آیه 93 سوره اعراف: تفاوت بین نسخهها
(←معانی کلمات آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۲: | سطر ۴۲: | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
فتولى: توليه اگر با «عن» باشد ، به معنى اعراض است . فَتَوَلَّى عَنْهُمْ : از آنها روى گردانيد. | فتولى: توليه اگر با «عن» باشد ، به معنى اعراض است . فَتَوَلَّى عَنْهُمْ : از آنها روى گردانيد. | ||
+ | |||
آسى: اسى: اندوه. «اسى عليه: حزن». «كيف آسى» : چطور اندوهگين شوم.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | آسى: اسى: اندوه. «اسى عليه: حزن». «كيف آسى» : چطور اندوهگين شوم.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۷
<<92 | آیه 93 سوره اعراف | 94>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آن گاه شعیب از آن مردم بیایمان روی گردانید و گفت: ای قوم، من به شما ابلاغ رسالتهای خدای خود کردم و شما را اندرز و نصیحت نمودم، اکنون من چگونه بر هلاک کافران غمگین باشم!
پس شعیب از آنان روی گردانید و گفت: ای قوم من! یقیناً من پیام های پروردگارم را به شما رساندم، و برای شما خیرخواهی کردم، با این حال چگونه بر گروهی که کافرند دریغ و تأسف خورم؟
پس [شعيب] از ايشان روى برتافت و گفت: «اى قوم من، به راستى كه پيامهاى پروردگارم را به شما رسانيدم و پندتان دادم؛ ديگر چگونه بر گروهى كه كافرند دريغ بخورم؟»
پس، از آنها رويگردان شد و گفت: اى قوم من، هرآينه پيامهاى پروردگارم را به شما رسانيدم و اندرزتان دادم. چگونه بر مردمى كافر اندوهگين شوم؟
سپس از آنان روی برتافت و گفت: «ای قوم من! من رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و برای شما خیرخواهی نمودم؛ با این حال، چگونه بر حال قوم بیایمان تأسف بخورم؟!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
فتولى: توليه اگر با «عن» باشد ، به معنى اعراض است . فَتَوَلَّى عَنْهُمْ : از آنها روى گردانيد.
آسى: اسى: اندوه. «اسى عليه: حزن». «كيف آسى» : چطور اندوهگين شوم.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ «93»
پس شعيب از آنان روى گرداند و گفت: اى قوم من! پيامهاى پروردگارم را به شما رساندم و برايتان خيرخواهى كردم، پس چگونه بر (سرنوشت) قوم كافر تأسّف بخورم؟
جلد 3 - صفحه 120
پیام ها
1- قهر الهى، بعد از اتمام حجّت است. فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ ... أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي
2- موعظه، مدارا و توجّه به مردم حدّى دارد، گاهى هم بايد از آنان اعراض نمود.
«فَتَوَلَّى عَنْهُمْ»
3- تبليغ، بايد همراه با مهربانى و سوز باشد. أَبْلَغْتُكُمْ ... نَصَحْتُ
4- نصايح و خيرخواهى را با منافع شخصى آميخته نكنيم. «نَصَحْتُ لَكُمْ»
5- وقتى به وظيفهى خود عمل كرديم، نگران نباشيم كه چه خواهد شد.
أَبْلَغْتُكُمْ ... فَكَيْفَ آسى
6- تأسّف نابجا و عاطفهى بىمورد، ممنوع است. «فَكَيْفَ آسى»
(در موارد ديگرى هم به پيامبراكرم صلى الله عليه و آله خطاب شده كه «لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ» «1»، غصّهى آنان را نخور.)
7- آنجا كه روحيّهى كفر، لجاجت و عناد حاكم باشد، موعظهى پيامبران هم اثر نمىكند. «فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ (93)
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ: پس روى بگردانيد از ايشان و برگشت، وَ قالَ يا قَوْمِ: و فرمود اى قوم من، لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ: هر آينه بتحقيق رسانيدم به شما، رِسالاتِ
جلد 4 صفحه 143
رَبِّي: پيغامهاى پروردگار خود را، وَ نَصَحْتُ لَكُمْ: و نصيحت نمودم شما را از روى شعف و مهربانى. بعد از آن تسليه خود داده، از تأسف و تحسر اعراض نمود و گفت: فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ: پس چگونه غمناك شوم بر هلاك گروهى كه كافر بودند. و يا صدور اين قول بر وجه اعتذار بود از عدم شدت حزن بر ايشان.
در اكثر تفاسير مذكور است كه شعيب عليه السّلام مبادى عذاب را مشاهده كرد، اعراض، و از آن بلد عزم خروج نمود و در حين خروج با قوم فرمود: من مبالغه كردم در ابلاغ و انذار شما و بذل سعى و جهد نمودم در نصح و اشفاق شما، لكن تصديق نكرديد و بر كفر خود ثابت و راسخ شديد، لا جرم مستوجب اين عذاب شديد؛ پس چگونه من تأسف خورم بر هلاك شما، و حال آنكه از روى عناد تصديق مرا ننموديد و بر كفر باقى مانديد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ (93)
ترجمه
پس روى گردانيد از ايشان و گفت اى قوم من هر آينه بتحقيق ابلاغ نمودم بشما پيامهاى پروردگارم را و نصيحت كردم مر شما را پس چگونه غمناك شوم بر گروهى كافران.
تفسير
حضرت شعيب (ع) بعد از آنكه مقدمات عذاب الهى را مشاهده نمود از بلد خارج شد و در وقت خروج اين خطاب را بقوم خود فرمود يا مانند حضرت صالح بعد از نزول عذاب از شدت حزن و اندوه كه نمىتوانست آنها را بآن حال مشاهده نمايد از قوم خود روى گرداند و اين خطاب را بآنها فرمود تا كلمه لكم و بعد براى تسليت خاطر خود فرمود و چگونه ميتوان غمناك و محزون شد براى كسانيكه مخالفت با خدا نمودند و بپاداش خود رسيدند يعنى جاى تأسف و اندوه نيست.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَتَوَلّي عَنهُم وَ قالَ يا قَومِ لَقَد أَبلَغتُكُم رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحتُ لَكُم فَكَيفَ آسي عَلي قَومٍ كافِرِينَ (93)
پس اعراض فرمود شعيب از كفار و مشركين و فرمود اي قوم من هرآينه بتحقيق من ابلاغ كردم بشما دستورات پروردگار خود را و نصيحت كردم شما را که بپذيريد فرمان الهي را و شما نپذيرفتيد پس براي چه و چگونه محزون باشم از نزول بلا بر قومي که كافر هستند.
فَتَوَلّي عَنهُم اينکه در موقعي بوده که خبر داده از نزول بلاء و چون بايد پيغمبر با مؤمنين از ميان قوم بيرون روند که از بلاء نجات يابند موقعي که حضرت شعيب خواست خارج شود و از قوم بيرون رود بآنها فرمود قالَ يا قَومِ خطاب بكفار قوم لَقَد أَبلَغتُكُم رِسالاتِ رَبِّي من بوسيله رسالتم عمل كردم و آنچه بايد و شايد بشما از دستورات الهي رساندم بعلاوه وَ نَصَحتُ لَكُم شما را هم پند و اندرز دادم و آنچه صلاح شما بود گفتم نپذيرفتيد ديگر براي چه و چگونه که مفاد فكيف است آسي متكلم وحده است محزون و غصهدار باشم که شما گرفتار بلاء و هلاكت شويد يعني نبايد كسي محزون باشد عَلي قَومٍ كافِرِينَ از اينکه جمله و آيات بسياري در قرآن استفاده ميشود که مؤمن نبايد براي كفار که گرفتار هر گونه عذابي در دنيا و آخرت شوند دلسوزي كند و محزون باشد بلكه مخالف و معاند و غير مؤمن هر که هست و هر چه هست بايد لعن كرد و از خداوند طلب كرد شدت عذاب آنها را و از آنها بيزاري جست چنانچه خطاب بپيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم
جلد 7 - صفحه 394
ميفرمايد وَ لا تَحزَن عَلَيهِم حجر آيه 88- بني اسرائيل آيه 128- نمل آيه 72 و اخبار در مورد لعن و طرد اعداء دين بسيار است حتي گفتيم که لعن آنها بدو درجه ثوابش از صلوات بالاتر است زيرا محبت با اهل ايمان بالاخص انبياء و اوصياء ويژه محمّد و آل محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم سه درجه دارد: اول فقط آنها را دوست دارد که مفاد صلوات است، دوم دوستداران آنها را هم دوست دارد دوست دوست باشد، سوم دشمنان آنها را دشمن دارد که مفاد لعن و طرد باشد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 93)- در این آیه آخرین گفتار شعیب را میخوانیم که: «او از قوم گنهکار
ج2، ص71
روی برگردانید و گفت: من رسالات پروردگارم را ابلاغ کردم، و به مقدار کافی نصیحت نمودم و از هیچ گونه خیرخواهی فروگذار نکردم» (فَتَوَلَّی عَنْهُمْ وَ قالَ یا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ).
«با این حال چگونه به حال این جمعیت کافر تأسف بخورم» (فَکَیْفَ آسی عَلی قَوْمٍ کافِرِینَ).
زیرا آخرین تلاش و کوشش برای هدایت آنها به عمل آمد ولی در برابر حق سر تسلیم فرود نیاوردند، و میبایست چنین سرنوشت شومی را داشته باشند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم