ابوحامد محمد غزالی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«‌ابوحامد محمد بن محمد غزّالی» معروف به «امام محمد غزالی» (505-450 ق)، فیلسوف، متکلم و فقیه نامدار ایرانی در سده پنجم هجری است. وی در علوم مختلف اسلامی، اعم از: فقه، اصول، کلام، فلسفه، اخلاق و عرفان متبحر بود و در هریک از این علوم، آثار ارزشمندی را به رشته تحریر درآورد که مشهورترین آن کتاب «احیاء علوم الدین» است.

زندگی‌نامه

“ابو حامد محمد بن محمد غزالي شافعی طوسی” در سال 450 يا 451 هـ در «طابران» (يكي از شهرهاي طوس) به دنيا آمد. پدرش شغل پشم فروشي در بازار داشت و شايد به همين خاطر او را "غزّالي" ناميدند.

"غزالي" تحصيلات مقدماتي خود را در زادگاهش نزد "احمد راذكاني" آغاز كرد. او در سال 470 قمری به نیشابور رفت و در آنجا به ابوالمعالی عبدالملک، معروف به امام الحرمین جوینی پیوست و تا پایان عمر او، همواره ملازمش بود.

سپس از نيشابور به محضر "خواجه نظام الملك" وزير سلجوقي عازم و مورد استقبال و احترام او واقع شد. در مجالس مناظره كه در حضور خواجه تشكيل مي‌يافت، به طور فعالانه شركت و به منازعه با بزرگان مي‌پرداخت، به طوري كه مشهور و سرشناس گشت و "نظام الملك" تدريس مدرسه نظاميه بغداد را به او واگذار كرد. آنگاه به جرجان نزد امام ابونصر اسماعیلی رفت و خدمت او تعلیقه نوشت. دوباره به زادگاه خود، طوس برگشت و مدت 3 سال در طوس به مطالعه و تکرار دروس پرداخت.

از جمله اساتيد بر جسته ابوحامد غزالی، علاوه بر "جويني" مي‌توان به "قاضي ابوالفتح" حاكم طوسي، "محمد بن احمد خواري" و "ابوسهيل محمد بن عبيدالله حفصي" اشاره كرد.

تحصیلات محمد غزالی تنها فقه نبود، او در علم اختلاف مذاهب و جدل و منطق و فلسفه هم دانش اندوخت؛ تا آنجا که بر همه اقران تفوق یافت.

غزالی در سال 483 قمری وارد بغداد شد و با موفقیت زیاد به کار پرداخت و سخت مورد توجه و اقبال دانش پژوهان گردید. حلقه درس او هر روز گسترش بیشتر یافت و فتواهای شرعی او مشهورتر شد. وی در سال 488 از خراسان راهی شام شد و در آنجا نزدیک به دو سال ماند. غزالی مدتی در مسجد دمشق اعتکاف کرد، آنگاه از شام به بیت المقدس رفت. سپس شوق دیدار وطن او را به طوس بازگرداند. این مدت، ده سال بطول انجامید و غزالی در این مدت مشهورترین کتاب‌های خود و به ویژه «احیاء علوم الدین» را تألیف کرد. در سال 499، از عزلت بیرون آمد و به نیشابور رفت و در نظامیه این شهر به تدریس مشغول شد. از شاگردانش مي‌توان به "ابوالخطاب" و "ابن عقيل" كه از بزرگان اهل حنابله بودند اشاره نمود.

ابو حامد محمد غزالی در جمادي‌الاخره سال ۵۰۵ هجری قمری، و در سن ۵۵ سالگی در شهر طوس بدرود زندگی گفت و در طابران طوس به خاک سپرده شد.

آثار و تألیفات

ابوحامد غزالی آثار زيادي در علوم مختلف اسلامی از خود به جای گذاشته است كه از آن جمله مي‌توان به این کتب اشاره نمود:

  1. احیاء علوم الدین (در تصوف)
  2. البسیط، الوسیط، الوجیز (در فقه)
  3. مقاصد الفلاسفه (در فلسفه)
  4. تهافت الفلاسفه (در کلام)
  5. محک النظر (در منطق)
  6. معیار العلم (در منطق)
  7. میزان العمل (در منطق)
  8. المستظهری (در کلام)
  9. حجةالحق (در کلام)
  10. الاقتصاد فی الاعتقاد (در کلام)
  11. قواعد العقائد (در کلام)
  12. الرسالةالقدسیه (در کلام)
  13. بدایةالهدایة (در اخلاق)
  14. کیمیای سعادت (در تصوف)
  15. فیصل التفرقه بین الاسلام و الزندقه (در کلام)
  16. أیها الولد (در تصوف)
  17. المستصفی من اصول الفقه (در فقه)
  18. مشکاةالانوار (در تصوف)

آرای غزالی

نظريات غزالي در فلسفه بيشتر جنبه انتقادي دارد. او در آثار فلسفي خود ضمن ارائه گزارش ساده از آراء فيلسوفان، با باريك بيني و موشكافي به نقد آنها مي‌پردازد. ابوحامد از استقلال فكري برخوردار بود و عليه فلسفه‌هاي ارسطويي و افلاطوني و نمايندگان مسلمان مثل فارابي و ابن سينا به مبارزه برخاست. شايد بتوان عوامل چنين روحيه‌اي را در سه چيز دانست:

1- الگو قرار دادن عموي خويش در دوره جواني كه در كلام و فقه بسيار مشهور بود.

2- فضاي باز و آزادي تفكر و جرأت پرداختن به هر نوع مناظره در زماني كه در خدمت جويني بود. و نخستين تمايل تفكرات فلسفي او نيز از همين جا آغاز شد.

3- اوضاع سياسي زمان زندگي او كه مصادف با عصر سوم عباسي و ضعف و انحلال بود. ظهور اسماعيليان و حسن صباح، تسلط سلجوقيان و حمله صليبيان، از جمله حوادثي بود كه اوضاع را آشوب‌تر مي‌كرد.

مطالعه جريان كامل فلسفه يونان و تسلط بر مسايل آن، منجر به تلخيص كتابي به عربي بنام «مقاصد الفلاسفه» گرديد. تاليف كتاب «تهافت الفلاسفه» كه حمله مخرّبي را بر رأي مشائيان اسلام متوجه ساخت، اعتراض فيلسوفان را بر آورد و در كمتر از 100 سال، دو پاسخ از ابن رشد با تاليف كتاب «تهافت التهافت» و يك متكلم ترك (خواجه زاده) داده شد. او در بيست مسأله (از مبدا گرفته تا معاد) به فلاسفه حمله و بسياري از آراء فيلسوفان مشايي را باطل ‌گرداد.

وقتي ترجمه فلسفه ارسطو به عربي مورد توجه غزالي واقع شد، با اسلوب منظم و دقيق به مطالعه آن پرداخت. در نتيجه علوم فلسفي را به رياضيات، منطق، طبيعيات، سياست، اخلاق و ما بعد الطبيعه تقسیم كرده و مفصلاً و سخت مشغول مطالعه آنان گرديد. بدين ترتيب او دريافت كه بزرگترين اشتباهات فيلسوفان الهي در آراء ما بعد الطبيعي است كه بر خلاف علوم رياضي و طبيعي متكي بر استدلال قطعي و تجربه اثباتي نيست، بلكه بر ظن و گمان استوار مي‌باشد.

غزالي در غرب نفوذ ديني و فلسفي بسياري پيدا كرد و آثارش مانند: «تهافت الفلاسفه» در قرن ششم، «مقاصد» تحت عنوان منطق و فلسفه غزالي عرب و «النفس الانساني» ترجمه گرديد.

منابع