معراج السعاده
مختصری از زندگی مولف:
- نام: احمد بن محمد مهدی بن ابیذر، مشهور به ملااحمد نراقی، فرزند عالم بزرگوار محمدمهدی نراقی صاحب جامع السعادات است.
- متولد: در روستای نراق، از توابع شهرستان کاشان در سال های 1185 هـ.ق به دنیا آمد و در سال 1244 هـ.ق وفات یافت.
او از بزرگترین اسباب آوازه پدرش بود. در تألیفات نیز گام به گام، مرید پدر بوده و از شیوه تفکر و بررسی علمی پدرش تأثیر می گرفت. برای مثال پدرش در فقه، معتمدالشیعة را می نویسد و او مستندالشیعة را به گونه ای مفصلتر و مشروح. پدر دیوان شعری به نام طائر قدسی می نگارد و پسر طاقدیس را. پدر مشکلات العلوم و پسر خزائن را در اخلاق نیز کتاب معراج السعادة را به پیروی از کتاب جامع السعادات پدرش نگاشته است. حدود سی کتاب در شعر، فقه، اصول فقه، اخلاق و ریاضی به ایشان نسبت داده شده است.
هدف از تالیف:
ملا احمد در مقدمهی خود بیان میکند که انسان به دلیل این که اشرف مخلوقات است به دلیل دارا بودم قوهی ادراک و نفس ناطقه و همچنین خداوند متعال به او نعمت عقل را ارزانی داشته و مابقی قوای نفس را امر نموده که در تحت امر عقل باشند تا از طغیان به دور مانند و همین انسان را امر کرده که با کسب اخلاق حمیده و صفات پسندیده مدارج کمال خویش را کسب نموده و حتی پا را فراتر گذاشته و گوی سبقت را ار ملائکه ملکوت برباید و این مستلزم آن است که انسان ابتدا دل را از رذائل زایل و خالی کند و با همت بالا خود را به فضائل آراسته نماید چون که بدون تخلیه تحلیه میسر نشود.
شستشویی کن وانگه به خرابات خرام × تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده
وی اضافه میکند که تخلیة و تحلیة موقوف بر شناختن صفات ناپسند و ملکات ارجمند است و هر یک اصول و اسباب و معالجات آن مشخص است و تنها علم اخلاق متکفل این مباحث است. سپس ادامه میدهند که بهترین کتاب از نظر نظم و ترتیب و حسن ترکیب و اشتمال بر آیات و روایات و اقوال اساتید عرفان و حکمت کتاب موسوم به (جامع السعادات) است که تالیف عالم عامل و عارف و اصل حکیم کامل و فقیه فاضل والد ملا احمد یعنی ملا مهدی نراقی است.
بعد از این مقدمه و بیان اهمیت کتاب جامع السعادات در ادامه میگوید: (فتحعلی شاه قاجار) از وی درخواست میکند که این کتاب مهم را خلاصه نموده و مباحث مهم آن را جدا کرده و به زبان فارسی ترجمهای واضح نماید تا عموم مردم فارسی زبان و ارباب ایمان از فواید آن نفع ببرند و آن را مسمی نمود به (معراج السعادة).
محتوای کتاب:
این کتاب مشتمل بر پنج باب است و هر بابی هم دارای چند فصل است:
- باب اول: بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاق و مضرت رذائل آن؛
- باب دوم: در سبب انحراف اخلاق از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه؛
- باب سوم: بیان محافظت اخلاق حمیده از بیرون رفتن از حد اعتدال و معلجات کلیه در ازائهی ذمائم اخلاق و احوال از آن چه که تخصیص ندارد به بعضی صفات و اعمال؛
- باب چهارم: در تفصیل انواع اخلاق و بیان شرافت فضائل و کیفیت اکتساب هر یک و شرح مفاسد رذائل و بیان معالجات خصوصی هر یک از آنها؛
- باب پنجم: اسرار و آداب عبادات.
باب سوم که در بيان (محافظت اخلاق حميدة از بيرون رفتن از حد اعتدال) است کمترین حجم را از کتاب به خود اختصاص داده است و باب چهارم در تفصيل (انواع اخلاق و بيان شرافت فضايل و كيفيت اكتساب هر يك و شرح مفاسد رذايل و بيان معالجه خصوصيات هر يك از آن ها) بیشترین و اصلیترین بخش کتاب را شامل میشود.
اما تفصیل هر یک از بابها:
باب اول (بیان بعضی از مقدمات نافعه از بیان حالات نفس و منفعت فضائل اخلاق و مضرت رذائل آن) که خود، دارای ده فصل است:
- فصل اول: شناختن نفس، مقدمه شناختن خدا؛
- فصل دوم: بیان این که آدمی مرکب است از تن ظاهر و نفس؛
- فصل سوم: در شناختن نفس؛
- فصل چهارم: در حقیقت آدمی؛
- فصل پنجم: در مسافرت جنبهی روحانیت به عالم اعلاء و عالم قدس؛
- فصل ششم: بیان لذت و محنت روح و بدن؛
- فصل هفتم: بیان بیماری روح و صحت آن؛
- فصل هشتم: حصول ملکات نفسانیه به تکرار اعمال؛
- فصل نهم: در شناختن صفات رذائل و فضائل؛
- فصل دهم: در ثمره تهذیب نفس.
از نام خود باب و فصول آن مشخص است که این قسمت بیشتر به مقدمات مباحث اخلاقی میپردازد. مخصوصاً شناخت انسان از بعد باطنی.
باب دوم: (در سبب انحراف اخلاق از جاده پسندیده و حصول اخلاق ذمیمه) که دارای هشت فصل است:
- فصل اول: بیان قوای اربعه: عقل، شهوت، غضب و وهم و تبعیت سایر قوا از آنها؛
- فصل دوم: بیان این که هر یک از قوای اربعه را لذت و المی است به مقتضای طبیعت انسان؛
- فصل سوم: قواى چهارگانه سر منشا نيكيها و بديها؛
- فصل چهارم: در بيان اين كه قوه عقليه ادراك كليات كند و قوه وهميه ادراك جزئيات نمايد.
- فصل پنجم: در بیان عامله بودن هر یک از قوای اربعه؛
- فصل ششم: در بیان این که مقابل هر صفت نیکی خلق بدی است.
- فصل هفتم:بیان قاعدهی کلیه علم اخلاق؛
- فصل هشتم: بیان اموری که قبل از شروع در علم اخلاق معالجهی آنها لازم است.
باب سوم: (در بيان محافظت اخلاق حميدة از بيرون رفتن از حد اعتدال و معالجات كليه در ازاله ذمائم اخلاق و احوال، از آنچه تخصيص ندارد به بعضى صفات و اعمال):
- فصل اول: حفظ تعادل اخلاق حميده؛
- فصل دوم: در لزوم اجتناب از مصاحبت بدان و از مجالست کردن با اشرار؛
- فصل سوم: این که علم اخلاق طب روحانی است.
باب چهارم: (در تفصيل انواع اخلاق و بيان شرافت فضايل و كيفيت اكتساب هر يك و شرح مفاسد رذايل و بيان معالجه خصوصيات هر يك از آن ها):
این باب که مفصلترین قسمت کتاب را به خود اختصاص میدهد، تقسیم میشود به پنج مقام که هر کدام دارای چند صفت میباشد:
مقام اول:
در بیان آنچه متعلق به قوهی عامله است که خود دارای چهار فصل است که به خوبی قوهی عامله را واشکافی میکند. این قسمت از باب چهارم کمترین حجم از باب را به خود اختصاص داده است.
مقام دوم:
در بیام معالجه اخلاق ذمیمه متعلقة به قوهی عاقلة که صفات ناپسند مخصوص قوهی عاقله را توضیح داده و راه علاج آن را هم بیان میکند مثلاً صفات ناپسند جهل، شک و حیرت، شرک خواطر نفسانیة و وساوس شیطانیه و مکر و حیله در بین اهمیت تفکر و بیان بخشی از عجایب عالم و خود انسان را بیان میکند. مثلاً عجایب صنع پروردگار مثل پشه و عجایب صنع در انسان مثل چشم و گوش و...
مقام سوم:
در بیان صفات رذیله و اخلاق جمیله که متعلق به قوهی غضبیة است که خود دارای بیست و یک صفت است از رذائل و بیان صفات ضد آن و طریق معالجهی آن رذائل. ذکر آن صفات لازم به نظر میرسد عبارتند از:
- خوف؛
- ایمنی از عذاب الهی؛
- در ناامیدی از رحمت خدا؛
- ضعف نفس؛
- دنائت همت؛
- بی غیرتی و بی حمیتی؛
- عجله و شتابکاری؛
- سوء ظن به خدا و خلق؛
- غضب؛
- انتقام گرفتن؛
- درشتی در گفتار و کردار؛
- کج خلقی؛
- عداوت و دشمنی؛
- عجب؛
- کبر؛
- افتخار؛
- بغی؛
- خودستایی؛
- عصبیت؛
- کتمان حق و منحرف شدن از آن؛
- قساوت قلب.
مقام چهارم:
بیان صفاتی که متعلق به قوهی شهویه است:
- محبت دنیا؛
- بی نیازی؛
- حرص؛
- طمع؛
- بخل؛
- مال حرام خوردن؛
- خیانت و غدر؛
- خوض در باطل؛
- تکلم بما لا یعنی و فضول.
مقام پنجم:
صفاتی که متعلق است به سه قوهی عاقلة، غضبیة، شهویة یا به دو قوه از این سه قوه از رذایل و فضایل:
- حسد؛
- اهانت و تحقیر بندگان خدا؛
- ظلم؛
- ترک کمک به مسلمین و اهتمام به امور ایشان؛
- کوتاهی در امر به معروف و نهی از منکر؛
- دوری کردن از برادر مومن؛
- قطع رحم؛
- عقوق والدین؛
- عیب جویی و تجسس؛
- فاش کردن راز؛
- سخن چینی؛
- افساد میان مردم؛
- شماتت؛
- مراء و جدال و مخاصمه؛
- استهزاء کردن؛
- مزاح و خنده و شوخی کردن؛
- غیبت کردن؛
- دروغ گفتن؛
- محبت جاه و شهرت و ریاست؛
- محبت مدح و ثناء و کراهت مذمت؛
- ریا؛
- نفاق با مردم؛
- غرور؛
- طول امل؛
- گناهکاری و اصرار بر معاصی و عدم پشیمانی از گناهان صادر شده؛
- فراموشی از اعمال خود و غفلت از محاسبه ی آن؛
- کراهت؛
- سخط و انکار و اعتراض به ارادات الهیه و تقدیرات ربانیه؛
- حزن و اندوه؛
- بی اعتمادی به خداوند در امور خود و اطمینان به وسایل و وسایط؛
- کفران نعمت؛
- جزع و بی تابی؛
- فسق.
این قسمت کتاب یعنی مقام پنجم در باب چهارم بیشترین حجم مطالب را داراست.
باب پنجم که در اسرار و آداب عبادات است، دارای هفت مقصد است و هر مقصد دارای چند فصل:
- مقصد اول: در طهارت و نظافت که دارای سه فصل است.
- مقصد دوم: بیان بعضی از آداب باطنیه نماز که به هفت فصل تقسیم میشود.
- مقصد سوم: در بعضی از آداب باطنیه ذکر و دعا - دارای دو فصل است.
- مقصد چهارم: در بعضی از شرایط و آداب تلاوت قرآن - دارای دو فصل است.
- مقصد پنجم: بیان شمهای از آداب روزه.
- مقصد ششم: بیان بعضی از آداب حج که دارای سه فصل است.
و آخرین مقصد در اشاره به بعضی از آداب زیارت بعضی از مشاهد مشرفه و دقایق آن و کتاب بدون هیچ سخن پایانی و اختتامی تمام میشود و شاید این هم نقصی بر کتاب باشد. چون وجود کلام پایانی اولاً اثر را از اضافات بعدی نویسندگان بازمیدارد و ثانیاً وجود مقدمه و موخر، نظم و زیبایی و نقطهی شروع و پایان کتاب را مشخص مینماید.
نوشتار کتاب به زبان فارسی قدیمی است بسیار روان و زیباست و موعظهها و هشدارهای دلسوزانهی مولف بر زیبایی و اثرگذاری کتاب افزوده است. مولف لابلای مباحث، نفس انسانی را خطاب قرار میدهد و او را هشدار یا بشارت میدهد. کتاب حاوی آیات قرآن و احادیث رسول الله صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهمالسلام میباشد. البته اسناد احادیث اصلا ذکر نشده و این از جهتی نقص برای کتاب است البته شاید از مقدمهی ملا احمد برآید که قصد او بیشتر اهم مطالب و خلاصهنویسی اثر پدر خود ملا مهدی بوده است.
مولف با استفاده از اشعار مختلف و سازگار با مباحث، زیبای و جذابیت کتاب را افزوده است. هر کجا هم نیاز بوده از اقوال حکما استفاده نموده است. مثلاً همین چهار چوب اصلی کتاب که بر قوای اربعة استوار است دیدگاه حکما و فلاسفه مانند ارسطو است. حکایات و قضایای تاریخی هم در کتاب دیده میشود.
(شیخ عباس قمی) با ملاحظهی اهمیت کتاب و مفید بودن آن معراج السعادة را در کتابی کم حجم خلاصه نمود و اثری ماندگار به جای گذاشت به نام (المقامات العليه في موجبات سعادة الابدية) که توسط انتشارات بیتا و نهاوندی و كتابفروشی اسلامیة و... به چاپ رسیده است. البته خلاصهی دیگری هم از این کتاب وجود دارد که توسط (آقای احمد احمدي بيرجندى) با نام (گزيده معراج السعادة) توسط بنياد پژوهشهاي اسلامى آستان قدس رضوي به چاپ رسیده است.
نویسندههای مختلفی هم این کتاب را تصحیح و ویراستاری کردهاند مانند (آقای رضا مرندی توسط انتشارات دهقان)؛ انتشارات مختلفی هم این کتاب را به چاپ رساندهاند از جمله: نشر دهقان، کانون انتشارات علمی، هاتف، پیام آزادی، آیین دانش، نسیم حیات، آل طه، بهار دلها و اصحاب یمین و... را میتوان نام برد.
در آخر میتوان گفت از نظر جامعیت و اطمینان و والابودن مقام علمی مولفان کتاب، میتوان معراج السعادة را یکی از بهترین کتابهای اخلاق اسلامی دانست که مطالعهی آن برای همگان توصیه میشود و مفید است.
پیشنهاد
- مستندسازی و یافتن منابع کتاب هم ضروری است که نویسندهای پیدا شود و منابع و مواخذ مطالب کتاب را یافته و ارجاع دهد.
- نثر کتاب به دلیل این که متعلق به زمان قدیم است. شاید برای مردم زمان ما مشکل و ثقیل باشد. لذا لازم و ضروری است که با رعایت همهی جوانب، این کتاب به نثر زمان کنونی ما بازنویسی شود تا در اختیار همه قرار گیرد و قابل استفاده باشد.
- نکتهی دیگر، خلاصه کردن این کتاب است شاید به دلیل مشغلههای زیاد مردم و پایین بودن سرانهی مطالعهی کتاب در جامعه و زیاد بودن حجم مطالب معراج السعادة، خلاصه کردن کتاب و حذف تکرارها و توضیحات و مطالب غیرضروری اسبابی شود تا این که عموم مردم بتوانند در فرصت کم مباحث مهم کتاب را مطالعه و استفاده نمایند.
منابع
- معراج السعادة، ملا احمد نراقی، نشر دهقان، چاپ هفتم 1387.
- سایت تبیان.
پیوندها