سید مهدی حسینی انگجی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۶ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیت الله سید مهدی حسینی انگجی (۱۳۴۳-۱۲۸۳ ش)، فرزند آیت الله میرزا ابوالحسن انگجی، عالم مجاهد شیعه و از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری بود. وی از جمله روحانیون مبارزی بود که در مقابل سیاستهای استبدادی رژیم پهلوی از جمله «لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی» ایستاد.

مهدی انگجی.jpg
نام کامل سید مهدی حسینی انگجی
زادروز ۱۲۸۳ شمسی
زادگاه تبریز
وفات ۱۳۴۳ شمسی
مدفن قم، حرم حضرت معصومه

Line.png

اساتید

شیخ عبدالکریم حائری، سید محمد حجت کوه کمره ای، علامه طباطبایى، سید محمدرضا گلپایگانی،...

شاگردان

حاج میرزا کامران، میرزا علی اکبر برازنده، حاج سید علی انگجی،...

آثار

تقریرات دروس فقه، تقریرات دروس اصول، رساله‌ای در تنجیس و عدمه،...

ولادت و خاندان

سید مهدی حسینی انگجی، در سال ۱۳۲۳ قمری (۱۲۸۳ ش) در شهر تبریز و در محله انگج[۱] و در خانواده علم و سیادت دیده به جهان گشود. پدرش آیت الله میرزا ابوالحسن انگجی از مراجع تقلید وقت بود. وی از شاگردان بزرگانی چون محمدفاضل ایروانی (۱۲۳۲-۱۳۰۶ ق) و میرزا حبیب الله رشتی (متوفای ۱۳۱۲ ق) بود. ایشان یکی از مدافعین راستین آیین محمدی و از مبارزین فعال علیه رژیم دیکتاتوری رضاخان قلدر بود.

اجداد و نیاکان آیت الله حسینی انگجی افرادی متدین، محترم و تجارت پیشه بودند و پیشینه‌ای ممتاز در ترقی، آبادانی و بهبودی وضع اقتصادی کشور داشتند.[۲] این خاندان منتهی به سادات «شنب غازان»[۳] می گردد. ایشان از سادات مدینه منوره بوده‌اند که در زمان سلطان محمود غازان و با دعوت خود او، از مدینه راهی تبریز می گردند و در شنب غازان اقامت می‌گزینند.[۴]

تحصیلات و استادان

سید مهدی انگجی دوران کودکی را در خاندان علم، تقوا و مرجعیت سپری نمود و به سن تحصیل رسید. با توجه به استعداد سرشار و عشق به فراگیری علوم دینی، تحصیلات مقدماتی و دوره سطح را در تبریز نزد افاضل آن شهر، از جمله پدر دانشمندش سید ابوالحسن انگجی، فراگرفت و در بیست و پنج سالگی راهی شهر مقدس قم شد.

وی سطوح عالی را از دروس عالمان بزرگ شیعه همچون آیات عظام: سید محمد حجت (۱۳۱۰-۱۳۷۲ ق)، آقا میرزا محمد همدانی (متوفای ۱۳۶۵ ق)، سید محمدرضا گلپایگانی (۱۳۱۶-۱۴۱۴ ق)، شیخ عبدالکریم حایری یزدی (۱۲۷۶-۱۳۵۵ ق) و علامه سید محمدحسین طباطبایی (۱۳۲۱-۱۴۰۲ ق) فراگرفت و مدارج علمی را به سرعت طی نمود و به دریافت اجازه اجتهاد از آیت الله حائری یزدی نایل آمد.[۵]

آیت الله انگجی، پس از پانزده سال اقامت در حوزه علمیه قم و پس از وفات استاد بزرگوارش آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری، در سال ۱۳۵۵ ق، به زادگاه خویش مراجعت کرد و به خدمات دینی مشغول شد.[۶]

تدریس و شاگردان

آیت الله سید مهدی انگجی در طول بیش از بیست سال تدریس در شهرهای قم، تبریز و تهران، پیچیده‌ترین مسائل علمی را با گفتاری شیوا و بیانی رسا مطرح می کرد. محفل درسی او از مهمترین درس های حوزه علمیه تبریز محسوب می شد و نزدیک به صد نفر از طلاب علوم دینی در درس وی شرکت می کردند. از شاگردان برجسته ایشان می توان به شخصیت های زیر اشاره داشت:

۱. حجة الاسلام حاج میرزا کامران. ایشان از شاگردان آیت الله سید علی مولانا، و اساتید مسلم حوزه علمیه تبریز است.

۲. حجة الاسلام میرزا علی اکبر برازنده معروف به «واعظ ویجوئی»، (۱۳۰۰-۱۳۶۵ ش).

۳. حجة الاسلام والمسلمین حاج سید علی انگجی (پسر بزرگوارش).

آثار و تألیفات

آیت الله سید مهدی انگجی در طول عمر شریف خود، تألیفاتی چند در فقه و اصول به رشته تحریر درآورد که بعضی از آن ها بدین قرار است:

  1. تقریرات دروس فقه؛
  2. تقریرات دروس اصول؛
  3. رساله‌ای در تنجیس و عدمه.[۷]

فعالیتهای اجتماعی و سیاسی

اقامه نماز جماعت:

آیت الله انگجی بعد از انتخابات دوره هفدهم مجلس ملی و پیروزی علمای آذربایجان در دوره هفدهم مجلس، در سال ۱۳۳۳ ش. به تهران مهاجرت کرد و تا پایان عمر مبارک در آن شهر زیست. با ورود ایشان به شهر تهران، به درخواست مردم، در مسجد مَلِک به اقامه نماز جماعت و ایراد سخنرانی در مناسبت‌های مذهبی پرداخت و تا زمان رحلت، حدود ده سال، با برگزاری برنامه های ویژه مذهبی و تفسیری، گامی بلند در جهت آشنا ساختن مؤمنان با عقاید مکتب جعفری برداشت.[۸]

وی همچنین سال‌ها در مسجد پدرش -آیت الله میرزا ابوالحسن انگجی- یکی از مساجد معتبر و قدیمی شهر تبریز اقامه جماعت نمود و پس از وفات ایشان، فرزندان مکرمش به جای پدر در آن اقامه نماز جماعت کردند.

مخالفت با انجمن های ایالتی و ولایتی:

روزنامه های عصر تهران، در شانزدهم مهر ماه ۱۳۴۱ شمسی، با تیتر درشت خبر تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی را در هیئت دولت به اطلاع مردم رساندند. طبق این لایحه به زنان حق رأی داده شد،[۹] قید اسلام از شرایط انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان حذف گردید و در مراسم سوگند، به جای قرآن، «کتاب آسمانی» نهاده شد.[۱۰]

در واکنش به این اقدام رژیم ستمشاهی، حوزه علمیه قم و مراجع تقلید دست به اقداماتی زدند و با انتشار اعلامیه و برگزاری سخنرانی ها تصویب قوانین غیراسلامی را محکوم کردند و علیه این لایحه، از سوی علما و روحانیون تهران، اعلامیه های مختلفی انتشار یافت. آیت الله سید مهدی انگجی نیز به همراه روحانیت مبارز تهران، در مورخه ۱۳۴۱/۸/۲ ش. اطلاعیه ای بدین شرح صادر کردند:

«بسم الله الرحمن الرحیم. مردان و زنان مسلمان ایران! آشفتگی‌ها و پریشانی‌ها بر احدی پوشیده نیست. همه جا مظاهر فساد اخلاقی، فقر، هرج و مرج و هر گونه اعمال نامشروع مشهود است. دین و دنیا، هر دو در آخرین درجات انحطاط قرار دارد و همه روزه بار بیشتری از بلا و درد بر دوش مردم ستمدیده گذاشته می شود. اخیراً زمزمه دیگری ایجاد کرده، با تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و شرکت دادن بانوان، نغمه نوینی آغاز می کنند. ملت ایران! ما درصدد این نیستیم که درباره مواد این تصویب نامه گفتگو کنیم و از نظر دین مقدس اسلام سخنی بگوییم؛ زیرا با توجه به تذکرات آقایان اعلام و مراجع، مطلبی مخفی نمانده است؛ بلکه می خواهیم بپرسیم مگر دولت می‌تواند با تصویب‌نامه قانون بگذارد؟ مگر با نبودن نمایندگان واقعی مردم می توان برای سرنوشت یک ملت قانون گذرانید؟ این عمل در دنیا عمل ظالمانه ای است که افرادی در پناه قدرت شخصی بخواهند سرنوشت ملتی را تغییر دهند و یا فرضاً دستورات مذهبی و اصول مسلّمه و قوانین موضوعه آن را تبدیل نمایند. کسانی که ذیل این ورقه را امضا می کنند و نامشان را در زیر این اعلامیه مشاهده می کنید، امید است از زمره خدمتگزاران دین بوده باشند که با هیچ دسته و جمعیت رابطه به خصوصی نداشته و نسبت به تمام افراد مسلمان با چشم برادری می نگرند و شاید هر کس ما را بشناسد، با همین وصف بشناسد و مقصود از این گفتار جز خیرخواهی و بیان حقیقت نداریم. البته با توجهات حضرت باری تعالی شأنه و عنایات خاصه حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء، مردمی هستند که به اهمیت و حساسیت موقع پی برده، به وظایف دینی و انسانی خود عمل نمایند. خدای متعال همه را در راه رشد و صلاح هدایت فرماید. والسلام علی من اتبع الهدی. الاحقر سید علی اصغر خویی،...؛ مهدی الحسینی انگجی،...[۱۱] ۲۴ جمادی الاول، سنه ۱۳۸۲».

همچنین در اعلامیه ای که در تاریخ ۱۳۴۱/۹/۱ به امضای ۱۲۹ نفر از روحانیت تهران رسید، نام آیت الله انگجی هم به چشم می خورد.[۱۲]

در نگاه صاحب نظران

فقیه فرزانه، آیت الله حاج میرزا عبدالله مجتهدی (۱۳۲۰-۱۳۹۶ ق) در مورد خصوصیات ایشان می نویسد: آقای میرزا مهدی آقا که از حیث فضل و تقوا و حمیت دینی از مبرزین علمای تبریز هستند، بیشتر به اشتغالات دینیه و علمیه مشغول می باشند؛ امامت جماعت و منبر و تدریس، شغل شاغل ایشان است، به گمان من هیچ یک از علمای تبریز فعلاً به اندازه وی اشتغال روحانی ندارد.[۱۳]

محقق ارجمند، زنده یاد شیخ محمد شریف رازی او را با عنوان «سید العلماء و العاملین حجةالاسلام و المسلمین»[۱۴] جزو علمای معروف تبریز یاد کرده است.[۱۵]

استاد محقق آقای علیزاده نیز درباره وی می‌نگارد: معظم له بیان شیوا و نفس گرم داشت. در جلسه درس شرح لمعه ایشان در حدود صد نفر جمع می شدند و از علم و اخلاقش استفاده‌ها می بردند.[۱۶]

وفات

مرحوم آیت الله حاج سید مهدی حسینی انگجی پس از ۶۱ سال زندگی پربرکت و آکنده از خدمات علمی، دینی و اجتماعی، سرانجام در چهارم دی ماه ۱۳۴۳ ش. (۲۰ شعبان ۱۳۸۴ ق) بدرود حیات گفت و پیکر مطهرش از تهران به شهر مقدس قم انتقال داده شد و در جوار بارگاه ملکوتی حضرت معصومه سلام الله علیها در مسجد موزه (آینه) به خاک سپرده شد.[۱۷]

پانویس

  1. محله انگج، انگش، و...، در محاوره مردم تبریز به معنای گودال کم عمق است. این محله در شمال شرقی درب گجیل قرار دارد.
  2. آثار باستانی آذربایجان، عبدالعلی کارنگ، ج ۱، ص ۴۰-۴۲.
  3. «شنب غازان» از محلات قدیمی تبریز است و مقبره سلطان محمود غازان در آن جا قرار دارد.
  4. آشنای جانان، محمد الوانساز خویی، زیر چاپ.
  5. نامداران تاریخ، عمران علیزاده، ج ۱، ص ۳۷۰؛ آثار الحجة، محمد شریف رازی، ج ۲، ص ۲۲۹.
  6. گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج ۳، ص ۳۸۱.
  7. نامداران تاریخ، ج ۲، ص ۳۷۰؛ گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۳۸۱.
  8. نامداران تاریخ، ج ۲، ص ۳۷۰؛ گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۳۸۱.
  9. باید توجه داشت هدف اصلی از تصویب این لوایح، در حاشیه قرار دادن قوانین اسلامی بود؛ به گونه ای که با ظاهری فریبنده مانند حق رأی دادن به زنان مطرح می شد؛ در حالی که هدف، آزادی و بی بندوباری و سوء استفاده از قشر مظلوم زن بود.
  10. بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، حمید روحانی، ج ۱، ص ۱۴۲-۱۴۴.
  11. اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص ۲۲.
  12. نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج ۳، ص ۵۳ و ۵۴.
  13. خاطرات آیت الله حاج میرزا عبدالله مجتهدی، ص ۵۶۰.
  14. گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۳۸۰.
  15. آثار الحجه، ج ۲، ص ۲۲۹.
  16. نامداران تاریخ، ج ۲، ص ۳۷۰.
  17. گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۳۸۰.

منابع