آیه 107 سوره یوسف: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِيَهُمْ غَاشِيَةٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | غاشية: غشى: پوشاندن و فرا گرفتن. غاشيه: فرا گيرنده و پوشاننده. | |
+ | بغتة: بغت و بغته: ناگهانى. و آن آمدن چيزى است بدون انتظار و ناگهان. | ||
+ | ساعة: ساعة: جزئى از اجزاء زمان. | ||
+ | آن در قرآن به معنى مطلق وقت و زمان آمده. مانند : قيامت، زمان مرگ و نحو آن..<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۳۶
<<106 | آیه 107 سوره یوسف | 108>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا (مردم کافر) ایمن از آنند که عذابی از (قهر) خدا بر آنها احاطه کند یا آنکه ساعت مرگ و قیامتشان ناگهان فرا رسد که در آن حال غافل باشند؟
آیا ایمنند از اینکه فراگیرنده ای از عذاب خدا بیایدشان، یا ناگاه قیامت در حالی که نمی فهمند بر آنان فرا رسد؟
آيا ايمنند از اينكه عذاب فراگير خدا به آنان دررسد، يا قيامت -در حالى كه بىخبرند- بناگاه آنان را فرا رسد؟
آيا پندارند كه ايمنى يافتهاند از اينكه عقوبتى عام از عذاب خدا آنها را فروگيرد يا قيامت به ناگاه فرا رسد، بىآنكه خبردار شوند؟
آیا ایمن از آنند که عذاب فراگیری از سوی خدا به سراغ آنان بیاید، یا ساعت رستاخیز ناگهان فرارسد، در حالی که متوجّه نیستند؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
غاشية: غشى: پوشاندن و فرا گرفتن. غاشيه: فرا گيرنده و پوشاننده. بغتة: بغت و بغته: ناگهانى. و آن آمدن چيزى است بدون انتظار و ناگهان. ساعة: ساعة: جزئى از اجزاء زمان. آن در قرآن به معنى مطلق وقت و زمان آمده. مانند : قيامت، زمان مرگ و نحو آن..[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِيَهُمْ غاشِيَةٌ مِنْ عَذابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «107»
آيا (آنها كه ايمان نمىآورند) از اينكه عذاب الهى آنها را در برگيرد و يا قيامت در حالى كه نمىدانند ناگهانى فرا رسد، در امانند؟
نکته ها
«غاشِيَةٌ» به معناى عقوبتى است كه جامعه يا فردى را در برمىگيرد.
پیام ها
1- هيچ كس خود را تضمين شده نپندارد. «أَ فَأَمِنُوا»
2- احتمال قهر الهى، براى حركت انسان به سوى راه حقّ كافى است، مشكل در اين است كه بعضى اين احتمال را هم نمىدهند. «أَ فَأَمِنُوا»
3- قهر خداوند، فراگير است و امكان فرار نيست. «غاشِيَةٌ»
4- جزيى از عذاب، براى گرفتار كردن انسان كافى است. «غاشِيَةٌ مِنْ عَذابِ»
5- ياد قيامت، عامل تربيت است. «تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ فَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِيَهُمْ غاشِيَةٌ مِنْ عَذابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ (107)
بعد از آن تهديد و توعيد فرمايد:
«1» تفسير مجمع البيان ج 3 ص 267.
«2» مصدر اخير.
«3» تفسير برهان ج 2 ص 274.
جلد 6 - صفحه 310
أَ فَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِيَهُمْ غاشِيَةٌ مِنْ عَذابِ اللَّهِ: آيا پس اين جماعت كفار ايمن شدهاند اينكه بيايد ايشان را پوششى از عذاب الهى، يعنى عذاب عامى كه فراگيرد و احاطه كند ايشان را تماما. أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً: يا بيايد ايشان را قيامت ناگهانى و غفلتا. وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ: در حالى كه ايشان آگاهى ندارند و ندانند.
ابن عباس گويد: «1» قيامت بر پا شود در حالى كه مردم در بازارها مشغول به كسب باشند.
انوار نعمانيه: نفخه اماته ناگهانى واقع شود در حالى كه مردم در بازارها مشغول طلب معاش باشند، به شنيدن صوت صور از شدت وحشت قلبها و جگرها پاره پاره و يكمرتبه همه بميرند. به امر الهى باد عاصفه وزيده كوهها را كنده و به دريا اندازد، آبها فرو رفته، پستى و بلندى هموار و زمين مسطح به طورى كه اگر تخم مرغى در مشرق گذارند مغرب ديده شود. وقتى اراده الهيه تعلق يابد به بعث خلايق به مضمون فرمايش حضرت صادق عليه السّلام چهل روز باران آيد، اوصال جمع و گوشت روئيده، و باد را فرمايد تا گوشتهاى خاك شده متفرقه در صحرا و دريا و شكم سباع را مجتمع نمايد در محل قبر، و اسرافيل صور احياء را دميده تركّب يابد، گوشتها و اعضاء و ارواح اعاده يابد به ابدان، و قبور شكافته مردم بيرون آيند ترسان از آن صيحه و خاك از سرشان ريزان، با هر نفرى دو ملك موكل گويند: اجابت كن امر سبحانى را. خلايق حيران و هراسان به حدى كه در آن ساعت سفيد شود مو و بدن بعد از سياهى، و زلزله بسيار واقع و تمام جسدها خارج و از شدت وحشت اطفال پير و زنان آبستن، بچه اندازند، و مردم را مست بينى و حال آنكه مست نيستند و لكن عذاب الهى شديد باشد.
«1» تفسير مجمع البيان ج 3 ص 268.
جلد 6 - صفحه 311
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ (103) وَ ما تَسْئَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (104) وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ (105) وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ (106) أَ فَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِيَهُمْ غاشِيَةٌ مِنْ عَذابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ (107)
ترجمه
و نباشند بيشتر مردم اگر چه زياد شايق و ساعى باشى گروندگان
و نميخواهى از ايشان بر آن هيچ مزدى نيست آن مگر پندى از براى جهانيان
و بسا از نشانه قدرت در آسمانها و زمين كه ميگذرند بر آنها و ايشان از آنهايند روى گردانندگان
و نميگروند بيشترشان بخدا مگر آنكه آنانند شرك آورندگان
آيا پس ايمن شدند از آنكه بيايد آنها را فرو گيرندهاى از عذاب خدا يا بيايد آنها را قيامت ناگهان و آنها ندانند..
تفسير
خداوند براى تسليت خاطر حبيب خود از عدم تأثير دعوت در قلوب قاسيه معاندان و منافقان و بيخردان ميفرمايد كه بيشتر مردم هر قدر سعى و كوشش نمائى و مبالغه در بيان آيات و ارائه معجزات براى آنها كنى ايمان نميآورند چون اسير شهوت و غرق در درياى جهالت و غفلت و لجاجتند تو از آنها بر تبليغ رسالت و بيان احكام و مصالح آنها مزد كه نميخواهى مزد تو با خدا است خواهد داد و نيست
جلد 3 صفحه 181
آنچه تو تبليغ مينمائى كه قرآن است مگر موعظه و نصيحت و پند براى اهل عالم خواه بپرهيزند خواه نپرهيزند تو وظيفه خود را انجام دادى چه بسيار از آيات و دلائل واضحات بر يگانگى خدا و علم و قدرت و حكمت او در آسمانها و زمين است كه شبانه روز از نظر آنها ميگذرد و ايشان مشاهده مينمايند آنها را و تفكّر و تدبّر نميكنند در آنها و روى ميگردانند از آنها و اين دليل است بر آنكه قصور و تقصير از طرف تو نيست از خودشان است لذا اگر ايمان هم بياورند بخدا بيشترشان شريك قرار ميدهند با خدا شيطان را در اطاعت اگر بگويد عبادت كنيد بتها را و بخوانيدشان خدا تا بوسيله آنها تقرّب بخدا پيدا كنيد سجده ميكنند در مقابل بت با آنكه ميدانند و ميگويند خدا خالق و رازق ما است و اگر بگويد عزير يا مسيح پسر خدا است و محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيغمبر خدا نيست يا على بن أبي طالب و يازده فرزندش اولياء خدا و اوصياء پيغمبر نيستند مىپذيرند و قائل بخلافت و امامت ابو بكر و عمر و عثمان و معاويه و يزيد پليد ميشوند و يا اسماء الهى را كه مخصوص بذات احديّت است بغير خدا اطلاق مينمايند يا در عبادت ريا ميكنند و غير خدا را با او در نيّت شريك ميسازند يا فقط براى رضاى خلق و خود نمائى بجا مىآورند يا ميگويند اگر فلانى نبود من ميمردم يا چنين و چنان ميشدم و سبب ظاهرى را علّت حقيقى مىپندارند و براى خدا در قدرت و سلطنت شريك قرار ميدهند خوبست بگويند اگر خدا نميخواست من بدست فلانى نجات نمىيافتم و ميمردم و امثال اينها كه همه اطاعت و عبادت شيطان و شرك بخدا است نهايت آنكه بعضى جلى و بعضى خفى و بعضى اخفى است و با ايمان بخدا هم منافات ندارد چون در عين حال قائلند بآنكه خداوند حى قادر توانائى وجود دارد ولى شيطان نميگذارد بلوازم علمشان عمل نمايند و سخن بگويند و اين معنى وجه جمع بين روايات و اقوال در مراد از شرك در اين آيه است اگر چه از بعضى اخبار ظاهر ميشود كه مخصوص بشرك در طاعت است و شامل شرك در عبادت نميشود و بالغ بحدّ كفر نيست و در آيه اخيره ملامت فرموده اهل شرك و عصيان را بر ايمنى آنها از عذاب محيطى كه بپوشاند و فراگيرد آنها را يا آنكه ناگهان قيامت كبرى كه روز محشر است قيام نمايد يا قيامت صغرى كه روز مرگ است برسد و آنها متوجّه نباشند تا براى بيچارگى خودشان
جلد 3 صفحه 182
چارهاى نمايند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ فَأَمِنُوا أَن تَأتِيَهُم غاشِيَةٌ مِن عَذابِ اللّهِ أَو تَأتِيَهُمُ السّاعَةُ بَغتَةً وَ هُم لا يَشعُرُونَ (107)
آيا پس اينکه كفار و مشركين و اهل ضلال ايمن هستند اينكه بيايد آنها را عذابي از جانب خداوند که فرو گيرد تمام آنها را يا بيايد آنها را قيامت بناگاهي و آنها هيچ متوجه نباشند و ملتفت نشوند.
أَ فَأَمِنُوا يكي از معاصي كبار امن من مكر اللّه است چنانچه يأس من روح اللّه هم گناه بزرگي است أَن تَأتِيَهُم عذاب دنيوي اثر طغيان و سركشي مثل غرق، خسف، صيحه، صاعقه، امطار حجاره و امراض مثل وباء، طاعون.
زلزله، ريح که بسيار اتفاق افتاده.
غاشية از غشاء بمعني احاطه که تمام اطراف را بگيرد و مستور كند چون عذاب الهي دو قسم است خصوصي و عمومي در اثر معاصي هر كسي باندازه استحقاق مبتلا ميشود اينکه خصوصيت بر شخص عاصي است و اما اگر معاصي شايع شد و عموميت پيدا كرد و رواج گرفت عذاب هم عموميت پيدا ميكند سرتاسر را فرو ميگيرد و يك مرتبه تمام را هلاك ميكند مثل غشاوت بصر که تمام نور او را ميگيرد و مثل شب که تمام نور روز را از بين ميبرد يُغشِي اللَّيلَ النَّهارَ مِن عَذابِ اللّهِ عذاب عالم گير که يك مرتبه تمام را هلاك كند و از آيات بسيار استفاده ميشود که اهل ايمان را خداوند نجات ميدهد و ما بقي را هلاك ميكند مگر اينكه آنها هم مقصر باشند در مداهنه با اهل معاصي و ترك امر بمعروف و نهي از منكر مثل قوم شعيب که در خبر دارد صد هزار بودند چهل هزار اشرار بقيه ابرار تمام هلاك شدند راوي سؤال كرد گفت (هذا للاشرار فما بال الأبرار) حضرت فرمود از جهت مداهنه با آنها و ترك امر بمعروف و نهي از منكر
جلد 11 - صفحه 291
أَو تَأتِيَهُمُ السّاعَةُ بَغتَةً که دارد ميفرمايد وَ ما أَمرُ السّاعَةِ إِلّا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ نحل آيه 79 آني الحصول است.
وَ هُم لا يَشعُرُونَ بمجرد نفخ صور اول تمام روحها از قالب تهي ميشود و دوم تمام قيام ميكنند چنانچه ميفرمايد وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّماواتِ وَ مَن فِي الأَرضِ إِلّا مَن شاءَ اللّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخري فَإِذا هُم قِيامٌ يَنظُرُونَ زمر آيه 68 و در خبر است که مردم در بازار مشغول كار هستند که يك مرتبه صور دميده ميشود و تمام ميميرند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 107)- در این آیه به آنها که ایمان نیاوردهاند و از کنار آیات روشن الهی بیخبر میگذرند و در اعمال خود مشرکند، هشدار میدهد که: «آیا اینها خود را از این موضوع ایمن میدانند که عذاب فراگیر الهی (ناگهان و بدون مقدمه بر آنها نازل شود» و همه آنها را در بر گیرد (أَ فَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیَهُمْ غاشِیَةٌ مِنْ عَذابِ اللَّهِ).
و «یا این که قیامت ناگهان فرا رسد (و دادگاه بزرگ الهی تشکیل گردد و به حساب آنها برسند) در حالی که آنها بیخبر و غافلند» (أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم