مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۲۶ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«مهدویت از دیدگاه نهج‌البلاغه»، تألیف مهدى فقیه ایمانى، کتابی در بیان سخنان امام على (علیه‌السلام) در «نهج‌البلاغه» و برخى از علماى اهل سنت درباره حضرت مهدى (علیه‌السلام) و مباحث مهدویت مى‌باشد.

Ketab461.jpg
نویسنده مهدى فقیه ایمانى
موضوع مهدویت
زبان فارسی
تعداد جلد ۱

محتوای کتاب

کتاب «مهدویت از دیدگاه نهج‌البلاغه» با مقدمه مؤلف آغاز شده و مطالب در سه فصل ارائه گردیده است. مقدمه ضمن اشاره به حدیث نبوى «من ماتَ و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة»، به بیان لزوم امام شناسى و التزام به پیروى از مقام امامت پرداخته است.

از نظر مؤلف، امام على(ع) در نهج‌البلاغه، به سه روش به موضوع امام مهدى(عج) پرداخته است: ۱. به صورت عام و در ذیل تمام فقراتى که به نحوى مقام امامت را گوشزد کرده است. ۲. در فقراتى که اخبار غیبى و پیش‌گوى‌هاى از حوادث آخرالزمان مطرح شده است. ۳. کلماتى که مشخصا به امام مهدى(عج) و وجود آن حضرت پرداخته است. سپس در ذیل هر کدام از این طریق‌ها، فقرات موجود در نهج‌البلاغه آورده شده است.

نویسنده فهرستى از سخنان امام على(ع) که پیرامون امام، رهبر، خلیفه، مسئول و زمامدارى مسلمانان است را ذکر کرده، آن‌گاه موضوع مهدویت در اسلام و پیش‌گویى از ظهور و قیام حضرت مهدى(عج) و تحقق یافتن حکومت جهانى اسلام در سایه رهبرى آن حضرت را بررسى نموده است.

فصل اول کتاب، به بررسى موضوع مهدویت در اسلام اختصاص یافته است. نویسنده معتقد است، مسأله مهدویت در اسلام، یکى از اصلى‌ترین پایه‌هاى تداوم این دین و شرط اساسى پیروزى و حاکمیت همه جانبه آیین قرآن بر دیگر آیین‌ها و حکومت‌هاى جهان است؛ زیرا تنها در سایه رهبرى امام دارى شرایط و خلیفه معصوم و برگزیده از جانب خداوند است که اسلام راستین مى‌تواند در سراسر جهان و در میان توده‌هاى بشرى خودنمایى نموده و وعده الهى مبنى بر پیروزى مستضعفان بر مستکبران عینیت و تحقق یابد. مؤلف مشخصات صد و دو تن از علماى اهل سنت که به وجود امام مهدى(عج) و ولایت ایشان اقرار کرده‌اند، ذکر کرده و مختصرى از تاریخ ایشان را نیز به دنبال آن آورده است.

در فصل دوم، امامت و رهبرى در «نهج‌البلاغه» مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده معتقد است، نهج‌البلاغه، از عالى‌ترین درجه اعتبار و سند برخوردار بوده و سخنان برگزیده امیرالمؤمنین(ع) در این کتاب، بیانگر اسلام راستین و ترجمان شیوایى از قرآن است. وى توجه به این نکته را حائز اهمیت دانسته که هر چند در کشمکش‌هاى عقیدتى و مجادله مذهبى میان شیعه و عامه، خلافت بلافصل امیرالمؤمنین مورد گفتگو است؛ اما گفتار امام که به فرموده پیامبر(ص) نمونه انسان کامل، داور عادل و کلید قرآن است، مى‌تواند جدا کننده حق از باطل و معیار و الگویى باشد تا با اتکا به آن، حقیقت و واقعیت روشن گردد.

نویسنده، مسأله مهدویت امام دوازدهم و ظهور ایشان در آخرالزمان را از دو جهت سزاوار مطالعه و تحقیق دانسته است. نخست از جهت پیشگویى‌هاى امام(ع)؛ مانند روى کار آمدن بنى‌امیه، حکومت حجاج بن یوسف، سقوط بنى‌امیه، زمامدارى بنى‌عباس، قیام صاحب الزنج در بصره، فتنه مغول و... که در گذشته به وقوع پیوسته و مواردى از این‌قبیل که مربوط به آینده جهان است؛ همچون خبر از ظهور حضرت مهدى(عج) و قیام جهانى آن بزرگوار که در آینده به وقوع خواهد پیوست. و دیگر، سخنان امام(ع) درباره امامت و رهبرى اهل بیت(ع).

فصل سوم، در دو بخشِ خطبه‌ها و حکمت‌ها، به ارائه متن و ترجمه فرازهایى از «نهج‌البلاغه» که به پیش‌گویى درباره حضرت مهدى(عج) پرداخته، به همراه بررسى و تحلیل آن‌ها اختصاص دارد. به عنوان نمونه، در خطبه ۱۳۸ امام(ع) درباره آن حضرت مى‌فرماید: «او هواى نفس را به هدایت و رهنمود الهى برمى‌گرداند، آن هنگام که مردم هدایت الهى را به خواسته‌هاى نفسانى برگردانند و آن گاه که مردم قرآن را تفسیر به رأی کنند، او آراء و نظریات را به قرآن گرایش دهد». ابن ابى الحدید، در رابطه با این فراز مى‌نویسند: این کلام، اشاره به امامى است که در روایات، به او نوید داده شد و در آخرالزمان به دنیا خواهد آمد. نویسنده معتقد است، او به پیش‌گویى امیرمؤمنان(ع) از ظهور و قیام حضرت مهدى(عج) و نقش او در حاکمیت هدایت الهى و قرآن به جاى هوا و هوس و رأى و قیاس اعتراف نموده است؛ هر چند ولادت حضرت را نپذیرفته و تصریح کرده است که بعد از این متولد خواهد شد.

همچنین در حکمت ۱۴۷ نهج، امام علی(ع) به این مطلب تصریح کرده است که هرگز زمین از کسى که با حجت و دلیل به امر حق قیام کرده و دین الهى را برپا دارد، خالى نخواهد ماند، خواه ظاهر باشد، یا در حال ترس و پنهانى.

نویسنده معتقد است که ابن ابى‌الحدید با توجه به جملات و قرائن موجود در کلام امام(ع)، از جمله «قائم لله بحجة»، «خلفاء الله فى ارضه» و «الدعاة الى دینه» که جز بر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) بعد از او، بر هیچ مقام و شخصیتى منطبق نمى‌شود، نتوانسته است دلالت این قسمت از سخنان آن بزرگوار را بر عقیده شیعه، در مورد امامت و خلافت علنى یازده امام معصوم(ع) و امامت و خلافت توأم با غیبت امام دوازدهم، انکار نماید و با اعتراف به این که این جمله، تأیید صریح امام علی(ع) نسبت به مذهب امامیه است، آن را از جمله نوادرى دانسته که اخبار نبوى درباره آنان وارد گردیده است.

منابع

  • امام مهدى در آینه قلم؛ کارنامه منابع پیرامون امام مهدى و مهدویت، قم، مؤسسه اطلاع‌رسانى اسلامى مرجع، ج۲ ص۷۶۷.
  • نرم افزار دانشنامه علوی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه