کاظمین
اين شهر سومين شهر مقدس عراق پس از نجف و کربلا است و در شمال غربي بغداد و در سمت غرب رودخانه دجله قرار گرفته که تنها عرض رودخانه دجله آن را از بغداد جدا ميکند.
محتویات
وجه تسمیه کاظمین
نام اين شهر برگرفته از نام مبارک حضرت امام کاظم عليه السلام است و از آنجايي که در اين حرم حضرت موسي بن جعفر عليه السلام (=کاظم) و نواده او حضرت محمد بن علي عليه السلام (=امام جواد علیه السلام) مدفون ميباشند شهر به نام اين دو تن با غلبه دادن نام اشهر که کاظم است، «کاظمين» ناميده شده است.[۱]
عامة مردم عراق به اين شهر «الكاظم» و «الكاظميه» ميگويند، برخي آن را «بلده الكاظم» و برخي ديگر «كاظمين» مينامند درگذشتههاي دور به اين منطقه «المشهدالكاظمي» و گاهي نيز «مشهد موسي بن جعفر» و گورستان قريش نيز ميگفتهاند.[۲]
موقعيت جغرافيايي کاظمین
کاظمین در مجاورت شهر بغداد، سمت غرب رودخانه دجله قرار دارد و از لحاظ اداري تابع شهر بغداد است و منارههاي طلايي آن از داخل شهر بغداد نمايان است. امروزه، اين شهر به سبب توسعه بغداد به آن وصل شده است. از آن جا كه اين شهر در حدود يك كيلومتري رود دجله واقع است، آب و هواي نسبتاً معتدلي دارد و ميزان بارندگي آن در سال زياد است. گاهي نيز بادهاي تندي در اين منطقه ميوزد و سيلاب عظيمي راه ميافتد. به دنبال اين تغيير آب و هوايي، دجله نيز طغيان ميكند و مزرعههاي اطراف را به كام خود ميكشد و گاهي هم شهر را دچار آسيب جدي و تخريب ميكند. بارها در طول تاريخ، اين شهر با بادهاي تند، تگرك و بارانهاي سيلآسا و همچنين زلزلههاي مخرب روبرو بوده است. گاهي مشهد و مقبرههاي امامان نيز بر اثر اين حادثههاي طبيعي آسيب ديده و تخريب ميشد از جمله سالهاي 569 ق، 573 ق، 613 ق و 1042 ق كه همواره خليفهها و حكمرانان به بازسازي آن پرداختهاند.[۳][۴]
تاریخ کاظمین
در آثار باستاني بر جاي مانده از دورههاي مختلف تاريخي نظير كلدانيها، بابليها، آشوريها و ايرانيها اسمي از «منطقه كاظميه» در ميان نيست و تنها اسمي كه از اين منطقه بر جاي مانده. اسمي شبيه به اسامي يوناني است كه «قطربل»[۵] ميباشد. اين اسم در اواخر قرن چهارم قبل از ميلاد يعني پس از درگذشت اسكندر مقدوني و به قدرت رسيدن حكومت سلوكيها در منطقه، شايع گرديد.
برخي از مطالعات باستانشناسي نشان ميدهد كه سكههاي قديمي فراواني در كنار سكههاي دوران اسلامي در اين منطقه يافت شده است، در سال 647 هـ.ق المستعصم بالله دستور بازسازي مرقد كاظمين را داد و هنگامي كه كارگران مشغول كندن زمين بودند به كوزهاي برخوردند كه در آن تعدادي سكة يوناني و سكههاي اسلامي قرار داشت، هنگامي كه اين سكهها را به المستعصم نشان دادند، دستور داد آنها را خرج بازسازي حرم مطهر كنند و مردم اين سكهها را به قيمتهاي گزاف خريدند و مبلغ آن را كه چندين برابر شده بود خرج بازسازي كردند.[۶] در دوره ساساني نيز به اين منطقه «طسوج قطربل» ميگفتند كه به معني روستاي قطربل بود و اين منطقه توسط شاخهاي از رودخانه دجله كه به «دجيل» معروف بود آبياري ميشد.
در سال 145 هـ.ق منصور عباسي شروع بساختن بغداد كرد و بنابر روايت خطيب بغدادي در سال 146 هـ.ق باروي شهر را ساخت و در سال 149 هـ.ق خندقي براي آن كند و بدين گونه شهر تقريباً كامل شد. پس از ساختن شهر «منصور عباسي» دستور داد تا قبرستاني در شمال شهر براي خود و خانوادهاش بسازند و اين قبرستان بعدها به نام قبرستان «قريش» و يا «قبرستان بني هاشم» معروف شد و شيخ مفيد روايت ميكند كه اين مقبره مخصوص بنيهاشم و اشراف بود. اولين كسي كه در اين قبرستان، در سال 150 هـ.ق، به خاك سپرده شد «جعفر» پسر ابوجعفر منصور عباسي بود و پس از آن دفن كردن مردگان در اين قبرستان شايع و متداول گرديد.[۷]
در 25 رجب 183 هـ.ق امام موسي بن جعفر عليه السلام به دستور هارون الرشيد و به دست سندي بن شاهك مسموم شد و جسد مطهر آن حضرت به گورستان «قريش» برده شد و در آن به خاك سپرده شد كه مرقد شريف وي همچنان در آنجا ميباشد. برخي از مورخين معتقدند كه آن حضرت در جايي به خاك سپرده شد كه قبلاً آن را خريداري كرده بود. پس از دفن آن حضرت، مرقد ايشان به نام «مشهد باب التبن» معروف شد زيرا كه نزديك دروازه شرقي شهر «باب التبن» قرار داشت و در كنار مرقد آن حضرت نيز مسجدي قرار داشت كه به «باب التبن» معروف بود.[۸]
در آخر ماه ذی القعده 220 هـ.ق نيز امام جواد عليه السلام به شهادت رسيد و در كنار قبر جدش امام كاظم عليه السلام به خاك سپرده شد.[۹] پس از شهادت دو امام مذكور، شيعيان به تدريج در كنار اين دو قبر مطهر ساكن شدند تا بتوانند از آنها حمايت كرده و از زائران آنها پذيرائي كنند و در حقيقت اين امر باعث شد كه هسته اوليه شهر كاظمين تشكيل شود به ويژه كه اين زمين به علت نزديكي به رودخانه دجله، مرغوبيت خاك و نزديكياش به روستاها و مزارع و نخلستانهاي بزرگ، مكاني مناسب براي سكونت به شمار ميرفت.
از منابع تاريخي دوران عباسي درمييابيم كه اين منطقه به سرعت رشد نموده و به عنوان بخشي از بغداد و محلهاي از محلههاي آن درآمد و جايگاه جغرافيايي آن در دوران عباسيها بين «منطقه حربيه» و «مقبره ابن حنبل» و «حريم طاهري» بود. در سال 334 هـ.ق «معزالدوله بويه» بغداد را فتح كرد و از جمله كارهاي عمراني وي در بغداد اهتمام به مرقد امامان مذكور و ساختن مرقد و بارگاهي زيبا براي آنان بود. وي همچنين تعدادي از سربازان دلير خود را براي خدمت به مردم و برقراري امنيت در اين منطقه مستقر كرد و با توجه به برقراري امنيت در دوران آل بويه و نزديكي مقابر قريش به بغداد بسياري از شيعيان بغداد در روزهاي معيني از سال نظير عاشورا و يا عيد غدير به زيارت اين منطقه ميرفتند.
ـ در سال 353 هـ.ق در روز عاشورا عزاي عمومي اعلام شد و مردم به نوحه و زاري پرداختند و در عصر همان روز درگيري بسيار شديدي بين شيعيان و سنيان در منطقه «قطيعه امجعفر» و در مسير راه كاظمين روي داد و تعداد زيادي زخمي شدند و غارتهاي فراواني صورت گرفت.
ـ در سال 354 هـ.ق براي اولين بار عيد غدير در بغداد جشن اعلام گرديد و مردم شاديکنان با صداي بوق و كرنا و دسته دسته به زيارت حرم مطهر كاظمين رفتند.
ـ سال 449 هـ.ق خانه شيخ طوسي در محله كرخ بغداد توسط گروهي از اوباش غارت شد و شيخ طوسي در اثر اين كار به شهر نجف هجرت كرد.[۱۰]
در طي سالهاي متعدد شهر كاظمين بارها دچار سيل گرديد، تاريخ قوع اين سيلها عبارتند از سالهاي 367، 466، 554، 569، 614، 646 و 654 هـ.ق و از همه شديدتر سيل سال 614 هـ.ق بود كه باعث ويراني بخشي از حرم مطهر و ويراني شديد شهر كاظمين شد به طوري كه خليفه «ناصرالدين الله» دستور تعمير خرابيها را صادر كرد و دستور داد باروئي گرداگرد شهر كاظمين بسازند.
در دوران خلافات عباسي شهر كاظمين به عنوان محلهاي تقريباً مستقل از بغداد و پرجمعيت با باروئي مستقل بود كه علاوه بر نقيب علويها، نقيب ديگري بر امور مرقد و شهر نظارت مينمود.
در ماه محرم سال 656 هـ.ق (1258م) لشكريان مغول به رهبري هلاكو شهر بغداد را محاصره كردند، اين شهر پس از چند روز محاصره عاقبت در روز هيجدهم محرم سقوط كرد و مغولها خرابي فراواني به شهر وارد ساخته و تعداد زيادي از اهالي شهر را به قتل رساندند.
ابتدا قرار بود كه عتبات مقدس شيعه از غارت مغولها در امان باشد اما واقعيت اين بود كه حرم مطهر كاظمين تنها حرم شيعه بود كه مورد غارت و چپاول قرار گرفت و به آتش كشيده شد و لشكريان وحشي مغول غنائم فراواني را از حرم مطهر غارت کردند، طلا و نقره و سنگهاي گرانبهاي به غارت رفته به حدي بود كه سربازان آن را بر روي زين اسبهاي خود ميآويختند.
چندي بعد امير قرهتاي به بغداد رسيد و دستور داد عمادالدين عمر بن محمد قزويني به اوقاف رسيدگي نمايد و ساختمان حرم مطهر كاظمين و مسجد خليفه را بازسازي نمايد. در قرن هشتم هجري، شهر كاظمين رشد زيادي كرد و از شهرهاي شلوغ و پر زوار به شمار ميرفت، (حمدالله مستوفي) اوايل قرن هشتم اين شهر را چنين توصيف ميکند: شهر كوچكي است كه طول آن حدود شش هزارگام است و تعداد جمعيت آن حدود شش هزار نفر است.
در اوايل قرن دهم از لحاظ استقلال اداري شهر مستقلي به شمار ميرفت. در سال 926 هـ.ق كه عراق تحت تصرف امپراتوري صفوي واقع شد، شاه اسماعيل صفوي به زيارت كاظمين مشرف شده و دستور داد اداره مخصوصي براي مديريت شهر به وجود آيد و دادگاهي شرعي به رياست يك قاضي كه لقب «شيخ الاسلام» را داشت تشكيل شود و همچنين دستور داد تا مرقد مطهر كاظمين تجديد بنا شود و حقوقي را براي خدام مرقد تعيين نمود.
ـ در سال 1286 هـ.ق «مدحت پاش» والي عثماني عراق در بازنگري ساختار اداري، كاظمين را به شهرستان تبديل كرد و اين شهرستان يكي از شهرستانهاي استان بغداد شد.
ـ در سال 1302 هـ.ق «هدايت پاش» فرمانده لشكر ششم تركان عثماني در بغداد، دستور داد كه پل چوبي شناوري بر روي رودخانه دجله زده شود تا دو بخش كاظميه و اعظميه را به هم متصل سازد و اين گونه بود كه كاظمين به بخش شرقي بغداد متصل شد.
شهر كاظمين در طي عمر بلند خود بسياري از علما، فقها، شعرا، پزشكان و انديشمندان را به جامعه عرضه نمود در اين شهر مدارس علمي فراواني وجود داشت که از همه مهمتر مدرسه سيد محسن اعرجي است كه اوايل قرن سيزدهم هجري تأسيس شده است. در شهر كاظمين كتابخانههاي بسياري وجود دارد كه كتب خطي نفيسي در آنها نگهداري ميشود. اولين چاپخانه عراق كه يك چاپخانه سنگي بود در سال 1237 هـ.ق در شهر کاظمين راهاندازي گرديد.
شهر كاظمين در طي جنگ جهاني اول نقش مهمي در برابر تجاوز انگليسيها ايفا نمود و در روز 20 ذی الحجه 1332 هـ.ق بزرگان بصره از علماي كاظمين درخواست كمك كردند و علماي بزرگ شهر كاظمين فتوايي در خصوص دفاع از شهرهاي اسلامي در برابر تجاوز انگليسيها صادر كردند و در روز سه شنبه دوازدهم محرم 1333 هـ.ق سيد مهدي حيدري به همراهي تعدادي از مجاهدان به منظور جنگ با انگليسيها از كاظمين عازم ميدانهاي جنگ شدند و در مراسم باشكوهي تمامي اهالي شهر به منظور توديع مجاهدين از شهر بيرون آمدند. همچنين اهالي كاظمين توانستند كمكهاي زيادي را به مجاهديني كه از نجف و كربلا عازم ميدان جنگ ميشدند، بنمايند. اما با تمام اين تلاشها و فداكاريها عاقبت انگليسيها موفق شدند در روز 17 جمادی الاول 1335 هـ.ق شهر كاظمين را تصرف كنند و بدين گونه پايان تسلط عثماني و آغاز تسلط انگليسي در اين شهر اعلام گرديد.
شهر كاظمين در طول مدت اشغال انگليسيها، هيچگاه از مقاومت دست نكشيد و تمامي فرستادگان انگليسي در نامهها و يادداشتهاي خود بر اين مسأله صحه گذاشتند. از جمله در نامههاي «ميس بيل» چنين ميخوانيم: «شهر كاظمين شهري افراطي در اعتقاد به وحدت اسلامي است و در نبرد با انگليسيها بسيار مصمم و پابرجاست». همچنين فليب آيرلاند درباره اين شهر ميگويد: دشمني با انگليسيها در شهر كاظمين بسيار شديد بود و علماي اين شهر تهديد كرده بودند كه اگر كسي در همهپرسي به نفع تجاوز انگليسيها رأي دهد او را كافر اعلام خواهند كرد».[۱۱]
مراکز زيارتي اين شهر عبارتند از:
- حرم مطهر؛ ساختمان کنوني حرم از ساختههاي دوره آغازينِ صفويه و اضافات دورههاي بعدي است. معماري و هنر دوره صفويه از ايوانهاي زيبا و کاشيکاريهاي معرق نفيس و آينهکاريهاي بديع در آن به وضوح قابل مشاهده است. حرم مطهر داراي دو گنبد طلايي است که هر يک بر روي بقعه يکي از دو امام عليهماالسلام قرار گرفته است.
در زير دو گنبد فضاي مربع مستطيل است که ميانه دو ديوار شرقي و غربي را دو ستون عظيم دربرگيرنده گنبدها اشغال کرده است؛ يک ضريح نقرهاي قبر دو امام را با دو صندوق خاتم نفيس در بردارد؛ با ورود از ايوان جنوبي به نخستين رواق و سپس به درون حرم و گنبدخانه نخست در برابر قبر مطهر حضرت موسي بن جعفر عليه السلام قرار خواهيم گرفت و در پشت سر ايشان قبر مطهر حضرت جواد عليه السلام قرار دارد.
پيرامون حرم چهار شبستان بزرگ قرار گرفته و رواقهاي جنوبي و غربي هر يک به ايواني زيبا و بزرگ راه دارد. مجموعه حرم و رواقها را سه صحن وسيع دربردارد که صحن غربي به نام «صحن قريش» ميباشد. برج و بارو و دروازههاي هفتگانه صحن با معماري زيباي آن و کاشيکاري نفيس پراکنده در سردرها و کتيبهها چشم بيننده را مينوازد.
برج و بارو و دروازههاي هفتگانه صحن که با توجه به معماري زيباي آن و کاشيکاري نفيس پراکنده در سردرها و کتيبهها چشم بيننده را مينوازد، از ساختههاي مرحوم فرهاد ميرزاي قاجار (عموي ناصرالدين شاه) ميباشد.
برخي بيوت و ضمايم حرم مطهر
- مسجد صفوي؛ اين مسجد از ساختههاي شاه اسماعيل صفوي است که پس از تسخير عراق آن را به سبک ساختمانهاي عراقي ساخت. مسجد از زيبايي خاصي برخوردار است که حس تحسين بيننده را در برابر عظمت ستونهاي ضخيم و طاقهاي قوسي آن برميانگيزد و داراي گنبد کاشيکاري بسيار کوتاهي است که به زحمت ميتوان آن را از درون صحن ديد. در جنب محراب و منبر کهن مسجد، پنجرهاي به درون رواق شمالي حرم مطهر باز شده است که از ميان آن، ضريح مطهر قابل مشاهده است.
- آرامگاه خواجه نصيرالدين طوسي؛ وي از بزرگان جهان علم و دانش و از مشاهير دانشمندان است که دوست و دشمن بر جلالت قدر و عظمت مقام او اتفاق نظر دارند. او در سال 672 هـ.ق درگذشت و در گور يکي از خلفاي بني العباس که در جوار حرم مطهر کنده و آماده شده بود مدفون گرديد. بر روي قبر او ضريحي فولادي و کهن قرار دارد.
- آرامگاه شيخ مفيد، که در مشرق رواق جنوبي قرار دارد. وي از بزرگان شيعه و فقها و متکلمان چيرهدست و توانا بود که در سال 413 هـ.ق درگذشت. بر روي قبر او ضريحي فولادي و کهن قرار دارد و بر بالاي قبرش، بر روي مرمر قطعه شعري است که امام زمان عليه السلام در رثاي فوت او سروده است: لاصوّت الناعي بفقدک إنّه × يومٌ علي آلِ الرسول عظيمُ.
- آرامگاه ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه؛ از بزرگان و فقها و محدثين اماميه است. وي در سال 368 هـ.ق درگذشت و آرامگاهش در مشرق رواق جنوبي به همراه قبر شيخ مفيد است.
- آرامگاه جمع کثيري از وزرا، فقها و اعيان، که برخي از مشاهير آنان عبارتند از: موسي بن ابراهيم بن موسي بن جعفر عليه السلام (وي يمن را در دوران مأمون تسخير نمود و مردم را به امامت حضرت امام رضا عليه السلام دعوت کرد.) معزّالدوله آل بويه، جلال الدوله آل بويه، وزير مهلبي، عميد الجيوش، فخرالدوله ديلمي، مشرف الدوله ديلمي، ابن حمدون، ضياءالدين ابن الأثير، ابن الناقد، ابن العلقمي، فرهاد ميرزا، آيت الله سيد حسن صدر و گروهي ديگر از اين خانواده، سيد هبة الدين شهرستاني و...
- آرامگاه سيد مرتضي و سيد رضي، اين دو برادر از اعيان و مشاهير و بزرگان اماميه در قرن پنجم هجري بشمار ميآيند. قبر اين دو تن در دو ساختمان جداگانه بيرون صحن مطهر و در نزديکي يکديگر در جنوب شرقي ديوار صحن قرار دارد.
- قبر ابويوسف قاضي، وي در سال 166 هـ.ق به منصب قضاوت در بغداد پايتخت خلافت بني العباس برگزيده شد و نخستين کس در اسلام است که به عنوان «قاضي القضات» شهرت يافت. قبر او در جنوب شرقي صحن مطهر، درون يکي از حجرهها ميباشد.
- مسجد براثا؛ از مساجد کهن و مبارک شيعه است که در ميانه راه کاظمين ـ بغداد در محلهاي به همين نام واقع است. بنابر روايات تاريخي امیرالمومنین علیه السلام هنگام بازگشت از جنگ با خوارج در نهروان، در اين مکان نماز خوانده است. شيعيان از ديرباز در اين مسجد تجمع نموده و به عبادت ميپرداختهاند.
- مسجد المنطقه؛ که در محلهاي به همين نام واقع شده و به نام «مسجدالعتيقه» هم شهرت دارد. بنا به گفته روايات، اميرالمؤمنين عليه السلام در يکي از سفرهاي خود در اين مسجد نماز گزارده است.[۱۲]
پانویس
- ↑ اماکن زيارتي و سياحتي عراق، محمدرضا قمي، ص 55.
- ↑ راهنماي اماکن زيارتي و سياحتي در عراق، دکتر احسان مقدس، ص 262.
- ↑ ميرزا عباس فيض، تاريخ كاظمين و بغداد، 97 و 98ـ100.
- ↑ عتبات عاليات عراق، دكتر اصغر قائدان، ص 161.
- ↑ جعفر الخليلي، مؤسوعه العتبات المقدسه، قسم الكاظمين، 10:1.
- ↑ الحوادث الجامعه، في اخبار سنه.
- ↑ خطيب بغدادي، تاريخ بغداد، ج 1، ص 126.
- ↑ ياقوت حموي، معجم البلدان، ماده ب.
- ↑ ابن اثير، الكامل قي التاريخ، ج 6، ص 321.
- ↑ ابن اثير، الكامل في التاريخ، ج 9، ص 439.
- ↑ راهنماي اماکن زيارتي و سياحتي در عراق، دکتر احسان مقدس، ص 263-268.
- ↑ اماکن زيارتي و سياحتي عراق، محمدرضا قمي، ص 56.