختند.
از رویدادهای بزرگ در تاریخ ردّیهنویسی اسلامی، ورود مبلّغان مسیحی به سرزمینهای اسلامی بود که موجب گردید مسیحیان و مسلمانان کتابهایی در ردّ آیین یکدیگر بنویسند که «آیینه حقنما» به فارسی از فرانسوا گزاویه (۹۱۲-۹۶۰ ق.) در ردّ اسلام و «مصقل صفا» به فارسی (۱۰۴۴ ق.) در ردّ مسیحیت از آن جمله است.
در هنر نیز پیروان مذاهب اسلامی ردّیههایی بر باورهای یکدیگر مینوشتند که مشهورترین آنها «تحفه اثنی عشریه» به فارسی (۱۲۱۵ ق.) و «وسیلةالنجاة» از عبدالعزیز دهلوی (۱۱۱۴-۱۱۷۶ ق.) در ردّ مذهب شیعه است.
از مهمترین کتابهای ردّیه عربی «مخاریق الانبیاء» از محمد بن زکریای رازی (۲۵۱-۳۱۳ ق.) در انکار ضرورت وجود نبوت و «اعلام النبوه» از ابوحاتم رازی (۳۲۲ ق.) در ردّ نظریات زکریای رازی است.
«ابطال احکام نجوم» از فارابی (۲۶۰؟-۳۳۹ ق.)؛ برخی رسایل ابوریحان بیرونی (۳۶۲-۴۴۰ ق.) در ردّ نظریات ارسطو و ابنسینا؛ تفسیر تبیان از شیخ طوسی (۳۸۵-۴۶۰ ق.) در ردّ اشاعره؛ «تهافت الفلاسفه» از امام محمد غزالی (۴۵۰-۵۰۵ ق.) در ردّ برخی فلاسفه؛ «تهافت التهافت» از ابن رشد (۵۲۰-۵۹۵ ق.) در ردّ تهافت امام غزالی و «تلبیس ابلیس» از ابوالفرج ابن جوزی (سده ششم هجری) در ردّ فرقههای مختلف از دیگر ردّیههاست.
ردّیههای دیگری نیز در مذاهب مختلف نوشته شده که ردّ اهل سنت از حسن فرزند عبدالرزاق؛ ردّ بهائیت از آقا میرزا احمد کرمانی؛ ردّ بر تورات در بیست و سه فصل که هر فصل از یک کتاب گرفته شده؛ ردّ شبهات از حاج محمد کریمخان قاجار در شش فصل؛ ردّ بر شیعه از عبدالغفار فرزند شیخ خیرالدین محمد؛ ردّ بر قادیانی از سید محمد عصار لواسانی؛ ردّ بر نصارا از محمد خلیل فرزند محمد اشرف قاینی؛ ردّ هنری مارتین، کشیش انگلیسی در کتاب فیلیپ پادری در ردّ بر اسلام؛ و ردّ بر یهود از حاجیبابا فرزند محمد اسماعیل قزوینی که پدر او یهودی بود و خود در یزد میزیست و به سال ۱۲۱۱ ق. محضرالشهود فی ردّالیهود را نوشت از جمله آنهاست.
گاه علما کتابی را که دانشمندی در ردّ کتاب دانشمند دیگری نوشته بود، دوباره رد میکردند، مانند: المصارع، نوشته امام تاجالدین محمد بن عبدالکریم شهرستانی (۴۷۹؟-۵۴۸ ق.) در ردّ اشارات ابن سینا (۴۲۸ ق.) و مصارعالمصارع خواجه نصیرالدین طوسی (۵۹۷-۶۷۲ ق.) که ردّ بر ردّیه است. گاه نیز عالمی اندیشهای را که برای جامعه خطرآفرین میدانست بیش از یکبار رد میکرد؛ مانند کتابهای تخریب اسباب؛ ردّالباب؛ سدالباب؛ قلعالباب؛ و قمعالباب از ابوالقاسم زنجانی (۱۲۵۷؟-۱۳۲۹ ق.) که در ردّ اندیشههای علیمحمد باب (۱۲۳۶؟-۱۲۶۶ ق.) نوشته شده است.
برخی شرحها، حاشیهها و جوابیههایی که بر کتابها مینوشتند در شمار کتابهای ردّیه آمده است و گاه علما در پاسخ یکدیگر چندین کتاب شرح مینوشتند؛ مانند شرح جدید نوشته علاءالدین قوشچی (۸۷۹ ق.) بر «تجریدالکلام» خواجهنصیرالدین طوسی که جلالالدین دوانی (۸۳۰-۹۰۸ ق.) بر این شرح، حاشیه قدیم جلالیه را نوشت و میرصدرالدین محمد دشتکی شیرازی (۹۰۳ ق.) بر حاشیه دوانی نیز حاشیهای نوشت. دوباره دوانی در جواب به حاشیه صدرالدین، حاشیه جدید جلالیه را نوشت و پس از جواب دوباره صدرالدین، دوانی حاشیه اَجَدّ جلالیه را بر آن تحریر کرد.
اینگونه بحثهای انتقادی در میان شعرا نیز پیش میآمد و در اشعار خود یکدیگر را ردّ میکردند؛ مانند قصیده معروف «لامیه» غضایری که در آن از بخششهای محمود غزنوی اظهار ملال کرده و عنصری در جواب او قصیدهای سرود که جزو قدیمترین نقدهای ادبی فارسی است که برجای مانده است.
منابع
- دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "ردّیه" از پروین احتشامی، بازیابی: ۱۲ مرداد ۱۳۹۲.