محمد فاضل ایروانی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۳۰ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ملا محمدفاضل ایروانى (۱۳۰۶-۱۲۳۲ قمری) معروف به «فاضل ایروانی»، از علما و مراجع بزرگ شیعه در اواخر قرن سیزدهم هجری است. فاضل ایروانی از شاگردان مبرز صاحب جواهر و شیخ انصاری بود و خود نیز به درجه اعلای اجتهاد و مقام مرجعیت نائل آمد. فاضل در فقه، اصول، حدیث و تفسیر مهارت داشت. وی عنایت خاصی به تربیت و تعلیم فضلای حوزه علمیه می نمود، و در نجف اشرف مدرسه ای -معروف به مدرسه ایروانی- برای فضلا بنا نمود.

نام کامل ملا محمدفاضل ایروانى
زادروز ۱۲۳۲ قمری
زادگاه ایروان
وفات ۱۳۰۶ قمری
مدفن نجف

Line.png

اساتید

شیخ انصاری، شیخ محمد حسن نجفى، سید ابراهیم قزوینى،...

شاگردان

میرزا حبیب الله رشتى، سید حسن صدر، میرزا ابوالحسن انگجى،...

آثار

حاشیه بر قواعد، حاشیه بر تفسیر بیضاوى، اجتماع الامر و النهى،...

ولادت و خاندان

ملا محمد ایروانى فرزند مرحوم ملا محمدباقر، به سال ۱۲۳۲ قمری[۱] در شهر ایروان[۲] و در بیت دیانت و روحانیت چشم به جهان هستى گشود و در زادگاه خویش رشد کرد و پرورش یافت. در همان شهر با خواندن و نوشتن آشنا شد و برخى از علوم ادبى را در آن جا فراگرفت.[۳]

خاندان ایروانى یکى از خاندان هاى علمى و فقهى و زعامت و مرجعیت شیعه در ایران و عراق و قفقاز شوروى سابق است. این طایفه از ذریه ی آخوند ملا محمدباقر ایروانى، فرزند میر فتاح است. بانى نهضت علمى در این خاندان، همان آخوند ملا محمدباقر ایروانى است که پس از او فرزندانش (از جمله محمدفاضل ایروانى) این راه ارزشمند را ادامه دادند.

تحصیلات و استادان

ایشان در حالى که هنوز به حد بلوغ نرسیده بود. پس از استیلاى دولت روس بر آن منطقه. رهسپار ایران گردید و حوزه علمیه قزوین را براى تحصیل خویش انتخاب کرد و در محضر استاد والامقام آیت الله ملا عبدالکریم ایروانى به تحصیل پرداخت.

مهاجرت به عراق:

او پس از کسب فیض از استادان فاضل قزوین، راه کشور عراق را در پیش گرفت و در حالى که چهارده سال داشت وارد کربلا گردید و به مدت چهار سال از محضر آیت الله سید ابراهیم قزوینى (نویسنده ی کتاب ضوابط الأحکام و دلائل الأحکام) استفاده کرد و پس از آن به نجف اشرف رفت و در جلسات درسى شیخ مرتضى انصارى و آیت الله شیخ محمدحسن نجفى (صاحب جواهر) و آیت الله شیخ حسن کاشف الغطاء حاضر گردید و در اندک مدتى در بین شاگردان شیخ انصارى از همه پیشى گرفت و یکى از ارکان علمى جلسات ایشان شد.[۴]

مشایخ اجازه:

مرجعیت

آیت الله فاضل ایروانى پس از ارتحال شیخ انصارى و آیت الله سید حسین تُرک کوه کمرى، به مرجعیت شیعه رسید و ریاست مذهبى بدو منتهى شد. ایشان در ایران، عراق، هند، ترکیه، روسیه و قفقاز شهرت تام داشته و مرجع تقلید اغلب شیعیان آن کشورها بود.

اموال بسیارى به محضر او مى رسید و او در ضروریات طلاب علوم دینى و دیگر مصارف شرعى صرف مى کرد. مشهور است که آیت الله فاضل ایروانى اولین کسى است که شهریه داد. قبلا وجوه شرعی به صورت تقسیمى[۶] در بین طلاب بوده و نه به صورت شهریه و همه ماهه.[۷]

تدریس و شاگردان

یکى از برنامه هاى منظم و دقیق معظم له که از سنین نوجوانى تا آخر عمر مبارکش ترک نگردید، تدریس دروس حوزوى است که بنا به اظهار خود ایشان قبل رسیدن به سن بلوغ در حوزه ی علمیه ی قزوین به تدریس شرح لمعه اشتغال داشت[۸] و پس از عزیمت به عتبات عالیات در زمان استادش مرحوم شیخ مرتضى انصارى، محفل علمى داشت. پس از وفات استادش، مجلس درس ایشان یکى از دروس مهم حوزه ی علمیه ی نجف اشرف را تشکیل مى داد. او اصول را شب ها در صحن مطهر امیرالمومنین على، علیه السلام، و صبح ها فقه را در مسجد شیخ طوسى ایراد می کرد و جمع کثیرى از فضلا در آن شرکت مى کردند.[۹]

اسامى برخى از شاگردان ایشان چنین است:

  • میرزا حبیب الله رشتى؛
  • سید حسن صدر؛
  • میرزا ابوالحسن انگجى؛
  • سید احمد مستنبط تبریزى؛
  • سید اسدالله اشکورى؛
  • سید على جزائرى شوشترى؛
  • سید على کوه کمرى؛
  • سید محمدتقى خویى نجفى؛
  • سید محمدتقى طالقانى؛
  • سید محمد شریف تقوى شیرازى؛
  • شیخ ابراهیم سالیانى نجفى؛
  • شیخ ابوالحسن فقیهى قزوینى؛
  • شیخ احمد تفرشى نجفى؛
  • شیخ اسماعیل خویى؛
  • شیخ باقر دزفولى کاظمى؛
  • شیخ باقر کاظمى تسترى؛
  • شیخ عبدالحسین ایروانى (برادر زاده معظم له)؛
  • شیخ عبدالصمد ارونقى تبریزى؛
  • شیخ عبدالغنى بادکوبى؛
  • شیخ محرم على طارمى ابهرى زنجانى؛
  • شیخ محمدباقر بیرجندى قائنى خراسانى؛
  • شیخ محمد حرزالدین نجفى؛
  • شیخ محمدحسن آل یس؛
  • شیخ محمدحسن میانه اى؛
  • شیخ مرتضى عاملى (نظام الدین)؛
  • شیخ میرزا عبدالحسین مشکینى مشهور به امام؛
  • شیخ میرزا محمد همدانى جولانى؛
  • شیخ هادى تهرانى؛
  • ملا احمد شبسترى؛
  • ملا احمد کوزه کنانى؛
  • ملا عبدالکریم ایروانى؛
  • ملا محمدعلى نخجوانى؛
  • ملا مهدى آرانى؛
  • میرزا ابوالقاسم اردوبادى؛
  • میرزا جواد مجتهد تبریزى؛
  • میرزا حسن علیارى تبریزى؛
  • میرزا صادق آقا مجتهد تبریزى؛
  • میرزا على اکبر اردبیلى؛
  • میرزا محمدباقر ایروانى نجفى؛
  • میرزا محمدحسن زنوزى؛
  • میرزا محمود شیخ الاسلام تبریزى؛
  • میرزا هدایت الله قزوینى شهیدى؛
  • میرزا یحیى امام جمعه خوئی؛
  • میرزا یوسف مجتهد تبریزى؛

معظم له همچنین به برخى از علما و فضلاى آن روز نیز اجازه نقل حدیث داده است. نام آنان چنین است:

  • سید احمد بن محمدباقر بهبهانى حائرى؛
  • سید على جزائرى؛
  • شیخ على محاویلى نجفى؛
  • شیخ محمدباقر بیرجندى قائنى خراسانى؛
  • شیخ میرزا عبدالحسین مشکینى (مشهور به امام)؛
  • مولی محمدمهدى بنابى حائرى؛
  • میرزا على اکبر اردبیلى؛
  • میرزا محمدباقر ایروانى نجفى؛
  • میرزا هدایت الله قزوینى شهیدى؛
  • میرزا یحیى امام جمعه خوئی.

آثار و تألیفات

احاطه بر متون علمى، ادبى، فقهى، اصولی،... و تخصص و جامعیت در علوم عقلى و نقلى، سبب گردید که آثار سودمند و ارزشمندى از ایشان به یادگار بماند. شیخ آقا بزرگ تهرانى آنها را در الذریعه معرفى و تصریح کرده که نسخ خطى بعضى از آن ها در نجف اشرف پیش فرزندش شیخ محمدجواد ایروانى است. فهرست آن ها چنین است:

۱. حاشیه بر قواعد

۲. حاشیه بر تفسیر بیضاوى

۳. رساله عملیه

۴. اجتماع الامر و النهى

۵. المکاسب المحرمه

۶. البیع

۷. اصول الفقه

۸. الاجتهاد و التقلید

۹. الاجزاء

۱۰. الاستصحاب

۱۱. اصالة البرائة

۱۲. التعادل و الترجیح

۱۳. حجیتة المظنة

۱۴. رسالة فی صلاة الجماعة

۱۵. تعلیقه بر رسائل

ویژگی‌های علمی و اخلاقی

شرح حال نویسان در نوشته هاى خود، ایشان را ستایش و موقعیت علمى و دینى و اجتماعى او را تمجید کرده اند:

در مآثر و آثار گوید: آخوند ملا محمد ایروانى اصلا، نجفى جواراً، از جمله رؤساى مجتهدین درجه ی نخستین بود و در معقول و منقول و فروع و اصول، او را استادى اعظم و محققى مفخم مى دانند. شهرتش ممالک اسلامیه روس و ایران و عثمانى و هند، همه را، فرو گرفته است و به جلالت شأن و عظمت رتبه و علو مقام و رفعت مقدار بسیار کم نظیر بود و در اکثر علوم مانند فقه و اصول و رجال و فنون عقلانیه، از صنادید اساتید معدود مى گردید.[۱۰]

آیت الله ملا على واعظ خیابانى درباره ی احاطه ی ایشان بر مطالب و اطلاعات وافر مى نویسد: تبحر و احاطه و جامعیت این عالم یگانه و فاضل فرزانه در اطراف عالم و بسیط محیط معروف و مشهور بود و در مجلس درس همواره از دیگر علوم و فنون عنوان و استشهاد مى فرمود و نظایر مطلب را بیان مى نمود. از نجف نوشته بودند که تحریر و تقریرات و ضبط بیانات آقاى فاضل ایروانى به واسطه تنوع و توسع ممکن نیست.[۱۱]

آیت الله امین الشرع خویى مى گوید: آن جناب شخصى سیاه چرده و ضعیف الاندام و لاغر و خفیف الجثه و طویل اللحیه و القامه بودند... آن حضرت خود عالمى بود نحریر و بحرى بود مواج از اکثر علوم مثل ریاضى و مجسطى و هیئت و نجوم و حکمت و کلام و طب و فقه و اصول و منطق بهره ی کامل و حظى وافر داشت.... عالمى بدان سادگى و بى ساخته گى کم تر دیده مى شود، منزه از لوث ریا و شائبه ی تزویر بود، مخصوصاً در محاورات و نماز جماعت خیلى بى تکلف بودند و بى غایت، نساب بودند و انساب مردم را کما هو حقه مى شناختند و چون بعضى از زوار یا اهل ایران به خدمتش مى رسیدند از تمامى پدر و مادر و جد و جده اش خبر مى دادند. و در نماز جماعت به اقل واجب اکتفا کرده و به اختصار مى گذرانید.[۱۲]

صدرالاسلام محمد امین امامى خویى مى گوید: ایشان که خداوند بر او رحمت کند، فقیه، اصولى، متکلم، ادیب، داراى ذهن تیز، قلب پاک، فهم عالى، فکر درست، سلیقه ی راست، راه نیک، خوش مجلس، محاوره دوست داشتنى، داراى خلق و خوى بزرگوارانه، در دوستى پا برجا، متقى، با ورع و بسیار خوش اخلاق بود. درک و فهم و ضبط مطالب او دقیق و نهایت سعى و تلاش در تحقیق و علم داشت و به انواع علوم از جمله حکمت متعالیه، طب، ریاضیات، ادبیات، معانى، بیان، منطق مسلط بوده و حافظ «الفیه» ابن مالک و متون نحوى و فقهى و اصولى بود.[۱۳]

مرحوم آیت الله فاضل ایروانى بسیار فاخرانه زندگى مى کرد و داراى خدم و حشم بود، ولى مرحوم آیت الله شیخ محمد حسن مامقانى بسیار فقیر و تهى دست بوده، و زمانى که از او پرسیدند: این که یک روحانى آن طور با رفاه زندگى مى کند و یک روحانى تا این حد تحت فشار اقتصادى باشد، چه گونه باید توجیه شود؟ فرمودند: او عزت اسلام است و من زهد اسلام هستم.[۱۴]

احترام آیت الله مامقانى به آیت الله فاضل ایروانى: آیت الله ملا على واعظ خیابانى مى نویسد: در حال حیات مرحوم فاضل ایروانى یکى از منسوبان ما از مرحوم آیت الله آقا شیخ حسن مامقانى، رحمة الله علیه، مسئله اى استفتا کرده بود. ایشان در جواب نوشته بودند: مادامى که آقاى فاضل در حال حیات است، از ما استفتا نکنید که صحیح نیست ما اظهار رأى بکنیم. و این در حالی است که آقاى شیخ در آن زمان مجتهد مسلم و صاحب رأى و مرجع تقلید بودند.[۱۵]

تاثیر فتوای آیت الله فاضل ایروانى: آیت الله ملا على واعظ خیابانى مى گوید: شخص موثقى از اقوام ما نقل کرد که بعد از این که رساله ی عملیه آقاى فاضل ایروانى در تبریز طبع شد، من مقدار کثیرى حمل کرده به نجف بردم. در خانقین ضبط کردند که باید تفتیش بشود و یکى از آن رساله ها برداشته، پیش قاضى بردیم. چون قاضى رساله را گشود، احکام اموات آمد که مذکور بود واجب است تجهیز میت مسلم، خواه سنى و خواه شیعه. قاضى خیلى خوش وقت شد. گفت: این عالم بسیار خوش عقیده بوده است، اسم این شخص چیست ؟ گفتم: ملا محمد ایروانى مرجع تقلید ما است. دفتر خود را برداشت، اسم او را ثبت کرد که فلان عالم از شیعه در رساله خود سنى و شیعه را در احکام تجهیز مساوى دانسته و رساله ها را رد نمودند و قاضى نفهمیده بود که این مسئله بین علماى امامیه اتفاقى است.[۱۶]

وفات

سرانجام این زعیم و فقیه بزرگ شیعه، در صبح روز چهار شنبه دوم ربیع الاول سال ۱۳۰۶ قمری[۱۷] در نجف اشرف چشم از جهان فروبست و به ملکوت اعلى پیوست.[۱۸] جسم پاکش در مدرسه اى که خود بنا کرده بود (معروف به مدرسه ایروانی) به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. برخى از کتاب ها از جمله مرآة الشرق، ج ۲، ص ۱۱۸۲ ولادت ایشان را حدود ۱۲۴۲ قمری و دائرة المعارف تشیع تولد او را ۱۲۳۵ قمری ضبط کرده اند.
  2. شهر تاریخى ایروان تا انعقاد قرارداد ننگین گلستان در تاریخ ۲۹ شوال المکرم ۱۲۲۸ قمری یکى از شهرهاى ایران محسوب مى شد. هم اکنون پایتخت کشور جمهورى ارمنستان است.
  3. مرآة الشرق، ج ۲، ص ۱۱۸۲.
  4. مرآة الشرق، ج ۲، ص ۱۱۸۲؛ الفوائدالرضویه، ص ۶۰۱.
  5. معارف الرجال، ج ۲، ص ۳۶۲.
  6. شهریه حقوق ماهیانه اى است که مراجع تقلید براى اداره زندگى و تأمین معیشت براى طلاب مى دهند؛ ولى تقسیمى، هر چند وقت یک بار پرداخت مى شود.
  7. بلوغ الاماغى، ص ۲۱۹.
  8. میراث اسلامى ایران (تذکرة المعاصرین)، ج ۸، ص ۴۱۵.
  9. مرآة الشرق، ج ۲، ص ۱۱۸۳؛ معارف الرجال، ج ۲، ص ۳۶۲.
  10. مآثر و آثار، ج ۱، ص ۲۰۵.
  11. علماى معاصرین، ص ۱۴۸.
  12. میراث اسلامى ایران (تذکرة المعاصرین)، ج ۸، ص ۴۱۵ و ۴۱۶.
  13. مرآة الشرق، ج ۲، ص ۱۱۸۳.
  14. بلوغ الامانى، ص ۲۱۹.
  15. علماى معاصرین، ص ۲۲؛ وقایع الأیام، ج ۲، ص ۶۲۱.
  16. همان، ص ۲۲؛ همان، ج ۲، ص ۶۲۱.
  17. وفات ایشان در ریحانة الادب، ج ۴، ص ۲۷۹ شب چهارشنبه دوم یا سوم ربیع الاول یا ربیع الثانى ۱۳۰۶ قمری و در الذریعه، ج ۲، ص ۲۵ اول روز پنج شنبه سوم ربیع الاول همان سال ذکر شده است.
  18. علماى معاصرین، ص ۲۱.

منابع

  • فرهیختگان تمدن شیعی، نویسنده: محمد الوانساز خوئی.
  • سایت شعائر.